سمیه پسندیده
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
مقدمه
ولادیمیر پوتین که از سال 2000 با رای حداکثری مردم به عنوان رییس جمهور روسیه برگزیده شد، پرکارترین رییس جمهور روسیه است که به مدد افزایش ناگهانی قیمت نفت در اولین ماههای ریاست جمهوری توانست اقتصاد بیمار روسیه را بهبود بخشد. علاوه بر آن، بازگردادندن هویت و اقتدار روسی به مردم این کشور دومین قدم بزرگی بود که توسط این فرد برای مردم روسیه برداشته شد، هر چند که در کنار این دسته از اقدامات، وی به متهم به تحمیل یک رژیم اقتدارگرایانه نیز میباشد. پوتین در سال 2008 هنگامی که کرملین را ترک کرد، به مقام نخست وزیری گماشته شد، و تقریبا تمام ناظران بر این باورند که پوتین تمام قدرت را در دوره ریاست جمهوری مدودیف نیز در دسته داشته است. در همین حال، قابل یادآوری است که با تغییراتی که در قانون اساسی روسیه با فشار مدودیف انجام شد، به رییس جمهور جدید اجازه میدهد که به جای چهار سال، شش سال قدرت را در دست داشته باشد. این مسئله به آن معناست که چنانچه پوتین بار دیگر رییس جمهور شود، او ممکن است قدرت را تا سال 2024 یعنی تا سن 72 سالگی در دست داشته باشد و پس از جوزف استالین، طولانیترین دوره قدرت را در دست بگیرد. در نوشتار پیش رو تلاش شده است تا به بررسی مهمترین برنامههای محتملترین کاندید پیروز در انتخابات ریاست جمهوری یعنی ولادیمیر پوتین پرداخته شود.
تحلیل مسئله
هرچند که نشستهای باشگاه والدای که دیگر به نشستی مرسوم تبدیل شده، پشت درهای بسته برگزار میشود، اما دیگر طعم شیرین محرمانه بودن اطلاعات از آن حس نمیشود. در آخرین نشست والدای به طور مفصل پیرامون گزینههای مختلف چگونگی توسعه وضعیت روسیه به بحث و تبادل اندیشه پرداخته شد، و سناریوهای مختلف، شرایط و عوامل گوناگون، همچنین آستانه ریسک و خطرپذیری آنها مطرح گردید. اکنون بسیاری از نخبگان روسی خواهان آن هستند تا بدانند که اصلیترین و حتمیترین سناریوی پوتین در راستای چشم انداز آینده روسیه چه خواهد بود؟ بدیهی است تمام کسانی که به عنوان علاقمندان پوتین به شمار میآیند خواهان آن هستند بدانند که آیا پوتین ایده جدیدی برای روسیه به همراه خواهد داشت و آیا او یک پوتین جدید خواهد بود، و وجه تمایز آن با رییس جمهور سالهای 2000 تا 2008 در چیست. به طور حتم پوتین با برنامههای سیاسی جدید بازخواهد گشت، اما این برنامهها چیست و چگونه اجرا خواهد شد، و بویژه برنامههای آن در خصوص سیاست خارجی و امنیت ملی روسیه چیست، آن مطلبی است که در ادامه بدان پرداخته خواهد شد.
بنا به گفته تحلیلگران باشگاه والدای ایده اتحادیه اروپایی- آسیایی ولادیمیر پوتین بسیار ایده جدید و موثری خواهد بود، و یکی از برنامههای مدون وی برای بازگشت به کاخ کرملین به شمار میآید. در این میان بحثهای گوناگونی صورت گرفته است و یکی از احتمالات این طرح را در توسعه هرچه بیشتر سطح تعاملات با چین و همچنین انتخاب بین شرق یا اروپا میدانند. از طرفی نیز پیرو این طرح روسیه، قزاقستان و بلاروس در آستانه دوره اتحاد اورآسیایی قرار گرفتند و روسای جمهوری این کشورها مجموعه اسناد مهمی را در رابطه با ایجاد قلمرو اقتصادی واحد امضاء کردند که در نهایت تا سال 2015 به ایجاد اتحاد اورآسیایی منجر خواهد شد. هدف از تشکیل این اتحاد ايجاد سازماني براي همکاري هاي نزديک سياسي و اقتصادي بين اعضا و تعامل با کشورهاي اتحاديه اروپا است، و تصمیمگیری پیرامون این موضوع را برای پوتین یک امر مهمی تلقی میشود.
