فرزاد رمضانی بونش
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
مقدمه:در دو دهه ای که از استقلال جمهوری آذربایجان می گذرد این کشور روابطی راهبردی و ویژه با ترکیه داشته است و حتی برخی از مقامات دو کشور روابط بین دو کشور را تحت عنوان یک ملت دو دولت ارزیابی می کنند. در این بین سفر اخیر و نخستین سفر خارجی اردوغان در دولت جدید به باکو تا حدی اهمیت جمهوری آذربایجان را برای ترکیه نشان می دهد.در این راستا برای توجه به روابط دو کشور به گفتگویی با دکتر افشار سلیمانی پرداختیم. دکتر افشار سلیمانی از متخصصان منطقه قفقاز ،دارای سوابق اجرایی و پژوهشی در وزارت خارجه ایران و نیز سفیر سابق ایران در جمهوری آذربایجان بوده است .
مرکز بین المللی مطالعات صلح:بر اساس آمارها هم اکنون یک هزار و 300 شرکت ترکیه در جمهوری آذربایجان سرمایه گذاری کرده ودر سالهای اخیر نیز همکاری های دو کشور در بخش های گوناگون افزایش یافته است در این میان با توجه به سفر اخیر اردوغان به باکو اهداف اساسی ترکیه از حضور روز افزون در جمهوری آذربایجان چه می باشد ؟
برای پاسخ به این سوال لازم می دانم ابتدا باختصار مطلبی درمورد تاریخچه و اقدامات درروابط ترکیه – آذربایجان بگویم سپس اهداف آنکارا را در مناسباتش با باکو بعرض برسانم.
دولتهای قبل از دولت کنونی ترکیه (حزب عدالت وتوسعه به رهبری رجب طیب اردوغان ) با نگرشی پان ترکیستی به آذربایجان و کشورهای آسیای مرکزی منهای تاجیکستان ( بعد از فروپاشی شوروی) مبادرت به برقراری ،استمرار و توسعه مناسبات با این کشورها نمودند. براساس همین نگاه، نهادهایی نیز تاسیس و نشستهایی هم در سطوح مختلف در پایتختهای این کشورها برگزار نمودند .آنکارا حتی در دوره حاکمیت حزب جبهه خلق در آذربایجان از این کشور حمایت جدی نمود و حتی در راستای رییس جمهور شدن رهبر این حزب کمکهای زیادی به وی نمود تا آنجا که چندین تن از اتباع ترکیه در دولت ابوالفضل علیف (ایلچی بی) دارای پستهای مشاوره ای حساس نیز بودند.حتی در سال1993 دولت وقت ترکیه که برغم حمایتهایش از ایلچی بی نتوانسته بود مانع از سقوط دولت وی شود. پس ازرییس جمهور شدن حیدرعلیف ترکیه در تلاش بود به نحوی وی را ساقط کند و دخالت سفیر وقت این کشور در جریان یک شبه کودتا در سال 1995 علیه حیدر علیف برملا شد و او از سلیمان دمیرل خواست که سفیرش را از باکو برگرداندو دمیرل نیز فورا این درخواست را عملی نمود.
با روی کار آمدن حیدر علیف از میزان نفوذ و دخالتهای ترکیه در آذربایجان کاسته شد.آنکارا در این دوره شیوه های دیگری برای توسعه روابط آذربایجان برگزید وبه مرور زمان توانست دامنه نفوذ خودرا دراین کشور افزایش دهد.به نحوی که برای اولین بار این حیدر علیف بود که عبارت یک ملت در قالب دو دولت را در مناسبات کشورش با ترکیه بکار گرفت و برای جا افتادن این رویکرد در آذربایجان ترانه ای هم ساخته و توسط یکی از خوانندگان آذری اجرا شد که هم اکنون نیز همین ترانه به مناسبتهای مختلف از کانالهای تلویزیونی آذربایجان پخش می گردد و در مراسمهای مرتبط نیز بصورت زنده اجرا می شود.
