دكتر محمد رضا شفاعت
پیشرویهای گروههای جهادی در سوریه و عراق مایه نگرانی طیف وسیعی از کشورها از جمله دولتهای معتدل عرب، ایران، آمریکا و کشورهای اروپایی و همینطور احزاب و گروههای سوریه و عراق شده است، عمدهترین نگرانی در این رابطه گسترش قلمرو سرزمینی گروه های جهادی است که میتواند تأثیرات تأملبرانگیزی بر کل خاورمیانه بگذارد که خود موجب گسترش افراطیگری، بازتولید تروریسم و بیثباتی دیگر کشورهای خاورمیانه شود.
این تهدید بالقوه خطرناک برای تمامی دولت هاست. بنابراین هیچ کشوری نمیتواند بهتنهایی با این تهدید مقابله کند.ایران و آمریکا تنها کشورهایی هستند که پتانسیل مقابله با این تهدید را دارند. ایالاتمتحده آمریکا این نگرانی را دارد که گسترش تروریسم در خاورمیانه درعینحال که منافع این کشور و همپیمانانش را به را به خطر بیاندازد، باعث بیثباتی در اردن، عربستان و کشورهای حوزه خلیجفارس شود. ایران نیز گسترش گروه جهادی تکفیری را تهدیدی برای ثبات عراق و جایگاه شیعیان در این کشورعراق میداند. در عین حال گسترش جبهه سنی درعراق و سوریه بر علیه ایران به طور قطع باعث تضعیف موقعیت بشار اسد و حزب الله خواهد شد.بنابراین ایران و آمریکا دارای منافع مشترک استراتژیک هستند: امریکا نیز اذعان کرده است که تهدید رو به فزونی گروههای جهادی تکفیری بستری برای همکاری استراتژیک ایران و آمریکا ایجاد کرده است(افرایم کام،27:2015)
انتخاب حسن روحانی بهعنوان رییسجمهوری با خط ومشی اعتدالی در سیاست خارجی،رویکرد تعاملی آمریکا در دوران ریاست جمهوری اوباما، ایجاد فضای دیالوگ میان دو کشور (هرچند که محدود به مذاکرات هستهای بوده است)ورسیدن به توافق جامع هسته ای بارقههای امید را برای نیل به همکاری استراتژیک میان آمریکا و ایران ایجاد کرده است.
در ژوئن 2014 تلویحاً هر دو کشور بهاحتمال همکاری ایران و آمریکا در مبارزه با داعش و سایر گروههای تکفیری اشاره کردند. وزیر امور خارجه آمریکا جان کری در پاسخ به سؤالی درباره احتمال همکاری نظامی با ایران، گفت که هیچ گزینه “کارسازی” را رد نمیکند؛ و از هر حرکت سازندهای که به ثبات و یکپارچگی در عراق بیانجامد استقبال خواهد کرد. وزیر دفاع آمریکا نیز با اشاره به سابقه همکاری ایران با آمریکا در افغانستان افزود ایران و آمریکا میتوانند در عراق نیز همکاری داشته باشد. (افرایم کام،28:2015)
با وجود استقبال ضمنی دکتر روحانی از همکاری با آمریکا در مبارزه با تروریسم در عراق؛ اما ایران هنوز تصمیمی مشخص و بیان شده ای برای همکاری با امریکا در این موضوع ندارد.ولی با این وجود، مبنایی برای همکاری دو کشور وجود دارد.
از منظرگاه ایران و آمریکا، با توجه به شدت و اهمیت موضوع، جلوگیری از گسترش دامنه نفوذ داعش و دیگر گروههای تکفیری در منطقه حیاتی به نظر میرسد. اگرچه چگونگی مبارزه با این گروهها بسیار مشکل است و موفقیت نیز تضمینشده نیست.
آمریکا و شاید ایران ترجیح می دهند در عراق تنها وارد عمل نشوند و دنبال یک شریک برای مقابله بااین گروههای تروریستی هستند. به علاوه همکاری دو کشور میتواند بستری برای دیالوگ میان دو کشور ایجاد کند.بنابراین از منظر ایران می تواند اینگونه برداشت شود که به واسطه این همکاری، علاوه بر شکست داعش، موقعیت بشار اسد و حزبالله در منطقه تقویت خواهد شد.
