دکتر مهدی مطهرنیا
استاد دانشگاه و آینده پژوه سیاسی
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
داعش در چند ماه گذشته نقش عمده ای را در عراق بازی کرده و کنش ها و واکنش های منطقه ای زیادی را برانگیخته است. با توجه به این که خبرهای در مورد نشست های گروه های بعثی و داعشی در اردن ، رویکردهای اعلامی و اعمالی متفاوتی عربستان نسبت به داعش و توجه دیگر بازیگران نوشتار زیر با محوریت رویکرد بازیگران منطقه ای در نگاه به داعش فراهم شده است.
واژگان کلیدی: رویکرد بازیگران منطقه ای، داعش، سیاست، بازیگران منطقه ای ، خطر داعش
عربستان و رویکردهای اعلامی و اعمالی متفاوتی نسبت به داعش
داعش برای ملک عبدالله یک چالش است، اما برای خاندان آل سعود یک ابزار است. ابزاری که می تواند در منطقه، گلوگاه های مورد پروای ایران را به چالش فرابخواند. اکنون از یک سو ملک عبدالله در ریاض به عنوان پادشاه عربستان با رویکردها و سویه گیری های اصلاح طلبانه تلاش دارد در موضع گیری های رسمی، دولت عربستان را از داعش دور نگاه دارد. از سوی دیگر حضور داعش در مناطق دیگر و درگیری آن با رقیبان هدف عربستان می تواند به نفع ریاض تمام شود. چرا که از یک سو کسانی که می توانند بر ضد ملک عبدالله و خاندان آل سعود در داخل حرکت کنند ، با پول غیر مستقیم یا مستقیم آل سعود در جاهای دیگر به نبرد پرداخته و دولت های هدف ریاض را تحت تاثیر قرار دهند و از سوی دیگر با هزینه کشورهای رقیب در مبارزه با داعش به عنوان یک گروه تروریستی زمینه های کشته شدن کسانی را به وجود آورند که اگر فرصت پیدا کنند، در درون عربستان برای دولت حاکم بر ریاض چالش به وجود خواهند آورد. از این منطر سویه گیری دولت عربستان دو سویه گیری است. یکی سویه گیری از سوی ملک عبدالله به عنوان پادشاه عربستان و دولت عربستان است و دیگری سویه گیری ناشی از سیاست های پنهانی است که خود متاثر از چنین رویکردی است.
سیسی و نگاه مصری ها به داعش
آن چه که به ظاهر نشان داده می شود، سیسی اساسا برخوردی منفی با داعش دارد و داعش را خطرناک می داند. ولی در عمل بیشتر پیرو سیاست های عربستان است. سیسی در مسائل منطقه ای هنوز در چارچوب نزدیکی با دولت عربستان عمل می کند و در زمینه های مختلف منطقه ای، مانند غزه، بحران عراق ، بحران سوریه، موضع گیری های خود را تنظیم می کند. لذا موضع گیری مصر جدای از موضع گیری عربستان نیست.
نقش قطر و متغیرهای دخیل در رویکرد به داعش
طبق اطلاعات موجود به نظر می رسد بیشترین حمایت های مالی و سیاسی از داعش از سوی قطر صورت می گیرد. اگرچه با تغییر حاکم قطر و جوان گرایی وی تلاش دارد خود را از مقولات موجود سوریه و عراق کنار بکشد، اما این رویکرد دراصل این یک سیاست ظاهری است. به گونه ای که به باور بسیاری قطر درگیر داعش و مسائل مربوط به آن است و از نظر سیاست های اعمالی نسبت به کشورهای دیگری مانند عربستان، مصر و ترکیه با داعش همراهی بیشتری از خود نشان داده است.این امر علت های متفاوتی دارد. قطر به عنوان یک دولت کوچک در مسائل منطقه ای و بین المللی به دنبال ایجاد فضای بازی برای خود است. از زمانی که جبهه ی موافقت در برابر جبهه ی مقاومت شکل گرفت و قطر نقش جدی در آن ایفا کرد، نمی توانیم نقش قطر را در حمایت از گروه موافقت (به ویژه در عراق) نادیده بگیریم. قطر ایران ؛ عراق ؛ عربستان و کمی آن سو تر ترکیه را در اطراف خود دارد. قطر در معادلات منطقه ای خواهان ایفای نقش بیشتر است و از منظر پرستیژ منطقه ای برای گرفتن امتیازات فزون تر در معادلات منطقه ای و کسب قدرت بیشتر نیازمند استفاده از این ابزارها در ارتباط با مسائل منطقه ای است. به همین دلیل قطری ها با هزینه کردن و حمایت از تروریست های موجود در سوریه و عراق گام های جدی را برمی دارند و تا حد زیادی برای کسب قدرت بیشتر وارد عمل می شوند.
