مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC
نزديك به يك سال گذشته، محمود عباس ابتكاري را در راستاري عضويت فلسطين در سازمان ملل متحد طرح نمود. بنا بر ماده 4 منشور ملل متحد ، عضويت در ملل متحد ، بسته به نظر مثبت شوراي امنيت و توصيه آن به مجمع عمومي و سپس تصويب عضويت توسط دو سوم اعضاي مجمع عمومي است. پيش از طرح اين ابتكار ، روشن بود كه با وتوي آمريكا در شوراي امنيت، اين ايده به سر منزل مقصود نمي رسد ، از اين روي ، اين ابتكار مورد توجه و حمايت ديگر حاميان تشكيلات خود گردان نيز قرار نگرفت و پس از آگاهي از شكست در پيشبرد اين ابتكار ، محمود عباس طرحي مبني بر شناخت فلسطين به عنوان يك دولت ناظر غير عضور را در مجمع عمومي طرح نمود. ابتكاري كه بدون نياز به راْي مثبت اعضاي شوراي امنيت و صرفاْ با راْي مثبت اكثريت اعضاي مجمع عمومي ، مي توانست به نتيجه برسد. بنابراين در تاريخ 29 نوامبر اين درخواست از سوي محمود عباس در مجمع عمومي طرح شد و به تصويب اين ركن مهم ملل متحد رسيد. در اين حال براي بررسي پيامد هاي گوناگون اين طرح و تاْثيرات آن گفتگويي با دكتر محمد مهدي مظاهري كارشناس ارشد روابط بين الملل و استاد دانشگاه داشته ايم :
واژگان كليدي: شناسايي فلسطين در سازمان ملل، پيامدهاي سياسي شناسايي فلسطين، گذشتن از اصل بازگشت پناهندگان، دولت ناظر غير عضو، عضويت فلسطين در نهادهاي بين المللي
مركز بين المللي مطالعات صلح : با توجه مسائل شناسايي دولت فلسطين و عضويت ناظر آن در سازمان ملل اهداف اصلي تشكيلات خودگردان فلسطين از پيگيري شناسايي كشور فلسطيني در مرزهاي 1967 در سازمان ملل و عضويت در اين سازمان بين المللي چيست؟
مثلثي از عوامل داخلي (آشتي ملي، فشارها بر تشكيلات خودگردان در نتيجۀ بي ثمر ماندن تلاش ها در مذاكرات و نا اميدي از مذاكرات دو جانبه)، منطقه اي (بيداري اسلامي و خيزش هاي منطقه اي و تغيير در موازنۀ قدرت منطقه اي و نيز تأثير اين خيزش ها بر سرزمين هاي فلسطيني) و بين المللي (ضعف تحركات بين المللي و نااميدي فلسطيني ها از اين تحركات به ويژه ايالات متحده به دليل ذی نفوذ بودن حكومت افراطي رژيم صهيونيستي) زمينه طرح ابتكار فلسطيني را در سازمان ملل فراهم كرد. برونداد اين طرح، بسته به عوامل مداخلهگري چون احتمال وتوي آمريكا، تأثير فشارهاي بين المللي بر رژيم صهيونيستي و روند مذاكرات و ميزان وحدت فلسطيني در پشتيباني از اين ابتكار، متفاوت است. با نگاه به زمينه ها و عوامل مؤثر بر تحرك بين المللي تشكيلات خودگردان، مي توان به اهدافي كه فلسطينيها را به اين تحرك واداشت پي برد.
