مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

تغییر در آرایش  قدرت سیاسی عربستان در خاورمیانه

اشتراک

فاطمه خادم شیرازی 

پژوهشگر و مدرس دانشگاه

مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC

سرمایه گذاری عربستان در عراق و سوریه ،یکی از بندهای تفاهم تهران و ریاض بعد از چهار دور مذاکره غیر علنی در عراق بود، که اخیرا توسط خبرگزاری ها اعلام  شد. چرخش عربستان از جنگ و منازعه به سرمایه گذاری یک پرسش محوری را دنبال می کند، که چرا عربستان در نظر دارد در آرایش قدرت سیاسی در خاورمیانه تغییر ایجاد کند؟ و اصلاح سیاست چه تاثیری در موازنه قدرت او در خاورمیانه دارد؟

تحولات اساسی و روندهای منطقه ای در شرایط کنونی، توانسته توازن قدرت منطقه ای عربستان در غرب آسیا را دچار تغییر و تهدید کند. دولت های فرامنطقه ای به جای ورود مستقیم در منازعات، از قدرت های منطقه ای چون عربستان در جنگ های خاورمیانه بهره برده اند. در بحران سوریه ، عراق و لبنان اثری از بازیگران فرامنطقه ای مشاهده نمی شود، چون متحدانشان همواره در جنگ‌های نیابتی در منطقه خاورمیانه حضور داشته اند.لذا بازیگران  فرامنطقه ای به دلیل حضور غیرمستقیم هرگز درپاسخگویی به عملکردشان التزامی نداشته اند.

عربستان جز یکی از بازی‌گردانان قدرت در عرصه منطقه خلیج فارس محسوب می شود، و برای دستیابی به مقاصد خود در جنگ های یمن، لیبی ، سوریه و… به صورت مستقیم و نیابتی حضور داشته است.  در خاورمیانه قدرت‌های منطقه‌ای ( ایران، عربستان و ترکیه) و فرامنطقه‌ای  (روسیه و آمریکا) وقوع هر نزاع و بی ثباتی را به یکدیگر نسبت می دهند. اما در واقع این بازیگران با توجه به موقعیت جغرافیای سیاسی و سطح اهداف خود با بازیگران دیگر، یک منازعه ترکیبی را تشکیل داده اند. بنظر می رسد تغییر آرایش قدرت عربستان در غرب آسیا نیز ناشی از یک تغییر تاکتیک به درخواست و یا برای جلب اعتماد کشورهای قدرتمند می باشد.

عربستان برای رسیدن به توازن در منطقه در برقراری ارتباط بین منافع و امنیت و استراتژی های جهانی در سیاست خارجی، همواره با چالش روبرو بوده است. خروج آمریکا ، اختلاف عربستان با دولت بایدن و پررنگ شدن نقش ترکیه در خاورمیانه باعث شده، که عربستان برای ایجاد توازن آرایش قدرت سیاسی خود را در سیاست خارجی تغییر دهد. 

پوشش سرمایه گذاری، یک استراتژی جدید و جایگزینی است که قدرت اقتصادی کشورها را هدف قرار میدهد.آرایش جدید قدرت عربستان یک نوع الگوبرداری از سیاست اقتصادی خارجی چین است که این کشور برای برقراری موازنه قدرت در سیاست خارجی به آن متوسل شده است. قدرت سرمایه گذاری می تواند حوزه‌های فرهنگی، اقتصادی، اطلاعاتی را مورد هدف قرار داده و امنیت ملی کشورها را به خطر اندازد. بنابراین با تغییر آرایش نمی توان انتظار صلح پایداری در خاورمیانه داشت. بلکه شیوه ها و روش های جدید جایگزین خشونت و جنگ های کلاسیک خواهد شد.

از آن جایی که منافع عربستان در کشورهای سوریه، عراق، لبنان و یمن  با منافع ایران گره خورده است. لذا عربستان برای تغییر آرایش و سرمایه گذاری، نیاز به امنیت در منطقه دارد. زیرا ایران در زمان تحریم در کشورهای تحت نفوذ خود سرمایه گذاری نظامی و امنیتی کرده است. مذاکرات غیر علنی اخیر عربستان با ایران در راستای همین منافع مشترک متفاوت در این کشورها می باشد. 