موضوع مذاکره میان ایران و آمریکا در مورد پرونده هسته ای نوعی کنترل خسارت بود. شکست نه تنها به خاطر موضوع هستهای بسیارپر هزینه بود، بلکه حالا که دوطرف به توافق رسیده اند و ایران از انزوا خارج شده این مساله تا اندازه زیادی به سود آمریکا و غرب نیز می باشد. تعامل بیشتر ایران با جامعه جهانی به همکاری بیشتر تهران با آمریکا، کمک به حفظ منافع این کشور و عاملی برای حفظ صلح و ثبات در خاورمیانه منجر خواهد شد.تحولات اخیر در عراق نشان داده است که منافع ایران و آمریکا تا چه اندازه میتواند به یکدیگر نزدیک باشد. هدف اصلی این دو کشور رفع تهدید گروه داعش در عراق است. هدف دیگر ایران روی کار نیامدن رژیمی متخاصم همانند حکومت صدام حسین در عراق است که جنگ 8 ساله با ایران را به همراه داشت و منجر به ناامنی در مرزهای غربیاش شد. بنابراین ایران و آمریکا میدانند که توافق هستهای حاصل شده درهای مذاکره درباره موضوعات گستردهتر را فراهم ساخته است.موقعیت جغرافیایی ایران حاکی از آن است که این کشور یکی از مهمترین بازیگران منطقهای در خاورمیانه است. ایران، آمریکا و کشورهای عربی دارای منافع مشترکی در ممانعت از ایجاد وقفه در تجارت نفت به دلیل تروریسم یا درگیریهای میان کشورهای منطقه هستند.همکاری میان آنها به تنشزدایی در منطقه کمک خواهد کرد. ایران با بشار اسد در سوریه و حزبالله در لبنان نیز دارای روابطی نزدیک است و بهبود روابط میان آمریکا و ایران میتواند به حل اختلافات میان آمریکا واین گروهها نیز کمک زیادی کند.ایران در موضوع افغانستان نیز دارای منافع مشترکی با آمریکا است. ایران نیز همانند آمریکا خواستار ثبات در این کشور است. با توجه به عبور حجم زیادی از مواد مخدر تولیدی افغانستان از ایران مقامات ایرانی به دنبال کنترل این موضوع هستند. مدارک نیز نشان میدهد ایران و آمریکا میتوانند برای دستیابی به منافع مشترک خود در افغانستان همکاری بیشتری داشته باشند.(خبرگزاری تسنیم،24/6/.1393)
به گفته نیویورک تایمز آمریکا و ایران که به آرامی در حال پی گیری منافع متضاد خود در منطقه بوده اند، اکنون با منافع مشترکی که در مقابله با جنبش بین المللی مبارزان جوان سنی در منطقه در حال قرار گرفتن در یک مسیر مشترک بوده و هر روز بیش از پیش به هم نزدیک می شوند. این گروه های مسلح سنی مذهب که با خودروهای پیکاب و تفنگ های کلاشنیکف خود تلاش می کنند پرچم سیاه القائده را در خط بحران سوریه، لبنان، عراق، افغانستان و یمن به اهتزاز درآورند؛ اکنون به مهمترین دشمن مشترک ایران و آمریکا در منطقه خاورمیانه تبدیل شده اند.در همین راستا ایران پیشنهاد پیوستن به آمریکا در ارسال کمک های نظامی به دولت عراق برای بیرون راندن شبه نظامیان سنی از استان الانبار را ارائه داد.به نظر بسیاری از کارشناسان آمریکایی، ایران به عنوان «جزیره ی ثبات» در منطقه ای که در طاعون اعتراضات خشونت بار، منازعات فرقه ای و بمب گذاران انتحاری قرار گرفته است، انتخاب های زیادی برای آمریکا در برخورد با این کشور باقی نگذاشته است. ماشاالله شمس الواعظین روزنامه نگار اصلاح طلب سابق ایرانی که به دقت تحولات بهار عربی را دنبال می کند معتقد است: ” ما و آمریکا با دشمن واحدی مواجه شده ایم و دشمن دشمن ما دوست ماست.” وی یادآوری می کند که چگونه نیروها و نهاد های اطلاعاتی ایران در جریان جنگ آمریکا با طالبان در سال ۲۰۰۱ اطلاعات موثقی را در اختیار نیروهای ویژه آمریکا قرار دادند. در آن زمان نیز طالبان دشمن مشترک ایران و آمریکا به حساب می آمد. در حالیکه دولت اوباما همواره توان بالقوه ایران برای تبدیل شدن به یک بازیگر تاثیر گذار در مسائل منطقه ای از افغانستان گرفته تا سوریه را مورد تصدیق قرار می دهد، دولت های پیشین در آمریکا تمامی تمرکز خود را بر مسئله هسته ای ایران قرار داده بودند. اکنون و پس از توافق هسته ای ایران با غرب به نظر می رسد راه برای برداشتن گام های بعدی در مسیر نزدیکی ایران به آمریکا هموار تر باشد. (ویتی اولیچ،7:2014)
ظهور پدیده تروریستی دولت اسلامی عراق و شام (داعش) در محدوده سرزمینی عراق، موجی از وحشت را بهواسطه مشی تروریستی عریان آن برانگیخته، تاآنجاکه واژه جنگ لیبرال که بعد از 11 سپتامبر بسیار پرکاربرد شده بود، مجدداً میان تصمیمسازان آمریکا عمومیت یافته است. لذا تحلیلگران شدت تهدید داعش را بهحدی میدانند که بتواند موجب پیامدهای منطقهای و فرامنطقهای گردد. وجود گروه داعش که سر سازش با غرب را ندارد، ازجمله موارد انگشتشماری است که موجب اجماع سنی و شیعه در محکومیت عملکرد آن شده است.