با به قدرت رسیدن تدریجی حزب عدالت وتوسعه درترکیه که ابتدا بصورت دولت ائتلافی و سپس در دوره های بعد با کسب اکثریت کرسیهای مجلس دولت غیر ائتلافی تنشکیل داد رویکرد آنکارا از موضع پان ترکیستی به یک رویکرد منطقه ای براساس منافع ملی مبدل شد.در همین چارچوب ، ترکیه به آذربایجان بعنوان کشوری همسایه واقع در قفقاز جنوبی که 11کیلومتر با این کشوردر منطقه نخجوان مرز مشترک دارد ، دارای منابع انرژی است ، با ایران و روسیه دارای مرزهای طولانیست و در صورت حل مناقشه قره باغ خواهد توانست از طریق نخجوان به آذربایجان و آسیای مرکزی راه یابد می نگرد.
در حال حاضر خط لوله نفت باکو- تفلیس – جیهان به سمت و خط لوله گاز باکو-تفلیس –ارزروم که نیازهای نفتی وگازی این کشور را تامین نموده وخواهد نمود و از طرفی ترکیه را بعنوان مسیر ترانزیت انرژی مطرح کرده برای این کشور حائز اهمیت فراوان است.از سوی دیگر شرکتهای نفتی ترکیه در کنسرسیومهای نفتی وگازی آذربایجان نیز دارای سهام هستند واز این طریق سودهای قابل توجهی کسب می نمایند.مزید بر این موارد تعداد قابل توجهی ازشرکتها و اتباع ترکیه درپروژه های مختلف صنعتی ،تجاری وخدماتی فعالند.در حوزه فرهنگی ،علمی و آموزشی نیز ترکیه بصورت گسترده ای در آذربایجان فعالیت می کند.دانشگاه قفقازمتعلق به ترکیه از زمان حکومت جبهه خلق در آذربایجان دایر و اقدام به جذب دانشجو در رشته های مختلف تحصیلی می نماید.این تنها دانشگاه خارجی در آذربایجان است که توسط اتباع یک کشور خارجی ثبت گردیده است.البته دانشگاه مسکو نیز از حدود 4 سال پیش در باکو شعبه ای دایر نموده و ریاست آن بر عهده خواهر زن رییس جمهور آذربایجان است .تفاوت این دو دراین است که دانشگاه مسکو صرفا شعبه ای دراین کشور دارد.اما ترکها به نام خود تحت نام قفقاز دانشگاهی را دراین کشور بصورت رسمی به ثبت رسانده اند.
در یک کلام می توان گفت ترکیه در همه زمینه های اقتصادی ،فرهنگی ،سیاسی ،نظامی وامنیتی در آذربایجان حضوردارد.البته این بدان معنی نیست که آنکارا در آذربایجان فعال مایشاء است. و بدون هیچ گونه محدودیتی دراین کشور به فعالیت در همه زمینه ها مشغول است.نیاز متقابل این دوکشور به یکدیگربستر ساز مناسبات شان گردیده است . در عین حال تقابل منافع و کم توجهی یا بی توجهی به انتظارات متقابل در برخی موارد در بعضی زمانها سبب بروز کدورت فیمابین این دو دولت میگردد.بعنوان مثال قریب دو سال پیش که موضوع برقراری روابط آنکارا- ایروان جدی تر شد و وزرای امورخارجه ترکیه وارمنستان دو سند درمورد برقراری روابط سیاسی و باز گشایی مرزها در سوییس امضاء نمودند باکو واکنش نسبتا تندی به این موضوع نشان داد تا جایی که مسجد ترکها در جنب مزار شهدا در باکو بسته شد وپرچم ترکیه از کنار تندیس یادبودی که بمناسبت سربازان شهید ترکیه در نزدیکی همان مسجد ساخته شده بود برداشته شد و از سوی مقامات دولتی و نمایندگان پارلمان و رسانه های آذربایجان نسبت به این اقدام ترکیه واکنش نشان داده شد.البته به دلیل تصویب موضوع شناسایی قتل عام مورد ادعای ارامنه توسط ترکان عثمانی درسال 1915 در کمیته روابط خارجی کنگره آمریکا تنش میان آنکارا- ایروان بروز کرد و اسناد امضاء شده درسوییس بمنظور تصویب در مجالس دو کشور مطرح نگردید که تاکنون نیز مصوب نشده است .همین امر سبب شد باکو از موضع آنکارا حمایت کند و کدورت پدیدار شده میان باکو- آنکارا به کناری گذاشته شود.بدیهی است قبل از حل مناقشه قره باغ برقراری هرگونه روابط میان ترکیه – ارمنستان سبب سردی مناسبات باکو – آنکارا خواهدشد.
