دکتر رضا دهقانی
استاد دانشگاه
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
باید درباره کردها چه کردهای عراق، چه کردهای ترکیه و چه کردهای سوریه به دو پارامتر مهم اشاره کرد. نخست تکوین هویت کردی است که تقریبا از سال 2003 که اقلیم کردستان به عنوان یک دولت خودمختار محلی تشکیل شد. در واقع هویت کردی در منطقه خاورمیانه شکل گرفت و به مرور زمان در طی این پانزده سال اخیر تکمیل شد. قدم اول برای تشکیل دولت یا دولت سازی، هویت و قدم بعدی دولت سازی است و تقریبا به طور آهسته و پیوسته اقلیم کردستان عراق این کار را پیش میبرد. به طوری که تنها وابستگی به دولت مرکزی شاید در واحد پول ملی باشد. یعنی در همه چیز استقلال عمل دارد. مسئله دیگر به ژئوپولتیک کردی و نقش آن در تحولات خاورمیانه برمیگردد. در واقع مسئله کردستان سوریه هم در چارچوب هم هویت کردی و هم شکل گیری ژئوپلوتیک کردی قابل بررسی است. این دو مسئله تقریبا نوظهور است. البته به لحاظ تاریخی دارای سابقه و به زمان فروپاشی امپراطوری عثمانی برمیگردد. اما در شکل و شمایل فعلی پدیده نوظهور آغاز هزاره سوم است و از این منظر هم باید به مسائل کردستان سوریه هم نگاه کرد.
کردهای سوریه از نظر جمعیتی از کردهای عراق و ترکیه خیلی کمتر هستند و جمعیت زیادی از آنها کردهای عراقی مهاجر که در دوره صدام به خاطر ظلم و ستم حزب بعث نسبت به آنها به سوریه مهاجرت و در آنجا ساکن شدند هستند. آنها با گذر زمان با اصلاحات آقای بشار اسد تابعیت و شناسنامه دار شدند ( قبلا تابعیت آنها شناخته شده نبود که طی این اصلاحات به آنها تابعیت وشناسنامه دادند) در دورهای که دولت اسد و حزب بعث قدرت داشت اینان چندان نقشی هویتی در جامعه سوریه نداشتند اما با حوادثی پنج سال اخیر در سوریه کردها به تدریج توانستند به مناطق تحت زندگی خود سلطه داشته باشند. حمایت های شدید آقای بارزانی و حزب دموکراتیک کردستان عراق انجام داده به تدریج آنها را وارد دوره تاثیرگذاری در حوادث سوریه کرد و حتی میانجی گری هایی که بین گروه های کردی در اربیل انجام داد و حمایتی که از حزب دموکراتیک باعث شده که کردها یک عنصر تاثیرگذار در معادلات فعلی سوریه شوند. عنصر تاثیرگذار دیگر عقبهای هم حرب پ ک ک بود. قبل از تشکیل دولت آقای اردوغان بارها کشور سوریه و ترکیه لب مرز درگیری پیش رفتند و یکی از مهم ترین مسائل آنها حمایت سوریه از اوجالان و حزب پ ک ک بود. تا کنون سوریه نیز به کردستان به عنوان یک اهرم نگاه کرده است اما از حوادث پنج سال اخیر کردها در سوریه مقدر شدند و به یک عنصر ژئوپولوتیک در منطقه تبدیل شده اند.
بازیگران منطقهای و بین المللی مخالف قدرت گیری کردها در سوریه
دو طیف نگاه به تشکیل اقلیم کردستان سوریه داشته است. یکی موافقین و دیگری مخالفین. مخالفین بیشتر ایران و ترکیه هستند. البته عراق نیز مخالف است اما مخالفت آنها متفاوت است. مخالفت ترکیه کاملا مشخص است. ترکیه معتقد است که کردها عامل ناامنی هستند و قصد واگرایی و جدایی دارند و منطقه اقلیم و کردنشین سوریه تحت حمایت حزب دموکراتیک است و این حزب یک حزب اقماری است که مرز مشترک چهارصد هزاری با ترکیه (به ویژه در منطقه قامشلی که عمده نیروهای متمرکز در آنجا وابسته به حزب پ ک ک هست) . در واقع برای ترکیه بحث استقلال و تمامیت ارضی مطرح است و به شدت مخالف اقلیم کردستان و سوریه به مانند عراق است. در مورد ایران هم دو نکته قابل توجه است. ایران کشور دارای قومیتها بوده و ملت از اقوام مختلف تشکیل شده اند. لذا ایران با هر حرکتی که منجر به تغییر مرزها شود و بخواهد باعث جدایی یک قومیت شود مخالف است . نکته دیگه این است که ایران از لحاظ ایدئولوژیک خواهان وحدت جهان اسلام بوده و ایدئولوژی امت اسلام را در پیش گرفته است. بر این اساس ایران نیز به شدت مخالف این قضیه است و هر گونه لطمه زدن به اندیشه امت اسلام را باعث نفوذ غرب به ویژه قدرت اسرائیل را در این قضیه میداند.