اما آیا مقابله با این تهدید مشترک میتواند منافع متضاد ایران و آمریکا را بهعنوان دو بازیگر تأثیرگذار و ذینفع در یک راستا تعریف نموده و موجب تنظیم رابطه این دو بازیگر نسبت به هم گردد؟
واضح است که قدرت گرفتن داعش در عراق با توجه به خشونتطلبی بیش از حدش میتواند امکان ایجاد تهدید و ناامنی از نوع 11 سپتامبر 2001 را افزایش دهد. شبکه سیبیاس، یکی از نگرانیهای اصلی جمهوریخواهان را تهدید ناشی از دسترسی داعش به تسلیحات غربی میداند که در اختیار عراق است. برایناساس، جمهوریخواهان، نخبگان سیاسی و رسانههای این کشور، دولت اوباما را برای جنگ در خاک عراق با داعش بهشدت تحت فشار قرار دادهاند؛ ازاینرو، خبرنگار بیبیسی در وزارت خارجه آمریکا به نقل از یک مقام بلندپایه این وزارتخانه مینویسد که مسئله بحران عراق بهطور مختصر در حاشیه مذاکرات 1+5 در وین (با نمایندگان ایران) مطرح شد. ازسویدیگر، بهطور مشخص، عراق و سوریه برای ایران بهعنوان متحدان این کشور آنقدر اهمیت دارد که در صورت تجزیه و روی کار آمدن دولت اسلامی عراق و شام در مجاورت ایران با توجه به مواضع داعش علیه ایران، تهدید سرزمینی جدیای برای تهران محسوب شود.
لذا مراکز غیررسمیای که در دستگاه تصمیمسازی آمریکا نقش بسزایی ایفا میکنند، مانند شورای روابط خارجی، در رویکردی همگرایانه و همصدا با ایران، داعش را حاصل کینهتوزی آلسعود با ایران دانسته و معتقد است خشونتطلبی داعش، درحقیقت جنگ عربستان علیه ایران برای سیطره یافتن بر منطقه غرب آسیاست.
با وجود این، با رجوع به گذشته نهچندان دور، یعنی سال 2001 و جنگ آمریکا و متحدانش علیه طالبان، شاهد بودیم که در آن مقطع بهطور پنهانی توافقاتی بین تهران و واشنگتین را شاهد بودیم .بر همین اساس جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، از آمادگی این کشور برای گفتوگو با ایران درباره بحران عراق خبر داده است
همین رفتار و روش موضعگیری میان مقامات ایران نیز دیده میشود؛ بهطوریکه رئیسجمهور ایران و معاون سیاسی دفتر وی، از حل مشترک مشکل گروه تروریستی داعش با آمریکا استقبال میکنند، ولی به هر جهت، اگر شدت تهدید مشترکی به نام داعش، نمیتواند کارکردی مغناطیسگونه داشته باشد و بهخودیِخود نتواند پرونده قطور اختلافات سیساله ایران و آمریکا را یکشبه ببندد، ولی میتواند بهعنوان مجرایی برای مذاکره و نزدیکی بیشتر دو کشور مخصوصا پس از توافق بر سر پرونده هستهای ایران بهشمار آید. این امر برای ایران و آمریکا، حکم گریزگاههایی را در روابطشان دارد که میتواند بهدور از حساسیت بر سراختلافات گذشته و بهتدریج، توسعه اعتماد متقابل و برسازی هویتی متفاوت از آنچه تاکنون در روابط دو کشور جریان داشته را ازطریق آشنایی بیشتر با نظام انتظارات و هنجارهای دو بازیگر شکل دهد. (کبریایی زاده،18:1395)
مشاور سابق امور تروریسم کاخ سفید گفت که نیروهای ویژه آمریکایی باید برای حمایت از شبه نظامیان شیعه در برابر داعش اعزام شوند ، حتی اگر این امر باعث ائتلاف با ایران شود.، “ریچارد کلارک” که به 3 رییس جمهوری درباره راهکارهای مبارزه با تروریسم مشورت داده است، گفت: داعش به طور عملی در زمینه ایجاد خلافت اسلامی از طریق حکومت در مساحت گسترده با میلیون ها نفر جمعیت موفق شده است.وی در گفت و گو با شبکه خبری “سی ان ان” آمریکا افزود، داعش نام خود را دولت اسلامی نامید و موفق شد در منطقه ای با 5 – 6 شهر بزرگ شکل گیرد، دارای میلیون ها نفر جمعیت تحت سیطره اش است، دولت دارای وزیر دارد، بخشنامه های رسمی صادر می کنند، ما در برابر یک خلافت عملی قرار داریم که امکان بیرون راندن آن از شهرهای بزرگ به ویژه موصل در آینده نزدیک وجود ندارد.کلارک گفت، وارد عراق شدیم، هزاران سرباز را از دست دادیم، دهها هزار نفر مجروح شدند که هنوز از مشکلات جسمی رنج می برند، یک تریلیون دلار هزینه کردیم، آمریکاییان به رییس جمهوری رای دادند که متعهد شد نیروهایمان را از آنجا خارج نماید، برخی امروز می گویند چه بسا اشتباه کردیم و باید به این کشور بازگردیم اما فکر می کنم باید با احتیاط رفتار کنیم، اگر تصمیم گرفتیم به آن بازگردیم باید علت آن، فرصت های موفقیت مان و ماهیت ماموریتی که به عهده خواهیم گرفت را بفهمیم. مشاور سابق کاخ سفید خواستار اعزام نیروهای ویژه آمریکایی برای مقابله با داعش حمایت از شبه نظامیان شیعه ای شد که با آن می جنگند حتی اگر باعث ائتلاف با ایران شود.
