مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

چالش های گوناگون فراروی خط لوله گازی تاپي

اشتراک

فرزاد رمضاني بونش

مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC

 

هر چند پروژه خط لوله تاپی منافع زیادی برای کشورهاي دخيل چون دسترسی به بازارهای جدید، تقویت امنیت انرژی، فرصت های شغلی، تاثیر بر همکاری های منطقه ای و توسعه دیگر ابتکارهای عمل در جهت برقراری ثبات و امنیت در منطقه دارد. اما همچنان چالشهاي گوناگون تاپي نه تنها برطرف نشده است بلكه همچنان فراروي اين خط لوله است. نوشتار زیر به سه سطح از چالش های مهم ساخت این خط لوله توجه کرده است.

واژگان كليدي: چالش های فراروی خط لوله گازی تاپي، چالش سياسي تاپي، نگاه كشورهاي به خط لوله تاپي، چالش هاي امنيتي تاپي، چالش هاي مالي تاپي، خط لوله گازي تاپي

 

چالش های مالي:

هیچ یک از این کشورهای عضو در تاپی توان سرمایه گذاری ١٠ میلیارد دلاری را در این طرح ندارند.بنابراین اجرای طرح تاپی نیازمند سرمایه گذاران بزرگ خارجی است. در این بین با وجود آنکه در دو دهه گذشته بازیگران سیاسی و قدرت های مهم به نوعی از سرمایه گذاری در این خط لوله حمایت کرده اند، اما ناگفته پیداست که وجود مشكلات و متغيرهاي سياسي مانع از سرمايه گذاري عملی شركت ها و دولت ها تا كنون در اين حوزه شده است. به عبارت دیگر در دو دهه گذشته بارها نام هایی بانک توسعه آسیا، دویچه بانک آلمان، بانک های اگزیم، سیتی گروپ و مورگان استنلی آمریکا و شركت‏‌هاي روسي و چيني برای مشارکت در اجرای خط لوله تاپی نيز ابراز تمایل کرده اند و در شرایط کنونی نیز مشاور خط لوله گازی ترکمنستان-افغانستان-پاکستان- هند (تاپی) تعیین شده است و گام هایی برای ساخت، اجرا و مدیریت این خط لوله و.. برداشته شده است اما نوع هراس های امنیتی و دست داشتن متغیرهای گوناگون ضریب حضور واقعی شرکت ها را در این طرح کاهش داده است. در این حال هر چند شرکت های بزرگ انرژی از دور تمایل خود را نسبت به سرمایه گذاری روی این پروژه نشان داده اند با این وجود ترديدهاي سرمايه گذاران مالي در اين حوزه با وجود پشتیبانی امريكا از اين خط لوله در حالی است که طرح تاپی برای ترکمنستان (که اقتصاد آن به شدت به تجارت انرژی وابسته است) حیاتی بوده و همین امر نیز گمان ها را در مورد به نتیجه رسیدن این طرح افزایش داده است. در این بین باید گفت خطر های امنیتی و دخیل بودن متغیرهای گوناگون و چالشهای سیاسی بین اعضا بدان میزان هست که ضریب بازگشت سرمایه و سودمحوری در صورت اجرا را برای حامیان مالی کم رنگ کند.

چالش های امنيتي:

