مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

آنكارا و نگاه به عراق،اميد و نگراني ها – گفتگو با دكتر حسن لاسجردي كارشناس مسائل تركيه

اشتراک

فرزاد رمضاني بونش

مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC


مقدمه: روابط آنكارا و بغداد ريشه در دهه هاي گذشته دارد اما بعد از سال 2003 روابط سياسي، تجاری اقتصادی بین ترکیه و عراق در مسیر رشد و توسعه قرار گرفت. از اواخر سال 2007 با بهبود نسبی وضعیت امنیتی عراق توجه آنكارا به ايفاي نقش جدي تري در عراق دوخته شده است. به طوري كه گاه اين امر باعث  ايجاد تنشهايي بين دو كشور شده است. چنانچه اخيرا سخنان رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه در خصوص عراق با واکنش شدید نوری مالکی مواجه شده است. در اين راستا براي بررسي بررسي بيشتر نوع سياست خارجي تركيه در قابل عراق و آينده روابط اين دو كشور به گفتگويي با دكتر حسن لاسجردي كارشناس مسائل تركيه پرداخته ايم: 

مركز بين المللي مطالعات صلح: در دو ماه اخير روابط عراق و تركيه با تنشهايي روبرو بوده و آقاي نوری المالكی نخست وزیر عراق تاكنون دو بار رجب طیب اردوغان نخست وزیر تركیه را متهم به دخالت در امور داخلی این كشور كرده است. در اين بين شما مهمترين اولويت هاي امنيتي و سياسي  سياست خارجي تركيه در عراق را چه مي دانيد؟

به نظر ميرسد كه تركها در شرايط كنوني در جهت دايره ديپلماسي منطقه اي امريكا فعاليت كنند و مي خواهند در منطقه تاثير گذار باشند. اساسي ترين دغدغه هاي تركيه آن است كه بتواند قطب نماي رويكرد هاي خود را در راستاي راهبردهاي امريكا تعبير و تفسير كنند. لذا تحولات روابط بين عراق و تركيه نيز در همين راستا قابل بررسي است، بنابراين ترك ها چند دغدغه در عراق دارند: نخست ترك ها معتقدند با توجه به وجود نيروهاي بالقوه تهديدزا در خلا امنيتي منطقه پس از خروج امريكايي ها از عراق اين كشور ميتواندعرصه كشمكش نيروهاي گوناگون شود و به نوعي  به جنگ داخلي و يا مرحله اي خفيف تر از آن ( درگيريهاي قومي عشيره اي) بيانجامد. لذا ترك ها بر اين نظرند كه عراق شرايطي شكننده دارد و خود را هم مجاب به دخالت در تحولات عراق كرده اند.

دغدغه دوم آنان اين است كه در راستاي سياسته اي منطقه اي تركيه كه (بر مبناي نئوعثمانيسم متمركز است) ترك ها به دنبال يافتن ياران و همراهاني در كشورهاي مختلف هستند و در فضاي فعلي عراق آنان بنا به دلايلي اهل سنت (كه هم علقه هايي ايدئولوژيك دارند وهم ميل به همكاري با تركيه را هم نشان ميدهند) را انتخاب كرده اند. چنانچه ترك ها با آنان رابطه دارند و در پرونده هاشمي هم دخالت كردند. همه اين رويكردها بيانگر آن است كه آنكارا در فضاي داخلي عراق دغدغه ها والگوهاي ويژه خود را  مد نظردارد. دغدغه سوم از دغدغه هاي آنان مساله امنيت و كردهاي عراق است كه نقش مهمي در سرنوشت ترك ها است. چنانچه تركيه در ماه هاي اخير در روابط با كردها تحولاتي را گذرانده و با مسائلي نظير بمباران اولودره، حملات پ ك ك و..دست به گريبان بوده است.

مركز بين المللي مطالعات صلح: احمد داوداوغلو وزیر امور خارجه تركیه اخيرا تاكید كرده است كه كشورش به دنبال قوم گرایی و حمایت از پیروان برخی مذاهب و گروههای دینی در منطقه خاورمیانه نیست. در اين حال تركيه تا چه حدي به اعراب سني و تركمن هاي عراق را به عنوان هم پيمانان قومي و مذهبي خود مي نگرد؟

  اينكه ترك ها از اين گونه جملات در سياست خارجي خود استفاده ميكنند نوعي سياست و بيان ديپلماتيك است، اما آنچه كه مسلم است وقتي كه در رقابتهاي منطقه اي عرصه بر شما تنگ ميشود به هر عنصري كه امكان دارد متوسل مي شويد. اكنون هم در شرايط  فعلي ترك ها تحت فشار از سوي بازيگران ديگري مانند ايران هستند، جدا از عراقي ها با سوري ها هم  مشكل دارند و با عربستان هم به گونه اي ديگر اختلاف دارند. در اين ميان به نظر ميرسد كه اكنون ترك ها در فضاي همكاري اي كه در سالهاي گذشته در خاورميانه بودند و تا حدي هم در آن موفق شدند نيستند. يعني اكنون ترك ها با فشارهايي مانند قضيه كشتار ارامنه (طرح شده توسط فرانسه)، پيوستن به اتحاديه اروپا و… روبرو هستند كه باعث شده است تا شرايط داخلي و خارحي تركيه برخلاف سالهاي گذشته پويايي خود را از بدهد. به همين جهت هم اگر تركيه معتقد است كه در منطقه از قوميت ها و گروه ها بهره نمي گيرد مي تواند در زمان عادي درست باشد، اما در شرايط كنوني كه نياز به استفاده از همه ابزارها است و تركيه معمولا از آنها بهره مي برد. لذا سخنان اوغلو بيش از آنكه واقعيت باشد بياني ديپلماتيك است.

