امیررضا اردستانی
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
واژگان کلیدی:فرصتها و تهدیدهای توسعه اقتصادی امارات متحدهی عربی برای جمهوری اسلامی ایران
در این یاداشت نویسنده تلاش دارد تا به جنبههایی محدود از فرصتها و تهدیدهایی که امارات متحده عربی باتوسعه اقتصادی خود برای جمهوری اسلامی ایران فراهم آورده است، بپردازد. در ارتباط با اهمیت موضوع باید به این نکته پرداخت که در فضای کنونی بینالمللی مؤلفههای قدرت تنها به مسائل نظامی و استراتژیک محدود نمیشوند بلکه جنس قدرت در بستر جهانی شدن دچار تغییر شده است و امروز یک ملت توسعه یافته و پیشرفته لازمه قدرتمند بودگی یک دولت در صحنه بینالمللی میشود. با توجه به گزاره بیان شده متوجه میشویم که حضور یک همسایه نیرومند دارای پیامدهایی مثبت و منفی است.
در این یاداشت ابتدا به جنبههایی از تاریخچه امارات و روند توسعه در آن میپردازیم و سپس تهدیدها و فرصتهارا در هر بخش توضیح داده و سپس نتیجه گیری و توصیه ارایه میدهیم.
1.مقدمه
امارات متحدهی عربی از کشورهای حاشیه خلیج فارس واقع در غرب آسیا میباشد. این کشور از هفت شیخنشین تشکیل شده است. وضعیت سیاسی در این امیرنشینها بر اساس سیستم سلطانمحوری میباشد. بر این اساس میتوان بیان نمود که این منطقه از نظر توسعه سیاسی به دستآورد محسوسی دست نیافته است.همچنین این کشور از دولتهای تازه تأسیس است که یک نوعی فدرالیسم در ساخت حکومتی آنان مشهود است.
اما در بحث توسعه اقتصادی باید گفت با توجه به رانتیر بودن دولتهای حاشیه خلیج فارس اصولا پول زیادی در این مناطق وجود دارد که این پول نفت البته در این کشور از نظر جغرافیایی محدود به امارت ابوظبی میباشد که به صورت سنتی حاکم امارات میباشد. اما نکته این است که این پول میتواند به سمت بقیه امارتها سرریز شود. اما اصولا مبداءتوسعه درون زا در امارت دوبی میباشد که این توسعه درون زا در بستر توسعه تجارت اتفاق افتاد. به عبارتی بهتر با توجه به بندرگاه مناسبی که امارت دوبی به صورت سنتی از آن برخوردار بود توانست با مدیریت مناسب این پتانسیل، توجه کانونهای مالی بینالمللی به همراه سرمایه و تکنولوژی را به خود جلب کند.
نکته دیگری که میتوان به آن اشاره نمود نوع وضعیت توسعهای است که در هر امارت وجود دارد. به این طریق که باید گفت به جز امارت ابوظبی و دوبی و در وهله بعد شارجه امارت نشینهای دیگر به اصطلاح کمترتوسعه یافتند. همان طور که اشاره کردیم توسعه به معنای حقیقی از بستر توسعه تجارت و آنهم در امارتنشین دوبی اتفاق افتاد که البته نوع نگاه خود حاکم دوبی و اجرای مستمر و منظم برنامههای توسعه در آن بیتأثیر نبوده است. با توجه به این نکته، باید گفت توسعه در دیگرامارتها یا با رانت نفتی است و یا محدود است.
2.فرصتهای مرتبط با توسعه اقتصادی امارات برای ایران
اما در بررسی تاثیرات توسعه اقتصادی امارات متحدهی عربی باید هم به جنبه مثبت و هم به جنبه منفی آن اشاره نمود.دربارهی جنبههای مثبت تاثیر آن در ابتدا باید به فرصتهای حضور یک هاب تجاری و ترانزیتی در منطقه غرب آسیا و خلیج فارس اشاره کرد. از این منظر میتوان گفت که حضور یک هاب تجاری در منطقه میتواند باعث توسعه در منطقه هر چند به صورت نامتوازن باشد. به این شکل که با حضور شرکتهای بزرگ تجاری و ایجاد بسترهای مناسب گردشگری بهسرریزی و حضور منابع مالی و فرصتهای تجاری و تکنولوژیک میانجامد. یعنی توسعه از مرکز خود میتواند به اطراف مرزهای خود از بستر تجارت تسری پیدا کند و در آینده میتوان شاهد چشماندازی از توسعه منطقهای به واسطه قطب اقتصادی دوبی در منطقه خلیج فارس بود.
