مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC
اخیرا انتخابات پارلمان اروپا برگزار شد و با توجه به نتایج آن این دوره با دوره های پیشین دارای تفاوت هایی است. برای بررسی بیشتر این نتایج گفتگویی با دکتر پیروز ایزدی داشته ایم:
واژگان کلیدی: قدرت گیری تندروها در اروپا؛ انتخابات پارلمان اروپا؛ نتایج انتخابات پارلمان اروپا، پیروزی راستگرایان در اروپا
مرکز بین المللی مطالعات صلح: اگر بخواهیم به وضعیت احزاب مختلف راه یافته به پارلمان اروپا نگاه کنیم، این وضعیت چگونه است و احزابی که به این پارلمان راه یافته اند، چه جایگاهی دارند؟
پارلمان اروپا 571 نماینده دارد که هریک از کشورهای عضو براساس جمعیتشان سهمیهای دارند. در این انتخابات، احزاب راست میانه که متشکل از احزاب دموکرات مسیحی و احزابی که دست راستی هستند و مطالبات میانه هستند، اکثریت را به دست آوردند. احزاب چپ میانه در رده دوم قرار گرفتند و بعد از آن به ترتیب، احزاب لیبرال و سبزها بودند که مقامهای بعدی را اشغال کردند. اتفاق مهمی که در جریان انتخابات رخ داد، این بود که در شاخههای کشور فرانسه، دانمارک و یونان، احزاب افراطی توانستند در راس احزاب دیگر قرار بگیرند و بیشترین کرسیها را کسب کنند. حزب جبههی ملی در فرانسه به رهبری خانم لوپن 25% آرا را کسب کرد و توانست 24 کرسی را در آلمان و اروپا کسب کند. حزب استقلال بریتانیا حدود 28% آرا را کسب کرد. همینطور در دانمارک یکی از احزاب راست افراطی توانست مقام اول را کسب کند. در یونان حزب چپ افراطی توانست از بقیه احزاب، حزب حاکم دموکراسی نو و حزب سوسیالیست پیشی بگیرد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: اگر بخواهیم به وضعیت احزاب نگاه کنیم و انتخابات این دوره را با دورهی قبل مقایسه کنیم، احزابی که در دوره قبل دارای جایگاه بودند، در این دوره نتوانستند جایگاه قبلی را حفظ کنند. علل این امر چیست؟
انتخابات پارلمان اروپا جزء انتخابات میان دوره ای است. در هر انتخابات میان دوره ای مردمی که پای صندوقهای رای حاضر میشوند به نوعی نارضایتی خودشان را از دولت حاکم هم بیان میکنند. کلا با توجه به جوی که در اروپا در پرتو بحران اقتصادی حاکم است و موج بیکاری که به ویژه در بین جوانان هست، همین طور کسر بودجه ای که دارند، افزایش مالیاتها و سیاستهایی که باعث شده مالیاتها افزایش پیدا کنند و قدرت خرید مردم کاسته شود و به هر حال در وضعیت معیشتی مردم تاثیرگذار بوده و تاثیرات منفی داشته، سبب نارضایتی شده است و با این رای، مردم به نوعی اعتراض خودشان را منتقل کردهاند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: علل پیروزی احزاب راست، به ویژه احزاب افراطی و تندرو ناسیونالیست در این انتخابات چه بوده است؟
با توجه به این که احزاب چپ میانه و راست میانه که بدنه اصلی جریانهای سیاسی را در اروپا تشکیل میدهند، طی سالهای قبل نتوانستند در زمینه مسائل اقتصادی موفقیتی کسب کنند و موج بیکاری و کسر بودجه همچنان ادامه پیدا کرد و مردم با کاهش قدرت خرید رو به رو شدند، اعتماد خود را به این نخبگان سیاسی و این که قادر باشند راه حلی برای مشکلات اقتصادی کشور پیدا کنند از دست دادند. رأیی هم که احزاب افراطی، به خصوص راستیها افراطی آوردند، نشان میدهد که مردم اعتماد خود را به نخبگان سیاسی از دست دادهاند. یعنی مردم بی اعتمادی را از این طریق نشان دادند و این احزاب را به عنوان بدیلی برای احزابی که بدنهی اصلی جریانهای سیاسی را تشکیل میدهند و به نوبت حکومت را در دست میگیرند، مطرح کردند. به خصوص با توجه به شعارهایی که این احزاب میدادند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: اگر بخواهیم به وضعیت کنونی پارلمان اروپا نگاه کنیم، ترکیب کنونی چه پیامدهایی در سطح قانونگذاری در اتحادیه اروپا و ساختار قانونی و سیاسی این اتحادیه دارد؟
