مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

ژئوپلیتیک هوش مصنوعی چین؛ اهداف و چشم انداز

اشتراک

دکتر مریم وریج کاظمی

پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

انقلاب هوش مصنوعی عمیقاً با ژئوپلیتیک پیوند خورده است، چراکه وقتی رقابت برای کنترل و تصاحب مواد معدنی استراتژیک مورد نیاز برای تولید نیمه‌هادی‌های پیشرفته؛ مراکز داده‌ای که آنها را در خود جای داده‌اند؛ و زمین، انرژی و خنک‌کننده‌های مورد نیاز برای راه‌اندازی مراکز داده ها؛ همچنین کابل‌های زیر دریایی که داده‌ها و برق را هدایت می‌کنند، را در نظر بگیریم متوجه خواهیم شد که چگونه زیرساخت‌هایی که اقتصاد هوش مصنوعی را تقویت می‌کنند، در سراسر جهان گسترده شده‌اند و از این رو رقابت های ژئوپلیتیکی امری اجتناب ناپذیر به نظر می رسند(1). به هر حال آنچه که مشخص است تلاش برای دستیابی به ساختارهای هوش مصنوعی و توانایی جلوگیری از دسترسی رقباء به آنها، موازنه قدرت را در قرن بیست و یکم تعیین خواهد کرد(2).

در این راستا چین سرمایه‌گذاری زیادی در هوش مصنوعی انجام داده و انگیزه‌هایی را برای جذب استعدادهای برتر ایجاد می کند به طوری که در حال حاضر در ۵۷ مورد از ۶۴ فناوری نوظهور و تحول‌آفرین در این حوزه پیشتاز است و قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ به رهبر جهانی در هوش مصنوعی تبدیل شود(3).

جاده ابریشم دیجیتال و نفوذ استراتژیک چین

چین تحت عنوان جاده ابریشم دیجیتال، محاسبات ابری، مراکز داده و راه‌حل‌های نرم‌افزاری مبتنی بر هوش مصنوعی را به مشتریانش ارائه می‌دهد که وابستگی‌های بلندمدتی را به ارائه‌دهندگان چینی ایجاد می‌کند. تحت این شرایط نگرانی‌های قابل توجهی را هم برای کشورهای جنوب و هم برای غرب ایجاد می شود.

اولا، بسیاری از راه‌حل‌های مبتنی بر هوش مصنوعی که چین ارائه می‌دهد، به شرکت‌های چینی امکان دسترسی به حجم زیادی از داده‌های حساس دولتی، تجاری و شخصی در کشورهای میزبان را می‌دهد. این امر نگرانی‌هایی را در مورد خروج داده‌ها، نظارت گسترده و آسیب‌پذیری‌های سایبری ایجاد می‌کند، به ویژه که گاهی تشخیص اهداف شرکت‌های چینی از اهداف دولتی دشوار است.

دوم، چین با ادغام هوش مصنوعی در حکومت و زیرساخت‌ها در حال شکل‌دهی به سیاست، حکومت دیجیتال و هنجارهای نظارتی در کشورهای میزبان است. این امر وابستگی‌های بلندمدتی ایجاد می‌کند و توانایی این کشورها را برای توسعه اکوسیستم‌های مستقل هوش مصنوعی محدود می‌نماید و به طور بالقوه آنها را مجبور به همسویی با اولویت‌های سیاسی و اقتصادی چین می‌ کند(4).

ارتباط هوش مصنوعی چین با کشورهای جنوب جهانی

یکی از ویژگی‌های بارز دیپلماسی هوش مصنوعی چین، توجه آن به کشورهای جنوب جهانی در آفریقا، آمریکای لاتین و آسیای جنوب شرقی است که از مقرون به صرفه بودن و مقیاس‌پذیری فناوری خود برای تعمیق روابط استراتژیک استفاده می‌کند. شرکت‌هایی مانند «DeepSeek»، «Baidu»، «Huawei» و به طور فعال خود را در موقعیتی قرار داده‌اند که دریچه‌ای جدید به عنوان شرکای مقرون به صرفه برای کشورهایی که به دنبال مدرن‌سازی حکومت، زیرساخت و صنعت با سیستم‌های مبتنی بر هوش مصنوعی هستند، را می‌گشاید. برخلاف سیستم‌های هوش مصنوعی تحت رهبری ایالات متحده، که اغلب با هزینه‌های بالا همراه هستند و به سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی گسترده نیاز دارند، سیستم‌های هوش مصنوعی چینی برای کارایی و سهولت پذیرش طراحی شده‌اند.

