طهمورث غلامی
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
بیان رخداد
ایالات متحده در جهت آن چه که آن را توقف فعالیت های هسته ای ایران می نامد، مبادرت به اعمال تحریم های سیاسی، اقتصادی و نظامی علیه جمهوری اسلامی کرده است. این تحریم ها در یک فرایند تدریجی و رو به جلو همواره در حال افزایش و نیز شدت یافتن در ابعاد کمی و کیفی بوده است. این تحریم ها به ویژه در دور اول ریاست جمهوری باراک اوباما نسبت به دوران قبل بسیار افزایش پیدا کرد. اوباما که در تبلیغات انتخاباتی سال 2007 خود راه مهار جمهوری اسلامی را ظربه زدن به صنعت نفت آن به عنوان اصلی ترین منبع درآمد اقتصادی کشور می دانست، با به دست گرفتن قدرت تمام تلاش خود را برای عملیاتی کردن سیاست خود به کار گرفت. وی با رویکردی چندجانبه گرایانه و از طریق همکاری و همراهی متحدین خود، موفق شد در چهار سال نخست ریاست جمهوری خود تحریم های شدیدی علیه جمهوری اسلامی ایران به ویژه در عرصه ی اقتصادی وضع کند. در جدیدترین اقدام ایالات متحده در 18 بهمن قانون تحریمی جدیدی را علیه ایران به اجرا در آورد که پیش تر در کنگره ی این کشور به تصویب رسیده بود. طبق این قانون، کشورهای خریدار نفت ایران می بایست پول حاصل از فروش نفت ایران را در بانک های خود نگه داری کنند و از انتقال آن به بانک ثالث و یا خروج آن توسط ایران جلوگیری کنند. همچنین کشورهای خریدار نفت می توانند در ازای پول نفت ایران به آن کشور کالاهایی تحویل دهند که مشمول تحریم ها نمی شود. اگر کشورهای خریدار نفت ایران تحریم های جدید آمریکا را اعمال نکنند، نه تنها از معافیت های آمریکا در ارتباط با واردات نفت حذف می شوند، بلکه بازارهای مالی آمریکا را نیز از دست خواهند داد. پیش از اعمال این تحریم، ایالات متحده تلاش کرد که به کشورهای وارد کننده ی نفت ایران فشار آورد تا آنها سطح واردات خود را از ایران کاهش دهند. در این اقدام جدید، ایالات متحده به دنبال اجرای این سیاست است که جمهوری اسلامی ایران از پول آن مقدار از فروش نفت ایران به کشورهایی مانند هند، چین، ژاپن و کره ی جنوبی که مطابق معافیت های ایالات متحده است، محروم شود. تحریم جدید که به تحریم نفت در مقابل کالا معروف است یادآور تحریم های نفت در برابر غذا در دهه ی 1990 میلادی در رابطه با عراق می باشد. سؤالی که این نوشتار قصد بررسی و واکاوی آن را دارد، این است که ایالات متحده چرا تحریم جدید خود را این گونه طراحی کرده است.
کلید واژگان: تحریم نفت در برابر کالا، تحریم های اقتصادی آمریکا علیه ایران، محدودیت های ارزی برای ایران.
تبیین رخداد
به نظر می رسد ایالات متحده تحریم های جدید خود علیه ایران را به گونه ای طراحی کرده است که دو هدف اساسی محقق شود. این دو هدف عبارتند از؛
- امتیازدهی به کشورهای وارد کننده نفت ایران به منظور همراه سازی آنها: ایالات متحده در مقام یک قدرت هژمون، برای همراه کردن کشورهای دیگر با سیاست های خود از ابزارهای مختلفی مانند اقناع، تطمیع، تهدید و پاداش استفاده می کند و از این طرق همراهی آنها را با سیاست های خود تضمین می کند. به نظر می رسد که تحریم جدید علیه ایران خود نوعی امتیاز دادن به کشورهای وارد کننده ی نفت ایران است. زیرا ایران مجبور است که پول حاصل از فروش نفت خود را در همان کشور واردکننده ی نفت خرج بکند. طبیعتاً این امر سبب می شود که ایران به خریدار خوبی برای کالاهای کشورهای وارد کننده نفت خود تبدیل گردد و آن کشورها به جای خروج ارز از کشورشان برای پرداخت پول نفت ایران، شاهد فروش کالاهایشان به ایران باشند. به عبارت دیگر ایران دیگر مانند گذشته قادر نیست پول نفت خود را تحویل بگیرد و آن را در هر کشوری که خود مایل است هزینه کند و یا آن که آن را به داخل کشور خود بیاورد و وارد چرخه ی اقتصادی کشور نماید. ایران می بایست بدون وجود یک بازار رقابتی کالاهای مورد نیاز خود را با هر قیمتی که دولت های واردکننده ی نفت ایران پیشنهاد می کنند، بخرد. طبیعتاً این امتیاز بزرگی به کشورهای وارد کننده ی نفت ایران است. زیرا آنها بدون هیچ گونه دردسری بخشی از کالاهای تولیدی خود را به ایران می فروشند. آمریکا در مقابل این امتیاز انتظار دارد که کشورهای یاد شده، ایالات متحده را در سیاست های تحریمی علیه ایران همراهی کنند و اجازه ندهند که جمهوری اسلامی ایران تحریم ها را دور بزند و به خرید کالاهای تحریمی مبادرت ورزد.
