کارشناس ارشد مسائل ترکیه
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
اصل عدم دخالت در مسائل خاورمیانه به عنوان اولویت استراتژی سیاست خارجی ترکیه در بیشتر دوران قرن بیستم مطرح بود. اما در طول دهه گذشته، ترکیه بهطور قابل ملاحظهای از سنّت کمالیستی خود فاصله گرفته و تبدیل به یکی از بازیگران فعّال و تأثیرگذار در منطقه شده است. سئوال مطرح است که چگونه میتوان سیاست خارجی ترکیه را در قبال تحولات اخیر منطقه، توصیف و درک نمود. در این گفتگو سعی بر آن است تا به تبیین سیاست خارجی این کشور در منطقه خاورمیانه پرداخته شود.
واژگان کلیدی: سیاست خارجی، ترکیه ، خاورمیانه ، قدرت منطقه ای ، بازیگری بین المللی، رضاصولت
مرکز بین المللی مطالعات صلح: رابطه ترکیه و روسیه را چگونه در توازن بین قدرت منطقه ای ترکیه و بازیگری جهانی ارزیابی می کنید ؟
به نظر اساس، روابط ترکیه و سوریه با همه سوءظنها،تردیدها و بدگمانی هایی که به یکدیگر دارند، از سطح مسئلهای تاریخی به مسئلهای سیاسی و در نهایت امنیتی تبدیل شده است. در بررسی روابط دو کشور صرفاً نمیتوان به تصویب پروتکلها توسط مجالس دو کشور اکتفا کرد، بلکه چالش اصلی در موانع روانشناختی جوامع و فکار عمومی دو کشور نهفته است؛ زیرا گروههای اپوزیسیون قدرتمند در هر دو کشور وجود دارند و اکثریت هر دو جامعه به ملی گرایی تمایل دارند؛ اما واقعیت این است که در سالهای اخیر نیازهای اجتماعی و منافع نقش مهمی در روابط ترکیه و روسیه داشته اند.
از سویی تعارض بین روسیه و گرجستان فشار زیادی را به ترکیه در منطقه وارد کرد. از آنجاییکه ترکیه عضو ناتوست، مجبور است روابط خود را با گرجستان، آمریکا، و روسیه متوازن نماید و این درحالی است که گرجستان نقش مهمی را در سیاست خارجی این کشور درقبال منطقه قفقاز دارد و همیشه به نوعی روابط دوستانه بی مرز بین آنکارا و تفلیس حاکم بوده است، تا جاییکه میخائیل ساکاشویلی ، رئیس جمهور وقت گرجستان، ترکیه را دوست کشورش و پنجرهای عنوان کرد که به روی اروپا باز میشود؛ اما مداخله نظامی روسیه در گرجستان باعث ایجاد تنش و خشونت به منطقه شد که برای منافع آنکارا مسئله ساز بود.
واقعیت این است که ترکیه هفتمین شریک تجاری بزرگ روسیه است، در حالیکه روسیه در صدر فهرست تجاری ترکیه قرار دارد. گفتنی است که روسیه بزرگترین منبع تأمین کننده گاز طبیعی ترکیه است، اما جالب اینجاست که علیرغم حجم گسترده معاملات تجاری بین دو کشور و دشمنی روسیه با گرجستان، آنکارا توانسته است روابط خود را با تفلیس هم از جنبه امنیت مرزی و هم از نظر منافع انرژی در بالاترین سطح حفظ نماید.
بر این نظر هستم که ترکیه و روسیه به علت تمایل ترکیه به غرب و سیاستهای قاطعانه روسیه در مقابل اوراسیا برای به انحصار درآوردن منابع و مسیرهای انرژی، تعارض منافع دارند؛ بهعلاوه ترکیه ۲میخواهد که در هر تنش میان روسیه و اتحادیه اروپا نقش میانجی را ایفا کند، ولی در عینحال مایل است در ایفای نقش جدید خود در حل تعارضات منطقهای و بهدست گرفتن ابتکارات سیاسی، مسکو را شریک گریزناپذیر خود قلمداد کند. به هرحال، ترکیه و روسیه در مسائل و موضوعات منطقهای و بین المللی اختلافاتی دارند. صرفنظر از اختلافات و رقابتی که در روابط آنها ایجاد شده است، به نظر میرسد که این روابط در مجموع مسیر درستی را طی میکنند و نشان میدهند که چگونه سیستمهای منطقهای در نظم نوین بینالمللی شکل میگیرند. اما با اینکه از منظر روابط سیستمی روابط ترکیه و روسیه مسیر درستی را دست کم در شرایط کنونی طی می کند اما آتش جنگ در ادلب پاشنه آشیل روابط دو کشور می تواند باشد .