مشارکت هوش مصنوعی چین در کشورهای جنوب جهان عمدتاً بر تأمین زیرساخت و خدمات مبتنی بر هوش مصنوعی، به جای تقویت توسعه بومی هوش مصنوعی در کشورهای میزبان، متمرکز است. با این حال اقتصادهای نوظهور در جنوب جهانی فقط دریافت‌کنندگان منفعل فناوری‌های هوش مصنوعی نیستند بلکه آنها به طور فعال بر جهت توسعه، پذیرش و مدیریت هوش مصنوعی تأثیر می‌گذارند.

پیامدهای ژئوپلیتیکی استراتژی توسعه ملی هوش مصنوعی چین

تأثیرات متقابل استراتژی ملی هوش مصنوعی چین و نقش آن در سیستم بین‌المللی در آن توسعه هوش مصنوعی هم بر عوامل جهانی تأثیر می‌گذارد و هم از آنها تأثیر می‌پذیرد. چین محرک فعال جهانی شدن فناوری‌های مرتبط با هوش مصنوعی است که سیاست‌های ملی‌گرایانه را در سراسر استراتژی هوش مصنوعی خود منعکس می‌کند.

اگرچه چین درگیر طرح های مشترک گسترده‌ای با نهادها و شرکت های خارجی است، اما رقابت جهانی یکی از مؤلفه‌های کلیدی استراتژی ملی هوش مصنوعی چین به شمار می آید. سیاست‌هایی که شامل مواردی از جمله ادغام نظامیمدنی و تحول در امور نظامی، هوشمندسازی و حاکمیت هوش مصنوعی هستند. البته دوگانگی سیاست‌های ملی‌گرایانه و جهانی شدن عملی توسعه هوش مصنوعی در چین با یک مدل معمول توسعه داخلی و کاربرد جهانی متفاوت است و از طریق دو پویایی یعنی به عنوان پاسخی به عوامل خارجی، مانند رقابت امنیتی و اقتصادی یا رقابت در توسعه هوش مصنوعی؛ در ایجاد مسیری متمایز برای چین در نظام ژئوپلیتیکی، که بر تلاش چین برای دستیابی به موفقیت به عنوان یک مدل جدید برای توسعه جهانی تأکید دارد، با تعامل ژئوپلیتیکی آن مطابقت دارد(5).

ابتکار عمل چین در مدیریت هوش مصنوعی و جاه‌طلبی‌های ژئوپلیتیکی آن

در سال 2023، رئیس جمهور «شی جین پینگ» طرح مدیریت جهانی هوش مصنوعی (GAIGI) را راه‌اندازی کرد و اصول و اهداف اعلام شده پکن را برای تضمین هوش مصنوعی ایمن برای همه تشریح کرد. با این حال، این سیاست باید در چارچوب اهداف سیاست خارجی گسترده‌تر چین و لفاظی‌های آن در امور بین‌المللی دیده شود، که نشان می‌دهد تعهدات آن به مدیریت هوش مصنوعی چیزی بیش از جستجوی صرف یک چارچوب مدیریتی است؛ بی شک آنها در خدمت جاه‌طلبی‌های جهانی گسترده‌تر چین هستند.

مزایای رهبری چین در مدیریت جهانی هوش مصنوعی

اول اینکه، این امر فرصتی را برای پکن فراهم می‌کند تا هنجارها، ارزش‌ها و قوانینی را که در آینده بر هوش مصنوعی حاکم خواهند بود، شکل دهد.

دوم، در حالی که حزب کمونیست چین نگران ایمنی هوش مصنوعی است، دیدگاه آن با اولویت حفظ نظام اقتدارگرا و تک حزبی و استفاده از هوش مصنوعی برای کنترل دولت تعیین می‌شود. پکن به عنوان یک قانون‌گذار و تأثیرگذار، تلاش می‌کند تا اجماع بین‌المللی را در مورد توسعه مقررات در حوزه‌های حساس برای خود، مانند اطمینان از اینکه هوش مصنوعی مولد به جهت سیاسی حزب کمونیست احترام می‌گذارد، ایجاد کند.

سوم، چین به طور فعال به دنبال ترویج تصویر خود به عنوان یک قدرت و نیروی مثبت در امور جهانی است. آرمان‌های ابتکار عمل جهانی مدیریت هوش مصنوعی در مجموع به چین برچسب نیت خیر می‌دهد. این کشور با تأکید بر پیشرفت مشترک از طریق هوش مصنوعی و تعهدات ادعایی برای دستیابی به «همکاری بردبرد» (به‌ویژه با کشورهای جنوب جهان)، پیام مثبتی را ارائه می‌دهد که قادر به ایجاد حمایت گسترده و متنوع در میان کشورهای کمتر توسعه‌یافته و محروم است.

چهارمین و آخرین انگیزه برای تلاش‌های رهبری چین در مدیریت هوش مصنوعی، تثبیت جایگاه آن به عنوان یک قدرت جهانی است که برتری خود را در حوزه‌های پیشرفته علم و فناوری تقویت می‌کند و همچنین توانایی خود را در ارائه جایگزینی برای مدل‌های بین‌المللی غربی، هژمونیک و لیبرال در تعیین هنجارها و استانداردسازی نشان می‌دهد(6).