مورد دیگر در مناسبات آنکارا- باکو انتظار ترکیه از آذربایجان در خصوص شناسایی قبرس ترک نشین و برقراری روابط تنگاتنگ با آن است که تا کنون به دلیل تاثیر این شناسایی بر روند حل مناقشه قره باغ باکو از این اقدام پرهیز نموده است. چرا که در صورت شناسایی قبرس شمالی بهانه ای به دست ارمنستان برای شناسایی استقلال قره باغ خواهد داد.
با نگرش به مطالب گفته شده می توان اهداف حضور ترکیه در آذربایجان را اینگونه برشمرد:
1-تامین نیازمندیهای انرژی و تقویت موقعیت ترانزیتی در انتقال انرژی به اروپا
2-حضور در پروژه های مهم اقتصادی ،نفتی وگازی ،صنعتی وتجاری در آذربایجان
3-استفاده از محور حمل ونقلی آذربایجان برای ورود به روسیه و آسیای مرکزی (پس از حل مناقشه قره باغ ) بمنظور کاهش وابستگی به مسیر ترانزیتی ایران در حال حاضر راه آهن باکو –تفلیس – قارص در حال احداث است ودر سال 2013 به بهره برداری خواهد رسید.این محور موجب ناخرسندی ارمنستان است.
4-تاثیر گذاری در ترتیبات امنیتی قفقازو افزایش نقش منطقه ای
5- افزایش توانمندیها بمنظور تاثیر گذاری بر روسیه ،ایران وارمنستان
6- تاثیر گذاری بر ملت آذربایجان وافزایش حضور فرهنگی در این کشور
7- استفاده از موقعیت منطقه ای در روابط با آمریکا وغرب
8- افزایش توان اقتصادی ،حل مشکل بیکاری و ایجاد اشتغال برای اتباع ترکیه
باکو نیز در روابط خود با آنکارا اهداف ذیل را پی گیری میکند:
1-استفاده از ترکیه در روند حل مناقشه قره باغ
2- تنظیم مناسبات خود با ایران وروسیه
3-حل مشکلات با آمریکا وغرب
4-استفاده از توانمدیهای اقتصادی ،علمی ، صنعتی و مدیریتی ترکیه
سفراخیر رجب طیب اردوغان به آذربایجان در واقع دومین سفر خارجی وی بود .اردوغان پیش از سفر به باکو از قبرس ترک نشین دیدار نمود . وی در باکو سفرش به آذربایجان را دومین سفرش پس از پیروزی اخیر حزبش درانتخابات پارلمانی و تشکیل دولت جدید خواند.برغم اظهارات اردوغان مبنی براینکه سفرش به باکو دومین سفر است اکثر رسانه ای صوتی ،تصویری ونوشتاری آذربایجان این سفر را اولین سفر قلمداد کردند.
در سفر نخست وزیر ترکیه به باکو هیچ سند همکاری بامضاء نرسید .وی در کنفرانس مظبوعاتی از آذربایجان و تمامیت ارضی آن در قبال ارمنستان حمایت تام نمود.و ازاینکه سرکیسیان همتای ارمنی او اخیرا گفته بود ما قره باغ را آزاد کردیم آیندگان هم آغری داغ (واقع در ترکیه )را آزاد خواهند کرد انتقاد کرد و خواستار عذرخواهی رییس جمهور ارمنستان به خاطر این اظهارتش گردید. اردوغان نشست شورای همکاری استراتژیک را به ترکیه موکول نمود.رییس جمهور آذربایجان درمورد لغو روادید برای اتباع ترکیه اعلام کرد که کشورش در حال حاضر آمادگی این کار را ندارد و هر زمان که آمادگی داشته باشد این کار را انجام خواهد داد. به این ترتیب این موضوع را طرف آذری به زمان نامعلومی موکول نمود.بنظر می رسد فعال شدن شورای همکاریهای استراتژیک میان دوکشور تحت تاثیر لغو روادید برای اتباع ترکیه واقع شده است.