نکته دیگری که میتواند در همین بستر به عنوان یک فرصت تلقی شود مربوط به کم شدن تهدید و تنش در منطقه میباشد. مراد از این گزاره بیان این نکته میباشد که با به وجود آمدن توسعه در مناطق جنوب و ایجاد بستر برای تجارت کالا، نیازهای متقابل دو کشور به یکدیگر زیاد شده و از این راه ما شاهد کم شدن تنشها به خاطر عدم کاهش منافع دوطرفه هستیم. این خود اساسا باعث ایجاد یک نوع همکاری منطقهای میشود که به شکلگیری سازمانهای منطقهای میانجامد. این فرآیند یکی از منطقهای اصلیجریان لیبرالیستی میباشد که از بستر توسعه تجارت میتوان به صلح رسید و تنشها را کنترل کرد.
3.تهدیدهای مرتبط با توسعه اقتصادی امارات برای ایران
اما در این رابطه باید به تهدیدها و چالشهایی که توسعه اقتصادی امارات متحده عربی برایمان میتواند به همراه داشته باشد، اشاره کرد. در اینباره لازم است دوباره به همان هاب منطقهای بودگی دوبی اشاره کرد. با آن که فرصت توسعه از این راه برای منطقه فراهم میآید اما در وهله نخست این توسعه نامتوازن است و در ثانی نسبت به توسعهای که در مرکز اتفاق میافتد تفاوت دارد. اما مسئله دیگر این است که هاب بودن یک مرکز در یک منطقه فرصت ایجاد نمایندگی شرکتهای بزرگ را از دیگر مناطق میگیرد به این نحو که میل آنان را پایین میآورد و مهمتر از آن حضور دوبی در این عرصه باعث میشود تا رقابت جزایر ایران برای تبدیل شدن به یک هاب دیگر در رقابت با آنجا خیلی سخت باشد.
تهدید دیگری که میتوان در این زمینه از آن صحبت کرد آن است که این توسعهای که در امارات اتفاق افتاده است چون در بستر سکولاریسم فرهنگی و آزادیهای اجتماعی اتفاق افتاده است و این در تعارض دیدگاه و ایدئولوژیک با حاصل جمع صفر با گفتمان رقیب منطقهای خودش یعنی ایران میباشد و این میتواند به تنش بیانجامد.
همچنین در این بستر، توسعه اقتصادی امارات میتواندیک نوع تنش در الگوی فرهنگی برای جمهوری اسلامی ایران فراهم میآورد. با گسترش گردشگری گردشگران ایرانی به آن منطقه و مشاهده توسعه اقتصادی امارات، گردشگران ایرانی به مقایسهی روندهای توسعه میان ایران و امارات میزنند. این امر میتواند در بلندمدت به فرآیند عدم اطمینان مردم به روند توسعه در ایران دامن زند و پروسه توسعه و یا پروژه مورد نظر دولت را با خلل مواجه کند.
تهدید آخری که ذیل این عنوان باید به آن ناشی از وابستگی ایران به منطقه میشود بیان کرد.در قسمت فرصتها بیان کردیم که توسعه تجارت در منطقه به وابستگی متقابل بین کشورها میانجامد و از بستر آن تنشها به صفر میرسید. اما نکته اساسی در این نهفته است که دو بازیگر دارای وابستگی باشند نه یکی به دیگر وابسته و دیگر نیاز خاصی به آن نداشته باشد. در ارتباط با ایران و امارات متحده عربی این اتفاق در حال وقوع است. با توجه به ضعف صنایع داخلی در ارسالو صادرات محصول به دیگر مناطق ما دچار وابستگی در واردات از آنجا شدیم.
4.جمعبندی
در این یاداشت سعی شد تا به جنبههایی محدود از فرصتها و تهدیدهایی که توسعه اقتصادی امارات برای ایران اشاره شود. با توجه به مطالبی که ذکر شد به عقیده نویسنده، جمهوری اسلامی ایران در بستر جهانی شدن با تقویت صنایع داخلی و نیز گسترش فضای صادرات و ایجاد فرصتهای مناسب برای تجارت و گردشگری، میتواند تهدیدهایی که امارات متحده عربی بالقوه میتواند برای جمهوری اسلامی ایران داشته باشد را از بین ببرد.همچنین با توجه به تعداد بالای بندرگاهها و جزایر در ایران و پتانسیل بالای آنان برای تبدیل شدن به هاب تجاری و گردشگری و ترانزیتی در منطقه خلیج فارس، این مناطق میتوانند کانون مولد ثروت باشند. در این صورت میتوان با گسترش مبادلات اقتصادی تنشها را برطرف کرد و این میتواند مقدمهی ایجاد یک منطقه امن، باثبات وتوسعه یافته باشد.