دکتر محمد سلطانپور
کارشناس روابط بینالملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC
آنچه در 7 اکتبر 2023 در اراضی اشغالی فلسطین رخ داد بخشی از تحولاتی بود که سال ها در خاورمیانه آغاز شده بود و تنها پس از این عملیات آشکار شد. در واقع خاورمیانه از سال ها قبل بستر ظهور نیروهای جدید و شکل گیری موازنه قدرت میان بازیگرانی بوده است که برای ایجاد هژمون در منطقه تلاش می کنند.
در ادامه به بررسی بازیگران اصلی، نقش آنها، اهداف، انگیزها و اقدامات آینده آنها خواهیم پرداخت:
1-رژیم صهیونیستی(اسرائیل): رژیم صهیونیستی، هسته اصلی منازعات در خاورمیانه است، این رژیم در مرکز تحولات، اقدامات و تغییرات در خاورمیانه قرار دارد. رژیم صهیونیستی به عنوان یک نظام بنیادگرای صهیونیستی به دنبال تشکیل حکومتی قومی – مذهبی در مرحله اول در اراضی اشغالی و تصاحب کامل آن و سپس از نیل تا فرات است. تلاش اصلی اسرائیل مقابله با دولت های اسلام گرا در گام اول و دولت های ناسیونالیست عرب در گام دوم در منطقه است. رژیم صهیونیستی مشخصا به دنبال این امر است که از شکل گیری هرگونه قدرت نظامی و خصوصا هسته ای در منطقه جلوگیری کند.
سیاست اصلی رژیم صهیونیستی بهرهگیری از کارت ایالات متحده و قدرت نظامی و اقتصادی آن برای حذف رقبا در منطقه است. این موضوع باعث شده است که تلاش فعالانهای برای تأثیرگذاری بر سیاست خارجی ایالات متحده داشته باشد و در نهایت انتخاب ترامپ را میتوان بخشی از تلاش گسترده لابی رژیم صهیونیستی در آمریکا دانست. حتی میتوان تحولات اوکراین و تغییر سیاست ایالات متحده در اوکراین را در ادامه سیاست ایالات متحده دانست که به دنبال ایجاد شکاف در روابط چین و روسیه و همچنین روابط روسیه با ایران است تا از طریق دادن امتیازات بزرگ به روسیه به تضعیف ایران در منطقه و انزوای راهبردی آن بپردازد. هرچند بعید است که این تغییر در معادلات راهبردی روسیه صورت پذیرد.
با توجه به این پیشینه میتوان پیشبینی کرد که رژیم صهیونیستی و ایالات متحده به زودی تلاش خواهند کرد یا از طریق دیپلماسی یا از طریق اقدام نظامی توان ایران را برای تبدیلشدن به قدرت نظامی و تهدید رژیم صهیونیستی از بین ببرند هرچند این رژیم از سالها قبل تلاش خود را برای جلوگیری از تبدیل شدن ایران به قدرت اقتصادی آغاز کرده است. همچنین میتوان انتظار داشت که این رژیم در جهت تلاش برای آسیب و تجزیه ایران وارد معامله و همکاری با دیگر رقبای منطقه ای ایران شود.
بازیگر دوم در منطقه خاورمیانه ترکیه است که به شکل قابلتوجهی سیاست فرصتطلبانهای را برای تبدیلشدن به هژمونی در منطقه آغاز کرده است. انگیزه اصلی ترکیه بر مبنای سیاستهای هویتی و قومی در پوشش اسلام اهلسنت شکل گرفته است. با ادامه تحولات هر روز بیشازپیش آشکار میشود که ترکیه به دنبال توسعه نفوذ و قدرت خود در منطقه برای بازسازی گذشتهای آرمانی است. ترکیه طی سالهای گذشته تلاش کرده است تا از نیروی قدرتهای بزرگ به نفع منافع خود استفاده کند.
با توجه به ماهیت سیاست واقعگرایانه هیئت حاکمه ترکیه، این کشور با سیاست صبر و انتظار به دنبال بهرهگیری از تضعیف قدرتهای منطقه در منازعات درون منطقهای است تا از شکاف به وجود آمده برای توسعه نفوذ سیاسی، نظامی و اقتصادی خود استفاده کند. میتوان انتظار داشت که ترکیه بتواند با همه قدرتهای منطقه مذاکره کند و در صورت لزوم به راحتی به مصالحه و شراکت اقتصادی و امنیتی برسد. بااینحال پیشبینی میشود که در صورت منازعه نظامی میان ایران و رژیم صهیونیستی و کشورهای منطقه ترکیه به دنبال بهرهگیری از شرایط به وجود آمده از تضعیف رقبا خصوصاً ایران باشد و دایره تحرکات خود را به مرزهای ایران گسترش دهد.