موضوع دیگری که دراین سفر به سرانجامی نرسید نهایی شدن میزان تعرفه ترانزیتی انتقال گاز آذربایجان از طریق ترکیه بود که پیشتر نیز به نتیجه نرسیده بود.برغم اینکه در سخن گفته می شود دو کشور متحداستراتژیک هستند .شواهد نشان می دهد که هنوز این دوکشور همکار استراژیک باشند. برای نیل به مرحله اتحاد استراتژیک از مرحله شریک استراتژیک باید عبور کنند که تا آن مرحله راه آنچنان کوتاه نیست وچه بسا به این مرحله هم نرسند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح:با توجه به اینکه روابط دو کشور در سالهای اخیر با برخی فرازو نشیب هایی بر سر سیاست خارجی دولت اردوغان مبنی بر صفر کردن مشکلات با همسایگان و همچنین پاره ای تردید ها در مورد روابط ترکیه با ارمنستان روبرو بوده است موانع گسترش روابط حداکثری و همه جانبه بین دو کشور چیست؟
استراتژی احمد داوداوغلو وزیر امورخارجه ترکیه مبنی بر صفر کردن مشکلات ترکیه با همسایگان تا کنون بصورت کامل محقق نشده و با توجه به تحولاتی که در عراق ،سوریه و ارمنستان شاهد هستیم به نظر می رسد این آرد آب زیادی برای خمیر شدن خواهد طلبید.
آنکارا از یک سو عدم برقراری رابطه با ارمنستان و عدم باز گشایی مرزهایش با این کشور را به آذربایجان گران می فروشد و مدعیست تا زمان حل مناقشه قره باغ مبادرت به این کار نخواهد نمود .از سوی دیگر ترکیه با ارمنستان در مورد ادعای کشتار ارامنه توسط ترکان عثمانی و ادعای ارضی در مورد بخشی از سرزمین ترکیه از سوی ارمنستان با این کشورقطع رابطه نموده است. البته تجار و صاحبان صنایع ترکیه از طریق مرز گرجستان – ارمنستان سالانه 250 میلیون دلار به ارمنستان صادرات می کنند وپرواز میان این دو کشور برقرار شده است. موضوعی که تا حدود زیادی در آذربایجان روی آن سرپوش گذاشته می شود.نکته جالب تر اینکه در روز های اخیر احمد داوداوغلو در تعریف از همسایه قدیمی ارمنی خود از ارامنه به نیکی یاد کرده بود وبر حل مشکلات موجود در آینده تاکید نموده بود .وی اعلام کرده بود که ارمنیها می توانند در ترکیه به نام خود منزل خریداری کنند. این درحالیست که خرید منزل به نام اتباع آذری در ترکیه ممنوع است.
