مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

امکان سنجی تشکیل جی 7 در خلیج فارس

اشتراک

کامران کرمی

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

بیان رخداد

زمینه های ادراکی گفت وگوهای ایران و شورای همکاری خلیج فارس در فضای پساتوافق هسته ای در حال مهیا شدن است. گفت وگوهایی که در صورت تحقق در فضای میدانی، می تواند اثرات کنترل بخشی و موازنه دهی به بحران های موجود داشته باشد و بر مهار پدیده افراط گرایی در منطقه موثر واقع شود. در همین ارتباط، معاون عربی و آفریقای وزارت امور خارجه ایران که در جریان دو سفر اخیر منطقه‌ای ظریف، حضور داشته است، از برگزاری دور اول گفت‌وگوهای منطقه‌ای بین ایران و شش کشور شورای همکاری خلیج فارس به ابتکار امیر قطر و وزیر خارجه عمان خبر داد و گفت حداکثر تا پایان شهریور، مرحله اول گفت‌وگوها آغاز می‌شود. در این مقاله با تحلیل زمینه های تشکیل چنین مجمعی، به امکان سنجی در خصوص ابعاد و احتمالات موجود با توجه به حجم اختلافات پرداخته ایم.

واژگان کلیدی: ایران، شورای همکاری، جی 7، گفت وگو، امنیت منطقه ای

تحلیل رخداد

محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در دور اول سفرهای منطقه ای خود به کویت، قطر و عراق در اوایل مرداد 94، از تاسیس یک مجمع گفت‌وگو در خلیج‌فارس، خبر داد و ضرورت آن را برای امنیت منطقه ای و مقابله با افراط گرایی بیش از هر زمان دیگری دانست. حسین امیرعبداللهیان معاون عربی و آفریقای وزیر امور خارجه نیز نفس برگزاری این گفت‌وگوها را خروج از سوء تفاهم و رسیدن به درک مشترک برای مقابله با بحران‌های موجود در منطقه می داند و رسیدن به صلح و ثبات و امنیت پایدار در این روند را بیش از هر چیز دیگری حائز اهمیت عنوان می کند.

کارشناسان و تحلیلگران همواره بر ضرورت گفت‌وگوهای انتقادی ایران و اعضای شورای همکاری به‌ویژه عربستان سعودی و تاثیری که بر امنیت منطقه‌ای و حل بحران‌های کنونی دارد، تاکید کرده‌اند. در صورت تحقق این موضوع، این برای نخستین بار در طول یک دهه اخیر خواهد بود که شاهد تحقق این گفت‌وگوها خواهیم بود. در واقع شاید بتوان گفت تاثیرات مثبت توافق هسته‌ای بر منطقه خلیج‌فارس، فضا را برای طرح چنین پیشنهادی مهیا کرده است. بویژه نگرانی های که پیشتر میان برخی دولت های عربی در خصوص آثار توافق هسته ای بر منطقه احساس می شد، تا حدی در حال کم رنگ شدن است. بنابراین در چنین فضایی زمزمه های تشکیل «جی7» بین ایران و شش کشور حاشیه خلیج‌فارس در فضای پس از توافق هسته ای در حال ترسیم شدن است.

در این میان اما سوالاتی وجود دارد. آیا با توجه به سطح اختلافات ایران و عربستان به عنوان دو بازیگر اصلی مجموعه خلیج فارس، شاهد شکل گیری این گفت وگوها خواهیم بود؟ در صورت شکل گیری این گفت وگوها تا چه حد از پایداری برخوردار خواهد بود؟ چه موانعی در موثر واقع شدن این گفت وگوها نقش ایفا می کند.؟

شورای همکاری خلیج فارس به عنوان یک سازه ابتدائا سیاسی-هویتی و در مرحله بعد با کارویژه های اقتصادی در فضای جنگ ایران و عراق تشکیل شد. در واقع فضای تهدید و غلبه بر آن از طریق تاسیس مجمعی با حمایت قدرت فرامنطقه ای به نام آمریکا اصلی ترین عامل در تاسیسی شورای همکاری خلیج فارس بود. در طول بیش از سه دهه از تشکیل این شورا، هنوز بین ایران و شش کشور عضو، گفت وگوی جدی که مبتنی بر یک راهبرد مشخص باشد شکل نگرفته است.

در طول این سال ها ایران صرفا توانسته است از مجرای کانال های دوجانبه به تقویت روابط خود با اعضا همت گمارد. فارغ از روابط مثبت و مسالمت آمیز با عمان که ریشه در گذشته دارد، ایران صرفا توانسته است روابط محدود با دبی و کویت را تقویت کند. هر چند در مقطع دولت اصلاحات در ایران شاهد نزدیک شدن طرفین به یکدیگر بودیم و در این میان تفاهم نامه امنیتی میان ایران و عربستان به امضای مقامات دو کشور رسید و حتی در این برهه شورای همکاری تصمیم گرفت تا ایران را به عنوان عضو ناظر در تصمیمات خود بپذیرد، اما پس از مدتی الگوی تعامل طرفین وارد همان فضای گذشته شد. در این برهه برخی تحولات به وقوع پیوست که فضا را بیش از گذشته متشنج کرد. بویژه روی کارآمدن شیعیان در عراق تا تحولات بعدی یعنی بهار عربی که به جبهه بندی عربستان در قبال ایران شکل صریحتری داد.

