دکتر مریم وریج کاظمی
پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
منطقه قطب شمال که در برگیرنده حوضه های رسوبی و فلات قاره ای می باشد، ذخایر بزرگی از نفت و گاز طبیعی را در خود جای داده است. اگرچه بیشتر این منطقه به طور دقیق برای نفت و گاز کاوش نشده اما سازمان زمینشناسی ایالات متحده تخمین می زند که قطب شمال تقریباً ۱۳ درصد از منابع نفتی و حدود ۳۰ درصد از منابع گاز طبیعی کشف نشده جهان را در خود جای داده باشد. تا کنون بیشتر اکتشافات در قطب شمال در خشکی صورت پذیرفته که بسیاری از آنها در شیب شمالی آلاسکا قرار دارند. خشکی حدود یک سوم از مساحت قطب شمال را تشکیل میدهد و تصور میشود حدود 16 درصد از منابع نفت و گاز کشف نشده باقی مانده قطب شمال را در خود جای داده است(1). در مجموع مقادیر بسیار زیاد مواد معدنی، ذخایر ماهی، گاز طبیعی، نفت و سایر منابع در منطقه قطب شمال، توجه کشورهایی را به خود جلب کرده است که به دنبال انرژی و استفاده از فرصتهای تجاری هستند.
استراتژی قطب شمال آمریکا
طبق این استراتژی، ایالات متحده به دنبال فضای صلح آمیز، باثبات، مرفه و همکاری در منطقه قطب شمال است که در نتیجه تعهد کشورها به قوانین، هنجارها و استانداردهای بین المللی، از جمله آزادی دریانوردی، توسعه جوامع توانمند و پایدار قطب شمال به وجود می آید. همچنین این استراتژی با تایید تغییرات اقلیمی ناشی از گرمایش جهانی در قطب شمال که سه برابر سریعتر از سایر نقاط جهان است که توانسته مشکلاتی را به خصوص در معیشت مردم بومی، آسیب به زیرساختها و غیره، به وجود آورد، اما فرصت های جدیدی از جمله مسیرهای کشتیرانی جدید، در دسترس بودن منابع معدنی، ذخایر انرژی و شیلات و غیره نیز ایجاد شده است (2). طبق این استراتژی، ایالات متحده امریکا مجاب می شود تا تمرکز خود را بر تغییرات آب و هوایی، گسترش فرصت های اقتصادی به روشی پایدار، و حمایت از قوانین و هنجارها و استانداردهای بین المللی در کشورهای قطب شمال را افزایش دهد(3).
همچنین این استراتژی تاکید می کند که تغییر در چشم انداز استراتژیک قطب شمال رقابت بین کشورها را تشدید کرده است زیرا آنها به دنبال منافع اقتصادی جدید هستند. در این استراتژی به طور خاص بر روی روسیه به خاطر افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی در قطب شمال و در نتیجه ایجاد خطرات جدید درگیری ناخواسته و ممانعت از همکاری، و چین به دلیل افزایش نفوذ خود از طریق عملیاتی کردن فعالیتها و قصدش برای ایفاء نقش پررنگ تر در شکل دادن به حاکمیت منطقه ای، تاکید شده است.
به طور کلی، از دید کارشناسان این استراتژی سه هدف را دنبال می کند:
- جلوگیری از حملات نظامی علیه ایالات متحده یا متحدانش که از قطب شمال سرچشمه میگیرد؛
- جلوگیری از نفوذ چین یا روسیه؛
- جلوگیری از هژمونی منطقهای چین یا روسیه.
به هر حال، با کاهش حجم یخ های قطبی، هزینه حمل و نقل کاهش می یابد و ضمن استخراج منابع طبیعی، صنعت گردشگری نیز رشد پیدا می کند و همین موضوع منجر به ایجاد فرصت ها و تهدیدات گسترده و دگرگون کننده خواهد شد که به افزایش ادعاهای ارضی، رقابت برای استخراج منابع و ارتقاء حضور نظامی ختم می شود(4).
منابع انرژی آلاسکا
میانگین حجم کل منابع کشف نشده در استان نفتی آلاسکا در قطب شمال توسط سازمان زمینشناسی و خدمات مدیریت مواد معدنی ایالات متحده، بیش از 50 میلیارد بشکه نفت و مایعات گاز طبیعی و 227 تریلیون فوت مکعب گاز تخمین زده شد که تقریباً به طور مساوی بین مناطق دریایی فدرال و مناطق دریایی ترکیبی ساحلی و ایالتی توزیع شده است.