هدف ترکیه پیشگیری از تسلط و احیای حاکمیت دولت سوریه و بشار اسد بر منطقه ادلب است و درصورت برخورد نظامی ترکیه با ارتش سوریه در ادلب، روابط ترکیه و روسیه متشنج خواهد شد،آتش جنگ در ادلب در حال گسترش است و سناریو وحشتناک این است که در صورت درگیری نظامی ترکیه با ارتش سوریه، این جنگ محدود به جنگ دو کشور نخواهد بود و روابط ترکیه و روسیه نیز متشنج خواهد شد.
ارتش سوریه به پاسگاه دهم دیدبانی و نظارت بر آتش بس ارتش ترکیه در ادلب حمله کرد و ترکیه نیز به مواضع ارتش سوریه آتش گشود. بدین ترتیب بزرگترین بحران در منطقه متشنج ادلب بوقوع پیوست. ادلب قلعه گروه های جهادی است که می خواهند رژیم بشار اسد را سرنگون کنند. بنا به گزارش سازمان ملل متحد در ادلب یک میلیون کودک و جمعا 3 میلیون غیر نظامی ساکن شده اند. اکثر غیر نظامیان مخالف رژیم سوریه از مناطق دیگر این کشور به ادلب مهاجرت کرده اند و یا منتقل شده اند. دولت سوریه برای پاکسازی ادلب از گروه های مخالف جهادی و مسلح از ادلب عملیات نظامی آغاز کرده است. اما ترکیه در صدد است که موقعیت کنونی ادلب و موجودیت گروه های مسلح در این منطقه حفظ شود. بدین سبب مخالف عملیات ارتش سوریه در ادلب است. زیرا پاکسازی ادلب از گروه های مسلح و تسلط دولت سوریه بر آن باعث خواهد شد که ترکیه نفوذ و امتیازات زیادی را از دست بدهد. ترکیه در دو سال اخیر از موقعیت حقوقی و سیاسی ادلب بهره برداری کرده است. ترکیه در اکتبر سال 2017 میلادی با روسیه و ایران در آستانه درباره ادلب به توافق دست یافت و ارتش ترکیه در این منطقه 12 پاسگاه دیدبانی و نظارت بر کاهش تنش ایجاد کرد. درعا نیز منطقه کاهش درگیری اعلام شده بود. اما ارتش سوریه با پشتیبانی هوایی روسیه درعا را از گروه های جهادی پاکسازی کردند. حفظ موقعیت و حمایت ترکیه از ادلب بر خلاف جرابلس از لحاظ نظامی و اقتصادی بسیار دشوار است.
ترکیه به طور آشکار از گروه های مختلف در حال جنگ علیه حکومت سوریه حمایت می کند. اولین هدف ترکیه از حمایت از گروه های مسلح مخالف ، خنثی کردن اقدامات گروه های مسلح کردی در سوریه ، سرنگون کردن حکومت بشار اسد و ایجاد حکومت جدید در سوریه و دفاع از اقدامات بشر دوستانه در قبال ترکمن ها در عراق و سوریع است و تضمین امنیت تامین نفت و منابع انرژی از سوریه و تبدیل سوریه به کشوری عاری از حضور کشورهای دیگر در مدیترانه شرقی است است. هدف دیگر ترکیه از ایجاد پاسگاه های نظارت بر آتش بس، کنترل فعالیتهای گروه های تروریستی ”گروه های مسلح کردی“ است.