از دیگر اقدامات پوتین آمادگی او در راستای اقدام به مدرنیزاسیون روسیه است. یعنی در صورت پیروزی پوتین در انتخابات ریاست جمهوری، مسکو آماده حرکت در مسیر مدرنیزاسیون میگردد و احتمالا مدودیف نیز به عنوان نخستوزیر و فردی که پیش از پوتین تلاش کرد تا گامهایی را در این راستا بردارد، در کنار پوتین خواهد بود. ولادیمیر پوتین در تلاش است، تا هرچه بیشتر در مسیر نوسازی روسیه قرار گیرد و در این میان با توجه به برخی فعالیتهای اقتصادی که پیش از این مدودیف به اجرا رسانده بود در برخی از مناطق حتی نسبت به پوتین خیلی با قدرت بیشتری نیز عمل خواهد کرد، و قطعا به عنوان همراه پوتین بسیار موثر خواهد بود.
پوتین در تلاش است تا دولتی که توسط مدودیف شکل گرفته است، آماده یک اصلاحات رادیکال نماید و کارشناسان معتقدند که این وضعیت یک سیگنال مهم از جانب پوتین تحت قالب تاندم پوتین – مدودیف است، و این دو نفر تشکیل دهنده نسل بعدی روسیه خواهند بود، اگرچه نگرش آنها در سیاست خارجی با یکدیگر فرق میکند. «الکساندر رار» مدیر «مرکز مطالعات روسیه – اوراسیا» اعلام نموده است که بعد از انتصاب مدودیف به عنوان نخست وزیر، اصلاحات لیبرال کشور تحت نظارت رییس جمهور انجام خواهد شد. پوتین تصمیم دارد تا همزمان با آغاز ریاست جمهوری به مسائل کلیدی از قبیل امنیت ملی، انرژی و سیاست خارجی بپردازد، و در این بین مدودیف تبدیل به یک قطعه بسیار بزرگ از برنامههای سیاستهای اقتصادی خواهد شد و قطعا تاثیرات بسیار زیادی نیز بر پیکر کشور روسیه خواهد داشت. «الکساندر رار» بر این باور است که : «شاید پوتین به طور واضح این مسئله را بیان ننماید، اما اینگونه که از برنامههای او مشخص است یک توافق جدید بین مدودیف و پوتین به عمل آمده است و مدودیف موظف به اجرای آن است». برای مخاطبین غربی شاید این اظهارات پوتین جالب و غیر منتظره باشد چرا که در غرب بسیاری اعتقاد داردند پوتین تنها رهبر و تصمیم گیرنده در روسیه خواهد بود و نخست وزیر مجددا به همان جایی باز میگردد که در آغاز اولین دور ریاست جمهوری پوتین در سال 2000 قرار داشت. چیزی که از ظاهر امر معلوم است، تاندم پوتین و مدودیف از بین نخواهد رفت و مدودیف نیز مجددا از رهبران آینده روسیه خواهد بود. در کل، تحلیلگران روسی معتقدند که سازشی میان پوتین و مدودیف برقرار شده است و برنامههای «مدرن سازی لیبرال» که توسط مدودیف مطرح شده بود پیگیری و اجرا میشود.
