مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

سیاست خاورمیانه ای ترامپ در 2025

اشتراک

داود احمدزاده

کارشناس مسائل غرب آسیا 

 مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC

 

انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده در سال 2024 نشان دهنده تغییرات قابل توجهی در سیاست خارجی ایالات متحده در قبال خاورمیانه است، به ویژه در زمینه مناقشه جاری اسرائیل و حماس. انتظار می‌رود با توجه به دوره قبلی‌اش (2017-2021) و اعلامیه‌های کمپین انتخاباتی، رویکرد ترامپ به نفع اقدامات قاطعانه در برابر ایران، حمایت قوی از امنیت اسرائیل و ادامه بالقوه چارچوب توافق‌نامه آبراهام با هدف عادی‌سازی منطقه باشد. برخلاف دوره اول ریاست جمهوری او، خاورمیانه در جریان است و درگیری بین اسرائیل و ایران به یک بحران امنیتی منطقه ای تبدیل شده است.

 

تغییر جهت گیری سیاست در قبال ایران

 

در دوره اول ترامپ، دولت او کمپین «فشار حداکثری» را علیه ایران اجرا کرد، از توافق هسته‌ای 2015 ایران خارج شد و تحریم‌های اقتصادی شدیدی را اعمال کرد – تقریباً 1500 تحریم علیه ایران و همچنین شرکت‌ها و افراد خارجی که با آن تجارت می‌کنند، اعمال شد. این استراتژی به طور قابل توجهی توانایی های اقتصادی ایران را محدود می کرد و هدف آن محدود کردن نفوذ آن در منطقه بود  در دوره جدید نیز همراه با فشارهای فزاینده اقتصادی در قالب تحریم های همه جانبه در موضوع انرژی پیگیری می شود . در این میان , پس از دیدار نتانیاهو  با ترامپ در کاخ سفید برای تهدید بیشتر ایران ارسال بمب چند هزار تنی سنگرشکن و مجوز لازم برای حملات احتمالی به مراکز هسته ای ایران داده شده است .

ترامپ اغلب از افزایش چالش‌های امنیتی در منطقه تحت دولت جو بایدن به عنوان مدرکی بر لزوم اتخاذ موضع سخت‌تر در قبال ایران یاد می‌کند. او استدلال می کند که قاطعیت فزاینده ایران، از جمله حمایت این کشور از گروه هایی مانند حماس و حزب الله، می توانست تحت رژیم او کاهش یابد. ترامپ در طول مبارزات انتخاباتی از دولت بایدن به دلیل لغو برخی تحریم ها انتقاد کرد. او پس از حمله موشکی ایران به اسرائیل در اکتبر 2024، معاون رئیس جمهور کامالا هریس را محکوم کرد و او و بایدن را “به شدت بی کفایت” خواند و هشدار داد که “آمریکا را به آستانه جنگ جهانی سوم می برند.

ترامپ تا حدودی تمایل خود را برای دستیابی به توافقی با ایران برای جلوگیری از توسعه قابلیت های هسته ای این کشور نشان داده است. در حالی که ایران اتهامات مربوط به دخالت خود در انتخابات آمریکا را رد کرده است، ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتی خود با اشاره به «تهدیدهای جدی» از سوی ملت، قول داد در صورت تهدید نامزد انتخاباتی آمریکا، ایران را «ویران کند». این موضع تندرو، همراه با ترجیح او برای اقدامات تنبیهی بر دیپلماسی چندجانبه، نشان می دهد که سیاست ترامپ ممکن است بر انزوای مجدد ایران متمرکز شود، که به عقیده او برای ثبات منطقه ضروری است. علاوه بر این، ایران نگران است که پیروزی ترامپ به حملات اسرائیل به سایت‌های هسته‌ای و افزایش تحریم‌های غرب منجر شود.

