مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

 روسیه و اروپا: ناامیدی از صلح بسوی جنگ فراگیر

اشتراک

دکتر علی بمان اقبالی زارچ

کارشناس ارشد اورآسیا

 

با گذشت چهار سال از منازعه مرموز اوکراین، تحرکات در جغرافیا نزاع و حوزه نرم و روایت سازی تشدید شده است و پرزیدنت پوتین با درایت و مدیریت خاص توانسته در این سالها بر چند چالش اساسی از جمله مدیریت اقتصاد، شورش پریگوژین، ثبات سیاسی و اجتماعی جنگ محور با موفقیت کامل به اهداف ترسیمی دست یافته و برای تداوم رهبری روسیه در حال زورآزمایی با تمامیت یورآتلانتیک تا 2030 میلادی تضمین افکار عمومی کشورش را بدست آورد و  از طرفی ارتش این کشور از در اشغال چندین شهر و روستا به موفقیت دست یافته و از سوی دیگر اوکراین در چند عملیات دریایی؛ پهپادی و هوایی موفق به نابودی چند انبار سوخت، مجتمع پتروشیمی  و سرنگونی چند فروند جنگنده فوق پیشرفته روسیه شده است؛ البته همزمان جنگ نرم طرفین با شیوه های مختلف رسانه ای و بهره گیری از نشست های منطقه ای و بین المللی ادامه دارد و اگر چه سرنوشت جنگ نهایتا” در جبهه رقم نخواهد خورد ولی فعلا” سه احتمال پیش رو می باشد و هر یک از اینها طیفی از پیامدهای بالقوه را به دنبال خواهد داشت: یک  پیشروی نیروهای روسیه؛ موفقیت نیروهای اوکراین و نوعی بن بست در امتداد خطوط کنونی نظامی.

در حالی که تهدیدات در محور ناتو و غرب بر علیه روسیه تشدید شده و به مرز بی سابقه ای رسیده است آقای پوتین در نشست سالانه سوچی از تداوم آمادگی و اراده کشورش برای مقابله با ارتش اوکراین که از حمایت تمام عیار غرب برخوردار است خبر داده و به رهبران رهبری هشدار داد که در این جنگ روسیه هرگز طرف شکست خورده نخواهد شد. موضوع مهم این که همه جنگ ها با خوش بینی مضاعف شروع می شود ولی با فرسایشی شدن درگیری ها؛ طرفین معمولا” در انتخاب بد و بدتر همواره بدتر را انتخاب می نمایند چرا که در این مراحل سهم اصلی تصمیم گیری به نظامیان می رسد که اساسا” پایان هر جنگی را صرفا” در پیروزی خود تصویر می نمایند. فعلا” با افزایش تقریبا” دو برابری تعداد نیروهای روسیه و حفاری در خطوط مقدم کوتاه‌تر با پشتیبانی گسترده توپخانه، شکست ارتش اوکراین یک چالش بزرگ خواهد بود، با این وجود، اوکراینی‌ها از زمان آغاز تهاجم روسیه به قدری جهان را شگفت‌زده کرده‌اند که نمی‌توان براحتی آن ها را شکست خورده تلقی نمود؛ لذا بنظر می رسد این جنگ ویرانگر برای طرفین نهایتا” با نوعی مصالحه سطح بالا و به احتمال قوی بین کاخ کرملین و کاخ سفید و قربانی شدن برخی طرف های ثالث به پایان خواهد رسید.

در همین حال، در مسکو، ولادیمیر پوتین بودجه سالهای آینده را امضا کرده که شامل بزرگترین افزایش هزینه های نظامی ثبت شده می باشد، که طی آن هزینه های دفاعی در سال 2024 نسبت به سال 2023  بیش از 70  درصد افزایش یافت که 40 درصد کل بودجه را شامل می شود ؛ بطوری که  10 درصد تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده است؛ البته بودجه دفاعی ممکن است غیرواقعی به نظر برسد با توجه به اینکه درآمدها 22.5 درصد بیشتر از امسال پیش بینی می شود که تنها در صورت افزایش قیمت نفت امکان پذیر است. از سوی دیگر، اینها فقط این ارقام آشکار بودجه  هستند. در واقع، بودجه روسیه دارای یک بخش طبقه بندی شده است که برای دفاع نیز در نظر گرفته شده است، اما به دلایل جنگی در هیچ کجا ظاهر نمی شود و برآورد کارشناسان دفاعی حکایت از هزینه روزانه یک میلیارد دلاری ارتش روسیه دارد. البته پوتین توانسته؛ هزینه های اجتماعی را کاهش دهد چرا که متقاعد شده است که اکثریت فاطع روس ها می خواهند برای این کشور فداکاری کنند؛ بنابراین بدیهی است که اگر کمک های مالی و نظامی به اوکراین نرسد یا خیلی دیر برسد و روس ها مبالغ هنگفت اضافی برای بسیج سربازان جدید و تجهیز ارتش در اختیار داشته باشند، تنها یک نتیجه ممکن وجود دارد: اوکراین در جنگ شکست بخورد و روسیه به مرزهای ناتو خواهد رسید. همانطور که یک کارشناس موسسه سلطنتی خدمات متحد (RUSI) اعلام کرد، مسکو در حال آماده شدن برای پیروزی در جنگ اوکراین و جنگ دائمی با غرب است.

