علی رمضانی بونش
مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC
www.peace-ipsc.org
ارتش لبنان در چند دهه گذشته بنا به دلایل گوناگونی از جمله مخالفت های قدرت های بزرگ واسرائیل و عدم مشخص بودن استراتژی های احزاب واقوام داخلی لبنان دارای ارتشی ضعیف بوده است ارتشی که عملا در هیچ یک از تجاوزات اسرائیل نقش چندانی نداشته و بیشتر ماموریتش داخلی و کمک به آسیب دیدگان داشته است در این بین این ضعف تسلیحاتی ,کمبود آموزش ,مجهز نبودن ارتش لبنان به سلاح های سنگین و.. این نیرو از کارایی لازم برای مقابله با دشمنان خارجی برخوردار نبوده است و عملا این وظیفه مهم بر عهده نیروهای حزب اله بوده است در این راستا از آنجا که ارتش لبنان حاصل تمام احزاب وگرو ههای کشور کوشیده است در اختلاف های و تنش های داخلی تا کنون بیشتر نقشی خنثی و بی طرف بر عهده بگیرد همین امر باعث شده تا اکنون با وجود ضعف آن از مقبولیت خاصی برخوردار باشد .در این بین مقاومت چند ساعته ارتش لبنان در جنوب در برابر اسرائیل نگاهها به تقویت ارتش را از سوی مقامات لبنانی متمرکز تر کرد.
در واقع از چند سال گذشته تقویت ارتش در لبنان همواره به عنوان گزینه ای مناسب برای این کشور موزاییکی مد نظر مقامات سیاسی داخلی لبنان و قدرت های خارجی وبویژه ایالات متحده بوده است در این راستا نگاه به ارتشی قدرتمند در لبنان در سایه اهداف هر یک از طرف های خارجی وداخلی حامی ارتش قدرتمند بر آمده از سیاست های خود بوده است .در این بین ایالات متحده امریکا بویژه پس از خروج نیروهای سوری وجنگ 33 روزه کوشیده است تا با تقویت ارتش این کشور با در نظر قرار دادن پیش شرط هایی به نوعی به توزن قوا ویا برتری ارتش در برابر حزب اله در لبنان بیاندیشد لذا آمريكا جدا از آموزش بخش هایی از ارتش از سال 2006 به بعد كمكهای نظامي بیش از 700 ميليون دلاری به لبنان كرده تا ارتش خود را تقويت كند.در این بین در چند سال گذشته نیز دولت و مقامات سیاسی لبنان کوشیده اند تا با عقد قراردادهایی نظامی با کشور هایی نظیر فرانسه روسیه چین جدا از آموزش ارتش ضعیف این کشور به تجهیز آن به سلاحی مناسب و جدید بیاندیشند روندی که با استقبال برخی از کشور های عربی نیز روبرو بوده است و حتی کشور هایی نظیر امارات در نظر ندارد تا پايان سال جاري ميلادي 10 فروند هواپيماي نظامي به ارتش لبنان واگذار کنند.
در واقع اکنون با مقاومت ارتش لبنان در برابر اسرائیل و تاکید تمام جناح های لبنانی بر تقویت ارتش وبویژه با سفر میشل سلیمان به جنوب و تاکید وی نیازبر سلاح برای دفاع , سرمايهگذاري درارتش كشور و درخواست کمک از کشور های دوست نگاه ها در منطقه به تقویت ارتش لبنان وایفای نقشی پررنگ تر در آینده تحولات سیاسی ونظامی داخلی و خارجی لبنان دوخته شده است. درکنار این نیز باید به نگاه های مختلف در تقویت ارتش در لبنان هم اشاره کرد .از یک سو بی شک گروهی همانند ميشل سليمان ارتش لبنان را سوپاپ اطميناني براي وحدت و اتحاد لبنان می پندارند بر همکاری نظامی با بیشتر کشور ها برای تقویت ارتش انگشت گذارده. نگاه دوم بیشتر در میان جریان 14 مارس وجود دارد در واقع از نگاه این گروه وبا توجه به تحولاتی که در سالهای گذشته روی داده است حزب اله ارتش واقعی و قدرت نخست لبنان است در این بین باید با تقویت ارتش توسط کشور های غربی و عربی هر چند نمی توان حزب اله را در کوتاه مدت خلع سلاح کرد اما می توان با تقویت ارتش از آن به عنوان قدرتی در مقابل حزب اله وایفای نقشهای امنیتی و نظامی در کشور استفاده کرد و جدا از جلوگیری از تقویت حزب اله به کاهش قدرت وحتی خلع سلاح آن نیز نظر داشت. در مقابل حزب اله و متحدان با انتقاد از تقویت ارتش توسط غرب بیشتر به همکاری نظامی وتقویت ارتش با کمک سوریه وایران نظر دارند و میکوشند با حفظ رابطه خوب با ارتش(به اذعان مقامات اسرائیلی و امریکایی) جدا ازاستقبال از ورود عملی ارتش لبنان به صف مقابله با اسرائیل و حفظ امنیت ملی خود از استقرار شمار بيشتري از نظاميان ارتش لبنان در جنوب اين كشور حمایت کنند