مازيار آقازاده
مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC
www.peace-ipsc.org
در هفته چهارم ماه آگوست 2010 رسانه هاي تركيه به نقل از منابع نزديك به حزب حاكم عدالت و توسعه خبر از تجديد نظر در سند استراتژي امنيت ملي تركيه از سوي شوراي امنيت ملي تركيه دادند .
بر اساس اين خبر در بازنگري جديد در استراتژي امنيت ملي تركيه قرار است تغيير وضعيتي در نام چهاركشور همسايه يا نزديك به تركيه صورت پذيرد . بر اساس اين گزارش ” احمد داوود اوغلو ” وزير خارجه تركيه و تئوريسين سياست خارجي حزب حاكم عدالت و توسعه پيشنهاد داده تا نام كشورهاي ايران ، روسيه ، يونان و عراق در اين سند از نام كشورهاي تهديد كننده يا دشمن به وضعيت هايي چون دوست يا شريك اقتصادي تغيير يابد . قرار است شوراي امنيت ملي تركيه در نشست خود در ماه اكتبر اين تغييرات را تصويب كند و تصويب اين تغييرات نشانه اي از تغييري عمده در سياست خارجي آنكارا خواهد بود .
رسانه هاي منطقه و جهان خارج شدن نام ايران از ليست كشورهاي تهديد كننده آنكارا به ليست كشورهاي همسايه تركيه را بيشتر مورد توجه قرار داده اند . به ويژه در شرايطي كه جمهوري اسلامي ايران در ماه هاي گذشته به دليل عدم نرمش در موضع هسته اي خود در شديد ترين فشارهاي اقتصادي و بين المللي قرار گرفته است .
از سوي ديگر خارج كردن نام يونان – كه به لحاظ تاريخي دشمن ترك ها محسوب مي شود – از ليست دشمنان تركيه و وارد كردن اين كشور به ليست همسايگان ، تحولي بسيار جدي و مهم براي سياست خارجي تركيه محسوب مي شود . روسيه و عراق نيز در اين ليست از وضعيت تهديد كننده به وضعيت شركاي استراتژيك تركيه درآمده اند .
اين تغيير سياست آنكارا در حالي انجام مي شود كه دولت تركيه در ماه هاي گذشته بر سر حمله اسراييل به ناوگان آزادي غزه روابط بسيار متشنجي با اسراييل ( متحد قديمي خود در منطقه ) داشته است . از سوي ديگر روابط تركيه با آمريكا نيز روزهاي سردي را از سر مي گذراند و به واسطه اختلاف نظر دو كشور بر سر نحوه حل و فصل بحران هسته اي ايران دولت آنكارا در شوراي امنيت ملل متحد به قطعنامه چهارم تحريمي ايران ( قطعنامه 1929) راي منفي داد و فاصله خود را از سياست خارجي امريكا در قبال ايران حفظ كرد .
همچنين در هفته سوم آگوست سفر يك هيئت آمريكايي به آنكارا با چراغ قرمر دولت اردوغان روبرو شد و رسانه هاي تركيه پس از اين سفر نوشتند كه پاسخ دولت اردوغان به هيئت آمريكايي درباره همكاري تركيه در تحريم هاي مضاعف عليه ايران منفي بوده است .
دولت تركيه به هيئت آمريكايي اطلاع داده كه آنكارا تنها خود را متعهد به رعايت قطعنامه هاي تحريمي شوراي امنيت مي داند و به تحريم هاي مضاعف آمريكا و اتحاديه اروپا عليه ايران نخواهد پيوست .
تجديد نظر در دوستان و دشمنان آنكارا
دولت تركيه به لحاظ تاريخي ( در دوره جمهوري ) دو دولت خصم در همسايگي خود داشته است كه اين دو كشور ارمنستان و يونان هستند . ارمنستان به واسطه اختلافات تاريخي بر سر موضوع كشتار ارامنه در زمان جنگ اول جهاني به دست امپراتوي عثماني ، در دهه هاي گذشته رابطه سردي با تركيه داشته است كه يخ رابطه ايروان – آنكارا در دو سه سال اخير به واسطه سياست هاي جديد دولت اردوغان رو به باز شدن مي رود .
