مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

 تحولات ژئواکونومیک در عصر هوش مصنوعی -گفتگو با دکتر عزت الله عزتی 

اشتراک

مریم وریج کاظمی

پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک

مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC

پس از جنگ جهانی دوم و همزمان با گسترش رقابت ها بین ایالات متحده امریکا و چین، مفهوم ژئواکونومی پدیدار شد اما با چاپ مقاله «از ژئوپلیتیک تا ژئواکونومیک» توسط «ادوارد لوتواک» در 1990 میلادی، ژئواکونومی به طور جدی به یکی از پرکاربردترین اصطلاحات در گفتمان سیاسی-تجاری دولت ها و شرکت های چند ملیتی تبدیل گردید. در حال حاضر ایالات متحده امریکا به همراه چین و روسیه از اصلی ترین بازیگران ژئواکونومیک به شمار می آیند که می توانند با استفاده از ابزار های ژئواکونومی یعنی سیاست های تجاری، سیاست های سرمایه‌گذاری، سیاست های مالی و پولی، وتحریم‌های اقتصادی و مالی، بر سیاست بین الملل تاثیرات عمیقی بر جا بگذارند و حتی نقشه جهان را تغییر دهند. هم اینک ابزار های ژئواکونومی توسط هوش مصنوعی از قابلیت های برخوردار شدند که توانسته یک انقلاب بزرگ اقتصادی را به وجود آورد، به طوری که امروزه هوش مصنوعی حدود 2 تریلیون دلار به اقتصاد جهانی کمک کرد و می تواند تا سال 2030 به 16 تریلیون دلار برسد که بیش از 10 درصد از تولید ناخالص جهان را تشکیل می دهد. ضمن اینکه احتمالا هوش مصنوعی به تنهایی قادر به مدیریت کل شرکت ها،کارخانجات و بانک ها خواهد بود، که ساختار حکومت ها را با تغییرات اساسی مواجه می سازد و مدل امنیتی را که کشورها به آن وابسته هستند را تهدید می‌کنند. 

به گفته بسیاری از کارشناسان این موضوع می توان تعامل بین اقتصاد بین‌الملل، ژئوپلیتیک و استراتژی که بسترساز مفهوم ژئواکونومیک هستند را با چالش های مواجه سازد و قدرت ها را جهت محافظت از سرمایه گذاری ها و دارایی های خود به کاهش وابستگی به سیستم های هوش مصنوعی ترغیب نماید و بار دیگر محیط امنیتی را شکل دهد که قدرت نظامی در اولویت استراتژی حکومت ها جهت رسیدن به اهداف اقتصادی و ژئوپلیتیکی قرار گیرد. مرکز بین المللی مطالعات صلح با جناب آقای دکتر «عزت الله عزتی» برای یافتن بینش‌های تازه در این خصوص صحبت کرد که در ادامه ماحصل این گفتگو را می خوانید.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: طی چند سال اخیر قدرت های ژئواکونومیک به خصوص ایالات متحده آمریکا و چین هوش مصنوعی را نه صرفاً یک نوآوری، بلکه یک ضرورت استراتژیک در نظر گرفتند و تحت این شرایط رقابت شدید در جریان است. این موضوع نگرانی‌هایی را در مورد نفوذ هر یک از این کشورها در زیرساخت ها و پلتفرم‌های محاسبات مالی-تجاری و همچنین سایر نرم افزارهای وابسته به هوش مصنوعی، ایجاد می کند که می تواند مورد سوءاستفاده پنهان قرار گیرد. به هر حال هوش مصنوعی دائماً از انسان یاد می گیرد و رفتار خود را تغییر می دهد که به گفته برخی از کارشناسان می تواند تدریجا خودمختار عمل نماید و از کنترل خارج شود و حتی قادر است یک مجموعه جدیدی از بازیگران غیر دولتی را توانمند سازد که بی‌ثباتی گسترده را ایجاد کنند. با توجه به این وضعیت آینده رقابت های ژئواکونومیکی را چگونه تصور می کنید؟ 

