مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

عقل ابزاری و توجه به اقتصاد در روابط ترکیه و روسیه

اشتراک

دكتر جعفر حق پناه

كارشناس مسائل تركيه

مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC

روابط ترکیه و روسیه در زمان جنگ سرد غير دوستانه بوده و پس از فروپاشی شوروی و در اوایل دهه 1990، شرایط برای بهبود روابط این دو کشور فراهم شد. با توجه به سفر اخیر ولادیمیر پوتین،‌ رئیس‌جمهوری روسیه به ترکیه نوشتار زیر فراهم شده است.

واژگان كليدي: تركيه، پوتين، روسيه ، اردوغان،همكاري، رقابت، سياست، عقل ابزاری و روابط ترکیه و روسیه

 اهداف سفر پوتین به ترکیه

روابط دو کشور ترکیه و روسیه در طی دو دهه گذشته، به رغم برخی فراز و فرودها، کم و بیش روابط رو به رشد و گسترش بوده است. آقای پوتین نیز پیش از این، به عنوان رئیس جمهور و نخست وزیر سفرهایی به آنکارا داشته است و متقابلا مقامات ترکیه هم در سطوح عالی به مسکو مسافرت های زیادی داشته اند. این سفرها فقط مربوط به حوزه های سیاسی نبوده است بلکه مقام های عالی رتبه نظامی، امنیتی و اقتصادی نیز مراودات زیادی با یکدیگر داشته اند و کمک به گسترش بیشتر روابط کرده اند. از این جهت می توان روابط این دو کشور همجوار را، در چارچوب مناسبات در نظر گرفت.

روسیه و ترکیه اشتراک های سیاسی، امنیتی و فرهنگی بسیاری با هم دارند به گونه ای که این اشتراک ها، مراودات در سطح بالا را گریز ناپذیر می کند. با اینکه در بسیاری موارد ممکن است نیز اختلاف هایی نیز موجود باشد. اما به نظر می رسد اصل بر حسن همجواری بوده است و هیچ گاه این روابط دچار افول جدی نشده است. اکنون نیز باتوجه به اختلاف نظر هایی مانند بحران سوریه و درکل بحران در منطقه خاورمیانه و همچنین مسائل قفقاز، باید گفت این دو کشور توانسته اند حوزه های همکاری را از حوزه های رقابت تفکیک کنند. در همین راستا سفر پوتین نیز به نوعی صحه بر تفکیک موفقیت آمیز حوزه های همکاری و رقابت در مناسبات مسکو و آنکارا دارد.

 

حوزه های همکاری ترکیه و روسیه

همکاری ترکیه و روسیه به جهت نیاز متقابل و منافع مشترک در موضوع انرژی، به احتمال زیاد رو به افزایش باشد. ترکیه در راستای سیاست تنوع سازی منابع انرژی خود، به نفت و گاز وارداتی از کشور روسیه اتکا دارد و در راستای سیاست تبدیل به هاب انرژی در منطقه نیز تمایل دارد که بخشی از گاز صادراتی روسیه از طریق ترکیه به اروپا صادر شود. در همین راستا قراردادهایی نیز امضا شده و قرار شده است که خط لوله هایی احداث و از طریق ترکیه بخش جنوبی اروپا را پوشش دهد. بنابراین حوزه ی انرژی یکی از عرصه های همکاری است.

ترکیه و روسیه در رابطه با مسائل قفقاز، ضمن وجود اختلاف نظر های جدی در برخی عرصه ها و سعی روسیه در حفظ برتری خود در این زمینه، اختلاف نظر ها شدید نیست و حتی امکان دارد به همکاری نیز منجر شود. به عنوان مثال در موضوع مقابله با افراطی گری مذهبی و فعالیت جریان های سلفی در حوزه قفقاز شمالی و جنوبی دو کشور مشترکات زیادی دارند و یا در خصوص روابط دوستانه ای که هر دو کشور با جمهوری آذربایجان دارند،کم و بیش دیدگاه های آنها به یکدیگر نزدیک است. به نظر می رسد رقابت روسیه و آنکارا در رابطه با مسائل امنیتی قفقاز خارج از کنترل نباشد و این ها همدیگر را نسبتا به رسمیت شناخته اند.

