مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

چالش های دستیابی به اهداف توافقنامه آب و هوایی پاریس

اشتراک

دکتر مهدی مطهرنیا

آینده پژوه سیاسی

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

اهمیت توافق نامه پاریس در شرایط کنونی نظام بین الملل

آنچه که هم اکنون در لایه های گوناگون روابط بین الملل دیده می شود، تلاش برای شکل گیری یک نظم مدیریتی به جای نظام رهبری است. جهان در حال جدا کردن مفاهیم رهبری و مدیریت در لایه های گوناگون حیات بشری است، پیمان ها و توافق گوناگون در قالب هم گرایی دولت ها با یکدیگر علی رغم اختلاف بین آنها نشان دهنده زنگ خطر واگرایانه دولت های پیشرو نسبت به یکدیگر را شنیده و تلاش می کنند اختلافات موجود با یکدیگر را کم کنند. به این معنا که واقعیت امر و امر واقع را از هم جدا شده اند و واقعیت این است که قدرت های بزرگ شرق و غرب جهان هم اکنون در حوزه نظام بین الملل با یکدیگر رو در رویی و اصطکاک های خاصی ، مانند مقوله بحران سوریه؛ را دارند. اما از سوی دیگر تلاش دارند تا در چارچوب یک نظام تعریف شده در ارتباط با مسایل عمده بین المللی هم گرایی داشته باشند. چراکه به این درک رسیده که در صورت فقدان این همگرایی ها خطرات بسیار شدیدتری متوجه کیان قدرت آنها خواهد شد.

در این بین یکی از مسایلی که در ارتباط با این معنا وجود دارد مسئله زمین، آب و هوا و تغییرات آب و هوایی و جوی ناشی از ورود انسان به عنوان یک کاتالیزور یا شدت بخش برهم زدن جریان تعادل زیستی در زمین و از سوی دیگر فقدان تلاش های آمرانه در جهت به اصلاح کشیدن این رفتارها و کنش های ضد محیط زیستی در کره ی زمین (که موجب خطرات بسیار تهدید کننده بر روی کره زمین می شود) می باشد. لذا این درک در ارتباط با این موضوع موجب شده علی رغم اختلافات موجود و با وجود هزینه های بسیار بالای کنترل وضعیت آب و هوا و جلوگیری از گرمای بیشتر زمین، دولت های متفاوت در نشست پاریس بتوانند به یک توافق دست یافته و زمینه های برداشتن گام های جدی تر در این ارتباط را فراهم سازند. این امر نه تنها نقطه عطفی در کنفرانس پاریس بوده بلکه نقطه عطفی در جهت همگرایی بیشتر قدرت های بزرگ جهانی برای حل و فصل مسایل بین المللی گریبان گیر جامعه بشری است و می تواند در صورت ادامه موضوع مدیریت جامعه بین المللی را در یک وضعیت مناسب تر نسبت به گذشته قرار دهد. ایالات متحده آمریکا به عنوان یک ابرقدرت باقی مانده از متن گذشته تاریخ تلاش دارد رهبری این حرکت ها را برعهده بگیرد و زمینه های مدیریتی آن را به قدرت های دیگر بزرگ جهان بسپارد. در کنفرانس پاریس ما شاهد نمود این معنا در عمل بودیم. یعنی بعد از پرونده هسته ای ایران (که توانست یک الگوی تعریف شده را در جهت نظام تک چند قطبی آینده به نمایش بگذارد) کنفرانس پاریس گامی دیگر در مسئله ای مهم در حوزه حیات بشری در جهت ایجاد فضایی برای نظام آینده بین الملل در چارچوب مدل تک چند قطبی بود. اگر به سخنان های آقای اوباما و نیز ادبیات جان کری در این زمینه توجه داشته باشیم، آمریکا تلاش داشت در این زمینه رهبری این حرکت را برعهده بگیرد اما مدیریت آن را به کشورهای دیگر جهان از جمله فرانسه و… در رسیدن به یک توافق عملیاتی بسپارد، لذا از منظر ادبیات بین الملل من بر این باور هستم که کشورهای رده ی اول و دوم یعنی ابرقدرت و قدرت های بزرگ (در رده های چهارگانه ی تقسیم بندی قدرت ها در مکتب تفسیری امنیت شامل ابرقدرت، قدرت های بزرگ، متوسط و ضعیف) به این نتیجه رسیدند که برای حل و فصل مسایل بین المللی باید با یکدیگر هم گرایی داشته و در قالب مدل تک چند قطبی با جدا کردن رهبری تحرکات بین الملل و مدیریت آن و بازی هر کدام در نقش های تعریف شده خود آرام آرام به سمت اصلاح وضع موجود روی آورند.

