محمد بهرامی
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
بیان رخداد
به رغم اینکه شکلگیری اعتراضات مردمی در شمال آفریقا در 14 ژانویه 2011 و با انقلاب تونس آغاز شد و این کشور الهامبخش انقلابهای شمال آفریقا و خاورمیانه گردید اما باید به این مسئله اذعان داشت که سقوط حسنیمبارک در 11 فوریه 2011 پس از گذشت سه دهه مهمترین رویدادی بود که نه تنها بر عرصة داخلی مصر که بر محیط پیرامون این کشور و بازیگران منطقهای تأثیر قابل توجهی بر جای گذاشت. در واقع موقعیت استراتژیک مصر به گونهای است که سرنوشت و منافع آن با علقهها و منافع بازیگران متعدد منطقهای و بینالمللی پیوند خورده است. در این میان ترکیه به عنوان یکی از مهمترین بازیگران منطقهای و متحد کلیدی غرب که از اشتراکات فرهنگی و تاریخی دیرین با شمال آفریقا برخوردار است، در مقایسه با سایر قدرتهای منطقه با حساسیت بیشتری تحولات جاری مصر را دنبال میکند. از این رو به نظر میرسد مصر جدید که در آن سکان هدایت سیاست آن در اختیار اسلامگرایان میانهرو که از روابط دوستانهای با حزب حاکم عدالت و توسعه در ترکیه برخودارند شرایط و بسترهای مناسبی را در اختیار دولت ترکیه برای پیشبرد سیاستهای منطقهای فراهم آورده است. در این مقاله با بررسی شرایط سیاسی و تحولات داخلی مصر به تببین نقش و جایگاه نظامیان در مصر و اهداف آنها و همچنین تشابه میان سیاستهای اخوانالمسلمین و دولت ترکیه میپردازیم.
کلید واژه: ترکیه، شمال آفریقا، مصر، سیاست خارجی، قدرت نرم
تبیین رخداد
در این بخش ابتدا نقش و جایگاه نظامیان به عنوان مهم ترین بازیگران عرصة سیاست مصر مورد بررسی قرار می گیرد. سپس رویکرد سیاسی اخوانالمسلمین در عرصة تحولات سیاسی و الگوبرداری این جنبش از حزب حاکم عدالت و توسعه در ترکیه مورد بررسی قرار میگیرد. نقش قدرت نرم ترکیه در پیگیری سیاستهای کلان این کشور در مصر و همچنین اهداف استراتژیک آنکارا در همکاری با مصر که در قالب محور آنکارا- قاهره مطرح شده است مورد بررسی قرار میگیرد. در بخش بعدی فرصتهای ترکیه در مصر پس از مبارک و اهداف اقتصادی و استراتژیک این کشور در توسعة روابط با مصر مورد توجه قرار میگیرد.
شورای نظامی حاکم به دنبال الگوبرداری از نظامیان ترکیه
به اعتقاد برخی از کارشناسان سیاسی، شرایط سیاسی جاری در مصر به گونهای است که این احتمال وجود دارد نظامیان مصری برای حفظ جایگاه و قدرت خود که تا حدی تحت تأثیر تحولات موسوم به بهار عربی و انقلاب مصر قرار گرفته است به همان راهی بروند که نظامیان ترکیه در دهههای گذشته برای گذار از حکومت نظامی به حکومت غیرنظامی پیمودهاند. این در حالی است که شرایط سیاسی در مصر هنوز نیز از سیاستها و اقداماتی که ارتش مصر انجام میدهد، متأثر است. علت این تأثیر بواسطة قدرت و ثروتی است که در اختیار این نهاد سازمان یافته و قدیمی در مصر قرار دارد. یکی از ابزارهای نقش آفرینی که سایر کشورها میتوانند در شرایط سیاسی مصر ایجاد کنند ناشی از حمایتهای مالی این کشور ها می باشد. در حال حاضر کمکهای نظامی ایالات متحده آمریکا به ارتش مصر که بالغ بر یک میلیارد و سیصد میلیون دلار است موجب قدرت مانور نظامیان مصر شده است. قدرت اقتصادی و سیاسی نظامیان در مصر، محمد مرسی را به این مسیر سوق میدهد که در حال حاضر همکاری و عدم رویارویی مستقیم با نظامیان بهترین گزینه پیش رو می باشد. موضعگیریهای محمد مرسی نیز نشان دهندة این است که وی به دنبال اتفاق نظر و اجماع با رهبران نظامی مصر است. در واقع وی اعلام کرده است که هیچ برنامهای برای مداخله در بودجة نظامی ندارد.