با عنایت به موارد فوق بنظر می رسد برقراری روابط ترکیه – ارمنستان قبل از حل مناقشه قره باغ آنچنان هم غیرمحتمل نیست و قطع مناسبات میان این دوکشور بیش از آنچه به اراضی اشغالی آذربایجان توسط ارمنستان مربوط شود بامشکلات موجود میان ترکیه – ارمنستان مرتبط است .اما آنکارا با دیپلماسی زیرکانه خود توانسته در افکارعمومی آذربایجان اینگونه جا بیندازد که برای حمایت از آذربایجان با ارمنستان مرزها و روابطش را مسدود نموده است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح:الهام علی اف و رجب طیب اردوغان در سپتامبر سال 2010 میلادی در استانبول تفاهم نامه تشکیل شورای همکاری استراتژیک بین دو کشور امضا کرده اند در این حال این شورا چه نقشی می تواند در آینده روابط دو کشور داشته باشد ؟
در واقع این شورا پس از تمدید قرارداد استقرار پایگاه نظامی روسیه در ارمنستان در سال گذشته تا سقف 45 سال و ادامه حضور نظامیان روس در این کشور و تسری موضوع حفظ امنیت ملی ارمنستان بعنوان یکی از تعهدات طرف روس در قرارداد مورد اشاره و به دنبال طرح مباحثی از سوی کارشناسان و سیاسیون آذری و تاکید آنها بر تبدیل ترکیه به عنوان متحد استراتژیک آذربایجان و تقویت نیروی نظامی آذربایجان توسط این کشور شکل گرفت. قرار است ذیل این شورا کمیته های مختلفی در زمینه های نظامی ،امنیتی ،اقتصادی ،سیاسی وغیره تشکیل گردد.تاکنون نشست موثری از سوی این شورا برگزار نشده است .اردوغان در سفر اخیرش به باکو اعلام کرد اجلاس شورای همکاریهای استراتژیک میان دوکشور در آینده درترکیه برگزار خواهد شد.
به نظر می رسد این شورا که تحت تاثیر تب وتاب تحولات مربوط به مناسبات ارمنستان – روسیه شکل گرفته و هنگام جدیتر شدن موضوع حل مناقشه قره باغ بویژه آنکه پس از تشدید بن بست حل این مناقشه واظهارات تند طرف ارمنی بیشتر بر سر زبانها می افتد.در این میان آنگونه که تبلیغ می گردد در وادی عمل به همان میزان از جدیت برخوردار نیست.لذا این شورا تاثیر آن چنانی در مناسبات دو کشور ایفا نخواهد کرد. چرا که دوکشور براساس سازوکارهای موجود نسبت به مشورت ،اتخاذ تصمیم وهمکاری در زمینه های مختلف مبادرت می نمایند.
دیدارهای متناوب مقامات دوکشور و اجرای اسناد همکاری پیشین و امضای اسناد جدید براساس ضرورتهای ایجاد شده همواره وجود دارد.اما همانگونه که قبلا گفتم این همکاری ها دارای سقف مشخصی است و با محدودیتهایی مواجه است. برخی از این محدودیتها از منظر تعهدات بین المللی قابل بررسی است و برخی دیگر براساس انتظارات متقابل دوطرف از یکدیگر و استفاده از برخی موضوعات بعنوان کارت بازی جهت کسب امتیاز مورد نظر.مزید براین موارد دولت آذربایجان بمنظور حفظ حاکمیت سیاسی خود تا حدی که مد نظر دارد امکان حضور ترکیه را در صحنه های اقتصادی خود فراهم می نماید.
همانگونه که می دانید ترکیه عضو سازمان نظامی – سیاسی ناتو بوده و پایگاه این سازمان در اینجرلیک این کشور مستقر است. این کشور چونان سایر اعای ناتو برای همکاری با کشورهای غیرعضو ناتو دارای محدودیت است و به همین دلیل نمی تواند آنگونه که مورد انتظار آذربایجان است در زمینه نظامی با این کشور همکاری نماید.
