فرزاد رمضانی بونش
مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC
مقدمه: افغانستان قبلا اعلام کرده بود در سال نو میلادی با سه کشور اروپایی پیمان راهبردی درازمدت امضا می کند. این پیمان ها اخيرا در سفر حامد کرزای آینده به کشورهای ایتالیا، فرانسه و انگلستان، در نخستین ماه سال جدید میلادی به امضا رسید و شامل بخش های های مختلفی چون دفاعی و امنیتی، کشاورزی، بهداشت، آموزش و پرورش، آموزش عالی ، فرهنگی و باستانشناسی، ایجاد اصلاحات ، ایجاد زیرساخت ها، معادن و است. در اين بين براي درك بيشتري از اهداف دولت افغانستان از امضاي چنين معاهدات و پيامدهاي آن به گفتگويي با آقاي محسن پاك آيين كارشناس مسائل افغانستان و رئيس ستاد افغانستان وزارت امور خارجه كشورمان نشسته ايم:
مركز بين المللي مطالعات صلح: اگر به اهداف نظامي و امنيتي عقد پيمان هاي راهبردي دولت كابل با رم، پاريس و لندن در سفر اخير كرزاي به اروپا نگاهي داشته باشيم اين اهداف شامل چه مولفه هايي هستند؟
روابط استراتژیک به مفهوم مناسبات ویژه دو یا چند کشور با یکدیگر است و لزوما به معنای انعقاد یک پیمان نظامی نیست، اگرچه می تواند روابط نظامی را نیز پوشش دهد. امضای پیمان های استراتژیک اخیرا مورد توجه سیاستمداران افغانستان قرار گرفته و این کشور در سال جاری چندین پیمان استراتژیک با کشورهای جهان امضا کرده است. چند ماه قبل آقای کرزی با هند پیمان استراتژیک امضا کرد و اخیرا در سفرهای اروپایی خود سندهای همکاری های دوستانه دراز مدت با کشورهای ایتالیا، فرانسه و انگلستان به امضا رساند. در واقع این پیمان ها، همکاری در حوزه های مختلف از جمله سیاسی،اقتصادی، بین المللی، آموزشی، فرهنگی و امنیتی را مطرح کرده است و صرفا یک پیمان نظامی و امنیتی تنها نیست. گذشته از اين امضای این اسناد نشانگر روابط دوستانه افغانستان با کشورهای اروپايي است و از این بابت دارای اهمیت می باشد. البته در این پیمانها روند انتقال مسئولیت های امنیتی به افغانستان تا آخر سال 2014 میلادی نیز مورد نظر بوده است. در عین حال از نظر بسیاری از تحلیلگران، هدف مهم دولت افغانستان از امضای پیمان استراتژیک با اروپا را زمینه سازی و آماده سازی افکار عمومی جهت امضای پیمان استراتژیک با آمریکا می باشد.
مركز بين المللي مطالعات صلح: با توجه به در پیش بودن کنفرانس اقتصادی در ماه جولای ۲۰۱۲ توکیو دولت کرزاي تا چه حدي تلاش میکند تا با عقد سندهای راهبردی با کشورهای اروپایی تداوم کمکهای اقتصادی به اقتصادی در حال رشد افغانستان را مهیا تر کند؟
در آذر ماه رييس جمهور افغانستان در کنفرانس بن دوم، خطاب به وزرای خارجه حدود صد کشور جهان گفت کشورش برای تامین امنیت فراگیر و اقتصاد پایدار به حمایت مالی شما نیازمند است. این اظهارات نشان می دهد که یکی از اهداف امضای سندهای راهبردی با کشورهای اروپایی، تداوم کمک های اقتصادی به افغانستان بوده است. گذشته از اين با توجه به اینکه مقامات آمریکايی گفته اند كمك مالي 12 ميليارد دلاري واشنگتن پس از سال 2014 به حدود نصف كاهش دهد، انگیزه آقای کرزای برای دریافت کمک مالی از اروپا مضاعف شده است. بر اساس پیمانهای امضا شده در اروپا، دولت ایتالیا پس از 2014 در زمینه های سیاسی، اقتصادی، مبارزه با مواد مخدر، اجرای قوانین، فرهنگی و رسانه ای همکاری خواهد کرد. فرانسه که قبلا 500 میلیون دلار به بازسازی افغانستان کمک کرده بود، این کمکها را ادامه خواهد داد. انگليس هم بر تداوم تعهد مالي خود به افغانستان تاکید کرده است و در مجموع اگر این کشورها به تعهدات خود عمل کنند، افغانستان از کمک های اقتصادی خوبی برخوردار خواهد شد.