هیئت تحریر الشام ، بزرگترین گروه مسلح متشکل از ائتلاف گروه های مسلح جهادی در ادلب است. بنا به گزارش سازمان ملل متحد هیئت تحریر الشام در ادلب 20 هزار جنگجوی خارجی در اختیار دارد. حزب اسلامی ترکستان متشکل از ایغورهای منطقه سینجان چین و وابسته به هیئت تحریر الشام نیز چند هزار نیروی شبه نظامی رزمنده در اختیار دارد. در ادلب ”حراس الدین“ شاخه جدید القاعده و داعش نیز مستقر است. قبل از آنکه هیئت تحریر الشام به گروه بزرگ و قدرتمندی تبدیل شود، تعداد زیادی از گروه های مسلح غیر جهادی ”جبهه آزادیبخش ملی سوریه“ تحت حمایت ترکیه را تشکیل دادند. از نظر دولت سوریه نابود کردن گروه های جهادی در ادلب از لحاظ تامین و حفظ امنیت ملی اهمیت حیاتی دارد. اما ترکیه برخلاف سیاست عمومی دولت سوریه عمل می کند و مخالف احیا حاکمیت دولت سوریه در ادلب است. زیرا در صورت پاکسازی ادلب گروه های مسلح برانداز حکومت سوریه متلاشی خواهند شد و گروه های کرد سوریه که ترکیه نگران تهدیدات آنها است با دولت سوریه و بشار اسد همکاری کرده و متحد خواهند شد. چنانکه نیروهای دموکراتیک سوریه چندی قبل هیئت نمایندگی به دمشق اعزام و به حکومت بشار اسد پیشنهاد کرد که در صوریت که دمشق به مناطق کرد نشین کمکهای پزشکی، کمکهای مردمی ارسال کند و خدمات امنیتی اختصاص دهد ، کنترل رقه که پایتخت داعش بود و حسکه را به ارتش سوریه واگذار خواهد کرد. نیروهای دموکراتیک سوریه می تواند درباره ادلب نیز همان پیشنهاد را به دمشق ارائه کند. هر نوع عملیات نظامی در ادلب می تواند روابط ترکیه و روسیه را متشنج کند. روسیه چند بار تاکید کرده است که ترکیه مسئول توقف و پیشگیری حملات گروه های جهانی علیه مناطق غیرنظامی و نظامیان روسیه است .اما با اینکه از منظر روابط سیستمی روابط ترکیه و روسیه مسیر درستی را دست کم در شرایط کنونی طی می کند اما آتش جنگ در ادلب پاشنه آشیل روابط دو کشور می تواند باشد .
هدف ترکیه پیشگیری از تسلط و احیای حاکمیت دولت سوریه و بشار اسد بر منطقه ادلب است و درصورت برخورد نظامی ترکیه با ارتش سوریه در ادلب، روابط ترکیه و روسیه متشنج خواهد شد،آتش جنگ در ادلب در حال گسترش است و سناریو وحشتناک این است که در صورت درگیری نظامی ترکیه با ارتش سوریه اما با اینکه از منظر روابط سیستمی روابط ترکیه و روسیه مسیر درستی را دست کم در شرایط کنونی طی می کند اما آتش جنگ در ادلب پاشنه آشیل روابط دو کشور می تواند باشد .
هدف ترکیه پیشگیری از تسلط و احیای حاکمیت دولت سوریه و بشار اسد بر منطقه ادلب است و درصورت برخورد نظامی ترکیه با ارتش سوریه در ادلب، روابط ترکیه و روسیه متشنج خواهد شد،آتش جنگ در ادلب در حال گسترش است و سناریو وحشتناک این است که در صورت درگیری نظامی ترکیه با ارتش سوریه، این جنگ محدود به جنگ دو کشور نخواهد بود و روابط ترکیه و روسیه نیز متشنج خواهد شد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: روابط کنونی ترکیه و ناتو را چگونه ارزیابی می کنید و مثلث ناتو ،ترکیه و امریکا چه تاثری بر آینده سوریه خواهند گذاشت ،آیا ایران می تواند با این بازیگران همکاری کند ؟