برخی در آذربایجان چنین تصور میکنند که در صورتی که قرارشود مناطق اشغالی آذربایجان از طریق نظامی آزاد شود، ترکیه از این کشور حمایت نظامی بعمل خواهد آورد در صورتی که این تصور به دلایل مختلف منطقه ای و بین المللی خیالی باطل است.اساسا تصور رها سازی اراضی تصرف شده با توسل به نیروی نظامی تا حدود زیادی با توجه به اوضاع حاکم بر این مناقشه منطقی به نظر نمی رسد.به تعبیر دیگر این احتمال به دلایل مختلف بسیار ضعیف است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح:مساله لغو روادید یکی از مسائل مورد نظر دو کشور بوده است در این بین ترکیه از حدود سه سال پیش مقررات روادید این کشور برای شهروندان جمهوری آذربایجان را لغو کرده است اما جمهوری آذربایجان در این زمینه دست به اقدام متقابل نزده است به نگاه شما دلایل این امر چیست ؟
برغم اینکه چندسالیست ترکیه بصورت یکطرفه برای اتباع آذری روادید ورود به این کشوررا لغو نموده اما آذربایجان تا کنون اقدام متقابلی انجام نداده است.این درشرایطی محقق نشده است که طرف ترک دراین خصوص اصرار ورزیده و در سفر هایی که ظرف 2 سال گذشته مقامات دوکشور به کشورهای یکدیگر داشته اند یکی از مسائل مطروحه از سوی ترکیه بوده است.در سفراخیر نخست وزیرترکیه به باکو نیز این موضوع در مذاکرات خصوصی الهام علیف –رجب طیب اردوغان با حتمال بسیار زیاد از سوی اردوغان مطرح شده بود.البته وی در کنفرانس مصبوعاتی مشترک با علیف به این موضوع هیچ اشاره ای نکرد .الهام علیف نیز صرفا در پاسخ به سوال یک خبرنگار ترک که پرسید :چگونه است که مدعی هستیم یک ملتیم درقالب دو دولت اما باید برای آمدن به آذربایجان باید ویزا دریافت کنیم؟ علیف در پاسخ به وی گفت : در حال حاضر امکان لغو ویزا را نداریم وزمانی که بتوانیم این کاررا خواهیم کرد.
نکته قابل تامل این است که قریب دو هفته قبل از سفر اخیر نخست وزیر ترکیه به جمهوری آذربایجان ،علی حسن اف رییس اداره سیاسی واجتماعی نهاد ریاست جمهوری آذربایجان در اظهاراتی گفته بود :ایران به ما می گوید اگر برای اتباع ترکیه لغو روادید نمایید برای اتباع ایرانی هم باید اقدام مشابهی بعمل آورید.چرا که ایران هم بصورت یکطرفه برای اتباع آذری روادید ورود به ایران را لغو نموده است.علی حسن اف همچنین گفته بودکه ایران آذربایجان را تهدید کرده است که در صورت عدم لغو روادید برای اتباع ایران ،نسبت به تردد اهالی نحجوان از طریق اراضی ایران به باکو محدودیتهایی برقرار خواهدنمود. نکته قابل تامل تر اینکه سفارت جمهوری اسلامی ایران درباکو کماکان به اینگونه اظهارات واکنشی نشان نداد.به نظر می رسد اینگونه اظهارات در آستانه سفر اردوغان به باکو درراستای توجیه طرف ترک صورت گرفت است .همچنین بعید نیست این مسائل در مذاکرات خصوصی علیف-اردوغان مورد مذاکره قرارگرفته باشد.در واقع باکو ایران را بهانه ای برای عدم اجابت درخواست ترکیه قرار داده است. این درحالیست که در آذربایجان دلایل مختلفی برای عدم لغو روادید برای اتباع ترکیه مطرح می کنند.یکماه پیش سایت خبری قفقازاینفو در آذربایجان با طرح سوال در خصوص دلایل عدم لغو روادید برای اتباع آذری در سایت خود از خوانندگان خود خواست دراین خصوص اعلام نظر کنند . دلایل ارائه شده از سوی کاربران آذری عبارت بودند از:
1-برابر نبودن جمعیت دوکشور (آذربایجان 9میلیون نفر-ترکیه 74میلیون نفر)
2-مخالفت لابی ضد ترکیه در دولت آذربایجان
3-مخالفت لابی روسیه در دولت آذربایجان
4-درآمد حاصل از تعرفه ویزا که درصورت لغو آن قطع می شود
5-انتقال کردهای ترکیه به آذربایجان
6-فراهم نبودن زیرساختهای لازم برای تردد اتباع ترکیه که درصورت لغو روادید به چند برابر افزایش خواهد یافت.