بر کسی پوشیده نیست که تنها یک آتش بس پایدار می تواند به تداوم فاجعه انسانی با بیش از یک میلیون کشته و زخمی از طرفین و تخریب زیرساخت های طرفین با بیش از یک تریلیون دلار خسارت پایان داده و به کیف و شرکایش اجازه می دهد تا روند طولانی و بسیار پرهزینه بازسازی اقتصاد اوکراین را آغاز کنند تا امیدهای کیف برای پیوستن به اتحادیه اروپا تقویت شود، موضوعی که  می‌تواند برای برخی از اوکراینی‌های عمل‌گرا نیز جذاب باشد، زیرا بر این باورند که آتش‌بس و رشد اقتصادی به اوکراین اجازه می‌دهد تا نیروهای مسلح خود را تقویت کند..

واقعیت تلخ تر این که هر دو اقتصاد اوکراین و روسیه بیشترین آسیب و خسارت را از بابت این جنگ نابودگر متحمل شده اند حجم اقتصاد اوکراین به ثلث کاهش یافته و اقتصاد روسیه نیز حداقل کاهش ده درصدی را تجربه نموده در عین حال که روسیه با وجود بیش از 20 هزار تحریم بین المللی متحمل آسیب جدی به  بخشهای فنآوری نوینو شاخص های اصلی اقتصاد می باشد بطوری که این کشور خارج از سیستم مالی بین‌المللی قرار گرفته و مشمول تحریم صادرات کالاهای با منشاء آمریکایی و اروپایی، از فناوری پیشرفته گرفته تا قطعات هواپیما شده و وارد یک مارپیچ رکودی شده و تحریم ها و مجازات های جدید مصوبه پارلمان اروپا که در آن خواستار تحریم کامل و فوری واردات نفت و گاز طبیعی روسیه و همچنین گسترش چشمگیر فهرست تحریم ها شده شرایط را برای مسکو در دراز مدت سخت تر خواهد نمود.

با طولانی و فرسایش شدن جنگ ارسال کمک های غرب نیز با فراز و فرود صورت می پذیرد اگر چه در مراحل جدید محور یورآتلانتیک جنگ افزارهای جدید از جمله جنگنده های اف-16 و موشک های با برد بیشتر قرار می دهد ولی با حضور ترامپ در کاخ سفید اجرایی شدن کمک 60 میلیاردی آمریکا وضعیت روشنی ندارد ولی  اتحادیه اروپا به سختی عملیاتی نمودن کمک 50 میلیارد دلاری 4 ساله را پیگیر بوده و ژاپن نیز به کمک 7/4 میلیارد دلاری به کیف ادامه می دهد. با همه این حال برخی تحلیلگران معتقدند این کارزار به مراحل حساس نزدیک می شود و هر دو طرف هم چنان شانس زیادی برای برنده شدن ندارند و هر اقدامی برای آتش‌بس با مقاومت شدید کرملین و دولت اوکراین، برخی از اعضای ناتو از جمله لهستان و کشورهای بالتیک، و بخش‌های مهمی از تشکیلات سیاسی و رسانه‌های غربی مواجه خواهد شد.

بنابراین در حال حاضر نمی توان نتیجه چنین بحرانی را پیش بینی کرد؛ اما با در نظر گرفتن روند تحولات چند ماهه اخیر و تغییر در رویکرد ترامپ در کمک به ارتش اوکراین به وضوح می توان گفت که خطر تشدید جنگ تمام عیار بین ناتو و روسیه زیاد خواهد بود. و سوال مهم این که آیا تهدیدهای علنی روسیه به زبان مدودف در خصوص امکان بکارگیری تسلیحات هسته ای بر علیه دول اروپایی و اقدام پرزیدنت پوتین در آزمایش بمب افکن های هسته ای در تاتارستان و نهایتا” در جبهه مقابل حمله هوایی به خاک روسیه با موشک های دوربرد و جنگنده های اف-16 عملیاتی خواهند شد یا خیر؟!