پس از برگزاری نخستین انتخابات آزاد مصر، ژنرالهای مصری در صدد کپی برداری از مدل ترکیه از دهههای گذشته هستند. نظامیان ترکیه در دهههای گذشته در عین حالی که حافظ قدرت مسلم در کشور بودند اما به رژیمهای غیر نظامی اجازه میدادند تا قدرت را در ظاهر در اختیار بگیرند و شبهدموکراسی در کشور ایجاد کنند. در این شرایط گرچه نهادهایی مستقل از نظامیان در فرایند سیاسی سهیم بودند اما همچنان نظامیان به عنوان عامل تعیین کننده و اصلی در تصمیمگیریها در حوزه سیاست خارجی و دفاعی حضور داشتند.
از سوی دیگر برخی بر این اعتقادند که گرچه شرایط کنونی در مصر تا حدی یاد آور شرایط سیاسی دهه 80 و 90 در ترکیه است اما مدل مصر متفاوت از مدل ترکیه است. نظامیان حاکم مصری حتی پیش از پیروزی محمد مرسی در انتخابات سرنوشت ریاست جمهوری خیز بلندی به سمت تصاحب قدرت برداشتند. در شرایط کنونی دو طرف یعنی اخوان المسلمین از یک سو و شورای حاکم نظامی از سوی دیگر در حین مذاکره برای موافقت در مورد سهیم کردن قدرت بین خود پشت درهای بسته هستند. نظامیان در حال حاضر قدرت کاملاً قانونی را حفظ کردهاند، در واقع کنترل فرآیند تهیه و تدوین قانون اساسی دایمی و جدید را در اختیار دارند و در نهایت این نظامیان هستند که حرف آخر را در مورد سیاست خارجی و امنیت می زنند. استیون کوک (steven cook) از شورای روابط خارجی مستقر در نیویورک معتقد است در واقع دانههای چنین نظمی بلافاصله پس از سقوط حکومت مبارک در فوریه 2011 کاشته شد. زمانی که ژنرالهای نظامی مصری یک ترجمهای عربی از قانون اساسی 1982 ترکیه ترتیب دادند. در واقع بسیاری در مصر نیز که در دوران گذار نقش داشتهاند بر این اعتقادند که محمد حسن طنطاوی و دیگر ژنرالها در شورای نظامی حاکم به دنبال کپی کردن مدل ترکیه هستند.
حزب عدالت و توسعه الگوی اخوانیها در مقابله با نظامیان
نظامیان ترکیه در دهه 1980 و 1990 تلاش کردند تا از ماهیت سکولار دولت محافظت کنند. گرچه مصر هرگز به سکولاری ترکیه نبوده است اما ژنرالهای مصری هم مانند آنها تا حد زیادی به دلیل تمایل برای جلوگیری از قدرتیابی اخوان المسلمین و انحصار قدرت توسط این جنبش تمایل به حمایت از سکولارسم دارند. اما ترکیه در طول دهه گذشته تغییر کرده است. نفوذ سیاسی نظامیان تا حد زیادی بواسطه به قدرت رسیدن حزب میانه رو و اسلامگرای عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان در سال 2002 با حکومتی که با اسلام میانه رو با قیومیت انتخاباتی قدرتمند و تعهدات عمومی برای سیاستهای سکولار رهبری می شود از میان رفته است. kamer kasim نایب رئیس سازمان سازمان بینالمللی تحقیقات استراتژیک میگوید: « واژه مدل ممکن است واژة مناسبی نباشد اما ترکیه میتواند یک نقطة آرمانی برای کشورهای عربی باشد. ترکیه دارای جمعیت مسلمان بزرگی است. این کشور سکولار است و دموکراسی را برای مدتهای طولانی تجربه کرده است. فکر میکنم کشورهای عربی میتوانند درسهای بزرگی از تجربیات بد ترکیه مانند موجی از کودتاهای نظامی طی دههها در این کشور بگیرند».