 

حوزه های اختلاف نظر روسیه و ترکیه

فلسطین:

طبیعتا روسیه در مورد مسائلی مانند بحران عربی – اسرائیلی از سابقه نقش آفرینی و قدرت تحرک دیپلماسی –سیاسی بالاتری برخوردار است و تمایلی به وارد شدن بازیگران دیگر به عرصه و تنگ تر شدن آن برای خودش ندارد. در این حوزه روسیه اشتراک نظرهایی با ترکیه دارد زیرا هردو کشور خواهان اعمال فشار بر اسرائیل هستند و موافق ایده ی دو دولت و حمایت از گروه های فلسطینی هستند. اما به هر روی، ترکیه یک کشور مسلمان است و از این منظر وارد موضوع می شود، به همین جهت در این بخش اختلاف نظر وجود دارد.

سوریه:

عرصه دیگر جدی اختلاف این دوکشور که حتی به چالش نیز می انجامد در بحران سوریه است . کاملا محسوس و مشخص است که ترکیه عملا در تضاد با منافع روسیه قرار دارد و همچنان از رژیم بشار اسد و به طور کلی از اپوزیسیون وی، حمایت می کند. گذشته ازاین روسیه در رابطه با نوع رفتار ترکیه با جریان های افراطی گری و جریان های صنعتی تروریستی در منطقه، نیز دیدگاه انتقادی دارد . علت این امر هراس از اینکه شاید دامنه تحرکات به مناطق قفقاز شمالی و به خصوص منطقه چچن رسد، است. لذا آنها منتقد رفتار ترکیه هستند. این موضوع در رابطه با عراق نیز اندکی صدق می کند چرا که در سال گذشته عراق رابطه نسبتا دوستانه ای را با روس ها داشته است.

نگاه ترکیه و روسیه به مسائل هسته ای ایران:

ترکیه و روسیه خواهان حل و فصل مسالمت آمیز پرونده هسته ای ایران هستند و از حقوق ایران برای استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای حمایت کرده اند. از این منظر هر دو کشور اشتراک نظر دارند و به نوعی باید گفت هم ترکیه و هم روسیه مخالف جدی وضع تحریم ها علیه ایران بودند و هردو از این فرایند متضرر می شوند. بدیهی است که روسیه با توجه به موضع برتری که به عنوان یک قدرت هسته ای دارد، نقش آفرینی مهمی برای خود قائل می باشد و تمایل ندارد که کشورهایی مانند ترکیه در موضوع میانجیگری نقش آفرینی کنند. چنانچه در اردیبهشت سال 1389 ( که ترکیه و برزیل میانجی مبادله سوخت شدند) روس ها چندان استقبالی از این نوع بازیگری ترک ها نکردند. زیرا این باعث می تحت شعاع قرار گرفتن نقش روس ها می شود.

تحولات دریای سیاه و اوکراین

انتظار این بود که ترکیه به جهت پیوند هایی گذشته با منطقه کریمه و داعیه های زمان عثمانی و حضور اقلیت مسلمانان تاتار و مسائلی از این دست، یک موضع گیری جدی تری داشته باشد. اما به نظر می رسد نقش آفرینی و موضع گیری ترکیه در رابطه با مسائل اوکراین بیش از اینکه به موقعیت تاریخی این کشور بازگردد، به عضویت آن در ناتو مربوط شده و در آن قالب تعریف می شود. تصور می شود این امر در مورد تبادلات دریای سیاه نیز صدق کند. ترکیه به نفع خود می داند که با اتکا به وزن ناتو در مورد روسیه، رفتارهای خود را تنظیم کند و در این صورت طبیعتا ضعف آن جبران می گردد، بعید است در ادامه نیز راه حل مستقلی در پیش گیرد.

 

آینده روابط روسیه و ترکیه

در هر دو کشور روسیه و ترکیه دولت هایی بر سرکار هستند که کاملا با عقل ابزاری به حوزه سیاست خارجی می نگرند، یعنی بسیار غیر ایدئولوژیک عمل می کنند و بحث منافع با تکیه بر اقتصاد، برای آن ها اولویت اول را دارد. به همین دلیل فرصت هایی برای بهبود و گسترش روابط متقابل جستجو می کنند و می توانند بازارهای مناسب برای یکدیگر بوده و نیاز های یکدیگر را پوشش دهند. در نتیجه از این منظر نیز روند قابل گسترشی در روابط این دو کشور قابل مشاهده است. در کل غیر ایدئولوژیک بودن دو کشور باعث می شود به راحتی بتوانند عرصه های رقابت و همکاری را از هم مجزا کنند. پس به نظر می رسد در عرصه مناسبات دو جانبه روابط همچنان رو به گسترش خواهد بود ولی قابل پیش بینی است که در حوزه مسائل منطقه ای ، خاور میانه، قفقاز و دریای سیاه رقابت هایی بین هر دو کشور، با درنظر گرفتن وزن و قدرت متفاوت دو آن ها وجود داشته باشد.

 

مطالب مرتبط