مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

روایت سلفی مانع روابط ایران دنیای عرب

اشتراک

طهمورث غلامی

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

بیان رخداد

روابط ایران با دنیای عرب همواره متأثر از شکل و ماهیت نظام سیاسی و به تبع آن فضا و گفتمان حاکم و غالب در منطقه ی خاورمیانه بوده است. هنگامی که انقلاب اسلامی در ایران به وقوع پیوست، در بیشتر کشورهای عرب منطقه نظام های سیاسی با ماهیتی سکولار، ملی گرایانه و چپ وجود داشت. به تبع آن چنین فضایی نیز در سطح کلی تر و به عبارتی در سطح منطقه وجود داشت. این وضعیت سبب شد که جمهوری اسلامی ایران که دارای حکومتی با ماهیت دینی و اسلامی بود نتواند روابط مناسب و مطلوبی با دنیای عرب داشته باشد و لذا تقابل ها و نگاه های خصمانه به جمهوری اسلامی به تدریج در دنیای عرب شکل گرفت. هرچند پس از پایان جنگ ایران و عراق و با آغاز به کار دولت سازندگی و به دنبال آن دولت اصلاحات، روابط ایران و دنیای عرب تا حدودی بهبود یافت، اما این بهبودی متأثر از تغییر نگاه و نگرش دنیای عرب نسبت به انقلاب اسلامی ایران نبود، بلکه بیشتر ناشی از این بود که دو طرف تلاش می کردند در روابط خود کمتر به ماهیت و مبانی نظام سیاسی همدیگر توجه کنند. البته داشتن چنین نگاهی در بلند مدت دشوار بود و به این خاطر وضعیت روابط ایران و دنیای عرب بسیار شکننده بود. به گونه ای که در سال های بعد با آغاز رقابت های ایران و دنیای عرب در عراق و لبنان و حتی سوریه، روابط دو طرف رو به تیرگی گذاشت. با آغاز بیداری عربی و شکل گیری جنبش های اسلامی این گونه انتظار می رفت که نظام های سیاسی با ماهیت سکولار، ملی گرایی و چپ جای خود را به نظام های سیاسی با ماهیت و مبانی اسلامی می دهند و به تبع آن فضا و گفتمان حاکم بر تعاملات و معادلات سیاسی و اقتصادی در سطح منطقه نیز تغییر خواهد کرد. در این میان این گونه به نظر می رسید که این وضعیت بیش از هر چیز به نفع جمهوری اسلامی است که سال ها پیش از بهار عربی، ماهیت اسلامی در سازوکار حکومت را پذیرفته بود. از این رو انتظار می رفت که به تدریج شاهد گسترش روابط میان ایران و دنیای عرب باشیم. هرچند شاید این گونه به نظر برسد که قضاوت در این باره زود است، اما باید به این نکته نیز اذعان داشت که روابط ایران با کشورهای عربی که گروه های اسلام گرا در آن قدرت را به دست گرفته اند بدون چالش و مشکل نخواهد بود. امروزه خاورمیانه به سمت فضای دینی و اسلامی حرکت می کند اما این بدان معنی نیست که مشکلات کشورهای منطقه با یکدیگر به آسانی حل و فصل خواهد شد. در این میان سؤالی که این نوشتار قصد بررسی و پاسخ به آن را دارد این است که با توجه به حاکم شدن نظام های سیاسی با ماهیتی اسلامی در کشورهای عرب خاورمیانه و شمال آفریقا و به تبع آن حاکم شدن تدریجی فضای دینی و اسلامی بر منطقه، روابط ایران با کشورهای عربی با چه موانع و دشواری هایی روبرو می باشد. در پاسخ به این سؤال استدلال می گردد که باز شدن فضای سیاسی پس از تحولات بهار عرب سبب شده است که گروه های سیاسی پیرو مشی روایت سلفی فرصت مشارکت سیاسی بیابند و از این رو این گروه ها با آن روایت مهم ترین مانع روابط ایران با دنیای عرب خواهند بود.

کلیدواژگان: روابط ایران و دنیای عرب، روایت سلفی، اسلام گرایی، تقابل و خصومت.

تبیین رخداد

واقعیت آن است که در دنیای عرب، روایت ها و قرائت های مختلفی از اسلام وجود دارد که این روایت ها در مواردی با همدیگر مشترک و در موارد زیادی با همدیگر تقابل دارند. البته باید به این نکته اشاره کرد که وزن و جایگاه روایت های مختلف از اسلام یکسان و برابر نیست و از کشوری به کشور دیگر متفاوت می باشد. می توان روایت های مختلف از اسلام در دنیای عرب را به دو دسته ی کلی روایت اخوانی و روایت سلفی تقسیم کرد. البته این تقسیم بندی منکر این نکته نیست که خود روایت اخوانی و یا حتی سلفی دارای روایت های متعددی می باشد که نمی توان همه ی آنها را تحت دو عنوان سلفی و اخوانی به حساب آورد. روایت اخوان المسلمین از اسلام هرچند به نسبت معقول تر، مدرن تر و امروزی تر است، اما با این حال در درون اخوان المسلمین روایت های دیگری از اسلام نیز وجود دارد که الزاماً مطابق با اهداف و آرمان های اصلی جنبش اخوان المسلمین مصر نیست.