خواست نظامیان مصر برای قدرت نامحدود قابل فهم است. تمام رؤسای جمهوری مصر از زمان فروپاشی سیستم پادشاهی مصر پیشزمینههای نظامی داشتهاند. طی دهههای اخیر نظامیان و ارتش یک امپراتوری بزرگ اقتصادی را ساختهاند که بیش از یک چهارم تولید ناخالص داخلی مصر را در اختیار دارد. گذشته از این در روز دوم رأی گیری نهایی انتخابات ریاست جمهوری مصر، نظامیان شورایی ایجاد کردند که این اختیار را به آنها میداد که به عنوان نهاد اصلی اجرایی کشور (نهاد اجرایی عالی کشور) در سیاستهای خارجی و دفاعی ایفای نقش کنند.
رئیسجمهور و نخست وزیر نیز در این شورا حضور دارند اما آنها در اقلیت قرار دارند. در میان ژنرالهای نظامی بواسطة تصمیماتی که با رأی اکثریت اتخاذ می شود. از این رو در حال حاضر جزئیات در مورد قدرت و روابط اتی میان اخوان المسلمین و نظامیان پشت درهای بسته انجام می گیرد. اما یکی از تحلیلگران بنان جمال عبدالجواد از مرکز مطالعات سیاسی و استراتژیک الاهرام بر این اعتقاد است که تعارض میان دو جناح ادامه خواهد یافت. وی می گوید: «آنها به این درک خواهند رسید که دچار تزلزل و بی ثباتی و بی اعتمادی خواهند شد و نبرد نبردی طولانی خواهند داشت از آنجایی که زمینههای مشترک اندکی میان آنها وجود دارد». از این رو به نظر میرسد روند سیاسی که ترکیه طی دهههای اخیر و رقابت میان گروههای سیاسی و نظامیان را تجربه کرده بار دیگر خود را در قالب رقابت میان نظامیان و اخوان المسلمینها در مصر بازسازی کند. از این رو به نظر میرسد اخوانالمسلمین به دنبال عملیاتی کردن الگوی حزب عدالت و توسعه در ترکیه است. محمد مرسی و اخوانالمسلمین که اکنون قدرت اجرایی در مصر را در اختیار دارند و بیشتر کرسیهای پارلمان را نیز در اختیار گرفتهاند با اتخاذ سیاستهای پراگماتیسستی و عملگرایانه از هر گونه برخورد با نظامیان پرهیز میکنند. تمرکز اصلی اسلام گرایان میانهرو در مصر بر آن است تا با تثبیت جایگاه خود بواسطة موفقیتهای سیاسی و اقتصادی به مانند حزب عدالت و توسعه در ترکیه توازن قوا با نظامیان را به نفع خود تغییر داده و در این راه از هر گونه شتابزدگی پرهیز میکند.