دکتر عزتی: تا امروزه هیچ کشفیات و اختراعی به وجود نیامده و نخواهد آمد که بتواند همانند مغز انسان عمل کند.  مغز انسان میلیون ها کارخانه است اصلا نمی شود هیچ پدیده ای به وجود آید که کار مغز انسان را انجام دهد. هوش مصنوعی توان ابداع کردن ندارد، چرا که ابداع کار مغز است.  هوش مصنوعی صرفا با داده ها و اطلاعاتی که انسان به او می دهد محاسباتی را انجام می دهد و پیش بینی می کند. 

پس، هوش مصنوعی هرگز نمی تواند استراتژی ژئواکونومیکی و ژئوپلیتیکی تعیین کند، در اینجا نقش انسان تعیین کننده است. هوش مصنوعی تنها راهکار را نشان می دهد، آن هم بر اساس اطلاعاتی که قبلا توسط انسان به او تزریق شده است. به طور مثال داده های سیاسی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، نظامی کشورهای را به او می دهند تا مثلا بپرسند بعد از سوریه کدام کشور دچار تحولات حاکمیتی خواهد شد. هوش مصنوعی با محاسباتی که انجام می دهد اسم یک کشور را می آورد، اما حالا آن را تا چه حدی به واقعیت نزدیک کنند را اتاق های فکر که در آنجا مغز انسان تصمیم گیرنده هست مشخص می نماید نه یک ماشین که خودش برده و بنده انسان است. 

پس ژئواکونومی نمی تواند مشکل خود را با هوش مصنوعی حل کند. اینها فرمالیته است مثل پیش بینی رمال ها و دجال هاست. انسان استراتژی ژئواکونومی را تعیین می کند و تاکتیک ها را به هوش مصنوعی می دهد تا ظرفیت شناسی کند. باید این را هم در نظر بگیریم که این خدمت هوش مصنوعی به عنوان امتیاز تلقی نمی شود و خلاء های بسیاری در آن وجود دارد که مجددا باید توسط مغز انسان ساختاربندی شود.

با توجه به اینکه فعلا استراتژی حاکم بر جهان در رابطه با ژئواکونومی نفت و گاز است، رقابت های ژئواکونومیکی در آینده هم در وابستگی کامل به این موضوع قرار دارد. در این راستا ژئواکونومی می خواهد از تغییر بافت ژئوپلیتیکی مثلا خاورمیانه و در مجموع قاره ها و در کل جهان با توجه به مبانی ژئوپلیتیکی یک استراتژی ژئوپلیتیک تدوین کند که بفهمد دشمن کیست و چرا یا چگونه با او مقابله کرد. بدین ترتیب یک کُد ژئوپلیتیکی پیش بینی می کنند که این کُد را به هوش مصنوعی(که قبلا اطلاعات به آن داده شده) می دهند تا یک رویکرد محتاطانه ای را برای دخالت مستقیم در تحولات استراتژیک دریافت نمایند.  

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح:  به گفته بسیاری از کارشناسان، هوش مصنوعی به دلیل ماهیت خودمختار بودنش بیش از آنکه در خدمت قدرت اقتصادی کشورها باشد می تواند مسابقه تسلیحاتی را تشدید کند. آن هم به این دلیل که رقابت بین کشورها افزایش خواهد یافت و ماجراجویی آنها در این زمینه می تواند بر توانمندی نظامی متمرکز شود. از نظر شما آیا هوش مصنوعی خواهد توانست تا شرایط را همانند قرن بیستم که ملاحظات ژئواستراتژیک در اولویت قدرت ها برای رسیدن به اهداف ژئوپلیتیک بود، به سمت رقابت های نظامی متمایل نماید؟ 

دکتر عزتی: با این نظریه مخالفم. در سوال قبل توضیح دادم و بارها کلمه انسان را به کار بردم. هوش مصنوعی بدون انسان هیچ است. اگر هم شما می شنوید که هوش مصنوعی از کنترل خارج شده و دست به یک سری اعمال می زند مطمئن باشید پشت آن یک مغز متفکر انسانی برنامه ریزی کرده که هوش مصنوعی چنین استقلال و خودمختاری داشته باشد.