در واقع هدف نخست تشكيلات خودگردان از این ابتکار فشار بر رژيم صهيونيستي از مجراي بينالمللي است. پس از آنكه روشن شد راديكالهاي حاكم بر اين رژيم اهميتي به راه حل دو دولتي و مذاكرات دو جانبه نميدهند، تشكيلات خودگردان فشار بر اين رژيم را در مجامع بين المللي در دستور كار قرار داد. در واقع، محمود عباس به خوبي ميداند رژيم صهيونيستي در روياروييها و مذاكرات خود با فلسطينيها و عربها به حمايتهاي بينالمللي تكيه زيادي ميكند. روشن است كه بدون حمايتهاي ديپلماتيك غربي اين رژيم با مشكلاتي اساسي در سطح بينالمللي روبرو خواهد شد. در نتيجه، فلسطينيها با هدف همراه كردن جامعة بينالمللي و از جمله غرب با خود، در فشار بر رژيم صهيونيستي ابتكار سازمان مللي خود را ارائه كرد. از سوی دیگر از ديد حاكمان رامالله، رفتن به سازمان ملل و به دست آوردن حمايت حداكثري كشورهاي جهان از طرح عضويت كامل فلسطين در سازمان ملل، حتي اگر با وتوي آمريكا روبرو شود، برد اخلاقي و سياسي بزرگي براي آنها در مقابل رژيم صهيونيستي و حاميان بينالمللي آن، به ويژه ايالات متحده، خواهد بود. همچنين فلسطينيها به دنبال اعمال فشار بر واشنگتن هستند. فلسطينيها در اين زمينه به دنبال آن هستند تا ضمن تأكيد بر حمايت و طرفداري واشنگتن از رژيم صهيونيستي، بر اين كشور در سازمان ملل و نيز در روابط آن با كشورهاي عربي فشار آورند و آنها را از موضع دفاع از اين رژيم خارج و به موضع بيطرفي نزديكتر كنند.
همچنین تشكيلات خودگردان فلسطين كه از راه مذاكرات دو و چند جانبه و بهره گيري از روابط عربي و حتي جهاني خويش در فشار بر اسراييل و متوقف كردن سياست هاي ستيزه جويانۀ آن كاري از پيش نبرده، درصدد جبران اين ناكامي از طريق بردي حقوقي است؛ به اين معنا كه با شناسايي دولت فلسطين از سوي مجمع عمومي سازمان ملل و تبديل وضعيت نمايندگي فلسطين در اين سازمان به دولت ناظر، خواهند توانست در بسياري از نهادهاي سازمان ملل عضو شوند و از همه مهمتر ميتوانند در ديوان بينالمللي دادگستري كه تنها مرجعي است كه از صلاحيت رسيدگي به دعاوي بين دولت ها برخوردار است عليه اسراييل اقامۀ دعوا كنند. بردي كه مي تواند سياست هاي خصمانۀ رژيم صهيونيستي از قبيل حمله به شهرها و سرزمين هاي فلسطيني را به سطح جنايت عليه بشريت ارتقا دهد و در نتيجه هزينۀ چنين اقداماتي را براي اين رژيم بالا ببرد.
مركز بين المللي مطالعات صلح: به نظر شما چه عواملي باعث توجه به رويكرد شناسايي فلسطين در سازمان ملل متحد شده است؟
آقای ابومازن در سال ۲۰۱۱ یک سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد انجام داد، که در این سخنرانی درخواست کشور مستقل فلسطین را به بان کی مون مدیر کل سازمان ملل متحد، عنوان کرد. در پی این سخنرانی، که می توان آن را صلح آمیز و مصلحت جویانه تلقی کرد، وی از حمایت سران کشورهای عرب برخوردار شد و آنها به احترام او از جای خود بلند شدند و او را تشویق می کردند این حرکت همچنین با حمایت های جمعیت کثیری از مسلمانان همراه بود. این سخنرانی برای نخستین بار عنوان درخواست علنی کشور مستقل فلسطین از دولت خود گردان در صحن سازمان ملل متحد بود، که توسط محمود عباس صورت گرفت. در نهایت در رأی گیری ۲۹ نوامبر ۲۰۱۲ در مجمع عمومی سازمان ملل، کشورهای عضو سازمان ملل متحد به درخواست فلسطینیها رای موافق دادند و تشکیلات خودگردان از نهاد ناظر به دولت ناظر غیرعضو ارتقاء پیدا کرد.