برنامه‌های عملیاتی هوش مصنوعی آمریکا و چین

در ۲۳ جولای2025، دولت ترامپ «پیروزی در مسابقه هوش مصنوعی: طرح اقدام هوش مصنوعی آمریکا» را منتشر کرد. سه روز بعد، چین از «طرح اقدام جهانی مدیریت هوش مصنوعی (GAIGIخود رونمایی نمود. این نشان دهنده آن است که هر دو ابرقدرت در حال رقابت برای دستیابی به بهترین فناوری و تعیین قوانین هوش مصنوعی هستند و تصمیمات آنها تأثیر عمده‌ای بر اکوسیستم جهانی هوش مصنوعی خواهد داشت.

به طور کلی برنامه عملیاتی هوش مصنوعی ایالات متحده دامنه گسترده‌ای دارد و از ظرفیت صنعتی داخلی تا ترویج فناوری ایالات متحده در خارج از کشور را در بر می‌گیرد. این طرح و برنامه دارای سه رکن است، از جمله تسریع نوآوری هوش مصنوعی، ایجاد زیرساخت‌های هوش مصنوعی در ایالات متحده و دیپلماسی بین‌المللی با تمرکز بر صادرات، استانداردها و امنیت ایالات متحده. از آن سو، برنامه چین که در کنفرانس جهانی هوش مصنوعی در شانگهای اعلام شد، بیشتر بر حاکمیت، استانداردها و هنجارهای بین‌المللی متمرکز است.

چین و ایالات متحده در حال پیشبرد دیدگاه‌های اساساً متفاوتی در مورد نقش هوش مصنوعی در جهان هستند. برای چین، هوش مصنوعی یک زیرساخت ژئوپلیتیکی است که متمرکز، مستقل و همسو با دیپلماسی به سبک کمربند و جاده می باشد. این امر بر قدرت محاسباتی مستقل، کنترل داده‌ها و توسعه تحت رهبری دولت تأکید دارد. در مقابل، ایالات متحده، هوش مصنوعی را به عنوان یک موتور اقتصادی و ستون امنیت ملی می‌بیند که در نوآوری باز، شرکت‌های خصوصی و اتحاد بین ایالات متحده و متحدانش ریشه دارد.

در حالی که چین از طریق زیرساخت‌ها، آموزش و ابزارهای منبع باز از دیپلماسی هوش مصنوعی بهره می‌برد، ایالات متحده بر هنجارها و تدابیر حفاظتی دو چندان تأکید می‌کند. ضمن اینکه طرح ایالات متحده بر رقابت استراتژیک با چین تأکید دارد و حفظ برتری فناوری ایالات متحده را در اولویت قرار می‌دهد (7).

چشم انداز

در سال های پیش رو هوش مصنوعی به عنوان نیروی محرکه توسعه اقتصادی و اجتماعی از جایگاه موثری برخوردار می شود که در پس آن یک بازی استراتژیک شکل خواهد گرفت. در این راستا استراتژی چین ضمن حمایت از کشورهای جنوب با ارائه خدمات گسترده در حوزه هوش مصنوعی در نهایت منافع ژئوپلیتیکی اش را به پیش می برد و در مقابل ایالات متحده و متحدانش به عنوان بزرگترین رقبای این کشور برای ارائه جایگزین‌های مناسب تلاش خواهند کرد. این امر می‌تواند منجر به ظهور حوزه‌های فناوری موازی شود و چین را درگیر استراتژی های دوگانه ای کند که ضمن گسترش ردپای هوش مصنوعی خود در سراسر جهان، چالش و تهدیداتی را برای ایالات متحده و متحدانش ایجاد نماید.

کلید واژگان: ژئوپلیتیک هوش مصنوعی، چین، آمریکا، رقابت ژئوپلیتیکی، مریم وریج کاظمی

References

1- https://foreignpolicy.com/2025/04/09/artificial-intelligence-geopolitics-chips-data-centers

2-https://time.com/7308605/politics-of-artificial-intelligence/

3-https://www.cigionline.org/articles/chinas-ai-governance-initiative-and-its-geopolitical-ambitions

4-https://www.aspendigital.org/blog/ai-geopolitics-beyond-the-us-china-rivalry/

5https://www.researchgate.net/publication/350735017_Geopolitical_Implications_of_China’s_National_Artificial_Intelligence_Development_Strategy_Techno-nationalism_and_Globalization

6-https://www.cigionline.org/articles/chinas-ai-governance-initiative-and-its-geopolitical-ambitions

7-https://www.atlanticcouncil.org/blogs/new-atlanticist/reading-between-the-lines-of-the-dueling-us-and-chinese-ai-action-plans