دولت مرکزی عراق با اتحاد بین کردها و شیعیان بعد از فروپاشی رژیم بعث صدام روی کار آمد، اما در شرایط فعلی دولت مرکزی عراق احساس میکند که کردها از اصل فدرالیست فراتر رفته اند و به تدریج حتی فروش نفت، پیمآنهایی که با کشورهای دیگر برای استخراج و کارهای عمرانی میبندند و پا را فراتر گذاشته و خواهان جدایی هستند. لذا نوع رابطه آنها باعث شده است که دولت عراق احساس کند که اگر اقلیمی در سوریه تشکیل شود حلقه تکمیلی کردستان عراق است و به تدریج دامنه خواستها را وسیع تر می کند و حتی خیلی سریع تر به بحث خود مختاری کامل و حتی جدایی می رسد. لذا دولت عراق هم با این مسئله مخالف است . چراکه میداند که این تاثیر بدیهی بر اقلیم کردستان عراق دارد.
بازیگران منطقهای و بین المللی موافق قدرت گیری کردها در سوریه
اگر بخواهیم موافقین این قدرت گیری را در نظر بگیریم شاید یکی از موافقین جدی و پرپاقرص این قضیه دولت اسرائیل است. اساسا اسرائیل به دلیل اینکه دولت امت جهان اسلام و عرب را مخالف خود و دشمن خود میداند از تغییر نقشه خاورمیانه و ظهور ملت های جدید از جمله دولت کرد (که پیشینه رابطه با آنها را داشته است) طرفداری میکند و خواهان این است که دولت های وسیع خاورمیانه مانند ایران و حتی عراق که با آن مرز مشترک ندارد و حتی لبنانی (که کشوری بسیار کوچک است) تجزیه قومی و حتی تجریه مذهبی شوند. لذا به شدت از این قضیه حمایت کرده و خواهان تشکیل دولت های خودمختار ( خواه اقلیم های خودمختار قومی باشد خواه اقلیم های خود مختار مذهبی) شود.
علاوه بر موارد ذکر شده اعراب نیز قابل توجه هستند. نگاه اعراب به قضیه کردها با نگاه ایران، ترکیه و دیگر کشورها فرق دارد. نگاه اعراب بیشتر نگاه فرقهای است. اما نمیتوان اعراب را در یک بگنجانیم چون کشورهای عربی زیاد و متنوع هستند. اما این مسئله نگاه فرقهای درباره اکثر کشورهای حوزه خلیج فارس و مصر و شمال آفریقا مصداق دارد. نگاه اعراب فرقهای است. به این معنا که اعراب از هر حرکتی که دولت مرکزی و شیعه عراق را تضعیف کند حمایت میکند و سرمایه گذاری وسیعی دراین باره انجام دادند . این به دلیل حاکمیت دولت شیعه در عراق است. مسئله دیگر اینکه همین دولت ها به سوریه هم نگاه فرقهای را دارند. در هر حرکتی که دولت بشار اسد (که یک دولت شیعه مذهب و البته علوی است ) متفاوت عقیده مذهبی اکثریت اعراب سنی مذهب است حمایت میکند. به همین خاطر در صف مخالفت اعراب باید این دیدگاه فرقهای را در نظر گرفت که برای اعراب بسیار مهم است. آنها در قید حقوق کردی یا نگاه قومی نیستند بیشتر از منظر فرقی به حکومت های سوریه و عراق به همین خاطر تمام توان خود را به کار میبرند که دولت های مرکزی اینها را ساقط کنند.
نگاهی که اروپا به این قضیه دارد قدری متفاوت است. همان طور که میدانید کردها در طی دهههای اخیر حضور خیلی پررنگی در کشورهای اروپایی مانند آلمان، بلژیک، هلند و به ویژه کشورهای حوزه اسلامی داشتند و توانستند در مجامع بین الملل و مجامع حقوقی این کشورها صدای خود را به عنوان قومی فاقد دولت که به آنها ستم شده است برسانند. حتی در دادگاههای بین المللی علیه حکومتها اقامه دعوا کنند و حتی بارها در پارلمان اتحادیه اروپا حاضر شده و سعی کرده اند که آنها را تحت تاثیر قرار دهند . به همین خاطر اتحادیه اروپا و خود جوامع اروپایی نگاه مثبتی نسبت به تشکیل یک دولت فدررال در سوریه دارند. کما این که در کشورهای اروپایی کشوری مثل آلمان از این قضیه حمایت میکنند و بیش تر تاکید کشورهای اروپایی روی رعایت حقوق قومی کردها است و توانسته تند نظر خیلی از کشورها را نسبت به این قضیه جلب کنند.
رویکرد امریکا
آمریکا در مورد این امر یک حالت بینابین را در پیش گرفته است. البته وزارت آمریکا به صراحت اعلام کرده است که از تمامیت ارضی سوریه حمایت میکند، اما در کنار آن بحث حقوق شهروندان کرد، حقوق قومی را مطرح میکند. واقعیت این است که بیشتر ملاحظه امریکا در مورد سوریه و اقلیم کردستان سوریه در منطقه کردنشین سوریه به ترکیه بر میگردد. چون ترکیه عضو ناتو است و یک مشارکت استراتژیک با آن دارد و اگر بخواهد از این اقلیم حمایت کند به گونهای تحت شعاع رابطه اش با ترکیه قرار میگیرد و ترکیه نیز به بحث کردها به شدت حساس است. و میتواند تاثیرگذار باشد.
واژگان کلیدی: بازیگران موافق ایجاد اقلیم کردستان سوریه، بازیگران مخالف ایجاد اقلیم کردستان سوریه، پیروزی کردها در سوریه، خودمختاری کردستان سوریه،کردهای سوریه ،اقلیم کردستان سوریه،