بدون تردید این رخداد که پس از نزدیک به 40 سال از زمان حضور فلسطین در سازمان ملل به عنوان نماینده ناظر اتفاق افتاده ، بسیار حائز اهمیت است و از این رو دیگر کشورها علی رغم مخالفت های آمریکا و کانادا از این اتفاق استقبال کرده اند.
مركز بين المللي مطالعات صلح : آيا آشتي فلسطيني ها، مؤلفهاي براي مشروعيت بخشيدن به تحرك بين المللي حكومت خودگردان بوده است؟
تداوم حكمراني حماس از سال 2007 به رغم تمامي فشارهاي داخلي، بين المللي و منطقهاي و تقويت جايگاه آن در غزه از طريق ايجاد تحولاتي در ساختار حكمراني تشكيلات خودگردان، باعث شد «فتح» به اين نتيجه برسد كه جايگزيني براي آشتي وجود ندارد، به ويژه آنكه مشروعيت تشكيلات خودگردان پس از پايان يافتنِ دورۀ قانوني رياست در ژانويۀ 2009 و مجلس قانونگذاري در ژانويۀ 2010، اگر به پايان نرسيده باشد حداقل دچار تناقضاتي شده است. در چنين وضعيتي، آشتي فلسطيني، مؤلفهاي اساسي براي مشروعيت بخشيدن به تحرك بين المللي حكومت خودگردان است.
مسالۀ ديگر آنكه اگرچه سخنراني محمود عباس در سازمان ملل با استقبال كمتر فلسطيني هاي كرانۀ غربي و نوار غزه روبرو شد، ولي بازتاب اين ابتكار را بر ديگر فلسطيني ها- داخل اسراييل و نيز آوارگان فلسطيني- ناديده گرفت. ابتكار عباس اگرچه صراحتاً سخني درباره «يهوديت اسراييل» نميگويد، عملاً به اين خواستۀ اسراييل جامۀ عمل مي پوشاند.
مركز بين المللي مطالعات صلح : اقدام تشكيلات خودگردان براي رسيمت شناختن كشور مستقل فلسطين چه تاثير بر اصل بازگشت آوارگان مي گذارد؟
اين ابتكار نه به سرنوشت فلسطيني هاي 1948 توجهي ميكند و نه درباره اصل بازگشت آوارگان سخني ميگويد. اين مسائل طبعاً تأثيري منفي بر توان تشكيلات خودگردان در پيشبرد اين ابتكار و مشروعيت چنين امري خواهد گذاشت.
مركز بين المللي مطالعات صلح : با نظر به روابط تنگاتنگ و استراتژيك تل آويو و واشنگتن ، آمريكا به پيامد هاي مساْله شناسايي دولت فلسطين به عنوان ناظر غير عضو در سازمان ملل با چه مولفه هايي مي نگرد؟
در سطح بين المللي، فلسطيني ها و كشورهاي عربي طرفدار فرايند اسلو، اميد فراواني به كمك و حمايت ايالات متحده در پيشبرد مذاكرات و تشكيل دولت مستقل فلسطيني داشتند. در واقع، فلسطيني ها اميد فراواني به شعار اوباما مبني بر تغيير و احتمال تغيير رفتارش در قبال رژيم صهيونيستي و فشار بر اين رژيم براي پيشبرد اهداف فلسطيني داشتند. تحركات اوليۀ اوباما نيز اين اميد را دوچندان كرد. دولت اوباما پيوسته بر لزوم پيشبرد راه حل دو دولت و لزوم توقف شهرك سازي هاي اسراييلي تأكيد مي كرد. اما تنها با گذشت دو سال از رياست جمهوري اوباما، فلسطيني ها نه تنها به دولت مستقل فلسطيني دست نيافتند، بلكه به تدريج با رويگرداني اوباما و دولتمردانش از وعده هاي اوليه و نيز كاهش فشارهاي واشنگتن بر رژيم صهيونيستي براي توقف شهرك سازي در سرزمين هاي فلسطيني روبرو شدند.