 روایت اخوان المسلمین از اسلام، به طور کامل جمهوری اسلامی ایران را به عنوان یک کشور اسلامی و مسلمان نمی پذیرد و در مواردی به ایران برچسپ انحراف و بدعت را می دهد. از این رو، روایت اخوانی این پتانسیل و ظرفیت را دارد که در روابط ایران و دنیای عرب  با تأکید بر مباحثی چون شیعه هراسی در روابط ایران با کشورهای عربی مانع و چالش ایجاد کند. با این حال چالشی که اخوان المسلمین به لحاظ وسعت، کمیت و کیفیت می تواند در روابط ایران و دنیای عرب ایجاد کند با چالش و دشواری مشابه ناشی از روایت سلفی قابل مقایسه نیست. به عبارت دیگر روایت گروه های سلفی از اسلام بسیار بیشتر می تواند در روابط ایران و دنیای عرب چالش و دشواری خلق بکند. این امر به خاطر آن است که روایت سلفی اساساً موجودیت اسلام شیعی را به رسمیت نمی شناسد. به عبارت دیگر برخلاف اخوان المسلمین که جریان شیعه را با در نظر گرفتن برخی ملاحظات، بخشی از دنیای اسلام می داند، که به زعم آنها دچار برخی از بدعت ها گشته است، روایت سلفی، اسلام شیعی را به عنوان فرقه ای به رسمیت می شناسد که با دستکاری کردن دین اسلام مرتکب شرک و کفر شده اند و از این رو مقابله با آنها به مثابه جهاد در راه خدا به شمار می رود. گروه های سلفی معتقدند جمهوری اسلامی ایران در پرتو روابط با دنیای عرب به دنبال گسترش مذهب تشیع در دنیای عرب می باشد و از این رو ضرورت دارد به مقابله با آن برخیزد. گروه های سلفی که از نفوذ ایران در عراق و لبنان نگران و ناراضی  هستند، تصور می کنند که می بایست با نفوذ ایران شیعی در دیگر کشورهای عرب جلوگیری کرد و همزمان تلاش کرد که عراق و لبنان و حتی سوریه از دایره ی نفوذ ایران خارج گردند. به این خاطر است که مشاهده می شود که برای مثال در مصر گروه های سلفی نه تنها از آغاز روابط ایران و مصر استقبال نمی کنند، بلکه حتی در حمله به نمایندگی ایران در مصر نیز ابایی ندارند. بر این مبنا باید گفت که گروه های سلفی در آینده به دنبال اقدامات بیشتری علیه جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه باشند که از جمله ی آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد.

  1. حمایت از گروه های سنی در عراق و نیز تشدید حملات و بمب گذاری های انتحاری در داخل عراق به منظور تضعیف جریان سیاسی شیعه و مشخصاً دولت نوری المالکی.
  2. تقویت و تشدید مبارزات علیه دولت بشار اسد در سوریه و نیز محدود کردن علویان سوریه. لازم به ذکر است که برخی از علمای سلفی ریختن خون شیعیان سوریه و نیز غارت اموال و زنان آنان را جایز شمرده اند. امروزه یکی از مهم ترین انگیزه های گروه های سلفی در مبارزه با دولت سوریه، از بین بردن و در حاشیه قرار دادن قدرت و نفوذ علویان سوریه می باشد.
  3. در لبنان گروه های سلفی تلاش خواهند کرد کماکان همانند گذشته به مقابله و جنگ با نفوذ و قدرت حزب الله لبنان برآیند.
  4. در مصر گروه های سلفی با توجه به حضوری که در پارلمان این کشور دارند، تلاش می کنند در عرصه سیاسی و رسمی در روابط ایران و مصر سنگ اندازی کنند و با ایجاد محدودیت هایی مانع از تماس و تعامل دو ملت ایران و مصر شوند. همچنین سلفیون قادرند در عرصه غیر رسمی و در سطح جامعه نیز مردم هوادار خود را علیه ایران تحریک کنند و از این طریق اجازه ندهند که برخی از نخبگان سیاسی مصر به فکر تعامل با ایران باشند.

دورنمای رخداد

برمبنای آنچه که آمد باید گفت که علیرغم این که گفتمان حاکم بر منطقه رنگ و بوی اسلامی به خود گرفته است، اما به دلیل وجود روایت های ضد شیعی در دنیای عرب نمی توان این انتظار را داشت که جمهوری اسلامی ایران قادر باشد برخلاف دوران قبل از آغاز بیداری عربی، روایت مناسب و بدون چالشی با دنیای عرب داشته باشد. زیرا برخی از روایت ها مانند روایت سلفی از اسلام، اساساً با اصل وجود مذهب اهل تشیع مخالف است و آن را تحمل نمی کند. با وجود چنین نگاه و نگرشی طبیعی است که بحث روابط ایران با این گروه ها منتفی شود و اساساً از اهمیت چندانی برخوردار نباشد. با توجه به وضعیت پاکستان و افغانستان و نیز قدرت گرفتن روایت سلفی در دنیای عرب باید گفت که جمهوری اسلامی ایران نسبت به گذشته در برقراری روابط با دنیای عرب و محیط پیرامون خود با چالش و دشواری های بیشتری مواجه خواهد گشت.

مطالب مرتبط