مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
بعد از سرنگونی مرسی در مصر و شرایط جدید در مصر و زندانی و دستگیر شدن اخوانی ها در این کشور بسیاری از خطر رادیکالیزه شدن اخوانالمسلمین سخن گفته اند و حتی برخی به توجه جدید اخوان به این رویکرد و حتی مسلحانه اشاره کرده اند. گفتگوی زیر در همین زمینه است.
واژگان کلیدی: امکان تغییر اخوانالمسلمین در مصر، تغییر اخوانالمسلمین مصر، تغییر اخوانالمسلمین مصر، اخوانالمسلمین مصر، آینده اخوانالمسلمین در مصر
مرکز بین المللی مطالعات صلح: بعد از سقوط مرسی در مصر اخوان المسلمین چه تحولات عمده ای را از نظر نوع نگاه به حکومت و جامعه مصر گذرانده است؟
برای پاسخ گویی به این سوال باید یک تحول بنیادی را در نظر بگیریم که در نگرش خود اخوان المسلمین چه به صورت اجباری و چه به صورت یک تحول ایدئولوژی به وجود آمده است. بعد از سقوط مبارک و حذف تدریجی نظامیان از قدرت توسط گروه اخوان و سر کار آمدن آقای محمد مرسی خود دارای یک سری فعل و انفعالات شدند که از جنبش به یک گروه سیاسی تبدیل شدند. اولین گام آنها در دست گرفتن قدرت و سپس براساس این قدرت تبدیل جنبش به یک دولت بود ( جنبش از حالت بالقوه به حالت بالفعل تبدیل شدند). اما مسئله موجود انجام اشتباهات (ناشی از سیاست گذاری آنها) بود. هر چند که با وجود آقای خیرت الشاطر احتمال افراط در اخوان المسلمین نیز وجود داشت (برخی از کارشناسان معتقدند اگر خیره الشاطر می بود افراط به این سرعت شکل نمی گرفت). اما یک سری فعالیت های افراطی توسط محمد مرسی انجام شد و نتیجه آن عدم توجه گروه اخوان المسلمین به دو ضلع مثلث ساختار حکومتی، وضعیت ژئوپولوتیکی و بحث پیوست جغرافیایی و همچنین نقش ارتش شد. یعنی خود را در کانتکس اسلام گرا و پرچم دار جنبش تحولات عربی دانست. با حذف دو گروه ارتش و لیبرال ها عملا این مثلث قدرت که در ساخت سیاسی وجود داشت به یک هویت تبدیل شد. آقای محمد مرسی کل ساختار حکومت را با توجه به مطالبات مردم از دولت پس از انقلاب به سمت دعوای بین ارتش و لیبرال سمت و سو داد و عملا نتوانست این مطالبات را عملیاتی کند. همه این فرایندهای موجود فرایندی کلی بود و نتیجه آن جدال خیابانی بود و دو ضلع مثلث یعنی ارتش و لیبرال ها به یک نفاقی رسیدند که جامعه غیر از عدم توسعه به ناامنی نیز رسیده و به سمت تمایل به خواست امنیت حرکت کردند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: اکنون چند نوع نگرش در اخوان المسلمین نسبت به تحولات کنونی مصر وجود دارد؟
با سقوط مرسی تفاوت هایی به وجود آمد. بعد از روی کار آمدن ژنرال سیسی بخشی از گروه اخوان المسلمین به زندان افتادند و بخشی دیگر که عملا فعالیتی ندارند و به عنوان ضد جریان کودتا و یا ضد انقلاب (انقلابی که سیسی بیان می کند من طلایه دار آن هستم) هستند. بدین ترتیب دو جریان کلی در گروه اخوان المسلمین به وجود آمده است. یک جریان به سمت تداوم جریان محمد مرسی (آرمان ها و آرزوهای ما با یک سری شبه کودتا که توسط عربستان و قطر انجام شد محقق نگردید) از طرف دیگر یک فرایند معتدلی در داخل گروه اخوان المسلمین به وجود می آمد. هرچند که به دلیل ساختار اسلامی جریان مصر و همچنین سابقه بیش از 90 ساله اخوان المسلمین و در کشورهای دیگر شعبه مادر آنها دچار فعل و انفعالات و از هم پاشیدگی شده است و به دنبال احیا و بازپروری این فرایند هستند.