بازیگر سوم عربستان سعودی است. عربستان در دوران محمد بن سلمان پس از تلاش ناموفق نظامی در یمن به دنبال بازنگری در دکترین نفوذ منطقه خود بوده است. عربستان تلاش میکند در سایه ایجاد روابط اقتصادی و تنیدگیهای تجاری با قدرتهای بزرگ و درگیرکردن منافع آنها تبدیل به قطب اصلی اقتصادی در منطقه و در نهایت در حوزه بینالمللی شود؛ لذا میتوان انتظار داشت که عربستان بر خلاف دیگر رقبا در کوتاهمدت به دنبال هژمونی نظامی نباشد و اولویت این کشور توسعه اقتصادی بوده تا از طریق نتایج آن در مراحل بعدی به دنبال ایجاد نفوذ سیاسی و نظامی باشد.
پیش بینی می شود که عربستان تلاش کند در میان مدت با همه کشورهای منطقه از جمله ایران و رژیم صهیونیستی وارد روابطی کم تنش و بدون حاشیه مبتنی بر منافع اقتصادی شود، با این حال انتظار می رود که در منازعات منطقه ای در نهایت عربستان در کنار ایالات متحده و رژیم صهیونیستی و بالتبع آن ترکیه خواهد ایستاد هرچند عربستان تلاش خواهد کرد تا از شکل گیری منازعه میان ایران و رژیم صیونیستی جلوگیری کند.
در نهایت ایران به عنوان بازیگر چهارم در تحولات آتی خاورمیانه با پیگیری سیاست ایدئولوژیک مبتنی بر وحدت امت اسلامی تلاش کرده است تا نفوذ اندیشه خود را از طریق جریانات انتقادی و آزادی بخش در ملل اسلامی توسعه دهد. تلاش ایران در سیاست خارجی منطقه ای مبتنی بر مهار رژیم صهیونیستی، آزادسازی قدس و تشکیل کشور فلسطین به پایتختی قدس است. نکته مهم در بررسی وضعیت ایران در خاورمیانه مواجه ایران با بازیگرانی است که همسویی راهبردی یا ایدئولوژیکی با ایران ندارند و علاوه بر تضادهای ایدئولوژیک به دنبال تضعیف نفوذ ایران در منطقه هستند موضوعی که در تضاد با راهبرد ایران برای ایجاد اجماع میان بازیگران مسلمان قرار دارد.
آینده تحولات منطقه در سال آینده
میتوان انتظار داشت که احتمالا در صورت وقوع سناریوی بدبینانه در ماههای آینده با توجه به پیششرطهای یک جانبه و غیرمنطقی دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده و عدم موافقت ایران با این رویکرد یک سویه، شاهد درگیری نظامی میان ایران و رژیم صهیونیستی و ایالات متحده باشیم و این موضوع احتمالا با تلاش های هماهنگ دیگر رقبای منطقه ای برای تضعیف ایران از طریق ایجاد ناآرامی های قومیتی همراه خواهد بود.
راهبرد پیشنهادی برای مواجه با تحولات فوق شامل موارد ذیل است:
در عرصه داخلی:
-آمادگی اقتصادی و نظامی و تجمیع تصمیمگیریها در نقطهای واحد
-تغییر سیاست اقتصادی و ایجاد ساختار اقتصادی متناسب با وضعیت منازعه
-کاهش اختلافات داخلی و تأکید بر عناصر مشترک ملی
-ایجاد انضباط مالی در فضای اقتصادی کشور
-بازتوزیع منابع اقتصادی و حمایت از اقشار اقتصادی آسیب پذیر
در عرصه بینالمللی:
– بهرهگیری از کارت چین، روسیه در موازنه نظامی یا مذاکرات سیاسی
– تغییر رفتار سیاست خارجی از طریق گامهای عملی برای ایجاد هزینه به طرف مقابل
-توسعه روابط با دولت های ناخشنود از سیاست های جدید ایالات متحده
نتیجه گیری
علی رغم تلاش های ایران برای حمایت از مردم فلسطین و سیاست خارجی مبتنی بر وحدت جهان اسلام، آنچه در جهان سیاست اتفاق می افتد پیگیری منافع ملی از سوی دولت هاست و دولت های منطقه علی رغم تلاش ایران در موضوع فلسطین به دنبال بهره گیری از حداکثر منافع به وجود آمده ناشی از تضاد ایران و ایالات متحده هستند. در واقع تنها مسیر ایران پیگیری موازنه درونی از طریق تکیه بر سرمایه های داخلی و بهبود حکمرانی در جهت افزایش کارآمدی است.
در نهایت سخن را با اشاره به نکته ای در تاریخ دیپلماسی اروپا به پایان می رسانم. در قرن 17 که امپراتوری مقدس روم در حال تلاش برای توسعه مذهب کاتولیک بود کاردینال دوریشیلیو یک کاردینال کاتولیک و سکان دار سیاست فرانسه بر خلاف موضع آشکار خود در پنهان بر خلاف مصالح مذهب کاتولیک در حال تضعیف امپراتوری مقدس روم به نفع منافع ملی کشور خود یعنی فرانسه بود. در واقع آنچه در خاورمیانه اتفاق افتاده است تلاش ایران برای سیاست آرمان گرایانه و آزادی بخشی است که در میان سیاست خارجی منفعت جویانه و فرصت طلبانه بسیاری از کشورها در منطقه حامی و پشتیبانی ندارد. تنها نقطه اتکا برای ایران تکیه بر توان داخلی است.