مریم وریج کاظمی
پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک
مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC
در طول تاریخ، تسلط بر راههای دریایی زمینه ساز توسعه نامحدود اقتصادی و تجاری بوده است. آلفرد تیر ماهان(1914-1840)، ژئواستراتژیست مطرح ایالات متحده امریکا، که نیروی دریایی را به عنوان کلید قدرت جهانی می دانست معتقد بود دریاهای جهان بیش از آن که سرزمین های جهان را از هم جدا کنند، آنها را به هم پیوند می دهند و همین نظریه مورد توجه قدرت های برتر آن زمان بخصوص بریتانیا و ایالات متحده امریکا قرار گرفت و تحت این نظریه توانستند مراودات تجاری-اقتصادی-فرهنگی خود را گسترش دهند و با نفوذ در کشورهای ثروتمند از ذخایر طبیعی، سیاست های استعماری خود را اجرا نمایند.
شکی نیست دریاهای آزاد و اقیانوس ها ارزان ترین و امن ترین مسیر برای مبادلات اقتصادی-تجاری به شمار می آیند و دولتها تمام سعی خود را برای کنترل تنگه ها و مسیرهای آبی به کار می گیرند تا بتوانند به بهترین نحو ممکن سیاست های کلان خود را پیگیری نمایند. از این رو تنگه ها و گذرگاههای آبی در ساماندهی به سیاست خارجی کشورها در قبال شاخص های امنیت ملی- منطقه ای- جهانی دیگر کشورها نقش موثری دارند. از میان تنگه های مطرح جهان(تنگه های هرمز، مالاکا، باب المندب،کانال سوئز، جبل الطارق، دانمارک، پاناما، امیدنیک، تایوان، برینگ، فنلاند، سنگاپور، مانش، موزامبیک و..)، تنگه های بسفر و داردانل ترکیه هم به دلیل قرارگیری در مسیر ترانزیت آبی روسیه (به سمت اقیانوس هند و اقیانوس اطلس)، همچنین نیاز شدید برخی از کشورهای منطقه قفقاز، کشورهای حوزه دریای سیاه همچنین اروپای شرقی به این آبراهه ها و هم استفاده ابزاری از این تنگه ها در جهت تثبیت هژمون منطقه ای ترکیه با شعار بازگشت به سوی امپراتوری کهن، از اهمیت ژئواستراتژیک، ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک برخوردار است. از سوی دیگر، مسیر آبی 17مایلی (31کیلومتری) ترکیه، نفت دریای کاسپین را به اروپای غربی و جنوبی می رساند. در سال2016، نزدیک به 4/2میلیون بشکه در روز نفت خام و فرآورده های نفتی از طریق تنگه های ترکیه جریان داشت که بیش از 80درصد آن نفت خام بوده است (1) و پیش بینی می شود که با افزایش تولید و صادرات نفت خام از جمهوری های آذربایجان و قزاقستان، ترافیک تنگه های بسفر و داردانل افزایش یابد.
روسیه علیرغم وسعت زیاد، دسترسی چندانی به آبهای آزاد تجاری ندارد و این موضوع بزرگترین چالش ژئوپلیتیکی در ابعاد زیست حاکمیتش را شکل می دهد. بلاروس تنها شریک استراتژیک مهم روسیه در اروپای شرقی است که روسیه می تواند به شکل زمینی و البته نه چندان مطمئن از نظر امنیتی به اروپا دسترسی داشته باشد، اما بیشتر مسیرهای ترانزیتی روسیه را شبکه گسترده آبی تشکیل می دهد که تحت کنترل ترکیه است و این کشور بر بخش وسیعی از مناطق دریایی، سواحل، تنگه ها، بنادر و اسکله های دریای سیاه، دریای اژه و دریای مدیترانه نظارت دارد.
روسیه در قسمت شرق از طریق اقیانوس آرام با کشورهای امریکای شمالی-جنوبی و از طریق اقیانوس منجمد شمالی و دریای بالتیک با کشورهای شمال اروپا و حوزه اسکاندیناوی در ارتباط است، اما مسیرهای یادشده امتیاز فوق العاده ای از جهت حفظ اقتصاد ملی و نفوذ در بازارهای جهانی از طریق استراتژیهای اقتصادی چه در سطح خرد و یا کلان برای روسیه محسوب نمی شود. ضمن اینکه تکه جدا مانده از سرزمین اصلی روسیه یعنی استان بندرگاهی کالینینگراد در حاشیه دریای بالتیک نیز جایگاه چندان مهمی در بخش تجارت و داد وستد کالاهای تجاری و انرژی برای روسیه ندارد، چراکه فرایندهای توسعه اقتصادی روسیه که در بخش انرژی و امنیتی-نظامی قرار گرفته با بکارگیری پتانسیل های قوی اقتصادی در بخش صنعت دریایی و تجارت دریایی نیازمند دسترسی به مناطق وسیع از اروپا، افریقا، جنوب شرق آسیا و خاور نزدیک بزرگ است و تنها راه دسترسی به این مزیت استراتژیک استفاده از گذرگاههای آبی ترکیه است.
