مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

پتانسیل‌های مناطق ساحلی جنوب ایران در توسعه ارتباطات با آفریقا: از سیراف باستان تا چشم‌انداز پتانسیل‌های مناطق ساحلی جنوب ایران در توسعه ارتباطات با آفریقا: از سیراف باستان تا چشم‌انداز

اشتراک

دکتر گلناز سعیدی

 عضو هیئت علمی دانشگاه

مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC  

 

مقدمه

جنوب ایران، با برخورداری از موقعیت ژئواستراتژیک ویژه در حاشیه خلیج فارس و دریای عمان، از دیرباز نقش مهمی در تجارت و تعاملات فرهنگی میان آسیای غربی، شبه‌قاره هند، و قاره آفریقا ایفا کرده است. این منطقه که بنادر مهمی چون بندرعباس، چابهار، بوشهر، جاسک و سیراف را در خود جای داده، نه تنها در تاریخ کهن، بلکه در فضای ژئوپلیتیک معاصر نیز از ظرفیت‌های بالایی برای پیوند با کشورهای آفریقایی برخوردار است. هدف این پژوهش بررسی تاریخی و تحلیلی پتانسیل‌های ارتباطی، اقتصادی، فرهنگی و ژئوپلیتیکی مناطق ساحلی جنوب ایران با کشورهای آفریقایی، به‌ویژه در دوران معاصر و با چشم‌انداز گسترش روابط جنوب-جنوب است.

 

بنادر تاریخی جنوب ایران و تعاملات با شرق آفریقا (با تأکید بر سیراف)

بندر باستانی سیراف که در استان بوشهر واقع شده، در دوره‌های ساسانی و اوایل اسلام، یکی از پررونق‌ترین بنادر دریای پارس به شمار می‌رفت. این بندر به عنوان دروازه تجارت دریایی ایران با شرق آفریقا (سواحیلی‌ها، زنگبار و سومالی) و جنوب آسیا عمل می‌کرد. شواهد باستان‌شناسی نشان‌دهنده وجود تجارت گسترده ادویه، چوب، عاج، پارچه و برده در امتداد این مسیرهاست (Sadeghi, 2021).

در متون جغرافیایی اسلامی نیز به ارتباط سیراف با بنادر آفریقایی اشاره شده است. این تعاملات به توسعه فرهنگی، تبادل فناوری دریانوردی و پیوندهای انسانی منجر شده که امروزه نیز می‌تواند الهام‌بخش سیاست خارجی منطقه‌ای باشد.

موقعیت ژئواستراتژیک جنوب ایران در معادلات جنوب-جنوب

جنوب ایران از طریق دریای عمان و اقیانوس هند می‌تواند به عنوان حلقه واسط ارتباطی با کشورهای شرقی آفریقا (کنیا، تانزانیا، سومالی، اریتره و حتی موزامبیک) ایفای نقش کند. نزدیکی چابهار به خط دریایی اصلی حمل‌ونقل جهانی، و فاصله کوتاه آن با بنادر آفریقای شرقی، فرصت‌هایی استراتژیک برای توسعه تجارت و همکاری‌های سیاسی ایجاد می‌کند (Ebrahimnejad et al., 2023).

از سوی دیگر، رقابت قدرت‌های جهانی در اقیانوس هند، از جمله چین، هند و ایالات متحده، به ایران امکان می‌دهد با نگاه چندجانبه‌گرایانه، تعاملاتی مستقل و منطقه‌محور را با کشورهای آفریقایی پی‌ریزی کند.

ظرفیت‌های اقتصادی و تجاری جنوب ایران برای تعامل با آفریقا

بندر چابهار، به عنوان تنها بندر اقیانوسی ایران، قابلیت صادرات مستقیم به سواحل شرقی آفریقا را دارد. همچنین محصولات کشاورزی و صنعتی جنوب ایران می‌توانند در بازارهای آفریقایی رقابت‌پذیر باشند. ایران می‌تواند از ظرفیت‌هایی چون: صادرات محصولات پتروشیمی، سیمان و فولاد، واردات محصولات استوایی مانند قهوه، موز، چای و چوب، تبادل خدمات فنی-مهندسی استفاده کند (UNCTAD, 2022; Hormozgan Chamber of Commerce, 2024). همچنین مناطق آزاد جنوب (چابهار، قشم، کیش) می‌توانند به‌عنوان مراکز واسط تجاری برای صادرات مجدد کالا به آفریقا عمل کنند.