درنتیجه می توان گفت که یک جریان افراطی معتقد بر این است که یک کودتایی شکل گرفته و براساس آن کودتا مبارزه کرد و گاه اقداماتی انجام داده و ممکن است دست به اسلحه ببرد و ممکن است بین ارتش و بخش افراطی اخوان المسلمین (همانند آنچه که در دهه نود مشاهده شد و جبهه معتقد به پیروزی در انتخابات بود و کودتا و یا شبه کودتای ارتش مانع از پیروزی دموکراتیک مردم شده است) این فرایند به وجود آید. از طرف دیگر با توجه به این که ارتشیان به صورت یک بن بست می باشند گروهی نشو و نما می کنند تا هم بتوانند با دولت کار و هم فعالیت افراطی اخوانی ها را کنترل نمایند (که در اکثر جریان های افراطی به وجود می آید) . در واقع جریان معتدلی ظهور و بروز می کند که این احتمال دوام و بقای بیشتری دارند. به این دلیل که بعد از کودتای سیسی آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر آن را نپذیرفتند و عملا نیز آقای سیسی قادر به تداوم این مثلث نمی باشد . لذا اگر با بخش اعتدال اخوان ائتلافی انجام دهد هم می تواند ساختار و جریان سیاسی حکومت را به نحوی اداره کند و هم مانع از فعالیت افراطی شود. در این بین چون شاخه القاعده و داعش که در شمال آفریقا ظهور کرده و یا داعش که مصر را به عنوان پلی در بین غرب آسیا و شمال آفریقا (منطقه سینا) قرار داده است می توانند هم باعث تحریک علیه دولت و یا تحریک یک سری فعالیت ها شود.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: اخوان المسلمین در مصر چه رویکردهای نظامی، سیاسی و… را برخواهد گزید؟
این وابسته به عملکرد دولت است. یعنی بخشی از انفعالات ناشی از عملکرد دولت است. هرچند که بخشی از آن که شاخه مرسی یا شاخه تندرو بود همان شاخه ای است که اعتقاد بر این دارد که این دولت سیسی دولت غیر قانونی است و دولت مرسی قانونی بوده و خواهان بازگشت آن هستیم. لذا در مقابل دولت یک سری حملاتی را انجام می دهد و باعث آشوب می شود وفضای ناهنجاری را به وجود می آورند.
متناسب با این تقسیم بندی اخوان المسلمین به دو جریان افراطی و طرفدار آقای مرسی و بازگشت ایشان و اعتقاد به دولت قانونی مرسی و کودتای حکومت سیسی این جریان جریانی افراطی بوده است. اما از طرف دیگر اعتقاد اینجانب این گونه است که با توجه به این که سازه حکومت در مصر بر سه ضلع قدرت می چرخد ارتش ( ارتش به دلیل ساخت جغرافیایی و کارکرد ارتش خصوصا در زمان قدیم به ویژه بعد از شکل گیری رژیم صهیونیستی ارتش نقش اساسی در حفظ سرزمین مصر و هم هویت آن داشته است و دارای قدرت شد و قدرت اقتصادی و بسیاری از فعالیت ها را در دست گرفت). موضوع دیگر بحث لیبرال ها و توجه و تفکر بخش از جامعه است که این اقدامات را انجام می دهد و بخش سوم بخش اسلام گرا می باشند. اما بخش اسلام گرا اخوان المسلمین به دلیل پیشینه پیچیده ای یارگیری خوبی می توانند داشته باشند و از دیپلماسی خوبی در مصر برخوردارند، اما شرط ادامه حیات اخوان المسلمین با توجه به تحولات به وجود آمده و با توجه به عملکرد بسیار بد در دوران مرسی باعث شده در درون خود یک پوست اندازی انجام دهند و باعث ظهور و بروز یک جنبش و جریان معتدل شده است. این جریان معتدل میتواند با حمایت کشورهای منطقه و بین المللی و حمایت های داخلی بتواند به تدریج ظهور و بروز نماید. هرچند که در کوتاه مدت چندان نمی شود به آنها امیدوار بود. چون دولت آقای سیسی به دلیل یک سری از مشکلات و مبارزه با تروریسم و یا مشکلات داخلی دیگر هویتی خود را اخوان قرار داده است. یعنی با واژه ای به نام اخوان تعارض دارد و باید یک مرحله خاصی را بگذراند تا انتخابات و مجلس آینده یک سری از جریان ها را وارد مجلس کنند و مطالبه آنها این باشد که اسلام گرایان نیز می توانند ظهور و بروز پیدا کنند.
نگاه اولیه این است که تا زمانی که موضعی به نام سیسی از یک طرف و مرسی از طرف دیگر باشد نمی توان شاهد بازگشایی و یا آینده خوش بینی نسبت به اخوان المسلمین باشیم. از طرف دیگر در اخوان نیز نیز یک فعل و انفعالاتی انجام می شود و اگر انشعاباتی صورتی گیرد می توان امیدوار بود که این راه طولانی به چشم اندازی کوتاه مدت تبدیل شود. اما بنده هنوز ندیده ام که هنوز لیدر و جریان خاصی به عنوان یک جریان معتدل ظهور پیدا کند که به عنوان اسلام گرای معتدل یا اخوان معتدل بتواند هم با دولت کار کند و هم بخشی از طیف اسلام گرایان را مدیریت کند..