احزابی که طرفدار اتحادیه اروپا هستند، رای اکثریت دارند، و طبق خوشبینانه ترین برآوردها شاید یک سوم یا یک چهارم کرسیها به احزابی تعلق پیدا کرده که ضداروپایی هستند. درنتیجه این احزاب اگرچه تریبونی را به دست آوردند که یک سری نظرات خود را با صدای بلندتری مطرح کنند، اما به نظر نمی رسد هنوز از آن چنان قدرتی برخوردار باشند که بتوانند سیاستهای اتحادیه اروپا را تحت تاثیر قرار دهند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: اگر بخواهیم به وضعیت احزاب جدید به ویژه ناسیونالیسم نگاه کنیم، این رویکرد (برآمدن احزاب ناسیونالیسم تند) چه پیامدهایی در حوزههای مختلف میتواند داشته باشد؟
ترسی که وجود دارد این است که این شروع یک روند باشد. یعنی با ادامه بحران اقتصادی و تداوم مشکلات مربوط به بیکاری و سیاستهای ریاضتی و فشارهایی که به مردم میآید اینها ممکن است روز به روز قدرت بیشتری پیدا کنند. مثلا حزب جبههی ملی در فرانسه، با توجه به بازسازی ای که در آن، این اواخر انجام شده، دو مشخصه دارد. رهبر این حزب، بیشتر شعارهای حزب را محدود به مسائل اقتصادی کرده تا بتواند رای بیکاران، جوانان، اقشار ستمدیده و ضعیف را جلب کند. به طوری که میبینیم خیلی از افرادی که در گذشته به احزاب چپ رای میدادند، الان به این حزب رای میدهند. این حزب با مشخصههای مخالفت با جهانی شدن، اتحادیه اروپا، مهاجرت و….. شعارهایی را که برای اقشار ضعیف جامعه جذاب بوده، مطرح کرده است. این حزب ادعا میکند که تمام مشکلات اقتصادی ناشی از این است که سیاستها از خارج از فرانسه تحمیل میشود و امپراطوریهای مالی، اقتصاد را تحت الشعاع و در دسترس خود گرفتهاند. از طرف دیگر روند جهانی شدن سبب شده که هویت ملی از دست برود و مهاجرین هم فرصتهای شغلی را به دست بگیرند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: تحولات اخیری که در پارلمان اروپا اتفاق افتاده، چه تاثیری بر مهاجران کشورهای جهان سومی، به ویژه کشورهای مسلمان و چندملیتی میگذارد؟
یکی از مشخصههای سیاستهای این احزاب مخالفت با مهاجرت است. بهانهی آنها این است که مهاجرین علاوه بر این که فرصتهای شغلی را از دست مردم بومی می ربایند، هویت ملی کشورها را هم مورد تهدید قرار میدهند. از آنجایی که الان این جور شعارها در بین مردم محبوبیت پیدا کرده، به خصوص احزاب راست میانه یک مقدار از این شعارها را به نفع خود مصادره میکنند تا در انتخابات بعدی برنامه جذاب تری ارائه دهند و این باعث میشود سخت گیریهای بیشتری در این کشورها در زمینه مهاجرت به وجود بیاید.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: در چه صورت قدرت احزاب تندرو و راست گرا و ناسیونالیست در اتحادیه اروپا کاهش پیدا میکند؟
با خروج از رکود اقتصادی، رونق و شکوفایی اقتصادی، کاهش تعداد بیکاران، از محبوبیت این احزاب کاسته میشود. اگر اقتصاد به وضعیت نرمال خود برگردد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: اگر بخواهیم به سناریوهای آینده نگاه کنیم، وضعیت کنونی پارلمان اروپا، تا چه حدی روند همگرایی در اتحادیه اروپا را در آینده نزدیک با مشکل بیشتری مواجه میکند؟
از آن جایی که این احزاب فعلا آنقدر قدرت ندارند که بر سیاستها تاثیرگذار باشند، در آینده نزدیک نمیتوانند آنچنان از تعیین کنندگی برخوردار باشند.