7-مسائل امنیتی ناشی از حضور تعداد زیادی از اتباع ترکیه در آذربایجان
بنظر می رسد دلایل فوق جملگی در عدم لغو روادید موثر است .البته بدیهی است که میزان تاثیر گذاری هریک از عوامل مذکور متفاوت بوده و از درجه اهمیت متفاوتی برخوردارند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح:گسترش روابط جمهوری آذربایجان با ترکیه و حضور فزاینده ترکیه در این کشور چه تاثیری بر منافع ملی ایران در جمهوری آذربایجان داشته و خواهد داشت؟
برغم اینکه در بیست سال اخیر ترکیه از طریق اراضی ایران با آذربایجان همکاری می نماید و درچندسال گذشته محور ترانزیتی گرجستان نیز بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد و این کشور صرفا در نخجوان 11کیلومتر با آذربایجان مرز دارد و درهمین نقطه هم پلی موسوم به امید در اوان استقلال این کشور احداث گردید اما کم وکیف همکاریهای ترکیه – آذربایجان با روابط ایران – آذربایجان قابل مقایسه نیست.
ایران با آن همه اشتراکات تاریخی ،فرهنگی و دینی و داشتن قریب 700 کیلو متر مرز با آذربایجان سالانه 250 میلیون دلار صادرات به آذربایجان دارد.درحالیکه ترکیه قریب 2 میلییارد دلار به این کشور صادرات دارد.هزاران دکتر ،مهندس ،تکنیسین وکارگر ماهر ترکیه ای درپروژه های مختلف آذربایجان فعالند.صدها رستوران وفروشگاه ترک در این کشور حضور دارند.
ترکیه حضور گسترده ای در عرصه های مختلف آذربایجان دارد .کانالهای مختلف ترکیه شبانه روزی در منازل و رستورانها ی آذربایجان در معرض دید آذریهاست.اکثریت قریب باتفاق آنها قادربه صحبت ونوشتن زبان ترکی استانبولی هستند. خوانندگان آذری ترانه های ترکی استانبولی را اجرا میکنند .تعدادی از آنها یادر ترکیه مستقرند یا میان دو کشوردرترددند. هنرپیشه های آذری در فیلمهای ترک ایفای نقش می کنند.در فیلمهای ترک به انحاء مختلف آذربایجانیها مورد توجه هستند.آهنگ سازان ترک وآذری متقابلا به زبانهای آذری وترکی ترانه ها می سازند و می نوازند. ترکیه با تاسیس مدارس با کیفیت بسیار خوب آینده سازان آذربایجان را آموزش می دهد و از همین طریق تاثیرات لازم را بر نسل فعلی و آتی این کشورمی گذارد.
متاسفانه ایران در آذربایجان قافیه را باخته و برخلاف دیدگاههای کارشناسی عمل نموده است.ترکیه جای خالی ایران بسیار عالی پر نموده است وراه برگشتی نیست.بخشی از عدم موفقیتهای ایران به دلیل رویکرد های غیر کارشناسانه و عدم استفاده از منابع انسانی کاردان بخشی دیگر هم تحت تاثیرکم وکیف مناسبات ایران با آمریکا وغرب صورت گرفته است.البته هرچند که دیر شده و امکان جبران مافات نیست اما می توان از زیانهای آتی جلوگیری نمود و فرصتهای موجودرا ازدست نداد.
بعنوان مثال خطوط لوله نفت وگاز را دیگر نمی توان از مسیر ایران عبورداد چون از طریق گرجستان به ترکیه احداث شد.اما می توان در بخشهای دیگر اقتصادی مشروط به فراهم نمودن مقدمات آن وارد شد.آذربایجان در حال حاضر نیازمندیهای گازی خودرا در نخجوان از طریق سوآپ گاز با ایران در آستارا تامین میکند اما درعین حال به دنبال احداث خط لوله گاز از ترکیه به نخجوان نیز می باشد تا از وابستگی به ایران رهایی یابد.هرچند که درصورت حل مناقشه قره باغ مسیر دوره شوروی از طریق ارمنستان می تواند بهینه سازی وفعال شود اما با توجه به عدم پیش بینی زمان دقیق حل این مناقشه انتقال گاز از ترکیه ای خود خریدار گاز از روسیه وایران است مد نظرباکوست.