 

تقویت روابط آمریکا و اسرائیل

سنگ بنای سیاست خاورمیانه ای ترامپ حمایت بی دریغ او از اسرائیل بوده است. از نظر کارشناسان  سیاست اول آمریکا در خاورمیانه به اول اسرائیل تغییر جهت داده است. ترامپ در اولین دوره ریاست جمهوری خود گام های بی سابقه ای برای تقویت روابط آمریکا و اسرائیل برداشت، مانند انتقال سفارت آمریکا به اورشلیم (به رسمیت شناختن آن به عنوان پایتخت اسرائیل) و تایید حاکمیت اسرائیل بر بلندی های جولان. او از توافق هسته‌ای ایران خارج شد، کمک مالی به آژانس امداد و کار سازمان ملل متحد را که به آوارگان فلسطینی کمک می‌کرد، متوقف کرد و به دلیل تمرکز بیش از حد بر اسرائیل از شورای حقوق بشر سازمان ملل از آن خارج شد. او همچنین طرح  کوچاندن مردم نوار غزه پس از آتش بس میان حماس و اسرائیل تاکید دارد امری که مورد خشم صلح  رهبران فلسطینی و مصر واردن قرار گرفت و آنها استدلال کردند که این طرح به شدت به نفع اسرائیل است و ادعای صلح در منطقه را بشدت تضعیف می کند.  البته رویکرد وی مورد توجه نتانیاهو  ودیگر تندورهای  هم حزبی هایش در داخل اسرائیل مورد استقبال قرار گرفت، زیرا آنها نماد تغییر سیاست ایالات متحده بودند که حمایت قوی و بی قید و شرط از اسرائیل را بالاتر از موازنه های دیپلماتیک سنتی قرار می داد.

نقش ترامپ در میانجی‌گری توافق‌نامه ابراهیم – مجموعه‌ای از توافق‌های عادی‌سازی بین اسرائیل و چندین کشور عربی، از جمله امارات متحده عربی (امارات متحده عربی) و بحرین- میراث او را به‌عنوان یک رهبر طرفدار اسرائیل بیش از پیش مستحکم کرد. او نقشی اساسی در همتراز کردن تنها ملت دموکراتیک با دیگر پادشاهی‌های سنی در منطقه ایفا کرد. این توافقات که در سال 2020 به دست آمد، به عنوان یک اقدام استراتژیک برای تقویت صلح منطقه ای از طریق تقویت روابط بین اسرائیل و کشورهای عربی همسو علیه ایران تلقی می شود. ترامپ در مبارزات انتخاباتی خود به گسترش این توافقنامه ها ابراز علاقه کرد و پیشنهاد کرد که حتی می تواند خواسته های اسرائیل متحدان  منطقه اش  را به ایران  تحمیل  وبیش از گذشته آنرا  منزوی کند ، هرچند او جزئیات محدودی را در مورد چگونگی دستیابی به این توافق ارائه کرد.

با تشدید تنش کنونی بین اسرائیل و حماس، انتظار می‌رود موضع ترامپ حمایت نظامی و اقتصادی از اسرائیل را در اولویت قرار دهد و به طور بالقوه اقدامات آن را علیه حماس تقویت کند و در عین حال دیگر بازیگران منطقه‌ای مانند ایران را از مداخله باز دارد. سیاست های ترامپ ممکن است شامل تحت فشار قرار دادن متحدان خلیج فارس برای اتخاذ مواضع محکم تری در برابر حماس و گروه های مشابه باشد که او آن را تهدیدی مستقیم علیه منافع اسرائیل و آمریکا می داند.