كلارك درباره شكل دخالت آمريكا گفت: ما اكنون 3 هزار سرباز آمريكايي در خاك عراق داريم كه مشاوره نظامي ارائه مي دهند اما در عين حال از اعضاي يگان ويژه هستند و مي توانند مسووليت هايي در خط مقدم بپذيرند و پشتيباني فني به واحدهايي كه حملات هوايي انجام مي دهند ارائه كنند. اما مشكل اين جاست كه ما در زمان حاضر كسي كه اين مسووليت را بپذيرد نداريم از اين رو هواپيماهاي ما اغلب اوقات بدون آن كه بمبي بيندازند بازمي گردند.كلارك احتمال هم پيمان شدن با ساير طرف ها براي مقابله با داعش را رد نكرد و گفت: ما بايد در اين مرحله هويت دشمن را بشناسيم. اگر معتقديم كه داعش منبع خطر براي امنيت ملي ماست آن را دشمن مي دانيم و اگر بنا به همكاري با ايران باشد اين كار را مي كنيم.وي افزود: ما در جنگ جهاني دوم با كمونيست هاي شوروي هم پيمان شديم زيرا مي خواستند با نازي ها بجنگند و اگر ايران هم تصميم دارد از شبه نظاميان شيعه عراقي كه با داعش مي جنگند حمايت كند ما آنها را از طريق هوايي پوشش مي دهيم.(مرکز مطالعات راهبردی خلیج فارس،9/3/1394)
انجام عملیاتهای نظامی مؤثر و کارساز علیه داعش مستلزم آنست که آمریکا و ایران از متحدان مشترک خود حمایت و پشتیبانی کرده و اقدامات نظامی مستقیمی را در این کشور ترتیب دهند. همگرایی منافع این دو کشور به ویژه در موضوع دولت مرکزی عراق و دولت منطقهای کردستان عراق ایجاب میکند که واشنگتن و تهران اقدامات خود را در این زمینه با هم هماهنگ سازند.
اندیشکده استراتفوردر گزارش اخیرخود(5نوامبر2014) به بررسی موضوع همکاری میان ایران و آمریکا بر سر بحران کنونی عراق و سوریه پرداخته است. در این گزارش آمده است در هفتههای اخیر تمامی توجهها به سوی مسئله عراق و سوریه پیشرویهای داعش در این کشورها متمرکز شده است و به موضوع همکاریهای میان ایران و آمریکا در راستای حلوفصل بحران کنونی توجه چندانی نشده است. اگرچه در سالهای اخیر این دو کشور همکاریهای محدود و غیرمستقیمی را با یکدیگر در مورد مسائل مختلفی نظیر مبارزه علیه طالبان در افغانستان و حکومت بعثی در عراق داشتهاند اما شرایط کنونی عراق زمینه بسیار مناسبی را برای همکاریهای بیشتر و گستردهتر میان ایران و آمریکا فراهم آورده است. این گزارش در پایان عنوان میکند که همگرایی منافع این دو کشور به ویژه در موضوع عراق ایجاب میکند که واشنگتن و تهران اقدامات خود را در این زمینه با هم هماهنگ سازند. با این حال، فضای بیاعتمادی و مخالفتهای داخلی همچنان به عنوان موانع بزرگی بر سر راه این همکاری قرار دارند.در این گزارش دلایلی در جهت اثبات امکان همکاری دو کشور در مبارزه با گرو ههای جهادی افراط گرا در عراق وسوریه آورده شده است.که به شرح زیر می باشد
*ایران و آمریکا در گذشته بر سر مقابله با دشمنان مشترک خود همکاریهایی داشتهاند
علیرغم خصومتهای 35 ساله آمریکا و ایران، این دو کشور در گذشته بر سر مقابله با دشمنان مشترک خود همکاریهایی داشتهاند. تعامل ایران و آمریکا به منظور سرنگونی طالبان پس از حملات 11 سپتامبر نمونه بارزی از این همکاریهاست. اما شرایط به همین شکل باقی نماند چرا که در آن زمان دولت جرج بوش در اظهاراتی جمهوری اسلامی ایران را «محور شرارت» توصیف کرد و از سوی دیگر نیز مناقشات بر سر صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران در سال 2002 میلادی شدت گرفت. با این حال، تنشهای ایجاد شده نتوانستند مانع از همکاریهای مجدد آمریکا و ایران در راستای تغییر رژیم صدامحسین در سال 2003 میلادی شوند.