اكثريت كشورها به خوبي مي دانند كه حكومت آمريكا، به دليل نفوذ «لابي» بزرگ اسراييل در انتخابات آمريكا، جرأتِ اجرايي كردن وعده هايي را كه پيشتر متعهد به عمل كردن به آنها شده بود پيدا نكرد. رويگرداني آمريكا از وعدههايش، عملاً فلسطيني ها را در مقابل تندروي هاي دولت افراطي نتانياهو تنها گذاشت، به نحوي كه نه توان رويارويي با سياست توسعه طلبانۀ شهرك سازي را داشت و نه از ابزاري براي فشار بر اسراييل برخوردار بود. در چنين شرايطي، طرح ابتكار فلسطيني در سازمان ملل نه تنها براي فشار بر رژيم صهيونيستي بلكه براي فشار بر دولت اوباما نيز ارائه شد.اما در وضعيت جديد به نظر مي رسد ارادۀ جهاني بيش از هر زمان ديگري با خواست فلسطيني همراهي مي كند. اين واقعيت را در به رسميت شناختن دولت فلسطيني توسط تعدادي از كشورها و همچنين تصويب عضويت فلسطين در يونسكو، كه به رغم مخالفت شديد واشنگتن صورت گرفت، ميتوان مشاهده كرد.
مساله ديگر، تحركات فلسطيني و عربي در عرصۀ بين المللي است. با تلاش هاي گستردۀ فلسطينيها در عرصۀ بين المللي و نتايج آن در قالب افزايش حمايت هاي بين المللي از مسالۀ فلسطين و پشتيباني از تأسيس دولت مستقل فلسطيني فشارهاي بينالمللي بر اسراييل و نيز آمريكا كه در نگاه جهانيان از ميانجيگر و پيشبرندۀ صلح در دهه هاي گذشته، به حامي اصلي اسراييل و يكي از موانع اصلي صلح و امنيت در خاورميانه تبديل شده است افزايش مي يابد.
مركز بين المللي مطالعات صلح : نگاه تل آويو به مساْله شناسايي كنوني فلسطين به عنوان يك كشور مستقل در جامعه بين الملل چيست و در اين راستا از چه اهرم هايي براي پيگيري اهداف خود استفاده مي كند؟
تصويب ابتكار فلسطيني ها در مجمع عمومي سازمان ملل، از نظر بسياري از ناظران و نيز رژيم صهيونيستي، به مثابۀ خروج از فرايند صلح اسلو است. اگرچه اين فرايند، دير زماني است كه با تحركات افراطي و جنايت هاي رژيم صهيونيستي عليه فلسطيني ها عملاً متوقف شده است، اين رژيم ممكن است با اين بهانه، تبليغات ضد فلسطيني خود را افزايش دهد و ضمن تأكيد بر خروج فلسطيني ها از اين فرايند، شهرك هاي يهودي نشين كرانۀ باختري را به خاك خود ضميمه كند. اين امر، با توجه به رويگرداني فلسطيني ها از آمريكا و عدم توجه به خواسته هايش درباره طرح نكردن ابتكار سازمان مللي خود ممكن است مورد حمايت واشنگتن نيز قرار بگيرد، اگر چه فشار اتحاديۀ اروپا و نيز كشورهاي عربي از احتمال چنين حمايتي خواهد كاست.
علاوه بر اين، رژيم صهيونيستي حتي ممكن است دست به خشونت بزند. تحرك سازمان آزادي بخش در سازمان ملل را با هيچ معيار منطقي نمي توان مشوق خشونت دانست، اما پاسخ حكومت نتانياهو ممكن است خشونت آميز باشد. در چنين شرايطي بايد بيش از گذشته، انتظار انزواي رژيم صهيونيستي را در مجامع بين المللي داشت.