ظرفیت‌های فرهنگی، مذهبی و دیپلماسی عمومی

جمعیت‌های آفریقایی‌تبار در جنوب ایران، به ویژه در مناطقی چون بندر کنگ، میناب، جاسک و بوشهر، ریشه در مهاجرت‌ها و تعاملات تاریخی دارند. این میراث فرهنگی مشترک می‌تواند مبنای قدرت نرم ایران در گسترش دیپلماسی فرهنگی و مذهبی با آفریقا قرار گیرد (Zarezadeh et al., 2021).

افزایش فعالیت‌های فرهنگی مشترک، تبادل دانشجویان، آموزش زبان فارسی و همکاری‌های علمی از جمله فرصت‌هایی است که دولت ایران می‌تواند با استفاده از مؤسسات فرهنگی چون رایزنی‌های فرهنگی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و دانشگاه‌های ساحلی به آن بپردازد.

بنادر مدرن جنوب ایران و زیرساخت‌های ترانزیت دریایی

بنادر جنوبی ایران به‌ویژه در استان‌های سیستان و بلوچستان، هرمزگان و بوشهر، در دهه‌های اخیر با تحولات گسترده‌ای در زمینه زیرساخت‌های بندری، حمل‌ونقل و لجستیک روبرو بوده‌اند. این توسعه نه‌تنها با هدف افزایش ظرفیت‌های صادرات و واردات صورت گرفته، بلکه در راستای ایفای نقش ترانزیتی جمهوری اسلامی ایران در معادلات منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای طراحی شده است. سه بندر اصلی چابهار، بندرعباس و بوشهر، به‌عنوان محورهای اصلی دریایی در جنوب ایران، ظرفیت‌های قابل‌توجهی برای ایجاد پیوند با قاره آفریقا دارند.

 

بندر چابهار به‌عنوان تنها بندر اقیانوسی ایران و واقع در دهانه ورودی دریای عمان، از اهمیت ژئواستراتژیک بسیار بالایی برخوردار است. توسعه اسکله شهید بهشتی به‌عنوان فاز اصلی توسعه بندر چابهار، ظرفیت تخلیه و بارگیری این بندر را به بیش از ۸.۵ میلیون تن در سال افزایش داده است و در برنامه‌ریزی‌های بلندمدت تا ظرفیت ۸۰ میلیون تن نیز قابل گسترش است. این بندر با هدف ایفای نقش به‌عنوان نقطه پیوند آسیای میانه و افغانستان به آب‌های آزاد طراحی شده، اما در آینده می‌تواند به یکی از پایگاه‌های اصلی ارتباط تجاری و دریایی با شرق آفریقا، به‌ویژه با کشورهایی مانند کنیا، تانزانیا و موزامبیک تبدیل شود. نزدیکی نسبی بندر چابهار به مسیرهای تجاری شرق آفریقا، آن را به رقیبی برای بنادر پاکستانی و اماراتی در تعامل با قاره آفریقا تبدیل کرده است.

بندرعباس با دارا بودن بندر شهید رجایی، یکی از مهم‌ترین و پرظرفیت‌ترین بنادر کشور است. فاز دوم توسعه این بندر شامل گسترش اسکله‌ها، به‌روزرسانی تجهیزات تخلیه و بارگیری، و افزایش ظرفیت کانتینری به بیش از ۸ میلیون TEU در سال است. این بندر به‌واسطه موقعیت جغرافیایی‌اش در تنگه هرمز، به شاهراه انرژی و تجارت منطقه‌ای و بین‌المللی تبدیل شده و یکی از مقاصد اصلی حمل‌ونقل دریایی در خلیج فارس محسوب می‌شود. از آنجا که بسیاری از خطوط کشتیرانی جهانی از این مسیر عبور می‌کنند، بندرعباس می‌تواند به عنوان نقطه انتقال و ترانشیپ کالا میان آفریقا و کشورهای آسیای مرکزی، قفقاز و حتی چین مورد استفاده قرار گیرد.

بندر بوشهر نیز اگرچه نسبت به بندرعباس ظرفیت کمتری دارد، اما به‌دلیل نزدیکی به مناطق نفت‌خیز و صنعتی کشور و همچنین موقعیت ممتاز در خلیج فارس، در حال تبدیل شدن به یکی از قطب‌های صادراتی و لجستیکی ایران است. زیرساخت‌های این بندر در زمینه صادرات کالاهای غیرنفتی، صنایع غذایی و محصولات پتروشیمی در حال گسترش است و در صورت تقویت ارتباطات دریایی با بنادر آفریقایی، می‌تواند در زنجیره صادرات ایران به قاره آفریقا نقش مکمل ایفا کند.