محیط دگرگون شده عرصه سیاست داخلی در مصر و فرصتهای ترکیه
گرچه پیروزی انقلابیون در مصر فروپاشی کامل ساختار قدرتی که متکی بر نقش بیبدیل نظامیان در ادارة کشور بود را در پی نداشت اما بیتردید نظم سیاسی حاکم بر این کشور را در هم ریخت و سه گروه سیاسی را در مقابل یکدیگر قرار داد. نخست نظامیان که همواره در طول تاریخ سیاسی مصر از ستونهای اصلی دولت مصر بودهاند و مراکز قدرت سیاسی و اقتصادی را در اختیار دارند. دوم اسلامگرایان که خود اسلامگرایان رادیکال و سلفی و اسلامگرایان میانه رو را که در قالب اخوانالمسلمین تجلی یافتهاند در بر میگیرد. سوم روشنفکران و طبقه متوسط شهری. رقابت این سه گروه را میتوان در انتخابات پارلمانی و ریاستجمهوری مصر مشاهده کرد. انتخابات پارلمانی مصر که در دسامبر و 2011 و ژانویه 2012 برگزار شد اخوانالمسلمین و شاخه سیاسی این حزب یعنی حزب عدالت و آزادی بیش از 47 درصد آرای عمومی را به خود اختصاص داد. این در حالی است که اگر میزان آرای سایر گروه های اسلامگرا را نیز در نظر بگیریم جمعهاً اسلامکرایان بیش از 70 درصد کرسیهای مجلس را به دست آوردند. انتخابات ریاست جمهوری مصر نیز به گونهای عرصة رقابت میان این سه گروه بود به خصوص رقابت میان نظامیان و اسلامگرایان که در نهایت منجر به شکلگیری رقابت اصلی میان احمد شفیق آخرین نخست وزیر دولت حسنی مبارک و محمد مرسی کاندیدای اخوانالمسلمین شد. پیروزی کاندیدای اسلامگرایان در انتخابات ریاست جمهوری موجب رویارویی مستقیم میان نظامیان و اسلامگرایان در مصر شده است. از این رو محیط سیاسی مصر پس از انتخابات ریاست جمهوری کاملاً دگرگون شده. با توجه به روابط دوستانهای که میان حزب حاکم عدالت و توسعه ترکیه و اخوانالمسلمین وجود دارد امروزه بیش از گذشته زمینههای توسعه همکاری دوجانبه میان دولت ترکیه و مصر فراهم شده است. الگو برداری حزب عدالت و آزادی مصر به عنوان شاخة سیاسی اخوانالمسلمین گویای نقش و نفوذ گسترده ترکیه بر جریانات سیاسی مصر است.
اهداف اقتصادی ترکیه در روابط با مصر
یکی از اهداف بلندمدت دولت ترکیه توسعه روابط اقتصادی با کشورهای شمال آفریقاست. در واقع ترکیه به عنوان یکی از کشورهای عضو گروه بیست، ششمین اقتصاد بزرگ اروپا، در حال تبدیل شدن به قطب اقتصادی در شمال آفریقا و خاورمیانه است. از این رو استمرار و تثبیت رشد اقتصادی که در سال گذشته و علیرغم بحران اقتصادی در اروپا و کشورهای منطقه رشد بیش از 4/4 درصدی را تجربه کرده است نیازمند یافتن بازارهای جدید برای عرضة تولیدات داخلی و سرمایهگذاری خارجی است. در این میان مصر به عنوان مهمترین کشور شمال آفریقا جایگاه ویژهای در سیاست خارجی ترکیه دارد. احمد داود اوغلو وزیر خارجه ترکیه که اخیراً به مصر سفر کرده است پیشبینی کرد که سرمایهگذاری 1 میلیارد و 500 میلیونی ترکیه در مصر ظرف دو سال آینده به 5 میلیارد دلار افزایش یابد. و حجم تجارت کلی بین دو کشور از میزان 3 میلیارد و 500 میلیون دلار کنونی به 5 میلیارد دلار تا پایان سال 2012 و تا سال 2015 به 10 میلیارد دلار خواهد رسید. تمایل ترکیه به افزایش روابط اقتصادی با دولت جدید مصر نشان از تلاش ترکیه برای توسعة نفوذ اقتصادی در منطقة شمال آفریقا دارد که در آن مصر به عنوان یکی از کلیدیترین بازیگران شمال آفریقا و متحد ترکیه مورد توجه قرار میگیرد.