* تصمیم دولت آمریکا مبنی بر سرنگونی رژیم بعثی عراق زمینه همکاری ایران و آمریکا را فراهم ساخت تصمیم دولت آمریکا مبنی بر سرنگونی رژیم بعثی عراق فرصت مغتنمی برای ایران به شمار میآمد. این تصمیم بزرگترین تهدید امنیت ملی ایران را به یک فرصت ژئوپلیتیک مهم تبدیل میکرد. دولت ایران هر چه در توان داشت به منظور تسهیل براندازی دولت بعثی صدامحسین در عراق انجام داد. در خلال این تلاشها، شرکای عراقی آمریکا (به عنوان مثال شیعهها و کردهای عراق) مدتها بود که عوامل نیابتی ایران در این کشور محسوب میشدند. این جوامع برای چندین دهه تحت سلطه حکومت صدام قرار داشتند و از حقوق اجتماعی و شهروندی خود به طور کامل محروم بودند. آنها با حمایت و پشتیبانی ایران و آمریکا توانستند حکومت دیرینه عراق را سرنگون کرده و دولت شیعی را در این کشور تأسیس کنند، دولتی که به کردها استقلال بیشتری میداد.
* منافع مشترک ایران و آمریکا فراتر از موضوع عراق است و سایر نقاط منطقه را نیز در برمیگیرد
در طول نزدیک به 9 سال حضور نظامی آمریکا در عراق، ایران و آمریکا وارد بازی طولانیمدت و پیچیده همکاری و رقابت با یکدیگر شدند. در آن زمان مذاکرات پشتپرده این دو کشور چندان راهگشا و کافی نبود، لذا ایران و آمریکا بر سر موضوع آینده عراق پس از سرنگونی رژیم بعثی به مذاکرات مستقیم و علنی پرداختند. دولتی که در نتیجه همکاری میان ایران و آمریکا در آن زمان شکل گرفت، در حال حاضر با بزرگترین چالش خود از زمان پایان شورش سنیها در سال 2007 مواجه شده است. انتظار میرود که آمریکا و ایران یک بار دیگر به منظور مقابله با این تهدید مشترک با یکدیگر متحد شوند. منافع ایران و آمریکا تنها به نگرانیهای این دو کشور در مورد گروه تروریستی داعش محدود نمیشود، بلکه منافع مشترک این دو کشور فراتر از موضوع عراق است و سایر نقاط منطقه را نیز در بر میگیرد. روند آشتی میان ایران و آمریکا نیز موجب تسهیل چنین اقدامات مشترکی خواهد شد. بنابراین، زمینه و شرایط ژئوپلیتیک کنونی کاملاً به نفع همکاریهای میان ایران و آمریکا است.