مركز بين المللي مطالعات صلح : اگر بخواييم به مهمترين پيامد هاي حقوقي شناسايي فلسطين توسط كشور ها بنگريم ، اين امر چه تبعات حقوقي در بر خواهد داشت؟
بدون شک مهمترين اين پيامدها همانگونه که قبلا بیان کردم ارتقاي جايگاه سازمان آزادي بخش در سازمان ملل به دولت ناظر است كه امكان عضويت فلسطين را در نهادهاي زير مجموعۀ سازمان ملل متحد فراهم مي كند و مهمتر از همه به فلسطيني ها اين فرصت را مي دهد تا به عنوان يك دولت، در ديوان بين المللي دادگستري عليه فعاليتهاي رژيم صهيونيستي مانند شهرك سازي در سرزمين هاي اشغالي در سطح بين المللي از مجراي حقوقي ديوان، اقامه دعوا كنند. به علاوه به فلسطيني ها قدرت چانه زني بيشتري در مذاكره با رژيم اشغالگر و مجموعۀ غرب مي دهد، امري كه بر روابط منطقه اي تشكيلات خودگردان و استقلالِ تصميم هاي فلسطيني از محيط عربي نيز بيتأثير نخواهد بود. اين موضوع همچنين مي تواند روند آشتي فلسطيني را از طريق در اولويت قرار دادن مصلحت فلسطين بر منافع جناحي و جنبشي، به موفقيت نهايي برساند.
مركز بين المللي مطالعات صلح : مهمترين پيامد هاي سياسي و منطقه اي شناسايي فلسطين در سازمان ملل چيست؟
برخي از كشورهاي عربي تحت تأثير فشارهاي برخاسته از بيداري اسلامي، از ابتكار فلسطيني حمايت كردند که این موضوع را می توان از تاثیرات این امر قلمداد کرد. به عنوان نمونه رفتار رياض در اين زمينه شايان توجه است. سعودي ها در نتيجۀ خيزش هاي مردمي، بزرگترين متحد عرب خود (حسني مبارك) را از دست دادند و با گسترش اين اعتراضات، خود را در محاصرۀ رژيم هاي متحد رو به زوال در بحرين، اردن و يمن يافتند. افزون بر اين، با تحركات مردمي در داخل نيز روبرو شدند. در نتيجه، رياض به سركوب نظام مند خيزش هاي مردمي در داخل و رويارويي با خطر آنها در كشورهاي پيراموني دست زد. در واقع، گفتمان ضد مردمي رياض و متحدان منطقه اي آن، تأثيري به شدت منفي بر چهرۀ منطقه اي اين رژيم ها گذاشته و آنها را با بحران جدي مشروعيت روبرو كرده است. از سوي ديگر، مسئلۀ فلسطين از ديرباز، رويارويي تبليغاتي رژيم هاي اقتدارگراي منطقه با اسراييل و حتي غرب يكي از راه هاي جبران عدم مقبوليت داخلي بوده است. حمايت سعودي از ابتكار فلسطيني را نيز در اين چهارچوب ميتوان تبيين كرد. چنين حمايتي تا زماني دوام دارد كه اين رژيم ها نياز به آن را در داخل احساس كنند. البته با توجه به تداوم مطالبات مردمي و كاهش محسوس مشروعيت رژيم هاي سلطاني خليج فارس، به نظر مي رسد حمايت از گفتمان و تحركات نوين حكومت خودمختار حداقل تا زمان بازيابي ثبات در خاورميانه دوام يابد.