 

تأثیر بر پویایی های منطقه ای گسترده تر

در اولین دوره ریاست جمهوری ترامپ، سیاست خارجی ترامپ در قبال خاورمیانه بر ضد تروریسم، مخالفت با گروه های رادیکال و حضور نظامی قوی برای حفظ نفوذ ایالات متحده تأکید داشت. او پیشنهاد کرد که به دنبال تقویت این اولویت‌ها از طریق تحکیم ائتلاف‌ها علیه «محور مقاومت» ایران است که شامل حماس، حزب‌الله و سایر گروه‌های مورد حمایت ایران می‌شود. این رویکرد ائتلاف سازی نشان دهنده تعهد او به رویکرد امنیت اول در منطقه است، جایی که آمادگی نظامی و تهدید تحریم های اقتصادی ابزارهای کلیدی در پیشبرد منافع ایالات متحده هستند

ترامپ همچنین بر این باور خود تاکید کرد که ثبات در خاورمیانه مستقیماً با حضور مستحکم ایالات متحده و راهبردهای بازدارندگی آشکار مرتبط است. این چشم‌انداز می‌تواند شاهد افزایش کمک‌های نظامی به متحدان کلیدی، افزایش فشار بر شبه‌نظامیان همسو با ایران در عراق و سوریه و ادامه حضور نیروهای ایالات متحده در مکان‌های استراتژیک در سراسر خاورمیانه باشد. چنین اقداماتی ممکن است برخی مناطق را باثبات کند، اما در عین حال خطر تشدید اختلافات در منطقه را نیز به همراه دارد، زیرا سیاست های ترامپ ممکن است به عنوان طرفدار یک طرف در درگیری های فرقه ای طولانی تلقی شود.

کشورهای حوزه خلیج فارس مانند امارات، عربستان سعودی و قطر ممکن است بازگشت ترامپ را به عنوان فرصتی برای تقویت نفوذ منطقه‌ای خود با حمایت ایالات متحده ببینند. در حالی که هدف آنها حفظ خودمختاری استراتژیک با دوری از دخالت مستقیم در درگیری‌ها است، سیاست‌های ترامپ می‌تواند تعادل دیپلماتیک آنها را با ایالات متحده پیچیده کند. اگر ترامپ به دنبال تمدید توافق باشد، احتمالاً بر متقاعد کردن کشورهای دیگر خلیج فارس و احتمالا عربستان سعودی برای رسمی کردن روابط با اسرائیل تمرکز خواهد کرد، اقدامی که می تواند نفوذ ایران را متوازن کند

با این حال، این استراتژی می تواند با خصومت های مداوم بین اسرائیل و حماس و همچنین بحران انسانی در غزه که محکومیت بین المللی را به همراه داشته است، پیچیده تر شود. تاکید ترامپ بر امنیت و بازدارندگی بر سر ملاحظات بشردوستانه می تواند توانایی او را برای تعامل با کشورهایی که مدافع حقوق فلسطین و صلح از طریق مذاکره هستند، محدود کند

بازگشت  مجدد ترامپ به ریاست‌جمهوری احتمالاً نشان‌دهنده سیاست خارجی تندروتر آمریکا در خاورمیانه است که بر مهار ایران، حمایت از اسرائیل و ایجاد ائتلاف‌هایی از طریق چارچوب‌هایی مانند توافق‌نامه آبراهام تمرکز دارد. در حالی که سیاست‌های او ممکن است با برخی از متحدان آمریکا در منطقه هارمونی بیشتری ایجاد کند، اما خطر تشدید تنش‌ها با ایران و عمیق‌تر شدن شکاف‌ها بر سر مناقشه های منطقه ای و تطویل بحران فلسطین را در پی دارد. در حالی که ترامپ با رویکرد اول آمریکا  و تاکید بر پایان  مناقشات منطقه ای وارد کاخ سفید شده است . به نظر می رسد تاکید بر قدرت بر صلح سازی بدون در نظر گرفتن منافع طرفین منازعه امکان عملیاتی شدن طرح های وی را با ناکامی بزرگ روبرو می سازد . رویکرد او با چالش ایجاد توازن بین منافع امنیتی منطقه ای با پویایی پیچیده و در حال تحول ژئوپلیتیک خاورمیانه مواجه خواهد شد.

 

مطالب مرتبط