مريم خالقي نژاد
كارشناس مسائل بين الملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
قدرت نرم امروزه بیش از هر نوع قدرت سخت افزاری دیگری میتواند برای مهندسی اذهان و جهت دهی افکار عمومی به بار بنشیند. حتی اخیرا کشورهای و ارگانهای مختلف در پی افزایش قدرت نرم خود هستند تا قدرت نظامی و ابزاری خود را نیز از این طریق افزایش دهند. همانطور که بسیاری از اندیشمندان معتقد به جنگ نرم در مقابل جنگ سخت افزاری و قدرت نرم در مقابل قدرت ابزاری هستند، شاهد تلاش کنشگران ریز و درشت در این عرصه هستیم. یکی از کشورهایی که سعی در استفاده از این مهم را دارند قطر میباشد که از این طریق در پی جذب همسویان خود در منطقه و جهان و سپس اعمال سیاست های خود و افزایش منافع و عملی نمودن آنها را دارد.
با عطف به این امر که قطر در قدرت سخت و برخی ابعاد مهم آن یعنی سرزمین، جمعیت و نیروی نظامی ضعیف هست. لذا مجبور به روی آوردن به قدرت نرم می باشد که چه بسا شرایط مناسب تری را برای این نوع از قدرت داشته باشد. کشور قطر در سالهای اخیر در پی نزدیک سازی کشورهای مختلف به علایق خود می باشد تا از این طریق ارزش ها و اعمال خود را از سوی کشورهایی دیگر مورد تحسین قرار دهد و در نتیجه به قدرت بیشتری دست یابد. در خصوص اقدامات انجام شده و در حال اعمالِ این کشور در راستای هدف مذکور، باید موارد مهمی را در ابعاد مختلف و جهات مختلف ذکر کرد که منجر به شکل گیری و افزایش قدرت نرم قطر شده است و در این امر بسیار تاثیرگذار هستند که عبارتند از :
- قرار گرفتن قطر در منطقه ای نفت خیر که منجر می شود این کشور که از صادر کننده گان نفت و گاز قرار بگیرد و سپس دوحه از این امکان خود، جهت دیپلماسی های رسانه ای و تبلیغی و افزایش توان اقتصادی خود برای نیل به قدرت نرم استفاده نماید.
- قدرت مالی بالا علیرغم کم بودن جمعیت و نیروی انسانی در این کشور: برخلاف وسعت سرزمینی کم و نیروی انسانی کمی که در این کشور است اما به جهت بهره بردن از منابع طبیعی موجود قطر دارای قدرت و ویژگی اقتصادی مناسبی است. همین امر باعث شراکت با کشورهای مختلفی از قبیل ژاپن، امریکا، انگلستان، کره جنوبی و … شده است که خود عاملی مهم در افزایش قدرت نرم می باشد و از پس آن منجر به عضویت در گروه ها و یا انعقاد معاهده و قراردادهای مختلفی می گردد و همه این عوامل باعث نزدیک شدن و همسو شدن برخی سیاست های کشورهای عضو می گردد هرچند این امر به عمل منجر نشود.
- تلاش برای تبدیل قطر به مرکز دیپلماسی منطقه ای و میانجیگری در منطقه مانند میانجیگری میان رقبای جناح بندی شده فلسطین و امریکا، افغانستان و مساله طالبان، تلاش برای کاهش تنش که عده ای بر این امر هستند که از مهمترین استراتژی ها و اولویت های سیاستمداران قطری کاهش تنش در منطقه است
- تلاش برای روابط فرهنگی و آموزشی : مانند تمایل به ایجاد برخی شعب دانشگاه های خارجی و به خصوص غربی، تلاش برای بالا بردن سطح علمی و یا ایجاد فستیوال های فرهنگی سالانه و … ، کمک های بشردوستانه ( مثلا کمک به برخی کشورهای جنگ زده لیبی یا لبنان) و در اختیار داشتن شبکه الجزیره که با این قبیل اعمال در پی جذب افکار عمومی و همسو نمودن کشورهای دیگر با خود است اگرچه نمیتوان از ایجاد بحران ها و چالش ها و نتایج آنها نیز چشم پوشی کرد.
- ارتباط با کشورهای فرا منطقه ای مانند امریکا و اروپا و اسراییل و انجام برخی اقدامات مانند ایجاد پایگاه های نظامی امریکایی و یا مانور مشترک فرانسه – قطر و یا اقداماتی مانند ایجاد دفتر حافظ منافع اسراییل در دوحه و اینکه تامین کننده اصلی گاز اسراییل است و یا اقداماتی از این قبیل و در نتیجه جلب برخی حمایت های آنان
- در اختیار داشتن شبکه الجزیره : رسانه یکی از مهمترین عوامل دستییابی به قدرت نرم و تقویت آن است که قطر نیز با در اخیتار داشتن این شبکه و مناطق تحت پوشش آن توانسته است گامی موثر را در راستای قدرت نرم خود بردارد. این شبکه که یکی از مهمترین شبکه های کشورهای عربی است می تواند مخاطبان خود را تحت تاثیر قرار دهد و قطر نیز در این شبکه نقش و جایگاهش بسیار مورد اهمیت است.قابل ذکر است که یکی از مهمترین دلایل اهمیت این شبکه بر روی مخاطبان آن است که مردم کشورهای عربی شبکه های دیگر را عاملان غربی و مجریان غربی قلمداد می کند و این شبکه توانسته است برای بسیاری از مردمان کشورهای عرب جایگزین آنها گردد و از همین جهت تاثیرات فراوانی را داشته است.
اگرچه اکنون قطر تصویر مثبتی از خود در منطقه ارائه داده است و دولتمردان قطری دریافته اند که برای داشتن سیاست خارجی موثر باید به قدرت نرم و قدرت اقتصادی روی آورند لذا بسیاری از استراتژی های خود را در ابعاد و محورهای مختلفی که پیشتر نام برده شد قرار داده اند و حتی سیاستی که قطر در پیش گرفته است اگرچه در وضعیت کنونی منطقه و جهان ممکن است به سمت افزایش قدرت نرم این کشور در حال حرکت باشد امابا توجه به تغییراتی که در منطقه در حال وقوع است ممکن است منجر به کاهش قدرت نرم این کشور گردد. چرا که رویکرد قطر از نظر بسیاری از دولتمردانِ منطقه بیشتر شبیه به فرصت طلبی است که در کوتاه مدت منجر به طی کردن مسیرهای رسیدن به قدرت و منافع ملی خود می گردد. در حالیکه با توجه به اوضاع بین الملل و منطقه این سیاست در بلند مدت بی تردید دارای بحران و چالشهای فراوانی است مگر اینکه با هر تغییراتی در منطقه قطر نیز رویه و استراتژی های خود را تغییر دهد.
واژگان کلیدی: قدرت، نرم، قطر،مريم خالقي نژاد