:بخاطر فرقه ها ،گروهها ،ایدئولوژی ها ،نیرو های سیاسی متفاوت و….در خاورمیانه ایران و ترکیه به همکاری های منطقه ای نیاز داریم ،شما توجه کنید بعد از حمله به مترو پاریس و لندن نسخه لیبرالیسم را برای حل مشکلات خاورمیانه تجویز کردند بعد از حادثه یازده سپتامبر جورج دبلیو بوش از نسخه Hard power صحبت کرد و به افغانستان و عراق هم حمله کرد .در دوران اوباما از نسخه hard power + soft power صحبت کرد اما هیچکدام نه تنها جواب گونه نبود بلکه منجر به ظهور دولتهای مجازی شد که نه دولت واحد ،نه سرزمین واحد و نه مرد واحد داشتند بخاطر اینکه بازخورد و تاثیر داده ها روی نهاده ها و بازخورد ان به درستی انجام نمی شود ،وقتی ارزشهای اساسی یک جامعه ای به شدت تهدید شود ان جامعه وارد بحران با ضریب بالا می شود،من معتقد هستم ناتو به همراه سازمان تجارت جهانی نقطه عطف و کانالیزور رهیافت بازیگری جهانی ترکیه محسوب می شوند کما اینکه هم سازمان تجارت جهانی و هم ناتو به استحکام روزافزون ترکیه کمک می کنند.انکارا معتقد است ناتو باید منطبق بر روح ناتو عمل کند و بر ”دیالوگ مدیترانه ناتو“ تاکید دارد روابط ترکیه با کشورهای مختلف آلترناتیو همدیگر نیست و آغاز چنین بحث و ادعایی به ویژه درباره خرید اس 400 روسیه توسط ترکیه قابل قبول است و درست نیست. باید گفت در حال حاضر شاهد جنگ شدید سایبری و جنگ هیبریدی هستیم. در صحنه امنیت بین المللی شکنندگی شدیدی وجود دارد. در بخش امنیت بین المللی شاهد تهدیدات آسیمتریک نظیر تهدیدات روز افزون تروریستی علیه پیمان ناتو هستیم. اما ناتو که یک سازمان امنیتی بین المللی با هدف حفظ ثبات تشکیل شده است دچار نواقص و کمبودهایی شده است.انکارا معتقد است ترکیه در هشت سال اخیر با تهدیدات ناشی از سوریه روبرو شده و آثار تلخ آنرا تا مغز استخوان خود حس کرده است . ترکیه ابتکار عمل منطقه ادلب را در اختیار خود گرفته (با تکیه به توافق نامه آستانه و سوچی) از بروز فاجعه انسانی و قتل عام صد ها هزار نفر انسان بی گناه و کوچ آنها به اروپا پیشگیری کرد. ترکیه و سایر کشورهای عضو ناتو زیر یک چتر امنیتی واحدی قراردارند. انتظار مبارزه هر یک از کشورهای ناتو بصورن منفرد با تروریسم خلاف فلسفه وجودی ناتو است. ترکیه در چهار راه منابع تهدیدات تروریستی و جرایم سازمان یافته و مهاجرتهای غیر قانونی و نامنظم قرار گرفته است. ترکیه ناچار است که با پ ک ک و یگانهای مدافع خلق وابسته به پ ک ک در سوریه و داعش بجنگد. اقدامات ترکیه و جمهوری ترک قبرس شمالی در مدیترانه شرقی ناشی از حقوق مشروع آنها غیر قابل بحث و مناقشه است. ترکیه از ناتو انتظار دارد که برای پیشگیری از وقوع تنش در این منطقه به ترکیه کمک کند. ترکیه در برخی از مسائل دیدگاه متفاوتی دارد اما یکی از اولویتهای اصلی پیمان ناتو مبارزه مشترک کشورهای عضو با تهدیدات مختلف است. نواقص و کمبودهای حاضر بزرگترین آسیب و خسارتها را به اعتبار ناتو وارد می کند. ترکیه در چارچوب ماموریتهای ناتو در کوزوو، مقدونیه و افغانستان در حال خدمت است و برای تامین وحفظ صلح اقدام می کند. فرماندهی نیروهای ناتو در افغانستان دوبار به ترکیه محول شد. ترکیه در سال 2021 میلادی ”فرماندهی عالی نیروهای مشترک وظیفه آمادگی“ (فرماندهی عالی نیروهای مشترک عملیاتی آمادگی / واکنش سریع ناتو) را بر عهده خواهد گرفت.صرف نظر از این موضوعات ترکیه متحد مهم و با ارزش ناتو است. ترکیه میزبان کنفرانس ویژه ”دیالوگ مدیترانه “ وابسته به شورای آتلانتیک شمالی است. جشن بیست وپنجمین سالگرد تاسیس دیالوگ مدیترانه در چارچوب بینش مشترک و همکاری با شبکه بی مانند ناتو برگزار می شود و این همکاری بیش از پیش تقویت خواهد شد.و ناتو مهمترین شیفت ترکیه از قدرت منطقه ای به بازیگر مهم جهانی است
