محمد مهدی غفاری
کارشناس اوراسیا
مهمترين دستاوردهاي چهاردهمين اجلاس سران شانگهاي
نشست سازمان هماری شانگهای در دوشنبه پایتخت تاجیکستان در شرایطی برگزار شده است که اوضاع منطقه آسیای مرکزی ، روسیه و اوکراین و همچنین و اروپا و امریکا نابسامان است و موج تحولات همراه با رخدادهای سیاسی می تواند شانگهای را کانون توجه افکار عمومی جهان قراردهد. این نهاد با توجه به عمر دوازه ساله خود به عنوان نهادی نیمه امنیتی، نیمه سیاسی و نیمه اقتصادی گام هایی را برداشته است و در زمینه هایی هم موفق بوده است. در این نشست از یک سو تحریم ها بر ضد روسیه مهم بود. در واقع امریکا و برخی از کشورهای مطرح اتحادیه اروپا مانند انگلیس فرانسه و آلمان و تا حدودی ایتالیا و … تلاش میکنند که تحریم های خود را بر ضد روسیه شدت بخشند. در این حال لاوروف و پوتین موضع گیری کرده و گفته اند جواب تحریم ها را خواهند داد و چین هم موضع گیری کرده است. چین به عنوان یکی از اعضا دائم شورای امنیت و عضو باشگاه هسته ای و فضایی در کنار روسیه تلاش کرده است از لاک دفاعی خود بیرون بیاید و بیش از هر زمان دیگری به نفع روسیه و آنچه را که پکن صلح و امنیت در منطقه می نامد موضع گیری و به نوعی عرض اندام کند. در این حال موضوع دیگری که در اجلاس سران مطرح بود عضویت ایران و همچنین هند در سازمان همکاری شانگهای است . در این حال اگر به پیام گزارش گونه آقای سرگئی لاورف وزیر خارجه روسیه توجه کنیم به نظر میرسد که آقای لاوروف برخلاف سالهای گذشته بیش از پیش خواهان عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای است. ایران در منطقه دارای فرصت و پتانسیلهایی است و باید از فرصت ها استفاده کرد. مساله دیگر هم قراردادهای امضا شده در بعد امنیتی بوده است که این نشست در واقع تلاش کرد این قراردادها را پیگیری و به اجرا دربیاورد و در عین حال هم قراردادهای جدید دیگری هم امضا کند. در مجموع میتوان گفت که سازمان همکاری شانگهای با توجه به عملکرد و سابقه خود گام هایی تقریبا مثبتی برداشته است و در عین حال هم نمی توان همه کارنامه این سازمان را مثبت دانست.
در واقع دستاورهای نشست دوشنبه می تواند دستاوردهای امنیتی و اتخاذ نوعی موضع سیاسی منسجم بین اعضا وجود داشته باشد. نباید از نظر دور داشت که غرب در برخی از کشورهای آسیای مرکزی هنوز پایگاه هایی در منطقه مانند ماناس در قرقیزستان و خان آباد پایگاه های دارد. در این بین اگر قرار باشد سازمان همکاری های شانگهای دستاوردی داشته باشد. این امر باید امنیتی باشد که به سود اعضای شش کشور و اعضای ناظر باشد.
رویکرد اعضای بیرونی به شانگهای:
بازیگران عمده بین المللی اکنون امریکا و تقریبا اتحادیه اروپا هست. اگر آنها تلاش کنند که کاری در این حوزه انجام دهند در واقع تا جدیدی پیش خواهند رفت که منافع آنها به خطر نیفتد. آنها به سازمان همکاری شانگهای به عنوان جایگزین پیمان ورشو نگاه میکنند. اگر چه از نگاه چین و روسیه چنین تلقی ای در مورد شانگهای وجود ندارد. از نگآه آنها این امر نهادی منطقه ای است و روابط اقتصادی را در زیر چتر امنیتی انجام میدهد و قراردادهای هم امضا کرده اند که به مساله نگرانی آنها در مرزهای پر مناقشه دوران قبل پایان میدهد. بنابراین امریکا و برخی از کشورهای اروپایی اکنون سازمان شانگهای سازمانی کاملا اقتصادی یا منطقه ای نمی دانند و معتقدند که این نهادها اگر چه در حوزه اقتصاد و تصمیم گیری ها ی بعد از جنگ سرد است اما می تواند با توجه به فشارهایی که امریکا و روسیه به چین می آورد می تواند از حالت نهاد امنیتی به نهادی نظامی و تقریبا امنیتی بدل گردد.