در سال ۲۰۰۸، شرکت شِل در یک قرارداد مجوزهای اکتشاف در فلات قاره قطب شمال را دریافت کرد. اما در سال ۲۰۱۵، این شرکت در مواجهه با مشکلات فنی، اعتراضات فعالان محیط زیست و کاهش قیمت نفت، پروژه را متوقف کرد. در حال حاضر به استثنای تولید در مجاورت سواحل، هیچ مجوز فعالیتی در دامنه شمالی آلاسکا وجود ندارد و هیچ تولید یا اکتشاف فراساحلی نیز در حال انجام نیست. تمرکز شرکتهای نفت و گاز در ایالات متحده بر توسعه ذخایر شیل در چهل و هشت ایالت است که در آنها فرصتها عملاً نامحدود، هزینههای تولید کمتر و گردش سرمایه سریعتر است.
با این حال یکی از وعدههای انتخاباتی دونالد ترامپ در سال ۲۰۲۴، گشودن دامنه شمالی آلاسکا برای اکتشاف نفت و گاز بود که فورا در اولین روز دومین دوره ریاست جمهوری اش امضاء شد. لازم به ذکر است، وزارت امور خارجه در سال 2023 طرحهایی را برای ادعای مالکیت مناطق وسیعی از فلات قاره در دریای برینگ و دریای بوفورت اعلام کرد، و در سال 2025، دفتر مدیریت انرژی اقیانوس، نهاد فدرالی که اجارههای فراساحلی را برای اکتشاف و تولید نفت و گاز اداره میکند، اولین گامها را برای در دسترس قرار دادن این مناطق آبی برای بهرهبرداری تجاری برداشت(5).
ضمن اینکه دولت ترامپ قصد دارد با اتخاذ مجدد یک طرح مدیریتی زمینهای موجود در غرب قطب شمال را برای تولید نفت به میزان قابل توجهی افزایش دهد(6). البته این طرح برای گسترش حفاری نفت و گاز در یک منطقه حفاظتشده ۲۳ میلیون هکتاری در اقیانوس منجمد شمالی، واکنشهای را از سوی مدافعان محیط زیست و بومیان آلاسکا برانگیخته است (7).
چالش های پیش رو
- طبق مطالعات صورت گرفته در مورد اقتصاد پروژههای نفت و گاز طبیعی ساحلی در قطب شمال آلاسکا، هزینههای توسعه ذخایر در این منطقه میتواند ۵۰ تا ۱۰۰ درصد بیشتر از پروژههای مشابه انجام شده مثلا در تگزاس باشد.
- اغلب تجهیزات به طور ویژه برای مقاومت در برابر دمای بسیار پایین طراحی نشدند؛
- شرایط نامناسب خاک میتواند به غرق شدن تجهیزات و سازهها منتهی شود؛
- خطوط طولانی تأمین و دسترسی محدود حمل و نقل از مراکز تولیدی جهان، می تواند هزینههای حمل و نقل را افزایش دهد و انتظار کارمندان برای افزایش دستمزد را بالا ببرد؛
- هیدراتهای گاز طبیعی میتوانند مشکلات عملیاتی را برای حفاری چاهها در مناطق ساحلی و فراساحلی ایجاد کنند؛
- به دلیل دوری مراکز استخراج به بازارهای فروش، مصرف کنندگان باید هزینههای مضاعفی بپردازند؛
- ادعاهای همپوشانی و وضعیت مناقشه انگیز مرزهای دریایی در اقیانوس منجمد شمالی می تواند مانعی برای توسعه استخراج منابع انرژی در این منطقه باشد؛
- در کنار چالش های اقتصادی و سیاسی، نظارت زیستمحیطی و مجوزهای مربوطه ممکن است بر توسعه و بهره برداری منابع انرژی تاثیر بگذارند. در این راستا مدیریت نشت نفت فراساحلی یکی از چالش های بسیار مهم ارزیابی می شود(8).
رقابت ژئوپلیتیکی
ایالات متحده آمریکا به دنبال حفظ منافع و نفوذ خود و حمایت از آزادی دریانوردی در قطب شمال است. این کشور قطب شمال را مکانی مناسب برای فعالیت های تجاری، مانند بهره برداری از منابع انرژی -معدنی و ایجاد خطوط کشتیرانی جدید می داند. این درحالیست که روسیه و چین به عنوان دو بازیگر مهم منطقه، هم علاقه شدید خود را به بهره برداری از ذخایر هیدروکربنی قطب شمال ابراز کرده اند. علاقه اقتصادی در این منطقه برای دسترسی به منابع و ذخایر در نتیجه ذوب یخ ها و بازشدن مسیرهای کشتیرانی بین آسیا، اروپا و آمریکای شمالی افزایش یافته است. در نتیجه، بهره برداری از ذخایر انرژی به عنوان یک عامل اصلی تأثیرگذار بر ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک قطب شمال ظاهر شده است و دولت ها برای کنترل این منابع گرانبها در حال رقابت با یکدیگر هستند.