 به نظر ميرسد كه در حال حاضر جهت اصلي آنكارا تغيير يافته است. يعني هر چند قبلا آنان به دنبال همكاري و به صفر رساندن مشكلات با همسايگان و به زبان من به دنبال تجديد حيات تركيه نوين بودند ،اما به نظر من از اين مرحله به قابليت خوداتكايي رسيده اند و فكر ميكنند ديگر در منطقه پتانسيلي براي افزايشي توانشان نيست، لذا به سمت كشورهاي غربي هم روي آورده اند. در اين بين با توجه به اينكه  روابط كنوني تركيه و عراق هم اكنون در حالت فوران است و هر روز رخدادي  اتفاق مي افتد اگر تركيه بخواهد نقش موثر و مطلوبي داشته باشد ناچار است از برخي از قوميت ها مانند تركمن ها استفاده كنند. چرا كه اگر آنان از اين عنصرها استفاده نكنند فرصت را از دست خواهندداد.

مركز بين المللي مطالعات صلح: در پی بحران سیاسی اخیر عراق و تلاش قبلي طارق الهاشمی معاون رییس جمهوری عراق برای رفتن به تركیه، به نگاه شما آنكارا در بحران سياسي و پرونده الهاشمي عراق در جستجوي چه نقشي است؟

اگر بخواهيم دوران آقاي اردوغان و يا اسلام گراها در تركيه را با و واژه اي تحليل كنيم، بايد گفت آنان به دنبال آن بوده اند كه براي خود فرصت سازي و موقيعت سازي كنند. در اين شرايط در اين حال برخي اوقات با ارتباطات مذهبي، قومي و…به دنبال اهداف خود بوده اند. آنچه كه براي ترك ها مهم است حركت در راستاي اهداف خود و پيگيري نقشه راه خود تا سال 2023 است. يعني چون هدف اصلی ترکیه تبدیل شدن به کشوری پیشرفته در سال 2023 میلادی است و اين نقشه راه هم علني شده و ابزار و زواياي آن بروز كرده است، ترك ها نمي توانند از دست افكار عمومي و واقعيت هاي نقشه راه خود فرار كنند. لذا آنچه كه خيلي مهم است آن است كه تركيه در اين فضا در حال تلاش براي  استفاده از همه ابزارها، همكاري ها و برخي اوقات چالش ها هست.در اين راستا آنچه كه مسلم است ترك ها نمي خواهند فرصت ها را در عراق از دست دهند تا به نوعي بيشترين امتيارها را كسب كنند.

مركز بين المللي مطالعات صلح: مناسبات اقتصادی بین ترکیه و عراق رو به توسعه بوده است؛ به گونه‌ای که حجم تجارت بین دو کشور در پایان سال 2011 میلادی به حدود نه میلیارد دلار رسیده است. ترکیه نزدیک به 25 درصد از کل واردات عراق را به خود اختصاص داده و در این حوزه در رتبه نخست قرار دارد. در اين حال نقش اساسي تركيه در بازار اقتصادي عراق چه تاثيري در افزايش حضور سياسي و ژئوپلتيكي اين كشور در عراق گذاشته است؟

جمله مشهوري وجود دارد و گفته ميشود كه اقتصاد بايد جاده صاف كن سياست باشد. يعني وقتي كه كشورها داراي روابطي هم نيستند از روابط اقتصادي (كه روابط عيني تري است) بهره مي برند تا روابط سياسي خود را سازماندهي كنند. به نظر مي رسد كه ترك ها بعد از اشغال عراق هم اين راه را رفته اند و با حضور در شمال عراق و..در بحث هايي همچون سد سازي، بخش نيروگاه، زيربنايي، صنعت نفت و..عراق فعال شده اند. نمودار روابط اقتصادي تركيه با عراق را نشان ميدهد اكنون تركيه  از طرف هاي مهم اقتصادي عراق و منطقه است. به نظر ميرسد ترك ها در حوزه اقتصادي روابط خود را جدي گرفته اند. در اين ميان به نظر ميرسد كه متغير روابط اقتصادي با عراق هم باعث شده است تا ترك ها در عراق يكه تازي يا ترك تازي نكنند و بي گدار به آب نزنند. يعني هر چند در روابط، گفتگو ها و بيانات خود تند ميشوند، اما با توجه به پيوندهاي اقتصادي روابط آنان با عراق قطع شدني نيست.