یکی از نکات کلیدی در ارتقاء کارکرد بنادر جنوب ایران برای ارتباط با آفریقا، اتصال شبکه‌ای این بنادر به زیرساخت‌های ریلی و جاده‌ای ملی و بین‌المللی است. پروژه کریدور شمال-جنوب (International North-South Transport Corridor – INSTC)، که ایران را از طریق بندرعباس و چابهار به روسیه، قفقاز، آسیای مرکزی و اروپا متصل می‌کند، دارای قابلیت‌های ترانزیتی بالایی برای تسهیل حمل‌ونقل ترکیبی کالا از آفریقا به کشورهای شمالی و شرقی ایران است. همچنین، خطوط ریلی در حال توسعه از چابهار به زاهدان و سپس به مرزهای شرقی و شمال‌شرقی کشور، امکان اتصال بنادر جنوبی به شبکه ریلی ملی و فرامرزی را فراهم می‌سازد.

علاوه بر این، ایران طی سال‌های اخیر همکاری‌هایی با کشورهای آفریقایی در زمینه حمل‌ونقل دریایی و ایجاد خطوط کشتیرانی مستقیم آغاز کرده است. در صورت توسعه این خطوط، به‌ویژه از طریق توافقات دوجانبه با کشورهای دارای بنادر استراتژیک مانند کنیا (بندر مومباسا)، اریتره (بندر عصب)، و تانزانیا (بندر دارالسلام)، می‌توان تبادلات کالایی و انسانی را به‌صورت منظم و هدفمند دنبال کرد.

در مجموع، بنادر مدرن جنوب ایران نه‌تنها در خدمت اهداف داخلی توسعه اقتصادی هستند، بلکه با بهره‌گیری از موقعیت ممتاز ژئوپلیتیکی، می‌توانند به دروازه‌های اصلی تعامل با قاره آفریقا تبدیل شوند. برای تحقق این هدف، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های حمل‌ونقل، تقویت تعاملات دیپلماتیک، و ایجاد هماهنگی میان دستگاه‌های بندری، بازرگانی و سیاست خارجی کشور ضروری است.

با وجود ظرفیت‌های فراوان، موانعی در مسیر توسعه روابط با آفریقا وجود دارد، از جمله:

“ تحریم‌های بین‌المللی که سیستم بانکی و بیمه‌ای را تحت فشار قرار می‌دهد.

“ کمبود ناوگان کشتیرانی اختصاصی بین ایران و بنادر آفریقایی.

“ نبود نقشه راه دیپلماتیک منسجم با تمرکز ویژه بر آفریقا.

“ فقدان آشنایی بخش خصوصی ایران با بازارهای آفریقا.

با این حال، این چالش‌ها با دیپلماسی فعال، ایجاد مراکز مطالعات آفریقا، و حمایت از بخش خصوصی قابل حل هستند (Amini, 2022).

 

راهبردها و چشم‌انداز آینده

برای گسترش پایدار روابط جنوب ایران با قاره آفریقا، اتخاذ رویکردی جامع و راهبردی ضروری است. یکی از گام‌های مهم در این زمینه، ایجاد مسیرهای منظم کشتیرانی بین بنادر جنوبی ایران و کشورهای شرق آفریقاست که می‌تواند تبادلات تجاری و انسانی را تسهیل کرده و وابستگی به مسیرهای پرهزینه و زمان‌بر دیگر را کاهش دهد. در کنار آن، تقویت دیپلماسی اقتصادی از طریق گسترش فعالیت سفارتخانه‌ها و رایزنی‌های بازرگانی نقش کلیدی در معرفی ظرفیت‌های اقتصادی ایران و جذب سرمایه‌گذاران آفریقایی خواهد داشت. توسعه مناطق آزاد جنوب کشور نظیر چابهار و قشم به عنوان پل‌های ارتباطی با بازارهای آفریقایی می‌تواند زمینه‌ساز سرمایه‌گذاری مشترک، انتقال فناوری و تعامل فرهنگی شود. همچنین توجه به بعد علمی و پژوهشی، از جمله گسترش مطالعات آفریقا در دانشگاه‌های استان‌های جنوبی، موجب شناخت عمیق‌تر از ظرفیت‌ها و زمینه‌های همکاری با این قاره می‌شود. در نهایت، برگزاری نمایشگاه‌ها و همایش‌های مشترک در حوزه‌های فرهنگی، هنری، تجاری و علمی می‌تواند به تقویت ارتباطات مردمی، ارتقاء تصویر متقابل و اعتمادسازی میان جوامع ایران و کشورهای آفریقایی کمک شایانی کند. در صورتی که این اقدامات با برنامه‌ریزی دقیق همراه باشد، جنوب ایران می‌تواند به مرکز تعامل راهبردی ایران با آفریقا تبدیل شود.

