مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

تحول آفرینی جهانی انقلاب اسلامی ایران 

اشتراک

دکتر علی بمان اقبالی زارچ

کارشناس ارشد اورآسیا

مرکز بین المللی مطالعات صلح–IPSC

ایام دهه فجر به عنوان دهه پیروزی انقلاب اسلامی برای ملت ایران ماندگار و فراموش نشدنی در تاریخ چند هزاره ای است، اکنون بیش از 44 سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران می گذرد ؛ انقلابی که رساترین فریاد تاریخ ، به رهبری امام خمینی (ره) به فرجام رساند و برای حفظ آن، با تمام وجود تلاش کرد. انقلابی که مبتنی بر بینش عمیق توحیدی و الهام گرفته از انقلاب حسینی بود، که در آن عده ای قلیل، با اعتقادی وسیع و راسخ، حاکمیت طاغوتی را شکست دادند و چشم قدرتمندان را خیره ساختند. انقلابی که نماد اصلی آن طلوع روشنایی و رستگاری است و جمله معروف امام خمینی (ره) موید آن است : “انقلاب ما انفجار نور بود” 

انقلاب به مفهوم زیر و رو شدن یا پشت و رو شدن است و در نگاه جامعه شناسان انقلاب به معنای دگر شدن است. انقلاب اسلامی  دگر شدن جامعه ایرانی بود که با الهام  گرفتن از آموزه های اسلام ناب محمدی به عنوان یکی از مهمترین انقلاب های قرن بیستم میلادی پبروز گردید. اساتید علوم سیاسی بر این باورند که انقلاب به مفهوم تغييرات بنيادين در تمامي زمينه هاي اجتماعي ،معنوي اقتصادي و قضايي  و به ويژه سياسي مي باشد ،تغیيراتي كه معمولا با خشونت و ايثار و فداكاري انساني رو به رو مي باشد. به طور كلي مي توان انقلاب اسلامي ايران را در كنار مبارزات بي نظير ملت ايران به رهبري امام خميني نتيجه سياست هاي غلط قدرت هاي بزرگ به ويژه بريتانياي كبير ،ايالت متحده امريكا و شوروي سابق در مورد ايران در 200 سال پيش از انقلاب اسلامي ارزيابي نمود .

انقلاب اسلامى ایران بى‏شک پدیده‏اى نوظهور در قرن حاضرمى‏باشد. انقلابى غایت‏گرا، آرمانگرا، اسلامگرا و عالمگیر و جهان ‏شمول وبى‏نظیردر جهان اسلام که به رهبری امام خمینی(ره) هدایت گردید و تحولى شگرف در عرصه روابط بین ‏الملل و در معادلات سیاسی دولتهای جهان پدید آورد. این رهبر تاریخ ساز انقلابى را بنیان نهاد که بسان تیغى دو لبه همزمان علیه کمونیسم و کاپیتالیسم به کار گرفته شد. ایشان با هدف مقابله با سلطه ابرقدرتهاي شرق و غرب، ملل اسلامي را به رویکردی مجدد به ارزشهاى اسلامى فرا خواندند و با قائل شدن رابطه‏اى مستقیم میان انقلاب و ایدئولوژی، انقلاب را شرطى لازم و ضرورى براى تحقق آرمانهاى الهى و وسیله‏اى براى نیل به مقاصد مکتبى و ایصال جامعه بشرى به تعالى انسانى تلقى کردند، که در این راه در پیاده کردن نظریه خویش اهتمام نمودند. در واقع یکی از اهداف مهم امام خمینی (ره) ارتقاء آگاهی و درک از فرهنگ فرهنگ بیگانه به عنوان مولفه فهم اصلی مویت بود بطوریکه ایشان نماد بیگانه را استکبار جهانی و نظام سلطه ای می دانند که هدف اصلی شان تسخیر و اسارت کشورهای اسلامی از طریق سلطه فرهنگی است و در این راستا اینگونه تاکید دارند: ” ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجی و بین المللی اسلامی مان بارها اعلام نموده ایم که در صدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهانخواران بوده و هستیم “.و مهمتر اینکه در این رهگذر، ایشان علاوه بر اهتمام به حاکمیت آرمانها و ارزشهاى مذهبى، از هیچ کوششى براى تحقق جنبه‏هاى آزادیخواهانه و استقلال طلبانه نهضت فروگذار ننمودند و بدین ترتیب انقلاب به عنوان وسیله‏اى براى تحقق جمهوری اسلامی  قرار گرفت.

شکی نیست که انقلاب اسلامی ایران بزرگترین نوع آوری سیاسی قرن بیستم به حساب می آمد و توانست با ارائه الگوی جدیدی از نظام سیاسی که در تقابل با نظام های موجود قرار داشت، داعیه دار طرحی نو برای اداره و شیوه حکومت برای مردم باشد. از سویی دیگر با تمسک به آموزه های دین اسلام که نقش اساسی در شکل دهی به انقلاب اسلامی داشت، توانست تئوری هایی را که علل شکل گیری انقلابها را در عاملی غیر مذهب و دین جستجو می کردند ، به زیر سؤال برده و با اتکاء به آن، نظام جهانی مبتنی بر دو قطبی را با چالش عمده مواجه سازد. ره آورد تأثیر گذار انقلاب اسلامی که سبب ایجاد موجی جدید در میان ملت های مسلمان شد، احیای دوباره گفتمان های به فراموشی سپرده شده هویت بخشی به مسلمانان در عرصه سیاست و اجتماع بوده است.