 به هر حال در سال های پیش رو پیشرفته ترین کشورها یا بهتر بگویم شرکت ها در حیطه فناوری بر جهان حکومت خواهند کرد. این شرکت های بزرگ سیاست های خاص خود را دنبال می کنند و تلاش دارند تا اتکای مردم سرزمین های دیگر را به سمت خود جلب نمایند و یک استراتژی نظارتی را تدوین کردند و بر اساس آن فعالیت می نمایند. طبیعی است که رقابت در فناوری و تکنولوژی صورت بپذیرد و برندگان این عرصه خواهند توانست قدرت قابل توجهی در تسلط بر آینده جهان از نظر اقتصادی و ژئوپلیتیکی داشته باشند که دیگر نیازی به تسلیحات نظامی ندارند.

این را هم اضافه کنم که دوران نظامی گری تمام شده است. مسابقه تسلیحاتی بی معناست. شما چین را در نظر بگیرید در حال حاضر قدرت دوم نظامی جهان بعد از ایالات متحده آمریکا به شمار می آید. در این حیطه چه کاری می تواند انجام دهد، هیچ کاری. ابتدایی ترین محصولات و وسایل مصرفی در ایالات متحده ساخت چین است. چین یک واردات چند صد میلیارد دلاری به امریکا دارد که اگر جلویش را بگیرند چین از نفس می افتاد. یا مثلا هند و پاکستان و کره شمالی که ده ها موشک با کلاهک هسته ای دارند چه کاری می توانند با آن انجام دهند؛ هیچ کاری نمی تواند بکنند، وضعیتشان را هم که ملاحضه می فرمایید به چه شکلی است.

 دوران بمب اتم و این گونه مسائل گذشته است، فقط باید آن را در میدان شهر گذاشت و با آن عکس یادگاری گرفت. شک نداشته باشید بازدارندگی در حیطه اقتصادی بسیار موثرتر از قدرت نظامی عمل می نماید؛ بدون اینکه خونی بر روی زمین ریخته شود می توان قلمروها را درنوردید و اعمال نفوذ و قدرت کرد و البته محبوب هم بود، این استراتژی است که قدرت های بزرگ در حال پیگیری آن هستند. آنها با استفاده از ژئواکونومی در استراتژی های اقتصادی-تجاری دخالت می کنند تا به اهداف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی برسند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: پس باید بحران ها و جنگ های کنونی در جهان مثلا جنگ اوکراین را جزو مانورهای ژئواکونومیک در نظر بگیریم ؟

دکتر عزتی: در جنگ اوکراین و روسیه دو جنبه ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک برای روسیه اهمیت دارد و برای ایالات متحده امریکا مسائل ژئواکونومیک مطرح می باشد.  در حال حاضر کشورها خواهان همکاری برد-برد برای رسیدن به منافع مدنظر خود از طریق جذابیت های اقتصادی و تجاری هستند و در این راستا استراتژی ژئواکونومی را تدوین می کنند. در هر صورت ژئواکونومی شراکت تاکتیکی بین کشورها را تعیین می کند و چون به دنبال خود نفوذ ژئوپلیتیکی و منافع استراتژیک را به همراه دارد شکل گیری هر تنش و بحران امری طبیعی به نظر می رسد. لازم می دانم این مسئله را هم عنوان نمایم که بحران های که در منطقه خاورمیانه مشاهده می فرمایید تحت تاثیر استراتژی فرهنگی و اجتماعی منجر به تغییر در نقشه ژئوپلیتیکی این منطقه خواهد شد که فعلا این تحولات از عربستان سعودی آغاز شده است و تدریجا کل کشورهای خاورمیانه از جمله ایران را در بر خواهد گرفت.

 

مطالب مرتبط