نگاهی اردن به تحولات عراق و داعش
اردن سعی می کند نقش یک بازیگر ساکت را در مسائل خاور میانه ایفا کند. اردنی ها بیشتر پژواک سیاست های انگلیس در منطقه ی خاورمیانه هستند تا سیاست های امریکا ، فرانسه ، روسیه و آلمان و به طور کلی اروپا. اردنی ها با نقش بازیگر ساکت به عنوان میانجی میان کشورهای عربی فعال در منطقه با داعش و… با تحریک این گروه ها تلاش می کنند در حوزه ی منافع ملی خود وارد عمل شوند. از این جهت اردن حلقه ی واسطه ای مطمئن در سیاست های دولت های عربی در چارچوب دیپلماسی سکوت و فعالیت پنهان در این زمینه هستند. چنانچه اگر به خاطر داشته باشید، اولین کسی که از هلال شیعی سخن و شروع یک نوع رقابت میان اهل تسنن و شیعیان در منطقه ی خاورمیانه صحبت کرد و ادبیات سیاسی این موضوع را کلید زد، آقای ملک عبدالله پادشاه اردن بود . لذا باید نقش اردن را به عنوان کنشگر ساکت ولی فعال در عرصه ی مسائل خاور میانه مورد توجه قرار داد و به نوع بازتابش گر تحرکاتش را ناشی از سیاست های شبه انگلیسی دانست.
بازیگران شورای همکاری خلیج فارس و حضور داعش در عراق
داعش برای همه خطرناک است. چرا که داعش به نوعی تروریسم نقاب دار است که به نام دین و رسالت به تشکیل حکومت دینی حرکت می کند و می تواند برای تمام کشورهای منطقه، به ویژه کشورهای عربی خطرناک باشد. داعش محصول بازتعریف سیاسی از دین با رسالت حکومتی است که در دهه های گذشته در خاور میانه اوج گرفته است. این محصول، یک محصول طبیعی نیست، بلکه یک محصول صناعی محسوب می شود چرا که تحت تاثیر سیاست های کشورهای فرادستی و فرامنطقه ای قرار دارد. گذشته از این در حوزه کنترل مذهب، بهترین ابزار، استفاده از مذهب است و لذا داعش بهترین ابزار برای جنگ مذهب علیه مذهب برای کنترل رسالت مذهبی در تشکیل حکومت دینی است. از این رو تشکیل داعش با این هویت اگر از کنترل خارج شود، حتی می تواند تشکیل دهندگان و حامیان آن را مورد تهدید قرار دهد. یعنی همان گونه که القاعده بعدها برای خود موسسین و حامیان این گروه، ایجاد اشکال کرد، اکنون می توانیم استمرار آن را در مورد داعش هم ملاحظه کنیم. از این در حوزه ی عقلانیت ابزاری استمرار و یا کنترل داعش بیش از هرچیز تحت تاثیر مسائل خاور میانه و بحران های تو در توی موجود در آن است. اگر این بحران ها به گونه ای حل بشود، بی تردید داعش کنترل خواهد شد و بیشترین ضرر را کسانی خواهند کرد که در چارچوب عدم آگاهی دینی به این گروه های تروریستی پیوند می خورند و به نام جهاد و بهشت، جهنم دنیا و آخرت را برای خود می خرند.