در واقع، يكي از دلايل مهم ابتكار فلسطيني در سازمان ملل كاهش مشروعيت و مقبوليت گفتمان موسوم به اعتدال است. بيداري اسلامي و خيزش هاي منطقه نيز در ابتدا اغلب دامن كشورهايي را گرفت كه در صفبندي هاي منطقه اي عمدتاً در اين محور قرار مي گرفتند. در نتيجه در بدو تحركات مردمي، پشتيبانان عمدۀ گفتمان تشكيلات خودگردان در منطقه دچار چالش مشروعيت شدند. همين امر، در كنار تظاهرات فلسطيني ها براي پيشبرد آشتي ملي در داخل سرزمين هاي اشغالي، در نهايت تشكيلات خودگردان را وادار به حركتي كرد كه با تحولات منطقه اي و درونداد فلسطيني اين تحولات هماهنگ باشد. اما بروز تحولات مشابه در نوار غزه و نيز سوريه، صحت اين پيشفرض را كه تحركات مردمي عليه دولت هاي سازشكار صورت گرفته است و مي گيرد با ترديد روبرو كرد. واضح است كه اهداف تحركات مردمي -حداقل در مرحلۀ اول- مخالفت با ديكتاتوري، فساد و ناكارآمدي سياسي و اقتصادي رژيم هاي حاكم بوده است. بر اين اساس تشكيلات خودگردان كه احتمالاً با چنين پيشفرضي و براي رويارويي با پيامدهاي احتمالي آن در داخل سرزمينهاي فلسطيني ابتكار خود را در سازمان ملل ارائه كرد، ممكن است پس از آرام شدن فضاي منطقه اي، رويارويي ديپلماتيك- حقوقي بين المللي خود را با رژيم صهيونيستي كم كند و به گفتمان پيشين خود بازگردد. هرچند تاكنون چنين چيزي مشاهده نشده است.
مركز بين المللي مطالعات صلح : مخالفان فلسطيني و عرب طرح شناسايي دولت مستقل فلسطين در سازمان ملل به چه دلايل عمده اي اشاره دارد؟
ارتقاي جايگاه نمايندگي فلسطين از سازمان آزادي بخش به دولت ناظر، جنبۀ فراگيرِ نمايندگي اين سازمان را از آن خواهد گرفت. ساف با توجه به ماهيتِ خود، فقط نمايندۀ فلسطيني هاي سرزمين هاي اشغالي 1967 به شمار نمي آمد، بلكه نمايندۀ فلسطيني هاي 1948 و پناهندگان فلسطيني سراسر جهان نيز تلقي مي شد. ارتقاي نمايندگي فلسطين به دولت ناظر، اين دولت را فقط نمايندۀ فلسطيني هايي خواهد كرد كه در سرزمين هاي تحت حاكميت آن در نوار غزه و كرانۀ باختري زندگي مي كنند و ديگر فلسطيني ها عملاً از شمول نمايندگي اين دولتِ ناظر خارج خواهند شد. اين امر، عملاً به معناي گذشتن از اصل بازگشت پناهندگان است كه از ديرباز يكي از اصول اساسي مبارزۀ فلسطيني ها بوده است؛ مبارزه اي كه خود فلسطيني ها جزئي از آن بوده اند.
مركز بين المللي مطالعات صلح : آيا حمايت هاي سياسي و حقوقي از تشكيل كشور فلسطين ممكن است فشار هاي اسرائيل را بر مشكلات خود گردان افزايش دهد؟
بدون تردید این اتفاق خواهد افتاد و فشار های رژیم اسرائیل افزایش خواهد یافت، هر چند افزایش این فشارها هزینه های زیادی را از این به بعد برای این رژیم و حامیانش در بر خواهد داشت .
مركز بين المللي مطالعات صلح : آيا شناسايي فلسطين به عنوان يك دولت توسط 138 كشور عضو ملل متحد ، مي تواند به عنوان نقطه آغازي در راه تلاش فلسطين براي به دست آوردن اين عضويت شناخته شود؟
همانطور که پیامدهای ناشی از شناسایی فلسطین به عنوان دولت ناظر را برشمردیم و با توجه به تحولاتی که در منطقه تحت عنوان بیداری اسلامی با آن روبرو هستیم می توان به آینده این حرکت که فلسطین به عنوان دولت ناظر می تواند در مجمع عمومی و نهادهای زیرمجموعه آن عضویت داشته باشد امیدوار بود که از این رهگذر آهسته و پیوسته شاهد عضویت کشور فلسطین در سازمان ملل باشیم.
گفتگو از: فرزاد رمضاني بونش