آنکارا به دنبال همکاری استراتژیک با مصر
با توجه به شرایط پیچیده کنونی که ترکیه با آن روبهروست امروزه بیش از هر زمان دیگری آنکارا به دنبال یافتن متحد جدید و قدرتمندی در منطقه است که با وارد کردن آن در بازی سیاسی توازن منطقهای را به گونهای به نفع خود تغییر دهد. پیروزی محمد مرسی در مصر که داری روابط دوستانه با حزب حاکم در ترکیه است این امید را در ترکیه زنده کرده است که ترکیه و مصر میتوانند به عنوان بزگترین و پرجمعیتترین کشورهای مسلمان که از نقش و جایگاه مهمی در جهان اسلام برخوردراند هدایت تحولات سیاسی منطقه را در دست بگیرند. اختلافات سیاسی ترکیه و اسرائیل، تنش میان ترکیه و عراق، خصومت فزاینده آنکارا و دمشق، به سردی گراییدن روابط ترکیه و ایران نیز که از عوامل انزوای منطقهای و بر هم خوردن توازن قدرت به ضرر ترکیه به شمار میرود ارادة ترکیه برای ایجاد اتحاد جدید با مصر را تقویت کرده است. در این راستا احمد داود اوغلو طی سخنانی اشاره کرد که اسرائیل به تنهایی مسئول فروپاشی روابط میان ترکیه و اسرائیل است که زمانی متحد ترکیه به شمار میرفت. اوغلو قویاً به این مسئله اشاره کرد که او شکلگیری مشارکت میان ترکیه و مصر را در آینده پیشبینی میکند. وی با بیان اینکه دو کشور از قویترین ارتشها، پرجمعیتترین و با نفوذترین کشورهای منطقه هستند، خاطر نشان کرد که دو کشور میتوانند محور جدیدی از قدرت ایجاد کند به خصوص در زمانی که نفوذ آمریکاییها در خاورمیانه به نظر میرسد در حال کاهش یافتن است و این آن چیزی است که ترکیه میخواهد، یعنی ایجاد محور قدرت در منطقه در زمان کاهش نفوذ آمریکا. البته اوغلو اشاره کرد که این محور قدرت علیه هیچ یک از کشورها نخواهد بود. نه علیه اسرائیل، نه ایران و نه دیگر کشورها. بلکه این محور دموکراسی، دموکراسی واقعی خواهد بود. او اضافه کرد که: «این محور دموکراسی دو تا از بزرگترین ملتها در منطقه ماست که از شمال به جنوب، از پایین دریای سیاه به دره نیل در سودان امتدا مییابد». اوغلو بر این موضوع تأکید کرد که ارتباط و پیوند روحی و روانی عمیقی میان ترکیه و بیشتر جهان عرب وجود دارد که نتیجه 4 قرن حکومت امپراتوری عثمانی از استانبول بر این مناطق بوده است. داود اغلو گفت:« از آنجایی که نظم قدیم مورد حمایت آمریکاییها که از طرف اسرائیل و عربستان سعوی حمایت میشد و مصر پیش از انقلاب نقش کمتری در آن داشت در حال فروپاشی است، مصر به تمرکز و کانون تلاشهای ترکیه تبدیل می شود».
اردوغان که از زمان سقوط حسنی مبارک تا کنون 5 بار به قاهره سفر کرده است گفت:« برای توازن قدرت منطقهای ما خواهان یک مصر قوی هستیم. برخی از مردم ممکن است فکر کنند که ترکیه و مصر در حال رقابت هستند. اینگونه نیست. این تصمیم استراتژیک ماست. ما در حال حاضر خواهان یک مصری قوی هستیم». وارد کردن مصر در موضوع بحران سوریه یکی از اهداف اصلی ترکیه در هفتههای اخیر بوده است. این سیاست از مصادیق بارز سیاست وارد کردن مصر در معادلات منطقهای و بر هم زدن توازن قوا در خاورمیانه و شمال آفریقاست. برگزاری نشست دو روزة دوستان سوریه در قاهره با مشارکت ترکیه در راستای این رویکرد قابل ارزیابی است. در این نشست که در 2و 3 ژوئن در قاهره برگزار شد نبیل العربی دبیر کل اتحادیه عرب، کشورهای عربی و ترکیه به دنبال تشکیل کمیتة اجرایی انتقال قدرت بودند که توفیق چندانی به دست نیاوردند.