در حال حاضر سه جريان اصلی قدرت در انتخابات دومای دولتی روسيه حضور دارند. جريان اول، ليبرال غربگرا به رهبري گاسپارف قهرمان معروف شطرنج دنیا است كه با حمايت كاسيانف نخست وزير سابق سعي دارد نيروهاي غربگرا عليه پوتين را ياري دهد. کمونیستهای میانهرو به رهبری زوگانف دومین جریان قدرت در روسیه هستند، كه استراتژي آنها به عنوان يك اپوزيسيون موثر در حمايت از مواضع پوتين در مقابل غرب تمهيد يافته است. اما استراتژي آنها نيز به رغم وطن پرستي به دليل گرايشات خشن عليه جهان غرب نميتواند براي پوتين جذابيت داشته باشد. سومین جریان مهم قدرت طيف وسيعي از مليگراها و احزاب متحد روسيه هستند كه مهمترین اهداف آنها در حذف نظام سلطنتي و تلاش مجدد براي احياي اقتدار روسيه تمركز يافته است. این گروه وجود شخص پوتين را بر اساس تجربیات قبلی خود، ضامن ثبات کشور و زندگي بهتر براي روسها ميدانند. پوتین خود بر این باور است که وجود احزاب متعدد در کشور ضروری است و احزاب با نظارت بر خود موجب تثبیت دموکراسی در کشور میشوند. اکنون اکثریت پارلمان در اختیار حزب روسیه واحد است و جریانهای سیاسی در روسیه از سوی حزب پوتین هدایت میشود. حزب روسیه واحد به گفته بوریس کویزرف، سخنگوی این حزب و رییس دوماي دولتی توانست 56 درصد از آرای عمومی را به خود اختصاص دهد. به گفته این مقام روسیه واحد، حزب متبوع وی اکنون با رشد 4 درصدی روبهروست که نشانه خوبی برای انتخابات آینده روسیه به شمار میرود. اما در این بین یک مسئله مهم را نباید فراموش کرد و آنهم اعتراض مردم روسیه نسیت به انتخابات پارلمانی و تقلب در انتخابات است. مردم روسیه که اغلب نیز از قشر جوان هستند، به نشانه اعتراض در روزهای تعطیل با مجوز رسمی از طرف شهرداری به خیابانهای مرکز شهر مسکو آمده و شعارهایی مبنی بر درخواست صداقت، عدالت اجتماعی، بهبود شرایط اقتصادی به خصوص جوانان و عمل به وعدههایی که از جانب دولت داده شده است، سرمیدهند. برخی از مردم در حال حاضر معتقد هستند که در انتخابات پارلمانی روسیه تقلب صورت گرفته است و لذا خواهان برگزاری مجدد انتخابات هستند، و در کل، عدم یکپارچگی میان دولت و مردم را در شرایط فعلی در میان مردم روسیه میتوان دید.
نتیجهگیری
اینطور که از شواهد بر میآید، گویا دو شخصیت دارای قدرت در روسیه کنونی بر سر تقسیم پست و وظایف با یکدیگر کنار آمدهاند، و هر یک به زودی بر سر جایگاههای قبلی خود باز خواهند گشت، و پوتین به ریاست جمهوری بازمیگردد، با این حال روند و رویه سیاسی روسها دستخوش كوچكترین دگرگونی هم نخواهد شد. اگرچه در حال حاضر اعتراضاتی مبنی بر وقوع تخلف در انتخابات پارلمانی در روسیه وجود دارد، اما به گفته «دیمیتری پسکوف» سخنگوی پوتین تعداد تخلفاتی که ادعا میشود صورت گرفته کمتر از آن است که بتواند تاثیری بر پیروزی حزب روسیه متحد در انتخابات داشته باشد. شاید این انتخابات آغازگر هیچ گونه تبادل قدرت جدی در ساختار سیاسی روسیه نباشد، اما حقیقت این است که زنگ خطری بود برای مردی که عزم خود را برای پیروزی در انتخابات 2012 جزم کرده است. شاید حجم اعتراضها به این انتخابات اندک باشد و به خیزشی نظیر انقلاب رنگی اوکراین منتهی نشود اما اگر پوتین و مدودیف صدای اعتراض امروز رایدهندهگان را نشنوند، فردا روزی باید برای حفظ دولت خود به زور متوسل شوند. در حال حاضر مردم روسیه خود نیز میدانند که گزینه دیگری به جز پوتین برای تصدی ریاستجمهوری وجود ندارد. مردم روسیه چه دوست داشته باشند چه دوست نداشته باشند، پوتین فعلاً تنها شخصیتی است که میتواند این دستگاه حکومتی نابسامان را اداره کند. و بنا بر ادعا و باور خودشان، رای دهنگان روسی تلاش دارند تا با این اعتراضات چراغ سرخی به پوتین نشان دهند و اعلام کنند که قرار نیست به هر آنجا که کرملین میرود دنبالهروی نمایند. امریکا نیز اعلام كرده است رياستجمهوري پوتين تاثيري بر روابط با روسيه ندارد، و به گفته «تامي ويكتور» سخنگوي شوراي امنيت ملي امریکا سياست همواره به علايق ملي و نه اشخاص پيوند داشته و با آنها هماهنگ ميشود. اما پیش بینی میشود که روابط میان روسیه و ایران با ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین بهتر گردد و سطح تعاملات افزایش یابد، شاید پیروزی پوتین در انتخابات برای ایران بهتر باشد.