مركز بين المللي مطالعات صلح: دولت کابل با توجه به برگزاری کنفرانس بن در آذرماه گذشته در جریان دهه دگرگونی در افغانستان( سال 2015 تا سال 2025 میلادی) چه نگاهي به همکاریهای متقابل سیاسی با کشورهای متحد اروپايي دارد؟
پس از يك دهه جنگ بي حاصل ديپلمات هاي كشورهاي ذي نفوذ در افغانستان توانستند مهمترين جلسه رايزني درباره آينده اين بحران را در بن برگزار كنند. هنوز خيلي زود است در مورد نتايج ملموس کنفرانس بن صحبت کنيم. در اين نشست کشورهای اروپايي براي کمک به آينده با ثبات و توسعه افغانستان اعلام آمادگي کردند اما بايد ديد که کشورها تا چه ميزان به تعهدات خود در آينده عمل مي کنند و اصولاً وضعيت امنيتي اين کشور در آينده تا چه حد زمينه را براي حضور اقتصادي جامعه بين الملل فراهم خواهد کرد. بر اساس مصوبه بن دو ، قرار شد که نیروهای خارجی از سال 2011 تا سال 2014 از افغانستان خارج شده و به تدریج برقراری امنیت در این کشور را به دست نیروهای امنیتی افغانستان بسپارند. در واقع آمریکا و اروپا قول داده اند که از افغانستان خارج شوند. در اين بين اگر اروپا از افغانستان خارج شود، دلیلی برای حضور طولانی آمریکا در افغانستان وجود نخواهد داشت. در واقع پیروزی سیاسی حقیقی برای افغانستان خروج کشورهای ناتو و دخیل شدن مردم افغانستان در تامین امنیت این کشور است.
مركز بين المللي مطالعات صلح: امضائ پیمان های راهبردی با کشورهایی نظیر انگلستان، فرانسه و ایتالیا تا چه حدي مي تواند الگویی برای امضا سایر سندهای استراتژیک با کشورهای دیگر مانند آلمان و استرالیا باشد؟
با توجه به اينكه سياست امضاي پيمان استراتژيك افغانستان با اهداف كسب كمكهاي مالي و مشاركت اقتصادي با كشورهاي جهان در دستور كار دولت اين كشور است و اين موضوع براي دولت افغانستان داراي اولويت است و به نظر ميرسد كه امضاي پيمان هايي ديگر با كشورهاي مختلف هم مد نظر باشد. يعني در واقع اين پيمان ها با اروپا مي توان سرآغازي براي امضا پيمان با كشورهايي نظير آلمان و استراليا، برخي ديگر از كشورهاي اروپايي نيز و همچنين آسيايي نظير ژاپن قرار گيرد.
مركز بين المللي مطالعات صلح: آيا ممكن است در مورد همسايه هاي افغانستان هم رويكرد امضائ پیمان های راهبردی مورد توجه دولت كابل باشد؟
بله. ممكن است اين امر هم مورد نظر دولت كابل باشد .
مركز بين المللي مطالعات صلح: امضائ پیمان های راهبردی با کشورهایی نظیر انگلستان، فرانسه و ایتالیا چه تاثيري روي امضای پیمان استراتژیک میان دولت افغانستان و ایالات متحده امریکا دارد؟
همانگونه که گفته شد یکی از اهداف دولت افغانستان از امضای پیمان استراتژیک با اروپا زمینه سازی و آماده سازی افکار عمومی جهت امضای پیمان استراتژیک با آمریکا است. این پیمان کاملا با پیمان های امضا شده با اروپا تفاوت دارد و در واقع یک پیمان نظامی، امنیتی است که موجب ابقای پایگاه های نظامی آمریکا در افغانستان خواهد شد. این اقدام نه تنها علتی برای تداوم نظامیگری در افغانستان است بلکه تهدیدی برای کشورهای منطقه بوده و صلح و امنیت در افغانستان و منطقه را به خطر خواهد انداخت.