چالش‌های امنیتی در واقع مهمترین مانع اصلی اجرا و به نتیجه رسیدن خط لوله تاپی است. در این بین باید توجه داشت که در واقع مساله ی امنیتی نگرانی جدی در بخش ساخت خط لوله و عملیات گازرسانی است . يعني با توجه به عبور تاپي از غرب و مناطق جنوبی افغانستان و استان های های هلمند، هرات و قندهار و منطقه بلوچستان پاکستان چالش های امنیتی این پروژه تنها به همكاري همه بازيگران و کشورهای ذینفع منطقه قابل حل است. در اين بين از یک سو باید دانست که اوضاع امنیتی افغانستان در كنار مسیر 750 کیلومتری خط لوله در افغانستان و گذر از مناطق تحت نفوذ طالبان و گروههاي شورشي و تندرو در افغانستان چالش امنيت را تداوم بخشيده است. در این بین هر چند طالبان در دهه 90 با اجرای این خط لوله موافقت کرده و در سال 2012 کرزی رئیس جمهور وقت افغانستان نیز مدعی شده بود که نظر طالبان را برای تأمین امنیت خط لوله گاز تاپی جلب کرده و به نگاه برخی شورای مرکزی طالبان بر این نظرند که اگر در زمینه عبور خط لوله گاز تاپی با آنها ارتباط برقرار شود حاضرند در این زمینه به توافق برسند (یکی از سخنگویان طالبان گفته بود که طالبان توافق کرده‌اند تا از حمله به این پروژه خودداری ورزند) اما مساله مهم اینجا ست که باید حضور طالبان را به عنوان بازیگری غیر دولتی در این خط لوله به رسیمیت شناخت. این امر در حالی است که تامین گاز به عنوان کالایی مهم را نمی توان به دست بازیگری غیر دولتی و تندرو سپرد. جدا از این نیز هنوز مشخص نیست طالبان برای عبور خط لوله گاز تاپی چه خواسته‌هایی دارند و آیا پاکستان دارای اهرم‌های فشار مناسبی علیه این گروه هست تا بتواند آنها را وادار به موافقت برای تامین امنیت این پروژه کند؟ در کنار این نیز باید دانست با توجه به تجزیه عملی طالبان به دو گروه و همچنین حضور و بروز آرام داعش در مناطق مختلف افغانستان و اختلافات درون طالبانی و داعش- طالبانی آیا تنها میتوان با مذاکره با شورای مرکزی طالبان به ثبات در خط لوله تاپی امیدوار بود؟ در این میان هر چند مقامات امنیتی افغان از ایجاد یک نیروی ویژه برای تامین امنیت این پروژه سخن گفته اند، اما تامین امنیت 735 کیلومتر خط لوله نیاز به دادن امتیازهای گوناگون به بازیگران غیر دولتی چون طالبان دارد. در بعد دیگری باید گفت این خط لوله وارد بلوچستان پاکستان می گردد و این مسیر نه تنها در افغانستان بلکه در پاکستان نیز از نظر امنیتی به مشکل مواجه است و جدایی‌طلبان بلوچ در این منطقه فعال اند که به نوبه خود میتوانند به این خط ضربه زنند.

چالش های سياسي:

در سالهای گذشته آمريكا وابستگي كشورها به گاز روسيه و ایران را موجب كاهش تمايل آن‌ها براي همكاري با آمريكا می دانست. بنابراین اعلام پشتيباني آمريكا از خط لوله تاپي و توجه به فشارها بر ضد خط لوله صلح نقش مهمی در توجه بیشتر بازیگران دخیل در تاپی به اجرای آن داشت. اما باید گفت شرایط نوین سیاسی می تواند خط لوله تاپی را با چالش های سیاسی روبرو کند و روند آن را حتی متوقف نماید. در این میان جنگ نیابتی میان کشور‌های در افغانستان خود به نوعی میتوان مانع از گره خوردن منافع اقتصادی کشور‌ها گردد. در بعد دیگری با توجه به چالشهايي در روابط پاكستان- هند و افغانستان- پاكستان كشورهای شریک نگران سو استفاده بازيگران رقيب از اين خط لوله و امتياز گيری از آن هستند. گذشته از این نیز هر چند برخلاف خط لوله آی پی که پاکستان آن را تحریم‌های آمریکا و کمک‌های بلاعوض عربستان به این کشور و…عملا معلق کرد، اما به نظر می رسد با توجه به نوع همکاری های چین و اسلام آباد، 51 موافقت‌نامه بر ایجاد دالان اقتصادی چین- پاکستان، احداث بخش پاکستانی خط لوله آی‌پی ، تاخیر پاکستان در نهایی‌کردن موضوع در شرایط کنونی و لغو تحریم های ایران و کاهش فشار بر ایران اسلام آباد را یه سوی کاهش توجه به تاپی سوق دهد و با وجود فراهم بودن بسترها به طرح خط لوله ایران، پاکستان و چین توجه کند. در بعد دیگری نیز باید توجه داشت که با کاهش فشار بر ایران (ایران نیز هر چند تاپی را رقیبی برای خط لوله صلح میداند و از رویکرد حذفی امریکا در این پروژه ناخرسند است) و با وجود تداوم چالش های امنیتی برای تاپی و نگاه های بدبینانه شرکت های مالی بر میزان حمایت های سیاسی از تاپی از سوی دولت ها کاسته گردد.

مطالب مرتبط