در حال حاضر عوامل ژئوپلیتیکی به شدت بر تحولات حوزه انرژی تأثیر میگذارند. در این راستا مشارکتهای بزرگ کنار گذاشته شدهاند و مشارکتهای جدید در حال شکلگیری هستند. روابط روسیه با ایالات متحده، اروپا و ژاپن که زمانی امیدوارکننده بود، پس از جنگ در اوکراین رو به افول گذاشت. در همین دوره، قدرت اقتصادی و سیاسی جهانی چین افزایش یافت و این کشور علاقه فزایندهای به ذخایر انرژی و منابع طبیعی قطب شمال پیدا کرده است.
از سوی دیگر، بازگشت دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، به کاخ سفید در ژانویه ۲۰۲۵، با توجه به تمایل مکرر رئیس جمهور برای به دست گرفتن کنترل گرینلند، مسیرهای جدیدی از سیاست ایالات متحده را در این منطقه شکل داده است که در راستای سیاست های انرژی و ژئواکونومیکی این کشور قابل بررسی می باشد.
این تغییرات اساسی تنها یکی از نمونههایی است که نشان میدهد چگونه رقابت و هماوردی قدرتهای بزرگ که از طریق اشکال مختلف سنتی و ترکیبی از کشورداری نظامی، سیاسی و اقتصادی دنبال میشود، در حال تغییر شکل منطقه قطب شمال است. این تعامل با فقدان یک اجماع تثبیتشده یا توافق الزامآور قانونی بین همه کشورهای قطب شمال در مورد مرزها و محدودههای مناطق اقتصادی انحصاری که از سواحل کشورهای قطب شمال به دریا امتداد مییابند، تشدید میشود. این عدم قطعیت تقریباً همه بازیگران را بر آن میدارد تا حضور و فعالیت اقتصادی خود را تا حد امکان از سواحل خود دور کنند و ادعاهای رقابتی و همپوشانی را در مورد ذخایر انرژی و طبیعی در بستر دریا، آبها و همچنین حق کشتیرانی داشته باشند(9).
چشم انداز
ذوب شدن یخهای قطب شمال در نتیجه تغییرات اقلیمی، همراه با ظهور فناوریهای جدید، قطب شمال و منابع انرژی نفت و گاز طبیعی آن را برای تعدادی از کشورها و شرکتها قابل دسترستر و جذابتر کرده است، که در این راستا روسیه بازیگر غالب انرژی در اقیانوس منجمد شمالی به شمار می آید که پس از آن نروژ قرار دارد. اما سایر کشورهای منطقه قطب شمال از جمله ایالات متحده آمریکا به دلیل هزینههای بالا و رقابت با سایر فرصتها در شرایط آسانتر، ضمن علاقه روزافزون به منابع جدید مواد معدنی حیاتی(کاربرد در صنعت ریزتراشه ها) و انرژیهای تجدیدپذیر (عمدتا خورشید و باد)، پروژههای بهره برداری از ذخایر انرژی نفت و گار قطب شمال خود را در این بخش به طور قابل توجهی کاهش داده یا تعطیل کردهاند.
از سوی دیگر افزایش فعالیت چین و روسیه در قطب شمال جلوه ای از رقابت قدرت های بزرگ در فضاهای جهانی هم به شمار می آید که باعث شده این منطقه از نظر استراتژیک برای برنامه ریزان نظامی جذاب و مهم به شمار آید تا پیگیری اهداف اقتصادی توسط شرکت های تجاری. بنابراین در آینده، حفاظت از میادین انرژی نفت و گاز، امنیت خطوط ساحلی و مرزهای فراساحلی، نظارت بر آبراه ها-کانال ها، همچنین کریدورهای ترانزیت تجاری امن و مدیریت منابع دریایی، چالش های ژئوپلیتیکی متعددی را برای ایالات متحده آمریکا به وجود خواهد آورد.
کلید واژگان: قطب شمال، انرژی، ژئوپلیتیک، آمریکا، روسیه، مریم وریج کاظمی
منابع
- https://geology.com/articles/arctic-oil-and-gas/
- https://csis.org/analysis/us-strategic-interests-arctic
- https://egmontinstitute.be/the-new-us-arctic-strategy-welcome-back-america/
- https://doi.org/10.1016/j.jeconom.2023.105479
- https://researchgate.net/publication/237340134_Oil_and_Gas_Resources_of_the_Arctic_Alaska_Petroleum_Province
- https://earthjustice.org/press/2025/the-trump-administration-plans-new-oil-and-gas-leases-in-the-western-arctic-and-will-soon-finalize-a-rule-repealing-protections
- https://theguardian.com/us-news/2025/aug/09/national-petroleum-reserve-alaska-oil-gas-drilling
- https://eia.gov/todayinenergy/detail.php?id=4650
- https://carnegieendowment.org/research/2025/07/arctic-energy-projects-overview?lang=en