رویکرد اعضای درونی به شانگهای:
چین و روسیه دو عضو دائم شورای امنیت و عضو تاثیرگذار در معادلات منطقه ای هستند . اعضا در واقع چتری امنیتی ایجاد کرده اند تا در زیر چتر امنیت به نوعی کار تجاری انجام دهند. امروزه چین به عنوان بزرگترین کارخانه جهان بدل شده است و در عین حال هم نیازمند سلاح های پیشرفته روسیه است. اکنون چین به سوی همگرایی سیاسی و نظامی نیازمند کمک های روسیه است. در عین حال نیازمند تامین امنیت خود است و این امنیت در بلند مدت میتواند فضا را برای انجام برنامه های اقتصادی فراهم کند. از یاد نبریم که چین بعد از امریکا بزرگترین مصرف کننده انرژی در جهان است. در این حال اگر امنیت منطقه آسیای مرکزی بویژه کشورهای نفت خیز و دارای انرژی تامین نشده باشد نه چین میتواند به اهداف اقتصادی خود دسترسی داشته باشد و نه روسیه میتواند در این کشور حضور داشته باسد. در بعد دیگری پاکستان از لحاظ اقتصادی با شانگهای فاصله دارد. در این کشور فقر بیداد میکند و بیش از صد و پنچاه میلون نفوذ در فقر گرفتارند. در این بین اینکه شانگهای تلاش کند پاکستان را عضویت خود درآورد به نظر من کار سنگینی است. من تردید دارم که شانگهای پاکستان را در شمار خود بپذیرد . باید دانست که شانگهای در عضوگیری های جدید تردید دارد. چرا که برای اینکه جغرافیا و جمعیت شانگهای اکنون با شمار چین نزدیک به دو میلیارد نفر است. در این بین گستره جمعیت و گستره جغرافیایی که شانگهای در اندیشه مدیریت آن است سخت است.
تاثیری شانگهای در ساختار نظام بین المللی
اگر شانگهای بتواند هدف گذاری هایی که انجام داده را مد نظر قرار دهد قطعا میتواند در آینده بسیار نزدیک و تا ده سال دیگر شرایط را برای دسترسی به اهداف راهبردی خود فراهم کند. اگر نه اگر دست به عصا راه برود و محتاطانه عمل کند و نتواند در عرصه های سیاست اقتصاد و نظامی گری حضور داشته باشد عملا به سازمانی بیرنگ تبدیل خواهد شد. در این حال سازمان شانگهای در راستای شرایط نوین خود حرکت میکند. امریکا در حال فشار به روسیه و تحریم این کشور است همان گونه مسائل حقوق بشر را در چین میکند و حضور نظامی خود را در گسترده آسیای مرکزی تشویق و تثبیت کنند. در این شرایط شانگهای باید گام های خود را یکی پس از دیگری سنجیده تر بردارد تا هم در حوزه امنیت و هم در حوزه سیاست و تاثیر گذاری در این حوزه ها بتواند حرفی برای گفتن داشته باشد.
در واقع حضور و نفوذ بیشترشانگهای و اعضای شانگهای می تواند در خاورمیانه تاثیر داشته باشد. در واقع گسترش اعضای شانگهای به مرزهای خاورمیانه به گونه ای است که اگر بتواند استاندارها را رعایت کنند تاجیکستان و قرقیزستان عضو شانگهای هستند و ازبکستان هر چند دارای گونه جدگانه ای است اما در این حال اگر عضو گیری به شکلی باشد که شانگهای دایره فعالیت های سیاست خود را تا چند صد کیلومتر و یا هزاران کیلومتر بالابرد می تواند در گسترده خاورمیانه بویژه کشورهای نفت خیر تاثیر داشته باشد در این حال برخی از کشورهای خاورمیانه چون مصر همگرا و همراه با چین و روسیه هستند.
واژگان کلیدی: امریکا، دستاوردهای سازمان شانگهاي، سازمان شانگهاي ، روسیه، چین، ایران و شانگهای