اردشیر پشنگ
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
بیان رخداد
روز چهارشنبه 30 آوریل (10 اردیبهشت) سومین دوره انتخابات پارلمانی عراق در سراسر این کشور برگزار شد انتخاباتی سرنوشت ساز و بسیار حساس که تکلیف پست های اصلی و کلیدی این کشور پس از اعلام نتایج آن و سپس چگونگی اتحاد و ائتلاف ها میان گروه ها و احزاب مختلف مشخص می شود. اما تحولات عرصه سیاسی عراق همواره برای کشورهای همسایه این کشور و کل منطقه خاورمیانه دارای اهمیت به سزایی بوده است چرا که عراق و رهبران این کشور طی دهه های اخیر همواره یکی از عوامل موثر بر تحولات و رخدادهای منطقه بوده اند و در این خصوص می توان گفت در سه جنگ بزرگ منطقه ای و بین المللی در این حوزه آنها همواره یکپای ثابت و در دو مورد آن آغازگرش بوده اند. همین امر باعث گردیده است تا پس از تحولات 2003 و سقوط نظام بعثی در این کشور و از بین رفتن اقتدار مرکزی و دولت متمرکز این کشور، دیگر بازیگران منطقه ای و بخصوص کشورهای همسایه سعی بر نقش آفرینی و یا دست کم پیگیری امور این کشور در حال گذار داشته باشند. به همین مناسبت و با توجه به برگزاری 3 انتخابات پارلمانی مختلف در سال های 2005، 2010 و 2014 در سلسله مقالاتی شش گانه به بررسی رفتار، کنش ها و واکنش های شش کشور همسایه عراق در قبال انتخابات های مختلف این کشور خواهیم داشت. در بخش نخست این مقالات به بررسی کلی رفتار، کنش و واکنش های جمهوری اسلامی ایران در قبال سه انتخابات مذکور اشاره خواهد شد.
واژگان کلیدی: عراق، انتخابات پارلمانی عراق، همسایگان عراق، روابط خارجی عراق با همسایگان، سیاست خارجی ایران در قبال عراق
تحلیل رخداد
انتخابات 2005 دوگانه امید و هراس
تحولات سال 2003 در عراق و حمله آمریکا به این کشور و سپس سقوط نظام بعثی برای ایران دارای نتایج و وضعیتی پارادوکسیکال بود به این معنی که ایرانی ها از یکسو می دیدند یک دشمن دیرینه که سابقه آغازیدن جنگی پرتلفات و پرهزینه به مدت 8 سال را علیه خود داشت و همواره یکی از کانون های بحران ساز برای ایران به شمار می رفت دیگر از بین رفته است و از این نظر این یک نتیجه بسیار مثبت به شمار می آمد اما از سوی دیگر دشمن ضعیف شده پیشین توسط دشمنی بزرگ تر از بین رفته بود و این بدان معنی بود که پس از افغانستان که در مرزهای شرقی ایران قرار دارد اینک در مرزهای غربی و به فاصلخ چند متری سربازان آمریکایی در شعاع دید نیروهای مرزی ایرانی بودند و آشکار بود با توجه به رویه جورج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا و بخصوص قرار دادن نام ایران در محور شرارت خود خوانده اش، این یک تهدید جدید و جدی برای تهران به شمار می رفت.
لذا این وضعیت دوگانه در عمل نیز به رفتاری دوگانه از سوی ایران منجر شد بدین معنی که ایران از یکطرف تلاشی تازه و مضاعف را آغازید تا در سایه آن بتواند متحدین و دوستان خود از جمله گروههای شیعی و کردها را با حمایت هایش به راس هرم قدرت در این کشور رهنمون سازد و مانع از روی کار آمدن نیروهای تندروی دارای گرایشات ضد ایرانی شود. و از طرف دیگر می بایست نوعی موازنه قدرت را با آمریکایی ها فراهم می ساخت و مانع از تثبیت حضور این نیروها در بغداد شود چرا که در آن برهه برخی از تحلیلگران و استراتژیست های آمریکایی بطور آشکارا ایران را هدف سوم تهاجم آمریکا معرفی می کردند. به همین دلیل در چنین فضایی ایران در انتخابات 2005 سعی کرد احزاب مختلف شیعه را زیر چتر اتحاد قرار دهد و از روابط حسنه پیشین خود برای این منظور استفاده کرد و همچنین در کاهش تنشهای میان دو حزب اصلی کرد یعنی اتحادیه میهنی و دموکرات در شمال عراق نقش مثبتی ایفا کرد تا این احزاب نیز در پیوستن به شیعیان برای تشکیل دولت جدید آنهم در زمانی که انتخابات از سوی اهل سنت تحریم شده بود؛ تعجیل کنند.