مصر با توجه به موقعیت استراتژیک در شمال آفریقا نقش مهمی در استراتژی منطقهای ترکیه دارد. در واقع ترکیه مصر را به عنوان پایگاه استراتژیک در شمال آفریقا میداند که در صورت نفوذ در آن میتواند سیاستهای مورد نظر در شمال آفریقا را با سهولت دنبال کند. از این رو پس از پیروزی محمد مرسی و انتخاب وی به ریاست جمهوری احمد داود اوغلو با سفر در صدد مهیا ساختن بسترهای لازم برای بسط و تعمیق روابط استراتژیک ترکیه و مصر است. اوغلو با اشاره به زمینههای همکاری میان دو کشور و مکانیسم همکاری استراتژیک ترکیه و مصر که اخیراً ایجاد شده است به این موضوع اشاره کرد که با صفحة سفیدی به قاهره آمده است و ترکیه آماده همکاری نامحدود با مصر در زمینههایی است که مصریها خواهان آن هستند. اوغلو اظهار داشت که همکاری میان دو کشور به ثبات در منطقه کمک میکند. او اشاره کرد که حامل پیام دعوت عبدالله گل رئیس جمهور ترکیه از محمد مرسی است. اوغلو با تبریک به مصریها که با موفقیت انقلاب و انتخابات ریاست جمهوری را پشت سر گذاشتهاند خاطرنشان ساخت که مصر قادر است از پس مشکلات اقتصادی دورة پیش رو برآید.
قدرت نرم، ابزار نفوذ ترکیه در مصر جدید
احمد داود اوغلو پس از ورود به قاهره و دیدار با محمد مرسی رئیس جمهور منتخب از آمادگی ترکیه برای همکاریهای نامحدود با مصر خبر داد. وی اظهار اشت که ثبات منطقه نیازمند وجود مصری قوی و باثبات است. با توجه به رویکرد ترکیه در قبال تحولات مصر در دوران ناآرامی ها و حمایت ترکیه از گروههای اپوزوسیون، توجه بسیاری از گروههای اپوزوسیون به سوی ترکیه به عنوان الگوی جانشین و بدیل حکومت مصر جلب شد. در واقع الگو قرار گرفتن ترکیه برای مصر ناشی از نقش و نفوذ ترکیه و افزایش قدرت نرم این کشور در میان نخبگان سیاسی و همچنین تودههای جامعه میباشد. علاوه بر سیاستهای آنکار که از منابع قدرت نرم این کشور در مصر به شمار میرود، ارزشها و فرهنگ ترکیه نیز از مقبولیت کافی در مصر برخوردار است. در واقع مشاهده میشود که هر سه منبع قدرت نرم شامل، فرهنگ، ارزش و سیاست در تحولات مصر به کمک مقامات ترک برای تأثیرگذاری بر رویدارهای مصر پس از مبارک آمده و به عنوان ابزار اصلی سیاست خارجی ترکیه در مصر ایفای نقش میکند. احمد داود اوغلو اخیراً در مصاحبه با یکی از خبرگزاریهای خارجی گفت: هر کشوری ویژگیهای منحصر به فرد مخصوص به خود دارد اما اشاره کرد که ترکیه نشان داده است که قادر به سازگاری میان دموکراسی و سکولاریسم در جامعه دارای اکثریت مسلمان است و بنابراین میتواند الهامبخش کشورها در انتقال و گذار به دولتی دموکراتیک در کشورهای مسلمان از جمله مصر باشد. او گفت ما نمیخواهیم خودمان را به عنوان یک مدل ارائه کنیم. ما سالها زیادی را از تجربه دموکراتیک پشت سر گذاشتیم تا به مرحله کنونی رسیدیم. اگر لازم باشد ترکیه آمادگی این را حفظ میکند تا تجربة دموکراتیکش را با تمام کشورهای علاقهمند سهیم کند.