پیامدهای منفی عدم توجه به تغییرات آب و هوایی

سال هاست که مسایل امنیتی در چارچوب مسایل امنیتی و آینده پویی ها و بررسی سیگنال های موجود در حیات طبیعی بشر زنگ خطر را برای تصمیم گیرندگان حوزه سیاسی و امنیتی و حتی فرهنگی و اجتماعی فراهم کرده بودند. این گروه بر آن بودند که زمینه ساز ایجاد بحث های مناسب برای توجه به تغییرات آب و هوایی و اقلیمی باشند. بارها سیستم های امنیتی آینده پو در اندیشکده بین المللی به تغییرات جوی در مناطق گوناگون جهان اشاره کرده اند (من جمله گزارش سی آی ای در ارتباط با تغییرات جوی از منظر امنیتی بین المللی بارها مطرح شد و هم چنین بحث سونامی و تغییرات ناشی از آن در سطح بین الملل. اما آنچه باید به آن توجه داشت آن است که در حوزه مسایل اقلیمی فقدان یک اراده ی آمرانه در جهت ایجاد فضای مناسب برای حل و فصل این موضوع همواره چالش اصلی تلقی شده است.

امروزه عدم توجه به این هشدارهای امنیتی، ما شاهد مهاجرت های فزاینده، ایجاد چالش های آب و هوایی و تاثیر آنها در حوزه اقتصادی جوامع گوناگون و پیش بینی هایی مبنی بر زیر آب رفتن بسیاری از کشورهای حاشیه ای اقیانوس ها و مهاجرت اجباری بسیاری از شهروندان این کشورها به کشورهای پیرامونی و ایجاد معضلات امنیتی، اجتماعی، فرهنگی و حتی چالش های سیاسی بسیار فزاینده در ابعاد منطقه ای و بین المللی خواهیم بود.

هم اکنون جهان در ارتباط با مسئله فضا و شکاف ثروت در حوزه بین المللی ناشی از این چالش ها در مظان اتهامات گوناگونی قرار دارد. دولت ها هم اکنون نیز بر اساس همین معنا شاهد توجیه گرایشات تروریستی توسط گروه های مختلف تروریستی در این زمینه هستند. چرا که وجود این شکاف می تواند برای آنها یک بستر مناسب جهت عضوگیری از گروه های سرخورده در حوزه های مختلف اجتماعی و اقتصادی بوده و زمینه های رادیکالیسم و رفتارهای تند را در حوزه های امنیتی و سیاسی فراهم نماید. لذا باید گفت اگر این امر عملیاتی نشود و دولت ها در پی ایجاد فضای مناسب در جهت مدیریت تغییرات آب و هوایی و دروازه بانی تغییرات در حوزه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نباشند می تواند معضلات امنیتی را در این زمینه افزایش بخشد.

مهم ترین چالش های دستیابی به اهداف پیمان پاریس

مهم ترین چالش های فراروی در مرحله نخست اراده ی حکومت های موجود در صحنه بین المللی و امضا کنندگان معاهده در حوزه عملیاتی کردن تعهدات پاریس است. آنچه که در پاریس شکل گرفت، آرایش شکلی رسیدن به توافقات بود، رسیدن به یک آرایش محتوایی در این توافق یک اراده گسترده حکومتی در بین دولت های مختلف جهان به ویژه دول پیشروی است که هزینه های بسیار گزافی را به ملت های جهان در ارتباط با رسیدن به قدرت برتر خود در این زمینه تحمیل کرده است. به هر تقدیر گازهای گلخانه ای و تلاش های بیش از حد کشورهای قدرتمند جهان برای رسیدن به سرمایه های هنگفت اقتصادی هم اکنون یک چالش اقتصادی برای آنهاست. از یک سو اگر آنها بخواهند به این اقدام دست یابند باید از سودهای ناشی از این رفتارها تا حدود زیادی چشم پوشی کنند و از سوی دیگر هزینه های سالم سازی محیط زیست را در گستره ی جهانی بیش از دیگر بازیگران تحمل کنند. پرسش اینجاست که «آیا این کشورها خواهند توانست در عمل از سود بیشتر خود صرفه نظر و از طرف دیگر در این شرایط اقتصادی هزینه های دیگری بپردازند؟» این یک چالش اساسی بوده و در زیر مجموعه های خود چالش های فراوانی را پرورش می دهد و باعث بسیاری از موانع دیگر در حوزه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی می شود. در واقع هزینه های ایجاد یک فضای مناسب در جهان برای حفظ محیط زیست ، آموزش آن و هم چنین ایجاد فضای رسانه ای مناسب برای این امر جز چالش های درونی برخواسته از همین امر و هزینه خیز بودن آن برای دولت های متفاوت است.یعنی توافقنامه پاریس باید از تعریف نظری خارج وبه تعریفی علمی برسد و گذار ازا ین تعریف چالش های بسیاری ار پیش رو دارد.

واژگان کلیدی: چالش های توافقنامه اقلیمی پاریس، اهداف توافقنامه اقلیمی پاریس، توافقنامه پاریس

 

 

مطالب مرتبط