نتیجه انتخابات با توجه به تحریم آن توسط اهل سنت و نیز واقعیات جمعیتی گروه های مختلف در عراق کاملا مشخص بود و آن هم پیروزی شیعیان و کردها در آن و ایجاد ائتلافی فراگیرتر برای تشکیل دولتی جدید در این کشور بود به عبارت دیگر نتیجه پس از انتخابات کاملا در راستای منافع و رفع بخشی از دغدغه های ایران بود. جلال طالبانی ،متحد ایران از سال 1985 به بعد، از لیست کردستانی به ریاست جمهوری رسید، ابراهیم الجعفری نیز از میان شیعیان به پست اول و مهم نخست وزیری دست یافت و ریاست مجلس نیز از آن اهل سنت این کشور گردید. هرچند در سال بعد نوری مالکی از حزب الدعوه جایگزین جعفری شد اما تغییرات سیاسی به وقوع پیوسته کاملا در چارچوب کلی دیدگاههای ایران در این کشور به شمار می رفت و لذا ایران راضی ترین کشور همسایه عراق، در خصوص نتایج انتخابات به شمار می رفت.
انتخابات 2010 زیر سایه رقابت شدید منطقه ای
اما انتخابات 2010 عراق در فضایی متفاوت برگزار شد ناامنی در این کشور همچنان ادامه داشت، خطر حمله آمریکا به ایران با توجه به زمین گیر شدن نیروهایش در افغانستان و عراق و بروز پیچیدگی ها و دشواری های گسترده و نیز شکست مک کین از اوباما در انتخابات 2008 از بین رفته بود و از سال قبل از انتخابات نیز واشنگتن و بغداد موافقتنامه ای امنیتی را امضا کرده بودند که طی آن نیروهای آمریکایی موظف می شدند تا قبل از پایان سال 2011 خاک این کشور را ترک کنند. اما مساله مهم دیگر ایجاد نوعی اتحاد نانوشته اما کاملا مشهود منطقه ای پیش از این انتخابات علیه ایران و متحدینش در انتخابات بود اتحادی منطقه ای که در تشکیل ائتلاف العراقیه که متشکل از سنی ها و شیعیان سکولار و ملی گرا بود. در این دوره ایران هرچند روابط خوب خود را کردها را حفظ کرده بود اما عملا در حال نزدیکی بیش از پیش با شیعیان بود و هرچند العراقیه با 91 کرسی پیروز اولیه نام گرفت اما به دلیل عدم توانایی در تشکیل ائتلافی بزرگتر یکبار دیگر نوری مالکی مامور تشکیل کابینه شد.
در موفقیت مالکی برای تشکیل مجدد دولت پس از 9 ماه بن بست سیاسی، ایران نقش قابل توجه و بسیار تاثیر گذاری داشت امری که مورد تائید بیشتر کارشناسان و حتی برخی رهبران سیاسی عراقی نیز بود. نتیجه انتخابات نیز به اینگونه شکل گرفت که جلال طالبانی یکبار دیگر در پست ریاست جمهوری ابقا شد نوری مالکی نیز همچنان سکان قدرت اجرایی کشور را در دستانش حفظ کرد و اسامه نجیفی به عنوان رئیس پارلمان معرفی گردید.
انتخابات 2014 تثبیت نفوذ کم منازع ایران
اما سومین انتخابات پارلمانی برای ایران در رقابت با کشورهای منطقه را می توان کم مناقشه ترین آنها خواند چرا که بر خلاف دوره پیشین کشورهای منطقه فاقد انسجام و اتحاد برای تاثیرگذاری چون دوره پیشین بودند. یعنی عملا دیگر امیدی برای ایجاد تغییری گسترده در سپهر سیاسی عراق نمی بینند و از سوی دیگر تمرکز اصلی خود را بر روی بحران سوریه قرار داده اند. البته این امر دال بر عدم حضور، تلاش برای بسط نفوذ و یا تقابل و رقابت با ایران و نیز دولت مرکزی عراق از سوی دیگر کشورها نیست.
حمایت عمومی از ائتلاف های شیعی (ائتلاف دولت قانون، ائتلاف الاحرار و ائتلاف المواطن) و تلاش برای جلوگیری از افول بیش از پیش حزب اتحادیه میهنی کردستان در غیاب رهبرش جلال طالبانی، از جمله اقدامات نمادین و قابل رویت ایران در انتخابات اخیر بوده است. مشخص شدن نتایج اولیه انتخابات هم حاکی از تداوم روند پیشین در انتخابات های 2005 و 2010 است و عملاً می توان انتخابات 2014 را تثبیت نفوذ و حضور کم منازع ایران در عراق قلمداد کرد.
چشم انداز پیش رو
هرچند حمله آمریکا به عراق در گام اول خطر تداوم سناریوی دومینویی فتح یکی پس از دیگری کشورهای خاورمیانه از جمله ایران توسط آمریکا را به عنوان یک احتمال موجود تقویت می کرد اما کم کم با توجه به واقعیات ساختاری و جمعیتی عراق، زمین گیر شدن آمریکایی ها در افغانستان و عراق و نیز در پیش گرفتن سیاست های فعالتر توسط ایران، باعث شد تا تحولات عراق از یک تهدید جدی تبدیل به فرصتی قابل توجه برای ایران شود به نحوی که به مرور زمان همسایه غربی ایران وارد حلقه یاران منطقه ای این کشور قرار گرفت و به نظر می رسد دست کم تا میان مدت روابط گرم و خوب تهران – بغداد همچنان پابرجا باقی خواهند ماند و ایران پرنفوذترین کشور منطقه در این کشور خواهد ماند.