گرچه ایران و عربستان در ظاهر در کشورهای عراق، سوریه، لبنان و یمن به قول گاس بر گسل های مذهبی موجود به تقابل پرداخته اند، اما این حمایت ها بیشتر برای توزیع قدرت و تغییر ساختار در غرب آسیا می باشد. عربستان سعی دارد یک تغییر آرایش جدی را در خاورمیانه دنبال ‌کند و برای عملیات سازی در گام نخست مجبور است به منازعه و جنگ علنی در یمن خاتمه دهد تا بتواند نظر ایران را جلب نماید. عربستان از طرفی دیگر برای  تغییرات جدید و ثبات منطقه ای، احتیاج به امنیت در مرزهای طولانی با یمن دارد.

عربستان چون در تحقق هر نوع دستاورد و پیشرفت استراتژی در عراق یا سوریه با وجود هزینه های گزاف با شکست مواجه گردیده است، به دنبال بازتعریف مرزهای سیاسی خاورمیانه عربی در جهت منافع خود است.در حال حاضر عربستان برای آرایش جدید نیاز به سرمایه گذاری  اقتصادی در سوریه و عراق  با حفظ امنیت دارد. یکی از موانع سرمایه گذاری عربستان در عراق حضور گروه های مسلح عراقی نزدیک به ایران است. ایران موافقت امنیت برای عربستان در عراق را منوط، به سرمایه گذاری هم در مناطق سنی  و هم شیعه نشین کرده است. عربستان با سرمایه گذاری و روابط دیپلماسی با ایران می‌تواند وارد فضای داخلی عراق و سوریه شود. نزدیک شدن عربستان به این دو کشور، قدرت های عربی و وهابی در این مناطق  دوباره تقویت خواهد شد.

عربستان با انتخاب نجیب میقاتی به عنوان نخست وزیر لبنان  که در سخنان اخیر خود گفت: “عربستان قبله سیاسی من است و به عنوان یک مسلمان قبله دینی‌ام نیز هست” ،توانسته جایگاه خود را احیا نماید. اما باز به امنیت در مقابل گروه مقاومت به داشتن روابط دیپلماسی با ایران نیازمند است.

عربستان برای کاربست رویکرد آرایشِ سیاسی ، نیاز به یک بستر سیاسی دارد که بتواند نظم را در یک چارچوب باثبات قرار دهد. در این چارچوب ضروری است عربستان، درکی از آرایش سیاسی  بر اساس فرایندهایی چون منازعه،مذاکره و معامله بر پایه منافع برد برد، برای تغییر از طریق دیپلماسی داشته باشد. در این صورت است که یک پارچگی سیاست بر مبنای صلح و عدم اختلافات شکل می گیرد.

تغییر آرایش سیاسی فقط بستگی به توافق کشورهایی چون ایران و عربستان نمی باشد، یکی از عناصر مهم و کلیدی در این تغییرات بازیگران قدرتمندی هستند که اگر منافع آنها تامین شود، این تغییرات نمی تواند در طولانی مدت به نتیجه برسد. در اصل ، مذاکرات بین ایران و عربستان در سطح افقی برگزار می شود، و سطح عمود این مذاکرات همان دولت های قدرتمند می باشند.لذا چون در منطقه غرب آسیا  ائتلافی از قدرت‌های فرامنطقه‌ای و منطقه‌ای شکل گرفته است ،نمی توان پیش بینی کرد این تغییر در آرایش جدید عربستان کدام بازیگران را قدرت اول می کند.

چشم انداز

سرمایه گذاری عربستان در بازسازی مناطق تحت نفوذ ایران در غرب آسیا، ایران را به دلیل تحریم ها و عدم قدرت سرمایه گذاری با چالش جدی روبرو خواهد کرد. به نظر می رسد سرمایه گذاری اقتصادی عربستان، و تقویت شاخه های ایران در مناطق تحت نفوذ سبب توازن قدرت در منطقه خواهد شد. تاثیر نتایج انتخابات پارلمانی عراق در صورت پیروزی جریان متمایل به عربستان سعودی معادلات سیاسی، وضعیت اقتصادی به نفع و ثبات حضور عربستان در آرایش جدید تغییر پیدا خواهد کرد.  عربستان  در سایه امنیت می تواند با سرمایه گذاری در عراق خصوصا در حوزه تامین برق و گاز طبیعی ، وابستگی اقتصادی این کشور به ایران را کاهش دهد.  توافق در مذاکرات برای نقش داشتن عربستان در بازسازی سوریه و سرمایه گذاری در آن کشور می تواند روابط عربستان و سوریه را نیز ترمیم نماید.

واژگان كليدي:فاطمه خادم شیرازی,تغییر , آرایش,  قدرت, سیاسی ,عربستان , خاورمیانه

مطالب مرتبط