 

نتیجه‌گیری

جنوب ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی ممتاز خود در امتداد سواحل خلیج فارس و دریای عمان، همواره یکی از کانون‌های مهم تبادلات فرهنگی، اقتصادی و دریایی در تاریخ تمدن‌های پیرامون اقیانوس هند بوده است. از دوران باستان، بنادری چون سیراف، بندرعباس، جاسک و چابهار نقش واسطه‌ای میان ایران و سرزمین‌های دور، به‌ویژه شرق و شمال شرقی آفریقا ایفا کرده‌اند. این پیوندها که در قالب تجارت، مهاجرت، مبادلات فرهنگی و حتی گسترش اسلام از جنوب ایران به شرق آفریقا شکل گرفته بودند، نشانگر ظرفیت‌های تاریخی و تمدنی این مناطق برای ایفای نقشی فعال در ارتباطات فرامنطقه‌ای‌اند.

با توجه به تغییرات ژئوپلیتیکی قرن بیست‌ویکم، افزایش اهمیت بازیگران جنوب جهانی، و ظهور آفریقا به‌عنوان یک قطب نوظهور اقتصادی، تمدنی و انسانی، بازخوانی و احیای این روابط از اهمیت راهبردی بالایی برخوردار است. بنادر و شهرهای ساحلی جنوب ایران همچون چابهار، جاسک و بندر لنگه، با توسعه زیرساخت‌های بندری، حمل‌ونقل و لجستیکی، می‌توانند بار دیگر به دروازه‌های تعامل منطقه‌ای تبدیل شوند و نه‌تنها پیوندهای تاریخی خود با آفریقا را احیا کنند، بلکه در نقش حلقه اتصال بین آسیای غربی، آسیای میانه، و قاره آفریقا ظاهر شوند.

رویکردهای جدید در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز با تأکید بر “نگاه به جنوب جهانی” و تنوع‌بخشی به شرکای بین‌المللی، فرصت مغتنمی برای فعال‌سازی ظرفیت‌های مناطق جنوبی کشور فراهم کرده است. چنانچه این ظرفیت‌ها در قالب برنامه‌ریزی کلان، سرمایه‌گذاری هدفمند، توسعه انسانی و فرهنگی، و استفاده از دیپلماسی فرهنگی و اقتصادی ساماندهی شوند، می‌توان انتظار داشت که جنوب ایران به بازیگری محوری در ارتباطات ایران و قاره آفریقا تبدیل شود.

از سوی دیگر، تقویت شناخت متقابل از طریق گسترش مطالعات آفریقا در دانشگاه‌های جنوبی، توسعه روابط فرهنگی، هنری و رسانه‌ای، و ایجاد مراکز پژوهشی مشترک می‌تواند به تعمیق این روابط کمک کند و از برخوردهای صرفاً تجاری فراتر رفته، زمینه‌ساز یک ارتباط چندلایه و پایدار گردد.

در مجموع، آینده روابط جنوب ایران با آفریقا نه صرفاً وابسته به اراده سیاسی، بلکه در گرو احیای هویت تاریخی، بهره‌گیری از ظرفیت‌های جغرافیایی، توسعه زیرساختی، و سرمایه‌گذاری هدفمند فرهنگی و علمی است. چنانچه این ابعاد به‌صورت هم‌افزا و نظام‌مند پیگیری شود، نه‌تنها منافع متقابل دو سوی این ارتباط تضمین خواهد شد، بلکه الگویی موفق از تعامل جنوب-جنوب برای سایر کشورهای در حال توسعه نیز ارائه خواهد گردید.

 

منابع

– Amini, S. (2022). “Iran-Africa Economic Relations: Challenges and Prospects”. Tehran: Foreign Relations Review.

– Ebrahimnejad, M., & Rostami, A. (2023). “Geo-economic Potentials of Chabahar Port in South-South Cooperation.” “Iranian Journal of Regional Studies”, 8(2), 45–68.

– Hormozgan Chamber of Commerce. (2024). “Annual Report on Maritime Trade and Economic Connectivity with Africa”. Bandar Abbas.

– Iran Ports and Maritime Organization. (2023). “Chabahar and the Future of Maritime Trade”. Tehran: IPMO Publications.

–  Sadeghi, H. (2021). “Siraf and the Maritime Silk Road: A Historical Review.” “Journal of Iranian Historical Ports”, 12(1), 25–40.

– UNCTAD. (2022). “Economic Development in Africa Report 2022: South-South Trade”. Geneva: United Nations.

– Zarezadeh, M., & Latifi, K. (2021). “Cultural Interactions between Southern Iran and East Africa: From Oral Traditions to Diasporic Memory.” “Iranian Journal of Cultural Studies”, 6(4), 89–112.

مطالب مرتبط