ایران بواسطه ایجاد مسیرهای آلترناتیو به مرور زمان اهمیت تراتزیتی خودرا از حیث حمل ونقل انرژی و کالا دچار چالش نموده است .درآینده به موازات کاهش وابستگی ها ی ترکیه و آذربایجان به مسیر ایران ،کشورمان به همان میزان گذشته به مسیرهای این کشورها نیازمند خواهد بود و همین امر قدرت مانور طرفهای مقابل را افزایش خواهدداد.
نبود اعتماد متقابل در روابط تهران –باکو این دو را به اقدامات نمایشی و متظاهرانه در مناسبات سوق داده ست و تا زمانی که دوکشور اعتماد متقابل به یکدیگر نداشته باشند روابط در عمل سیر نزولی خواهد داشت و فرصت ها را در اختیار سایر بازیگران منطقه ای وفرا منطقه ای در آذربایجان خواهد سپرد واقعیتی که اکنون شاهد آن هستیم.در دولت اصلاحات برپایه سیاست تنش زدایی برخی از مشکلات موجود فی مابین مرتفع گردید و سایر موارد نیز به مرور ازروند رو به بهبودی برخوردار بود .پس از دولت اصلاحات برغم برخی سفرهای مقامات که از ظاهری خوب برخوردار بود مشکلات موجود در روابط نه تنها کاهش نیافته بلکه افزایش نیز داشته است.موضوع خزر 6سال است که یخ زده است. مناسبات تجاری کاهش یافته است.حضور اقتصادی ایران مزید بر مواجه بودن با روند کاهشی با چالشهایی نیز همراه بوده است.عدم اعتماد باکونسبت به تهران افزایش یافته و همین امر منجر به تعطیلی دفاتر برخی نهادهای ایرانی در آذربایجان یا روبه تعطیل بودن برخی دیگر از آنها گردیده است.عدم اعتماد موجود در مناسبات سبب ورود بازیگران ثالث به خلاء های حاصله از این روند شده است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح:دورنمای روابط دو کشور جمهوری آذربایجان و ترکیه را چگونه و با چه مولفه هایی ارزیابی می کنید ؟
با توجه به مطالبی که گفته شد بنظر می رسد مناسبات دوکشور در آینده نیز از روند روبه رشد و مثبتی برخوردار خواهد بود امکانات و محدودیتهایی موجود در روابط این دو کشور این امکان را فراهم خواهد آورد که براساس اعتماد متقابل نسبتا زیادی که میان دو طرف وجوددارد مناسبات دو همسایه توسعه و تعمیق خواهد یافت.تنها دو عامل می تواند در کم وکیف مناسبات دوکشور تاثیر منفی برجای بگذارد:
نخست برقراری روابط رسمی میان آنکارا- ایروان و باز گشایی مرزهای ترکیه – ارمنستان که احتمال آن نیز وجود دارد. و دیگری دخالت احتمالی ترکیه در مسائل داخلی آذربایجان و تلاش برای اخذ امتیازات بیشتر از آذربایجان و انجام اقدامات غیر آشکار که به نوعی به حاکمیت دولت کنونی باکو خلل وارد نماید.چنین اقدامی می تواند فضای غیر قابل اعتماد در مناسبات دوکشور ایجاد نموده و موجبات سردی روابط فیمابین را فراهم نماید.با توجه به رویکرد حزب حاکم عدالت وتوسعه درترکیه بعید به نظر می رسد چنین وضعیتی درروابط دوکشور پدیدار شود.
در مجموع همگرایی موجود در عرصه سیاست خارجی ترکیه وآذربایجان که هردو ورود به نهادهایی اروپایی را پی گیری می نمایند سبب تقریب موضع آنها گردیده و سایر عوامل برشمرده شده نیز این همگرایی را تقویت می کند. دراین میان با توجه به اینکه ترکیه یک کشور دموکراتیک است ودراین راستا گامهای موثری برداشته ومورد تایید آمریکا واروپاییها نیز می باشد از این جهت که ممکن است درافکارعمومی آذربایجان تاثیر گذار باشد نگرانیهایی را برای دولتمردان باکو ایجاد می کندو به همین دلیل در روابط با آنکارا محتاطانه رفتار میکنند.