مركز بين المللي مطالعات صلح: نخست وزير تركيه اردوغان در هفته هاي گذشته درباره احتمال بروز جنگ داخلی در عراق هشدار داده و اعلام کرده که آنکارا در صورت بروز درگیری قومی در این کشور عربی ساکت نمی نشیند. در اين راستا در چه صورتي ميتوان روابط  دو كشور همسايه عراق و تركيه را به سوي تنش بيشتر پيش بيني كرد؟

به نظر من موضوع  تنش و اظهار نگراني در مورد جنگ داخلي و دادن چشم انداز نسبت به روابط آينده در عراق توسط تركيه نشان دهنده  فرصت سازي و قابليت سازي ترك ها است كه آنان به دنبالش مي گردند. آنچه كه مسلم است دولت منطقي درعراق مستقر شده است و بعد از خروج امريكاي ها هم عملكرد قابل قبولي داشته است و در حوزه هاي امنيتي و… موفق شده است تا خلائ امنيتي پس از خروج امريكا را پر كند. ارتش عراق هم و به رغم عملياتهاي ضد امنيتي مخالفان نقش مثبتي بازي كرده است. در مجموع شرايط عراق برخلاف تصور كساني كه فكر ميكردند خروج امريكا از عراق باعث ايجاد حمام خون در عراق خواهد شد نبوده است.

گذشته از اين در فضاي كنوني آنچه كه تا حدي به ادبيات تند مقامات دو كشور تركيه و عراق بر ضد هم انجاميد پرونده هاشمي بود كه به نظرمن يكي از پيچ هاي تند روابط دو  كشور عراق و تركيه بود. اما اين تنش در گذر زمان كاهش يافت و روابط به حالت عادي بازگشته است. يعني ترك ها مي خواهند جايگاه خود را در عراق توسعه ببخشند و نمي خواهند روابط  و پيوند ها خود با جامعه عراق را تيروه و تاركنند.

مركز بين المللي مطالعات صلح: با توجه به انتقادهاي چند هفته اخير گروه هاي شيعي در عراق نسبت به سياست هاي تركيه روابط تركيه با جريان ها و احزاب شيعه را چگونه مورد بررسي قرار مي دهيد؟

ترك ها با نگاهي كه به تحولات منطقه دارند دوست دارند دست بالا را داشته باشند و علاقمند هستند كه نشان دهند مي توانند با همه ي گروه ها در عراق ارتباط داشته باشند. اين ژست بيانگر اين است كه آنان علاقمند هستند كه ظرفيت خود را بالاتر از گروه هاي سياسي و .. نشان دهند، اما آنچه  مسلم است با توجه به واكنش گروه هاي شيعي بويژه جريان هاي تندتر در عراق رويكرد آنان نسبت به تمام نيروهاي خارجي چه خارجي فرامنطقه اي و چه منطقه اي در مورد دخالت در عراق منفي است. آنها نسبت به رويكرهاي تركيه هم در اين كشور (چه در حوزه پرونده هاشمي و چه تهديدات جنگ داخلي) واكنش نشان داده و اعلام موضع منفي كرده اند. يعني گروه هاي شيعي بويژه گروه هاي تندرو از مواضع تركيه اعلام انزجار كرده اند و گروه هاي ميانه رو رهبران تركيه را به خويشتن داري دعوت كرده اند.

مركز بين المللي مطالعات صلح: آينده روابط تركيه و عراق بويژه در صورت افزايش قدرت ملي عراق چگونه خواهد بود ؟

ترك ها در رابطه با آينده قدرت در عراق نگرانيهايي دارند و اين نگراني ها از يك سو در روابط دو جانبه است و از يك سو در حوزه منطقه اي وجود دارد. آنچه كه مسلم است اگر دولت عراق به رهبري مالكي (همچنان كه تاكنون موفق شده است و جريان حاكميت در عراق را به جلو برده) موفق شود به طور حتم فضاي حاكميت در منطقه خاورميانه از جرياني يكدست اهل سنت به ساير جريان ها تغيير شكل خواهد داد و اين بر تركيه اثر گذار است. نكته دوم ترك ها اگر چه خيلي علاقمند به  مباحث مربوط به كردها نيستند اما علاقمند هستند تا رفتار كجدار و مريزي با حكومت مركزي در عراق داشته باشند. چه اينكه هر زمان حكومت مركزي در بغداد قوي باشد كردها تحت كنترل بيشتري قراردارند. گذشته از اين نيز به نظر نميرسد تركيه علاقمند باشد كه عراق مقتدر را ببيند. چرا كه عراق نوين با فضايي كنوني خود همگام ترك ها در سياست خارجي خود نخواهد و ميتواند بيشتر همگام ايران باشد و در دغدغه منطقه اي هم با سياست هاي امريكا همراه نخواهد بود.

آنچه كه مشخص است ترك ها در حال حاضر سياست صبر و انتظار را در قبال عراق بازي ميكنند. چرا كه متغيرهاي گوناگون مذهبي، قوميتي، منطقه اي و فرامنطقه اي  نمي گذارند كه آنان تصميمي عريان و استوار درمورد عراق بگيرند.

مطالب مرتبط