- ضربه زدن به تولید ایران: تحریم جدید که مسیر واردات و مصرف کالاهای خارجی را علی رغم دشواری هایی برای ایران امکان پذیر می کند، در مقابل تأسیسات زیربنایی و تولیدی ایران را نشانه گرفته است. بدین معنی که ایران برای تأمین برخی از منابع سرمایه ای و کالاهای سرمایه ای خود نیاز به ارز دارد که این ارز پیش تر از محل فروش نفت تأمین می شد. ایالات متحده با ایجاد محدودیت در مسیر دستیابی به منابع ارزی برای جمهوری اسلامی ایران به دنبال آن است که تأسیسات تولیدی و زیربنایی ایران مانند صنایع خودرو سازی در معرض ورشکستگی کامل قرار گیرد. طبیعی است که ورشکستگی نهادهای تولیدی مانند صنایع خودروسازی در اثر کمبود ارز و کالاهای سرمایه ای اساسی که الزاماً از کشورهای وارد کننده ی نفت ایران قابل تأمین نیست خود دارای پیامدهای منفی اقتصادی در داخل ایران می باشد. علاوه بر این، این تحریم ها قادر است دولت ایران را در کوتاه مدت در پرداخت های خود با مشکل روبرو کند.
دورنمای رخداد
ایالات متحده این گونه ارزیابی کرده است که لازمه ی موفقیت تحریم ها علیه ایران، تداوم همراهی دیگر کشورها می باشد. روشن است دیگر کشورها زمانی حاضر هستند که ایالات متحده را در مسیر تحریم یاری کنند که یا اولاً از جمهوری اسلامی ایران احساس تهدید کنند، همانند کشورهای اروپایی، و ثانیاً فرایند تحریم نه تنها موجب زیان آنها نشود، بلکه در بردارنده ی منافعی نیز برای آنها باشد، همانند کشورهای شرق آسیا. کشورهایی مانند ژاپن یا کره ی جنوبی بر خلاف دولت های اروپایی و ایالات متحده نسبت به جمهوری اسلامی ایران احساس تهدید نمی کنند و لذا برای همراه شدن با ایالات متحده به یک دلیل دیگر نیاز داشتند که آن دلیل می توانست داشتن سود و منافع از رهگذر اعمال تحریم ها علیه ایران باشد. دولت اوباما که به این نتیجه رسیده بود که قادر نیست در میان مدت از طریق فشار و روابط دوستانه، دولت هایی مانند هند، ژاپن و کره ی جنوبی را به اعمال تحریم و همراهی با آمریکا تشویق کند، تلاش کرد در طراحی تحریم جدید به گونه ای عمل کند که منافع این دولت ها تأمین شود تا آنها بتوانند همچون گذشته آمریکا را در مسیر تحریم ایران کمک کنند. از طرف دیگر، ایالات متحده تحت تأثیر تحولاتی که به خاطر بحران ارز در ایران به ویژه در عرصه ی تولید ایجاد شده است، تلاش کرد که از طریق تحریم های جدید بیش از پیش صنایع تولیدی ایران در عرصه های مختلف را تحت فشار قرار دهد. زیرا مشکلات ارزی صنایع تولیدی ایران به زعم ایالات متحده نه تنها ممکن است منجر به ورشکستگی صنایع تولیدی ایران شود، بلکه می تواند منجر به اخراج کارگران، بالا رفتن قیمت اجناس تولیدی، پایین آمدن تولید ناخالص داخلی، بالا رفتن تورم و در نهایت بحران های اجتماعی در ایران شود. از طرفی وقتی ایران در تولید کالاهای داخلی خود با مشکل مواجه شود، مجبور است کالاهای مورد نیاز خود را از کشورهای وارد کننده ی نفت تأمین بکند که این خود به معنی افزایش هزینه های ایران و کاهش درآمدهای ارزی کشور می باد. پس باید گفت که تحریم های جدید به گونه ای طراحی شده است که دولت ایران را بیش از پیش به لحاظ برخورداری از منابع ارزی وتولید در داخل تحت فشار قرار دهد.