مرکز بین المللی مطالعات صلح: رابطه ترکیه و اسرائیل را چگونه ارزیابی می کنید ؟
رابطه ترکیه و اسرائیل را باید در یک تطور تاریخی مانند مانند فرایند ۲۸ فوریه ،اراده قوی اردوغان در سال ۲۰۰۲ برای توسعه روابط بیشتر بین ترکیه و اسرائیل ،جنگ غزه در سال ۲۰۰۸،حجم تجارت بین ترکیه و اسرائیل ،قرارداد دفاعی با اسرائیل که شامل خرید ده هواپیمای بدون سرنشین که بالغ بر دو میلیون دلار بود ،روابط سیاسی ترکیه-اسرائیل که به شدت توسط اقدامات اسرائیل مختل شد ،حملات اسرائیل علیه کمپ پناهندگان حنین در اوریل ۲۰۰۲،احساسات ضد امریکایی و ضد اسرائیلی در ترکیه ،حمایت های جورج بوش از آریل شارون بعنوان حامی صلح،حمله آمریکا به عراق که متن استراتژیک خاورمیانه را بر علیه ترکیه را تغییر داد ،در سال ۲۰۰۳ حمایت اسرائیل از گروههای طرفدار جنگ علیه عراق در ایالات متحده در واقع جنگ علیه منافع ترکیه بود،کشتی توقیف شده درغزه ،ترکیه یک پیام واضح و شفاف به فلسطین و افکار عمومی عرب ارسال نمود که ترکیه موضوع فلسطین رادر حوزه منافع ملی خود می داند،قتل فرانکلین دوگا.،سلسله این رویدادها باعث شد که اردوغان با صدای رسا عنوان کرد که این ترورها هدفمند و تروریست دولتی می باشد،نکته مهمتر بعد از تحولات سوریه این هست که تنش بین لبنان و اسرائیل به نفع ترکیه است
اسرائیل اصول سازمان ملل متحد و حقوق بین المللی دریاها را نقض و با همکاری قبرس جنوبی محدوده مرزهای دریایی لبنان و فلسطین را محدودتر وتنگتر کرده است. تنش بین لبنان و اسرائیل درباره تعیین منطقه انحصاری اقتصادی و فلات قاره در دریای مدیترانه شرقی ادامه دارد.
خبرگزاری آناتولی در تحلیلی با عنوان” تنش بین لبنان و اسرائیل ممکن است به نفع ترکیه باشد“ نوشت: ترکیه و سایر کشورهای منطقه درباره منابع هیدروکربور دریای مدیترانه شرقی دچار اختلاف هستند. اما تنش بین لبنان و اسرائیل درباره تعیین ”منطقه انحصاری اقتصادی“ و ”فلات قاره“ نادیده گرفته می شود.
منطقه انحصاری اقتصادی اسرائیل با منطقه انحصاری اقتصادی لبنان در 9 کیلومتر مربع دریای مدیترانه شرقی متداخل است و باعث تنش بین آنها شده است. سیاست اجرایی لبنان درباره منطقه انحصاری اقتصادی و منابع گاز طبیعی و نفت این منطقه و اختلافات بیروت با تل آویو ، نه تنها شرایط را در این جغرافیایی بلکه معادلات در نظام انرژی بین المللی را نیز تغییر خواهد داد.
یونان، قبرس جنوبی، اسرائیل و مصر بعد از کشف منابع گاز و نفت در منطقه مدیترانه شرقی متحد شده و سایر کشورهای ساحلی را تحت فشار قرارداده اند. لبنان به دنبال کسب سهم خود از لحاظ حقوق بین المللی و با توسل به نهادهای بین المللی است. لبنان می تواند با ترکیه درباره منابع انرژی در مدیترانه شرقی به همکاری نزدیک پرداخته و به یکی از عوامل حل مسئله در این منطقه تبدیل شود. ترکیه و لبنان و سایر کشورهای ساحلی با گسترش همکاری منطقه ای براساس حقوق بین المللی دریاها هم می توانند سهم خود را از منابع انرژی مدیترانه شرقی دریافت کنند و هم امنیت اقتصادی و انرژی داخل کشورها را تامین و حفظ کنند. بی ثباتی سیاسی وعدم تدوین قوانین لازم و جدید در لبنان مانع ایفاء نقش فعال لبنان در منطقه مدیترانه شرقی شده است. اختلافات مرزی لبنان و اسرائیل و فعالیت روز افزون اسرائیل در مدیترانه شرقی، راه های واردات و صادرات لبنان در دریای مدیترانه شرقی را محدود کرده است.