اسلامگرایان به دنبال این هستند نشان دهند بر آن نیستند از دموکراسی به عنوان یک ابزار استفاده کنند. از این رو موفقیت اسلامگرایان در پیمودن راه دموکراسی به خصوص در دورانی که کشورهای عربی پس از بهار عربی از ثبات چندانی برخوردار نیستند بسیار حائز اهمیت است. از این رو ترکیه میتواند به عنوان کشوری که توانسته میان دموکراسی و اسلام آشتی ایجاد کند مورد توجه قرار گرفته و به عنوان الگو حداقل در خاورمیانه مورد استفاده قرار گیرد و الگوی مناسبی برای کشورهای عربی باشد. ترکیه به عنوان یکی از کشورهای عضو پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) از نفوذ در میان کشورهای غربی برخوردار است. ترکیه شبیه به چراغی از پیشرفت و سیاستهای دموکراتی برای مسلمانان در کشورهایی است که پس از سقوط حکومتهای دیکتاتوری مانند مصر در حال شکلگیری هستند.
دورنمای رخداد
به دنبال انقلاب 11 فوریه 2011 مصر و پایان یافتن بیش از سه دهه حکومت دیکتاتوری حسنی مبارک شاهد تغییر آرایش سیاسی و ساختار قدرت در مصر هستیم. به گونهای که در حال حاضر اپوزیسیون مصری به خصوص اسلامگرایان میانرو در قالب اخونالمسلمین و شاخة سیاسی آن یعنی حزب عدالت و آزادی با پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری رودروری شورای نظامی حاکم قرار گرفته و به دنبال سهمخواهی از قدرت هستند. در این میان بسیاری از کارشناسان سیاسی وضعیت کنونی مصر را با دهههای 70 و 80 ترکیه مقایسه میکنند. در مصر کنونی گرچه غیرنظامیان پستهای اجرایی را در اختیار دارند اما همچنان این نظامیان هستند که به عنوان منبع اصلی قدرت دست بالا را در سیاست خارجی و دفاعی کشور در اختیار دارند. گرچه نظامیان مصری به دنبال الگوبرداری از نظامیان ترک در دهههای گذشته هستند اما نکتة جالب در سیاست مصر که شباهت تحولات سیاسی در این کشور آفریقایی را به ترکیه بیشتر نمایان میکند در دنبالهروی حزب عدالت و آزادی مصر از حزب عدالت و توسعه در ترکیه نهفته است. حزب آزادی و عدالت همچون سَلَف خود در ترکیه با اتخاذ سیاست پراگماتیستی و همراهی با نظامیان در آغاز به دنبال تثبیت موقعیت و جایگاه خود در کشور از طریق موفقیت در هدایت سیاست خارجی و حل مشکلات اقتصادی در مصر به منظور افزایش قدرت چانهزنی در مقابل نظامیان است. فارغ از این تشابهات در این میان نکته قابل تأمل فعال شدن سیاست خارجی ترکیه در تحولات مصر است.
ترکیه با توجه به قدرت نرم و نفوذی که در میان تودههای مردم مصری و همچنین اخوانالمسلمین دارد به دنبال بهرهبرداری از شرایط جاری در این کشور است. اهداف ترکیه در مصر جدید را میتوان بطور کلی به اهداف اقتصادی و استراتژیک تقسیم کرد. در این میان میتوان گفت شکلگیری محور ترکیه و مصر در خاورمیانه و شمال آفریقا مهمترین هدف استراتژیک ترکیه از توسعة روابط با مصر است. ایجاد چنین محوری ناشی از نگرانیهای امنیتی و استراتژیک ترکیه به ویژه در بر هم زدن توارن قدرت منطقهای است. به زغم اینکه احمد داود اوغلو صراحتاً اظهار داشت که شلگیری محور جدید علیه ایران، عربستان، اسرائیل و … نمیباشد اما با توجه به انزوای منطقهای ترکیه و روابط تنشآلود این کشور با همسایگان از جمله سوریه، عراق و ایران قابل درک است که هدف ترکیه شکلگیری محوری جدید برای برون رفت از انزوای کنونی است.