از سوي ديگر رابطه متشنج تركيه با يونان در دهه هاي اخير به واسطه اختلافات دو كشور بر سر مالكيت جزاير درياي اژه و نيز جزيره قبرس در سال هاي اخير به واسطه ديپلماسي موفق دولت اردوغان رو به گرمي نهاده است .
ترك ها به فراست دريافته اند كه حل معضل اين كشور با يونان در حل معضل تركيه با قبرس نيز كليدي طلايي به شمار مي رود ، از سوي ديگر هر گونه تلاش تركيه براي عضويت در اتحاديه اروپا در حالي كه آنكارا روابط سردي با يونان يا دولت نيكوزيا داشته باشد ، تلاشي بي حاصل خواهد بود .
دولت اردوغان در سال هاي گذشته و به موازات چرخاندن سكان كشتي سياست خارجي خود به سمت شرق توجهي بيش از گذشته به روسيه داشته است . درحالي كه تركيه در زمان جنگ سرد به عنوان متحدي عضو ناتو براي آمريكا ، يكي از مهم ترين سنگرهاي خط مقدم نبرد با دولت اتحاد جماهير شوروي بود .
دولت اردوغان در سياست عراقي نيز در سال گذشته تحرك بيشتري از خود نشان داده و وارد عرصه نفوذ و تاثير گذاري بر معادلات داخلي عراق شده است . هر چند كه به واسطه عدم مداخله چند دهه اي آنكارا در سياست هاي خاورميانه اي مشكل اصلي اين كشور در عرصه داخلي عراق ، نبود متحدان و مهره هاي بازي قابل اعتماد است ، اما آنكارا تلاش كرده است اين ضعف خود را با گسترش مراودات اقتصادي و بهره گيري از صادرات كالاهاي خود به عراق جبران كند .
در زمينه رابطه تركيه با ايران نيز همان طور كه اشاره شد دوري تركيه از غرب و اسراييل ، طبيعتا سياست خارجي آنكارا را به ايران نزديك مي كند ، و دليل اين امر قطبي شدن فضاي خاورميانه يا بازي با ” حاصل جمع صفر ” در معادلات خاورميانه است كه يك قطب آن به پرچمداري ايران است و قطب ديگر آن به جلوداري امريكا و اسراييل به مورد اجرا در مي آيد .
آيا تركيه به دنبال راه سوم است ؟
آيا تركيه مي تواند راه سومي براي درگيري هاي خاورميانه بيابد ؟ به عبارت ديگر با توجه به قاعده بازي با حاصل جمع صفر در عرصه رقابت هاي سياسي در خاورميانه ،آيا آنكارا مي تواند سياست راه سومي را پيش پاي دولتمردان و افكار عمومي منطقه باز كند ؟
پاسخ به اين سوال راحت نيست ، اما به نطرمي رسد آنكارا در قرار كرفتن در هر دو سوي معادله قدرت در خاورميانه با معذوريت هايي جدي روبرو است . اگر تركيه خود را در جبهه يا محور ايران قرار دهد ، دولت مردان اين كشور بايد از سياست ” توسعه محور ” خود كمي عقب بنشينند و هزينه هاي بيشتري بابت پايمردي در مواضع خود بپردازند ، اما مقامات آنكارا نشان داده اند كه اهل چنين ريسك هايي نيستند و توسعه اقتصادي و افزايش قدرت منطقه اي با وزنه تاثير گذاري اقتصادي را سنگ بناي سياست هاي منطقه اي و جهاني خود مي دانند ، در حالي كه اگر آنكارا بخواهد قابليت هاي خود را در كفه محور ضد آمريكايي در منطقه بگذارد ، بايد از خير بسياري از منافع اقتصادي در مراودات خود با آمريكا و اتحاديه اروپا چشم پوشي كند .