*تلاشها و همکاریهای مشترک میان ایران و آمریکا در طی سالهای اخیر در عراق
در پی فروپاشی و شکست ارتش عراق در مبارزه با داعش، «حسین امیرعبدالهیان»، معاون عربی آفریقایی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی به همراه «جیک سالیوان»، مشاور امنیت ملی معاون رئیس جمهوری آمریکا دیدار و مذاکرات پشت پردهای را در عمان ترتیب دادند. از آنجایی که هر دو کشور ایران و آمریکا نوری مالکی نخستوزیر عراق را مسئول بحران سیاسی کنونی این کشور میدانستند، لذا این دو کشور در پشت صحنه تلاش کردند تا روند تغییر نخستوزیر کنونی عراق را تسهیل کنند. از سوی دیگر ایران و آمریکا به منظور کاهش تنشها میان گروههای شیعه و سنی در عراق و همچنین بهبود روابط میان بغداد و اربیل همکاریهایی را با یکدیگر داشتهاند. آمریکا و ایران به خوبی به این امر واقف هستند که مدیریت سیاسی میان گروههای قومی و فرقهای اصلی در عراق و کاهش خصومت و تنشها میان آنان امری ضروری است و اقدامات کنونی چندان کافی نیستند. در حال حاضر داعش تهدیدی جدی و خطرناک برای عراق محسوب میشود و این در حالی است که نه ارتش عراق و نه نیروهای پیشمرگ کرد توانایی مقابله با آن را ندارند. انجام عملیاتهای نظامی مؤثر و کارساز علیه داعش مستلزم آنست که آمریکا و ایران از متحدان مشترک خود حمایت و پشتیبانی کرده و اقدامات نظامی مستقیمی را در این کشور ترتیب دهند.(استراتفور،2014)
*موانعی بر سر راه همکاریهای بیشتر میان ایران و آمریکا قرار دارد
اگرچه آمریکا و ایران در حال حاضر با هم همکاری میکنند اما این فعالیتها به صورت آشکار و علنی انجام نمیشوند. در حال حاضر دولت باراک اوباما و حسن روحانی با مخالفتهای داخلی قابلتوجهی در موضوع مذاکرات برنامه هستهای ایران روبرو هستند، اما این مسئله تنها به مخالفتهای داخلی محدود نمیشود. بیاعتمادی میان این دو کشور به ویژه در حوزههای نظامی و اطلاعاتی موجب محدود شدن میزان همکاریهای آنها در قبال گروه تروریستی داعش شده است. هیچ یک از طرفین تمایلی ندارند تواناییها، تجهیزات و امکانات خود را برای طرف مقابل آشکار کنند.فضای بیاعتمادی موجود شرایط را برای همکاریهای بیشتر میان این دو کشور دشوار میسازداین فضای بیاعتمادی شرایط را برای همکاری میان نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران (که مسئولیت فعالیتهای نظامی برونمرزی را دارد) و وزارت اطلاعات ایران را با ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده آمریکا و سازمان اطلاعاتی آمریکا (CIA) دشوار میسازد. به همین خاطر است که این دو کشور ترجیح میدهند به جای همکاریهای بسیار نزدیک تنها اقدامات خود را با یکدیگر هماهنگ سازند. در حقیقت، مشاهدات اندیشکده استراتفور حاکی از آنست که ایران و آمریکا بر سر استقرار تعداد محدودی از نیرویهای قدس سپاه پاسداران ایران در استان دیاله به توافق رسیدهاند و قرار است که نیروهای ایرانی در کنار نیروهای پیشمرگ کردستان عراق علیه داعش مبارزه کند.
*افزایش تواناییهای عراق مستلزم هماهنگی بیشتر میان نیروهای ایرانی و آمریکایی است
پس از سقوط ناگهانی شهر موصل عراق به دست گروه داعش، دولت آمریکا چند صد تن از مشاوران نظامی خود را به عراق فرستاد، این درحالسیت که نیروی قدس سپاه پاسداران ایران برای مدت بسیار زیادی است که حضور مستمری در این مناطق دارد و از زمان روی کار آمدن دولت اسلامی عراق و شام (داعش) حضور این نیروها در عراق بیش از پیش تقویت شده است. از آنجا که پرسنل نظامی آمریکا و ایران با مجموعه مشترکی از بازیگران عراقی همکاری دارند، لذا گاهی اوقات به مرزهای یکدیگر تعدی میکنند. افزایش توانایی و ظرفیت عراق به منظور مقابله با تهدیدات داعش مستلزم آنست که پرسنل نظامی این دو کشور برای جلوگیری از چنین وضعیتی خود را با طرف دیگر هماهنگ و سازگار کنند.