نهضت امام خميني (ره) اوج گرايش اسلام واقعي بود و در واقع ديگر جنبش هاي اسلامي در سراسر جهان تحت تاثير اين موفقيت جاني تازه گرفتند،تفكر و طرح امام خميني (ره) در واقع تلفيقي از هويت و توسعه بود ،امام خميني به همان اندازه كه به دنبال احياي هويت اسلام مي بود به توسعه  نيز توجه ويژه اي داشت توسعه اي كه در چارچوب هويت اسلامي تعريف مي شد.نظريه سياسي امام منحصرا در قالب و شكل اسلامي مطرح مي شد و همين امر موقعيت و ويژگي ممتازي به انقلاب اسلامي ايران در جهان اسلام اعطا نمود.

پيروزي انقلاب اسلامي ايران شکل گیری ايده نفي موازنه قدرت و شكل گيري بلوك چند وجهی جديد را ترویج و تقویت نمود، در حالی که که بعد از جنگ جهاني دوم تا فروپاشي شوروي، نزاع ميان دو ابرقدرت يعني آمريكا و شوروي سابق بر سر تصاحب ارضي و غير ارضي كشورها وجود داشت. در اين دوران كه از آن به جنگ سرد تعبير مي شود، ميان اين دو قدرت حالتي بين خصومت و عدم خصومت وجود داشت كه عواملي مانند ترس از يك جنگ اتمي كه منافع هر دو طرف را به خطر خواهد انداخت، سبب گرديد تا هيچ يك از اين دو ابرقدرت به جنگ گرم متوسل نشوند. 

موضوع مهم دیگر و در واقع بزرگترين نوآوري انقلاب اسلامي را مي توان از سویی احياي گفتمان هايي دانست كه در بطن و ذات دين اسلام وجود داشته ، اما از سوي كشورهاي جهان اسلام به محاق فراموشي سپرده شده بود. گفتمان هويت بخشي كه به كشورهاي جهان اسلام و مستضعفان عالم، قدرت و جسارت عرض اندام در مقابل قدرت هاي استكباري مي داد.. این انقلاب با تأکید بر قدرت نرم افزاری فرهنگ و تفکر و نیز تفوق اندیشه ورزی بر ابزار انگاری، نوعی فعالیت گری فکری و فرهنگی را رقم زد که بر استقلال فکری و فرهنگی ملت های مسلمان و حتی ملل اروپایی استوار بود که در چند مرحله در پیام مقام معظم رهبری به جوانان اروپایی و حتی در بیانیه گام دوم انقلاب شاهد آن بودیم. و از طرف دیگر احترام به آزادی فکر و اندیشه همزمان با افزایش اهمیت سیاسی دین در روابط بین الملل، موجب افزایش تعامل و مراودات علمی میان مراکز دینی  و دانشگاهیان گردید. افزایش روحیه انقلابی گری در دانشگاه های کشورهای اسلامی و ارتقای اهمیت و نقش دانشجویان، موجبات افزایش تعاملات فکری و فرهنگی دانش پژوهان را فراهم آورد. رشد معنویت گرایی، افزایش گرایش و دلبستگی مردم به معنویات و توسعه فرهنگ دینی در کشورهای اسلامی، همزمان با گسترش موج اسلام خواهی و اسلام گرایی و احیاء و نهادینه سازی ارزشهای معنوی و اسلامی، موجب اعطای هویت اخلاقی، معرفتی و معنوی به جوامع مسلمان گردید.

جمع بندی : واقعيت اين است كه انقلاب اسلامي ايران طبق ديدگاه هاي علمي و تحليلي از معيار هاي واقعي يك انقلاب حقيقي برخوردار بوده است و از هر سه مولفه اصلي مشاركت جمعي مردم ، اصلاح و تغيير و مبارزه ، مجاهدت جمعي مردم را در خود جاي داده و حتي با توسل به ارزش هاي ديني و معنوي تغييرات ماهوي را در تئوري انقلاب ايجاد نموده است . انقلاب اسلامي ايران ، انقلابي محدود به جغرافياي ايران نبوده و امروز تاثيرات آن موجبات تغيير اساسي در بخش هاي مختلف دنيا در 5 قاره را فراهم نموده است و در داخل جغرافياي سياسي ايران نيز دستاوردهاي چشم گيري را همراه داشته است كه نويد دهنده احياي هويت ديني و توليد علم و انديشه ملت متمدن و فرهنگ آفرين ايران مي باشد . بهرحال همت ايرانيان مسلمان در رسيدن به قله هاي مرتفع علم و دانش و فنون و توسعه يافتگي ريشه در تاريخ و تمدن بيش از 8 هزاره اين ملت داشته و آرزويي دور از دست رس براي نسل جديد ايراني نمي باشد . 

مطالب مرتبط