راه دوم نيز براي آنكارا عملي نيست و سياستمداران حاكم بر تركيه در سالهاي اخير و به ويژه در دو سال اخير نشان داده اند كه ديگر نمي خواهند دنباله روي محض سياست هاي غرب در منطقه باشند ، چرا كه تركيه احساس مي كند در صورتي كه دنباله روي محض سياست هاي غرب در منطقه باشد ، عملا نمي تواند توان تاثير گذاري زيادي بر تحولات منطقه داشته باشد و اين مساله با اصول اساسي سياست خارجي جديد تركيه كه توازن بخشي و شرق گرايي يكي از اركان مهم آن است ، در تضاد مي باشد ، وانگهي راه دوم همان سياستي است كه نزديك به 8 دهه در تركيه دنبال شده و ترك ها امروز نتايج زيان بار آن را احساس مي كنند . كم توجهي به سياست هاي خاورميانه اي و عدم توجه به شرق در حالي كه تركيه هيچ دستاوردي در ورود به تمدن غربي و عضويت در اتحاديه اروپا نداشته است ، اين تجربه را براي آنكارا داشته كه اگر به لنگرگاه تمدني خود كم توجهي كند ، به صورت كشوري ” از اين جا مانده و از آنجا رانده ” مي شود كه نه در قالب تمدن غرب ارج و جايگاهي كسب مي كند و نه در شرق عالم پايگاهي خواهد داشت .
آيا راه سوم ممكن است ؟
احمد داوود اوغلو وزير خارجه تركيه و تئوريسين و طراح اصلي سياست خارجي حزب حاكم عدالت و توسعه ، در سياست منطقه اي خود الگوي ” به صفر رساندن كانون هاي تنش زايي با همسايگان ” را دنبال مي كند . اين سياست در واقع ايجاد زمينه اي مناسب براي پيشبرد روند توسعه اقتصادي تركيه است .
داوو اوغلو بر اين باور است كه تركيه عملا نمي تواند منطقه پرتنشي را كه در آن واقع شده ( خاورميانه ) نفي و انكار كند ، از اين رو بهتر است آنكارا همزمان يك نقش موازنه گر را در منطقه ايفا كند .
از اين رو تركيه به هيچ يك از دو كانون اصلي درگيري در خاورميانه نمي پيوندد ، اما همزمان با بهره گيري از امكانات و قابليت هاي اقتصادي ، سياسي و منطقه اي خود بين دو نيروي متعارض در منطقه خاورميانه نقشي بينابين و ميانجي ايفا مي كند .
لازمه اين كار نخست به صفر رساندن امكان تنش با كشورهاي همسايه است كه در اين راستا دولت آنكارا در سال هاي گذشته كوشيده است تا روابط خود را با ارمنستان ويونان احيا كند و نيز معضل كردها را كه همچون آتشي زير خاكستر جامعه تركيه فرو مانده است ، با ابتكارات سياسي حل و فصل كند .
وجه ديگر اين سياست در افزايش و ارتقاي روابط اقتصادي و استراتژيك با كشورهاي همسايه و منطقه اي است . در اين راستا آنكارا مي كوشد كه به جاي توجه صرف به همكاري اقتصادي با كشورهاي اروپايي و غربي بازارهاي منطقه را با كالاهاي تركيه اي تسخير كند و پيوندهاي اقتصادي خود با كشورهاي همسايه را تقويت كند .
وجه سوم اين سياست ، متوازن سازي سياست خارجي تركيه است كه براي اين كار آنكارا مي كوشد نفوذ معنوي و سياسي خود را در ميان كشورهاي منطقه و جهان اسلام تقويت كند . لازمه چنين سياستي حفظ فاصله مطمئنه تركيه از اسراييل و آمريكا است ، البته نخبگان حاكم بر آنكارا مواظب اند تا اين دوري به قيمت پاره شدن حلقه پيوند آنها با واشنگتن و تل آويو نباشد ، اما در عين حال مقامات آنكارا به فراست دريافته اند كه افزايش نفوذ آنها در جهان اسلام و در ميان ملت هاي خاورميانه با مانورهايي چون حمايت بيشتر از مردم فلسطين و فاصله گرفتن از اسراييل ميسر است ، به نحوي كه تركيه از سابقه تاريخي خود فاصله بگيرد و به عنوان اسب ترواي جهان غرب در جهان اسلام مطرح نباشد .
در اين صورت است كه ملت هاي مسلمان در منطقه و در كشورهاي عربي عكس هاي اردوغان را در دست و پرچم هاي تركيه را بر دوش خواهند گرفت و اين امر براي دولتمردان آنكارا پديده اي ميمون محسوب مي شود .