دکتر معصومه محمدی
پژوهشگر روابط بین الملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح -IPSC
سوریه از سال ۲۰۱۱ به صحنه یکی از پیچیدهترین و خونبارترین بحرانهای خاورمیانه تبدیل شد. در این بحران، بازیگران بینالمللی و منطقهای ازجمله روسیه، ایالاتمتحده، ترکیه، ایران؛ عربستان و قطر و گروههای غیردولتی همچون نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) نقشآفرینی کردهاند. یکی از سناریوهای مهم که پیامدهای ژئوپلیتیکی گستردهای داشته است، سقوط بشار اسد و تأثیر آن بر معادلات قدرت در سوریه است. این یادداشت به بررسی رویکرد روسیه در قبال کردهای سوریه پس از سقوط بشار اسد، فرصتها، منافع، تهدیدها و چشماندازهای احتمالی این رویداد میپردازد.
۱. منافع و فرصتهای روسیه در کردهای سوریه پس از سقوط اسد
پس از سقوط بشار اسد، سوریه وارد مرحله جدیدی از بیثباتی شده است که ممکن است منجر به تجزیه کشور، روی کار آمدن دولتهای محلی و یا حتی مداخله بیشتر قدرتهای بینالمللی شود. روسیه که از سال ۲۰۱۵ بهعنوان حامی اصلی اسد در بحران سوریه نقشآفرینی کرده، تلاش خواهد کرد تا از نفوذ خود در منطقه بهویژه در مناطق تحت کنترل کردها بهره ببرد. برای این موضوع همکاری روسیه و آمریکا در حفظ موقعیت فعلی در سوریه محتمل تر خواهد بود. زیرا از این روش روسیه مسیری در جهت بهبود روابط خود با غرب خواهد گشود و در عین حال با توجه به حمایت های غرب روابط خود با ترکیه را نیز مدیریت کرده و مانع از مکدر شدن روابط خواهد شد. پس از فروپاشی رژیم اسد، روسیه برای حفظ جایگاه خود در سوریه اگر با گروههای غیردولتی ازجمله نیروهای کرد سوریه وارد تعامل شود، این همکاری میتواند به روسیه امکان دهد تا در مذاکرات آتی در مورد آینده سوریه نقش کلیدی ایفا کند. روسیه تاکنون تلاش کرده تا بین ترکیه، ایران و کردها نوعی تعادل برقرار کند. پس از سقوط اسد، احتمال دارد که کردها از خلأ قدرت به نفع خود استفاده کرده و تلاش کنند منطقهای خودمختار را تثبیت کنند. در چنین شرایطی، روسیه میتواند بهعنوان میانجی میان ترکیه و کردها نقشآفرینی کرده و از این طریق منافع استراتژیک خود را در خاورمیانه حفظ کند.
۲. تهدیدها و چالشهای روسیه در حمایت از کردهای سوریه پس از سقوط اسد
پس از سقوط اسد، احتمال دارد که ایالاتمتحده و متحدان غربی آن نفوذ خود را در مناطق کردنشین سوریه افزایش دهند. آمریکا در سالهای اخیر با حمایت از نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) تلاش کرده تا جایگاه خود را در مناطق شمالی و شرقی سوریه تثبیت کند. اگر واشنگتن به حمایت از کردها ادامه دهد، ممکن است این مناطق به پایگاهی برای نفوذ آمریکا در مقابل روسیه تبدیل شوند. در این میان ترکیه بهشدت مخالف هرگونه خودمختاری کردها در سوریه است، زیرا آن را تهدیدی علیه امنیت ملی خود و عامل تقویت گروههای کردی مخالف در داخل ترکیه میداند. درصورتیکه روسیه به حمایت از کردها ادامه دهد، احتمال افزایش تنش بین مسکو و آنکارا وجود خواهد داشت. پس از فروپاشی رژیم اسد، ساختار جدیدی در سوریه شکل گرفته است که ممکن است از الگوی فدرالیسم، تجزیه یا دولت انتقالی پیروی کند. در چنین شرایطی، روسیه با عدم قطعیت در تعیین شرکای سیاسی خود مواجه خواهد شد و ممکن است در حفظ جایگاه خود در معادلات جدید سوریه با چالشهایی روبرو شود.
۳. چشمانداز آینده سیاست روسیه در قبال کردهای سوریه
سناریو اول: ادامه حمایت از کردها و ایجاد موازنه با ترکیه
در این سناریو، روسیه به تعامل با نیروهای کرد ادامه داده و آنها را بهعنوان یک بازیگر مهم در آینده سوریه به رسمیت خواهد شناخت. درعینحال، مسکو تلاش خواهد کرد تا مانع از ایجاد تنش شدید با ترکیه شود و از یک رویکرد عملگرایانه برای مدیریت روابط میان آنکارا و کردها استفاده کند.
سناریو دوم: تمرکز بر حفظ پایگاههای نظامی و همکاری با بازیگران مختلف
روسیه ممکن است بهجای درگیر شدن در مسائل داخلی کردهای سوریه، تمرکز خود را بر حفظ پایگاههای نظامی و نفوذ خود در سواحل مدیترانه (مانند پایگاههای طرطوس و حمیمیم) بگذارد. در این حالت، مسکو سعی خواهد کرد تا با دولتهای محلی و گروههای مختلف وارد مذاکره شود و بهعنوان یک بازیگر کلیدی در مذاکرات آینده سوریه باقی بماند.
سناریو سوم: کاهش نقش روسیه در کردهای سوریه و تمرکز بر روابط با ایران و ترکیه
یک احتمال دیگر که محتمل ترین سناریو می باشد این است که روسیه پس از سقوط اسد، رابطه سنتی خود را با کردها حفظ خواهد کرد ولی ممکن است از میزان آن کاسته شود زیرا به طور کلی پس از سقوط اسد نفوذ روسیه در این کشور بسیار کم شده است. در این سناریو، مسکو ممکن است کردها را به تهران و آنکارا واگذار کرده و تنها از نفوذ خود برای تأمین منافع کلی خود در سوریه استفاده کند.
بطور کلی، سقوط بشار اسد میتواند تحولات گستردهای در ساختار قدرت سوریه و سیاست خارجی روسیه ایجاد کند. کردستان سوریه یکی از مناطق کلیدی خواهد بود که روسیه باید در مورد نحوه تعامل با آن تصمیمگیری کند. در بُعد فرصتها، روسیه میتواند با همکاری غرب مسیری را در جهت بهبود روابط خود با غرب به وجود آورد. در بُعد تهدیدها، تنش با ترکیه، افزایش نفوذ آمریکا و عدم قطعیت در ساختار حکومتی جدید سوریه میتواند چالشهایی برای روسیه ایجاد کند. در نهایت، سیاست روسیه احتمالاً بر اساس یک رویکرد عملگرایانه و پراگماتیک تنظیم خواهد شد که در آن مسکو تلاش خواهد کرد تا با کمترین هزینه، بیشترین نفوذ را در سوریه پس از اسد حفظ کند.