* شرایط برای همکاریهای بیشتر میان ایران و آمریکا فراهم شده است
هرچند ایران در طی این مدت تنها چند عملیات هوایی را در عراق ترتیب داده است، اما باید گفت که بخش اعظم تلاشهای این کشور در حوزه حملات و عملیاتهای زمینی خواهد بود. این عملیاتهای زمینی شامل درگیری مستقیم در مبارزات کنونی و پشتیبانی از نیروهای عراقی و یا بسیج نیروهای نظامی خواهد بود. از سوی دیگر نیز با توجه به انزجار عراقیها از ورود دوباره نیروهای زمینی ارتش آمریکا به این کشور، به نظر میرسد که آمریکا عمدتاً در حوزه عملیات و حملات هوایی فعالیت داشته باشد. این شیوه برای هر دو طرف بسیار مناسب خواهد بود. از طرفی ایران فاقد تجهیزات و امکانات بسیار مجهز برای انجام حملات هوایی است، حال آنکه آمریکا از چنین تجهیزاتی برخوردار است و از سوی دیگر نیز تمرکز ایران بر عملیاتهای زمینی به منافع آمریکا کمک شایانی خواهد کرد. اما این امر بدان معنا نخواهد بود که هر دو طرف به آسانی از پس این همکاریهای مشترک برمیآیند. با این حال، وضعیت کنونی عراق شرایطی را به منظور همکاریهای بیشتر میان ایران و آمریکا فراهم آورده است. دلایل بسیاری وجود دارند که نشان میدهند این شرایط همچنان به عنوان یک آرایش تاکتیکی باقی خواهند ماند به ویژه وقتی پای همکاری دو کشور برای مقابله با داعش در سوریه به میان میآید.(اشراف،1/6/1393)
از ژوئن سال د2016میلادی داعش حملاتی را هر 84 ساعت یکبار در خارج از منطقه خاورمیانه از جمله در خاک امریکا و پایتخت های اروپایی انجام داه است. ائتلاف بین المللی به رهبری امریکا از سال 2014 میلادی علیه داعش مشغول نبرد بوده اند. با این حال، تا این لحظه (اکتبر2016)به هدف اصلی خود دست نیافته است. دو سال پیش در چنین روزهایی باراک اوباما رییس جمهوری امریکا اشاره کرد که هدف نهایی نابودی کامل داعش است. اقدامات ائتلاف کمک کرده که داعش در طول دو سال گذشته تضعیف شود اما قطعا این اقدامات به متوقف شدن نهایی آن گروه نینجامیده است. برای این کار واشنگتن نیازمند همکاری گسترده تر با بازیگران بیشتر بین المللی به خصوص ایران است.امروز ایران با حکومت مرکزی ضعیف در کشورهای منطقه و خلاء قدرت پر شده توسط گروه هایی نظیر القاعده و طالبان در افغانستان و پاکستان و داعش در سوریه و عراق مواجه است. مردادماه 1395 وزارت اطلاعات ایران اعلام کرد که توطئه بزرگ داعش برای بمب گذاری در آن کشور را خنثی کرده است. داعش برای انجام این عملیات صدها هزار دلار پول خرج کرده بود. برنامه ریزی داعش برای حمله در خاک ایران جای شگفتی ندارد آن گروه ایران را در لیست اصلی سه کشور هدف حمله در کنار فرانسه و امریکا قرار داده است. ایران پرجمعیت ترین کشور شیعه در جهان است و بنیادگرایان سنی آن کشور را منحرف شده از اسلام واقعی قلمداد می کنند و با توجه به این که ایرانیان به مفهوم خلافت باوری ندارند این موضوع را انحراف از عقیده داعش قلمداد می کنند. در نتیجه برجام ایران از این پس تمرکز خود را بر مقابله با تروریسم و افراط گرایی به خصوص علیه داعش قرار داده است. زمانی که داعش در ژوئن سال 2014 میلادی خلافت خودخوانده اش را اعلام کرد، ایران مبارزه علیه آن گروه را تشدید کرده است.استراتژی ایران علیه داعش مشابه امریکاست. آمریکا و تهران خواستار حذف داعش از صحنه عراق و سوریه هستند. ایرن خواستار حفظ تمامیت ارضی دو کشور است. ایران می داند که داعش در افغانستان نیز تهدیدی جدی علیه آن کشور است. برای رسیدن به این هدف ایران باید با واشنگتن همکاری کند. (اسفندیاری وطباطبایی،1395)
در نیمه اول 1395ایران کارزار نظامی گسترده ای را علیه تروریست ها آغاز کرده است و شهدایی را نیز داشته است. این موضوع سبب شده تا افکار عمومی در داخل ایران از اقدامات سپاه قدس حمایت نمایند. اکنون سپاه قدس و سایر نیروهای نظامی ایران از طریق شبکه های اجتماعی به مردم ایران یادآوری می کنند که حضور در عراق و سوریه برای حفظ آرامش و امنیت در داخل ایران ضروری است. این پیامی به داعش هم می باشد این که ایران اجازه نزدیکی آن گروه به نزدیکی مرزهایش را نمی دهداز طرفی ایران تاکنون تلاش کرده است تا به سنی های عراق اطمینان دهد که اقدامات مستشاران ایرانی و نیروهای شبه نظامی شیعه به ضرر اعراب سنی نبوده است.