اسرائیل و ”جمهوری قبرس یونانی/ جنوبی“ حوزه های انرژی منطقه لوانت(شامات) را بین خود تقسیم کرده اند و لبنان تنها کشوری است که هنوز عملیات اکتشاف و اسختراج گاز طبیعی و نفت را در دریای مدیترانه آغاز نکرده است. مجلس لبنان در سال 2012 میلادی مجوز اکتشاف منابع گاز را به شرکت انرژی Spectrum نروژ صادر کرد اما سند مجوزرا با تاخیر در سال 2017 به تصویب رساند. دولت لبنان در منطقه لوانت در فازهای1،4،8،9 ، 10 به 52 شرکت نفت و گاز طبیعی مجوز فعالیت صادر کرده است. مجوز توتال فرانسه، انی ایتالیا، نواتک روسیه در فازهای 4 و 9 تایید شد. دولت بیروت در ماه آوریل سال جاری اعلام کرد که مجوز فعالیت شرکتهای انرژی در فازهای,10 1,2,5,8 را درتاریخ 31 ژانویه 2020 صادر خواهد کرد. لبنان از توان صادرات انرژی مدیترانه شرقی و تامین منابع مالی برای رشد و توسعه اقتصادی خود برخوردار است. در آمد حاصل از صادرات گاز طبیعی لبنان، بدهی کلان این کشور به کشورهای دیگر را جبران خواهد کرد.
اختلافات مرزی دریایی لبنان و اسرائیل در مدیترانه شرقی بر سر تعیین محدوده های منابع انرژی ادامه دارد. میانجیگری آمریکا نیز برای رفع اختلاف عقیم مانده است. لبنان و اسرائیل درباره تعیین مرزهای آبی دریایی درمساحت 850 کیلو مترمربع دچار اختلاف هستند. اسرائیل مدعی است که فازهای میدانهای گازی 8,9,10 در منطقه فلات قاره اسرائیل(فلسطین اشغالی) قرار دارد.
اسرائیل نیز ازتوان بسیار بزرگ صادرات انرژی گاز طبیعی برخوردار است.اما ترجیح می دهد که ذخایرگاز و گازتولید شده را در داخل بهره برداری کند. سهم گاز طبیعی برای تولید برق در اسرائیل به سرعت در حال افزایش است. اسرائیل می خواهد که تا سال 2030 حجم گاز مصرفی در تولید برق را به 85 درصد برساند و تا سال 2040 نیز گاز طبیعی را در بخش حمل و نقل بهره برداری کند. اسرائیل برای ایجاد شبکه تجاری و راه یابی به بازارهای جدید تلاش می کند. اسرائیل گاز استخراجی از میدان گازی تامار را از طریق یک شرکت آمریکایی به اردن صادر می کند. اسرائیل با شرکت دلفین مصر قرارداد 15 میلیارد دلاری صادرات گاز را امضا و صدور 65 میلیارد متر مکعب گاز به مصر را تضمین کرده است.
رژیم تل آویو تلاش می کند که با همکاری قبرس جنوبی خط لوله گاز East-Med را احداث و به اروپا نیز گاز طبیعی صادر کند. خط لوله گاز مدیترانه شرقی از بستر زیردریا به قبرس و یونان کشیده شده و به اروپا گاز رسانی کرده و وابستگی اروپا به روسیه را کاهش خواهد داد. اروپا نیز از این طرح گازرسانی و احداث خط لوله مزبور حمایت و سرمایه گذاری می کند. اسرائیل در همه این بخشها دولت بیروت را از صحنه بازی خارج کرده و مانع حضورو فعالیت لبنان در بازار واردات و صادرات منابع انرژی شده است.باید اضافه کنم مقامات لبنان معتقدند که هدف اسرائیل از دامن زدن به اختلافات مرزهای دریایی فارت قاره و منطقه انحصاری اقتصادی لبنان، تصرف و غارت منابع گاز طبیعی لبنان دردریای مدیترانه شرقی است. خط لوله گاز طبیعی مدیترانه شرقی مورد حمایت اتحاد اروپا از میدان دریایی ترکیه عبور می کند و باید نقش و مجوز ترکیه را نیز در نظر بگیرند. یکی از دلایل اهمیت ادلب ،عفرین و حتی سرنگونی بشار اسد برای ترکیه شاهرگ حیاطی مدیترانه شرقی است از طرفی دریای مدیترانه و تهدیدات موجود در انجا ،تهدیدی وجودی بر علیه ترکیه محسوب می شود،در انتها باید گفت که رابطه اسرائیل و ترکیه بعنوان بخشی از حد فاصل قدرت چند منطقه ای و بازیگری جهانی تابعی از منافع مادی عینی و عقاید و ادراکات دو کشور می باشد.