مركز بين المللي مطالعات صلح: به نگاه شما آيا دولت افغانستان تلاش میکند تا با توجه به پيمان هاي امضا شده با ايتاليا فرانسه و انگلستان حضور غربی ها در افغانستان قانونمند كند و در كنار تامین امنیت دایمی در افغانستان، جلوگیری از خودسری نظامیان خارجی، و توجه به منافع ملی و حفظ تمامیت ارضی و استقلال کشور توجه داشته باشد؟
قطعا امضای این پیمان تلاش های دولت افغانستان و کشورهای منطقه برای استقرار صلح در افغانستان را به دلایل زیر تحت تاثیر قرار می دهد:
نخست اینکه ایجاد پایگاه های نظامی خارجی با جهت گیری کلی دولت افغانستان و جامعه جهانی در مسیر تمرکز بر راه حل های صلح آمیز مغایرت دارد.
دوم اینکه ایجاد پایگاه های نظامی خارجی موجب پایداری افراط گرایی در منطقه شده و امکان سرباز گیری افراطیان را افزایش می دهد.
سوم اينكه، تاکنون تروریسم تهدید مشترک کشورهای منطقه و فرا منطقه بوده و در میان این کشورها اجماعی برای مبارزه در این زمینه وجود داشته است. این اجماع با تاکید بر ایجاد پایگاه های نظامی خارجی تضعیف شده و تهدید حضور این پایگاه ها در کنار تهدید ناشی از تروریسم قرار خواهد گرفت و افغانستان تبدیل به تهدید مضاعف برای کشورهای منطقه خواهد شد.
مركز بين المللي مطالعات صلح: امضاي پیمان های استراتژیک افغانستان با کشورهای اروپایی چه تاثيري بر حضور نظامی و سیاسی بیشتر آنان در افغانستان، مخالفت های بیشتر همسایگان افغانستان و گروه ها و احزاب داخلی دارد؟
اگر پیمان نظامی را اقدامی جهت تقویت بنیه نظامی یک کشور بدانیم، محتواي پیمان های استراتژیک افغانستان با کشورهای اروپایی، نظامی بودن مطلق این پیمان ها را نشان نمی دهد. لذا کشورهای منطقه آن حساسیتی که نسبت به تهدیدات پیمان استراتژیک افغانستان با آمریکا دارند را نسبت به امضای این پیمان با کشورهای دیگر ندارند. البته بايد گفت علت حضور برخی از کشورهای غربی در افغانستان ، عمران و آبادانی این کشور نیست، بلکه اين كشور ها اهداف مشکوک دیگری را دنبال می کنند. گذشته از اين روند ده ساله حضور نیروهای خارجی در افغانستان نیز ، فاقد دستاورد مهمی برای ایجاد صلح و امنیت در این کشور بوده و بیگانگان فاقد اراده و توان لازم برای انجام تعهدات خود چه در عرصه تامین امنیت و چه در حوزه بازسازی افغانستان بوده اند. من معتقدم مردم افغانستان با توجه به غیرت دینی و ملی خود هرگز زیر سلطه بیگانگان نخواهند رفت و سرنوشت آمریکا و پیمان امنیتی این کشور با افغانستان نیز به سرنوشت شوروی سابق خواهد انجامید. البته در كنار ساير مباحث بايد اشاره كرد كه نگرانی هایی در مورد محتوای قراردادهای استراتژیک افغانستان با متحدان بین المللی اش وجود داشته است. بنابراين وزارت خارجه افغانستان گفته است که تمامی اسناد همکاری که میان افغانستان و متحدان بین المللی اش امضا می شود، قبل از آنکه جنبه اجرایی پیدا کند، باید مورد تاييد پارلمان افغانستان قرار گیرد.