ایران یک بازیگر کلیدی در مطنقه است و اراده سیاسی بالایی و توانایی خوبی برای مقابله با داعش دارد. علیرغم وجود رابطه دیپلماتیک ایران و امریکا پیش تر نیز همکای های مشابهی را داشته اند برای مثال در سال 2001 میلادی ایران با امریکایی ها برای مبارزه با طالبان در افغانستان همکاری کرد.در حال حاضر نیز دو کشور می توانند در مبارزه با داعش همکاری های به شرح زیر داشته باشند. (اسفندیاری و طباطبایی،1395)
*اول اینکه واشنگتن و همپیمانانش میتوانند برای شبهنظامیان شیعه مورد حمایت ایران و ارتش زمینی عراق که برای بازیابی سرزمینهای تحت اشغال داعش تلاش میکنند، پوشش هوایی فراهم کنند که البته این همکاری در سطح پایین برای آزادسازی «آمرلی» در بهار ۲۰۱۴ اتفاق افتاد.
*دوم اینکه آمریکا و ایران میتوانند در اهداف مشخصی اطلاعاتشان را با هم به اشتراک بگذارند. همان طور که آنها در سال ۲۰۰۰ در افغانستان نیز چنین کاری کردند. این اطلاعات می تواند در زمینه مبارزان داعش و محل اختفای آنها باشد. همان طور که ایران با استرالیا نیز چنین اطلاعاتی را به اشتراک گذاشته است. : ایران به سبب اتحاد نظامی و اطلاعاتی با سوریه و حضور مستقیم متحدینش همانند حزب الله لبنان، در دو سال اخیر در تحولات امنیتی سوریه اطلاعات امنیتی و نظامی بسیار گسترده ای درباره داعش دارد. به تعبییر دیگر ایران پس از خود سوریه مهمترین کشور قابل اتکا در حوزه اطلاعاتی و شناسایی مواضع داعش در سوریه می باشد. با این وجود امریکا برای به دست آوردن اطلاعات و شناسایی دقیق مواضع داعش در سوریه به ایران نیازمند هست. ضمن انکه آمریکایی ها برای هماهنگ شدن با دولت سوریه برای حمله نظامی به مواضع داعش در خاک این کشور نیازمند وساطت و جلب نظر ایران خواهند بود.
*سوم اینکه آمریکا و ایران میتوانند با هم در زمینه تسهیل نقل و انتقال کالا و تجهیرات به عراق نیز همکاری داشته باشند. ایران روی زمین میتواند بهتر از آمریکا عمل کند، به این ترتیب بی سر و صدا به بحرانها در عراق پایان دهند.
*چهارم اینکه ایران و آمریکا باید در جلوگیری از بدتر شدن بحرانهای سیاسی در عراق همکاری کنند. این بحرانها از طریق داعش در حال بیشتر شدن است. دولت عراق با سوءمدیریت در اقتصاد و امنیت و سیاستهای فرقهای، جنگ علیه داعش را تحتالشعاع قرار داده است. باید توجه داشت که عراق بعد از داعش، قرار است چگونه باشد.
*در نهایت اینکه داعش تنها در صورتی شکست میخورد که فرقهگرایی منطقهای بیاعتبار شود و برای اینکه چنین هدفی محقق شود، همه بازیگران عمده مسلمان در منطقه باید با هم به جنگ داعش بروند و این علاوه بر همکاری ایران وآمریکا شامل همکاری ایران و عربستان و دیگر کشوره هانیز خواهد بود.
این مباحث هم اکنون نیز در مجامع بینالمللی مورد بحث قرار میگیرد و باید قبول کرد که ایران و آمریکا بازیگران کلیدی آن هستند.وهمکاری آنها در فروکش کردن بحران ها وهمچنین شکست گرو ه های افراطی نقش اساسی دارد. اوضاع جاری در عراق، یمن، بحرین، سوریه، لبنان و… همه طرف ها را به این نتیجه رسانده که ادامه این وضعیت، هیچ برنده ای نخواهد داشت و جز آنکه هزینه های این رویارویی و تنش را برای قدرت های بزرگ دارای منافع در منطقه، سنگین کند و از جانب دیگر به فربه تر شدن غولی مهارناپذیر و دیوانه به نام داعش و دیگر جریان های تروریستی کمک کند، هیچ سود و ثمره ای در پی نخواهد آورد.
انتظار می رود درسایه توافق هسته ای حاصله، بین ایران و آمریکا وهمچنین چراغ سبزهای دو کشورنسبت به هم به عنوان دوطرف مؤثر و در عین حال متخاصم در تنش های خاور میانه ای، این منطقه شاهد رویدادهای مثبت و امیدبخشی برای رسیدن به ثبات و آرامش و صلح درسایه مردم سالاری و پایان دادن به افراط گرایی و تروریسم که سالهاست امنیت وثبات در منطقه را از بین برده باشیم.
واژگان كليدي: تهدیدات مشترک، گروههای افراطی سلفی–تکفیری، همکاری، ایران وآمریکا