با روی کارآمدن دولت یازدهم در ایران و شعار تعامل با همسایگان و همچنین تجربه ای که از مجرای توافق هسته ای حاصل شد، دستگاه دیپلماسی ایران تصمیم گرفته تا ابتکار مجمع گفت وگوهای منطقه ای را مطرح کند. بنظر می رسد که اصلی ترین موضوعی که می تواند مورد گفت وگو قرار بگیرد و طرفین دارای اختلاف نظر را حول یک محور گرد آورد، موضوع مبارزه با افراط گرایی است. شش دولت عربی خلیج فارس و ایران اشتراک نظر دارند که امنیت منطقه ای عامل مهمی برای هرگونه همکاری و رسیدن به ثبات است. اما بنظر می رسد بر سر مصادیق افراط گرایی میان طرفین اختلاف نظر هست. حمایت های قطر و عربستان از شبه نظامیان در عراق و سوریه یکی از موانعی است که به ادراک متفاوت طرفین از مصادیق همکاری در موضوع مبارزه با تروریسم شکل می دهد.

در شرایطی که عیان است و بر کسی پوشیده نیست که حمایت های قطر و عربستان از شبه نظامیان افراط گرا، به تصاعد بحران در منطقه شکل داده است، همزمان ریاض ایران را به حمایت از شیعیان در منطقه و تغییر صحنه میدانی در عراق متهم می کند. بنظر می رسد اگر طرفین خواهان کنترل افراط گرایی در منطقه هستند، باید بر اساس کنترل بخشی در فضای گام های متوازن گام بردارند. در فرآیندی که سعودی ها قادر به امتیازگیری نباشند، بسیار بعید بنظر می رسد که حجم اقدامات حمایتی خود را از گروه های سلفی و افراط گرا کاهش دهند.

از اینرو ایران که ابتکار این طرح را در دست دارد، می تواند بر اساس همان مولفه های کلیدی و عناصری که به موفقیت گفت وگوهای هسته ای شکل داد، همان منطق را در ابعاد منطقه ای و در خصوص موضوع امنیت در خلیج فارس به کار ببندد. بسنده کردن طرفین به مفاهیم کلی همچون امنیت همسایگان امنیت ماست، ایران و اعراب برادر و همسایه اند نمی تواند نتیجه بخش باشد. نتیجه بخش بودن گفت وگوها باید در حوزه تعریف مشخص مصداق ها باشد. به عنوان مثال مصداق های مفاهیمی چون ثبات و امنیت منطقه ای باید برای طرفین روشن شود.

موضوع دیگر، پایداری این گفت وگوهاست. بنظر می رسد که با توجه به تجربه های پیشین مجموعه خلیج فارس، همواره یک ضرورت آنی موجبات این گفت وگوها را شکل داده و پس از مدتی به دلایل مختلف به حاشیه رفته است. فقدان درهم تنیدگی های ساختاری، اختلافات ارضی و مرزی، حضور قدرت های فرامنطقه ای، حجم خریدهای تسلیحاتی و موارد دیگر باعث شده تا به جای تعریف امنیت دسته جمعی، شاهد شکل گیری امنیت خوداتکا، امنیت وارداتی و در پیوند با یک قدرت بزرگ باشیم. در چنین فضایی، گفت وگوهای منطقه ای به عنوان یک الگوی تعامل بخش، در فضای بی اعتمادی صورت می گیرد. بی اعتمادی ای که ریشه تاریخی دارد و خود را در چند دهه اخیر بازتولید کرده است.

دورنمای رخداد

با تحلیل و ارزیابی زمینه های تشکیل جی 7 در خلیج فارس و مرور تجربه های قبلی و همچنین توجه به سطح و دامنه کنش بازیگران این منطقه می توان گفت که همکاری های چندجانبه به دلایل ساختاری و همچنین کارکردی در این منطقه، یک موضوع پایدار، جوهری و امنیت زا نیست و صرفا برخی ضرورت های تاکتیکی باعث گردآمدن اعضا و همچنین ارتباطات درون منطقه ای با ایران شده است. از این زاویه اگرچه ضرورت این گفت وگوها در کنترل بحران کنونی منطقه بسیار مهم و راهبردی است و می تواند در مقطع کنونی با اراده نخبگان سیاسی به کار بسته شود، اما با توجه به سطح اختلافات میان ایران و عربستان بخصوص در مصداق ها، و قرار گرفتن این گفت وگوها بر بستر بی اعتمادی های انباشته شده، چندان نمی توان به پایداری تشکیل جی 7 و اثرگذاری آن بر بحران های موجود خوشبین بود.

مطالب مرتبط