سابقه دیرینه تنش و درگیری بر سر گذرگاههای آبی ترکیه از زمان عثمانی و تزارها تاکنون، جنگ سرد پنهان میان ترکیه و روسیه بود و مناسبات بسیار نزدیک ترکیه با اسرائیل همچنین هم پیمانی با ناتو برای جلوگیری از نفوذ و اعمال قدرت روسیه بر سیاست های ترکیه، بر این اساس شکل گرفت. ضمن اینکه ترکیه در زمان بحران شرق اوکراین و الحاق شبه جزیره کریمه به خاک روسیه، پیشروی تاکتیکی روسیه در دریای سیاه را نوعی هشدار برای منافع استراتژیک خود در نظر گرفت و بلافاصله اقدامات تدافعی انجام داد که بسترساز تیرگی روابط و عمق بخشیدن به اختلافات قدیمی با روسیه شد.
برای روسیه که ناچار است کشتی های تجاری و نظامی همچنین ادوات جنگی خود را برای مانورهای نظامی با سایر کشورها زیر نظر ترکیه جابه جا کند، شرایط بسیار آزاردهنده خواهد بود و از سوی دیگر این ترس برای ترکیه محفوظ است که روسیه بخواهد فشار ضمنی را بر کنوانسیون ملل متحد در مورد حقوق دریاها برای تغییرات اساسی در خصوص حق عبور از تنگه ها و آبراه های بین المللی برای کشور ثالث وارد آورد تا از منافع خود محافظت نماید، این در حالیست که ترکیه عضو این کنوانسیون نیست و قرار است ساخت تنگه بسفر دوم یا کانال استانبول برای اتصال دریای مرمره به دریای سیاه را آغاز نماید. لازم به ذکر است ترکیه در قبال مدیریت ناوبری در تنگه بسفر درآمدی ندارد و این موضوع برای ترکیه به صرفه نیست.
آنچه که مسلم است، با تمام فراز و فرودهای روابط ترکیه و روسیه، این تنگه های بسفر و داردانل هستند که تصمیم گیرنده اصلی در بهبود و یا تضعیف روابط روسیه و ترکیه همچنین امنیت کشورهای حوزه دریای سیاه و شرق مدیترانه خواهند بود. اين امر باعث رقابت های شدید اما نامحسوس ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی بین ترکیه و روسیه طی سالهای آینده می شوند و ترتیبات امنیتی جدیدی از طریق رقابت اقتصادی-تجاری در بخش ترانزیت دریایی به وجود می آورد.همچنین ایجاد هماهنگی با شرکای مستعد بین المللی بخصوص کشورهای جنوب و جنوب شرق اروپا و شمال آفریقا را با چالش های جدی مواجه می کند و برای دو کشور پیامدهای خواهد داشت. ضمن اینکه، هر کشور مداخله گری با تاسیس پایگاههای نظامی و حتی اقتصادی در سواحل گسترده ترکیه و تحمیل سیاست های نظامی-امنیتی خود بر استراتژی اقتصادی ترکیه می تواند توازن بین منافع ملی و اهداف استراتژیک روسیه را بر هم بزند. از این رو به اجماع رسیدن بر سر اهداف مشترک اقتصادی-تجاری(استفاده از ابزار ژئواکونومی) با توسعه رقابتی و ایجاد یک نظام امنیتی با کارکرد مسالمت آمیز در جهت مشارکت در اقتصاد جهانی و تامین بخشی از نیازهای تجاری منطقه، و از همه مهمتر بررسی مسیرهای جایگزین ترانزیتی برای روسیه، می تواند در کاهش تنش ها میان روسیه و ترکیه موثر باشد.
کلید واژگان: روسیه, ترکیه, تنگه , بسفر , داردانل,مراودات, تجاری,اقتصادی, امنیت, مریم وریج کاظمی
1-https://balkaneu.com/energy-what-will-happen-if-turkey-closes-the-straits