وحید صالحی
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
موضوع جغرافیا، اقلیم و به طور اخص مساله آب همواره در دیدگاه تئوری پردازان سیاسی جایگاه مهمی داشته است. اگرچه در بسیاری از مناطق کره زمین به دلیل وجود منابع مناسب آب، این موضوع از اهمیت ناچیزی برخوردار بوده است اما در اقلیم های خشک و کم باران مساله آب همواره نقشی اساسی در شکل گیری یا فروپاشی جوامع گوناگون ایفا کرده است.
جایگاه آب در پژوهشهای افرادی چون هرودوت، ویتفوگل و مارکس به نحو برجسته ای مشخص است. هرودوت با اشاره به تقسیم آب در زمان هخامنشیان، به این نکته اشاره می کند که رودخانه های سراسر قلمرو این امپراتوری در کنترل دولت قرار داشت و این مساله تمرکز قدرت بیش از حدی را در اختیار رهبران هخامنشی قرار می داد. ویتفوگل نیز به نقش غیر قابل انکار آب در شکل گیری جوامع اولیه صحه می گذارد؛ همچنین کارل مارکس با ابداع اصطلاحاتی چون وجه تولید آسیایی و استبداد شرقی از روند توزیع آب و تمرکز قدرت ناشی از این کنترل در دست هسته اولیه امپراتوری های شرقی یاد می کند.
در این گفتار فارغ از پرداختن به نقش آب در شکل گیری جوامع یا نقش آن در توزیع قدرت سیاسی، قصد داریم با نگاهی تحلیلی این مساله را در چارچوب روابط بین الملل و ملزومات ناشی از کمبود آب در تدوین سیاست خارجی کارآمد مورد بررسی قرار دهیم.
امروزه چهره متغیر امنیت ملی، مسائل زیست محیطی و به خصوص مساله آب را در خود جای داده است و در همراهی با روند افزایش جمعیت، جهانی شدن و وابستگی متقابل، این مساله در صدر مسائل سیاست خارجی کشورهای با اقلیم خشک مطرح شده است.
ایران نیز به دلیل واقع شدن در کمربند خشک جهانی، از این قاعده مستثنی نبوده و در آینده خواه ناخواه مساله آب و به تبع آن تامین نیازهای غذایی و کشاورزی در اولویت سیاست خارجی و امنیت ملی قرار خواهد گرفت.
این مساله با بررسی دقیق تر اقلیم ایران اهمیتی دوچندان می یابد. با مشاهده وضعیت اقلیمی ایران و بررسی آمارهای موجود این نتیجه به دست می آید که فقط در 10 درصد از کل خاک ایران کشاورزی صورت می گیرد و مابقی سرزمین کشور را بیابان ها، کوهستان ها و جنگل تشکیل می دهد که غیرقابل بهره برداری جهت کشاورزی می باشد.
نکته ساده و در عین حال مهم دیگری که در این خصوص مطرح می باشد؛ نحوه تامین آب برای انجام کشاورزی در ایران می باشد. از میان 3 منبع بارندگی، رودخانه ها و منابع آب زیرزمینی، نخستین منبع نقش غیرقابل انکاری را در تامین نیازهای آبی برای کشاورزی در ایران دارد.
اما علی رغم چنین اهمیتی، این منبع تامین آب در مقایسه با دیگر مناطق جهان از وضعیت مناسبی برخوردار نیست و همواره در شرایط بحرانی قرار داشته است. متوسط بارندگی در ایران بین 250 تا 300 میلیمتر می باشد که حدود یک سوم میانگین جهانی می باشد.
وضعیت بحرانی بارش در مقایسه با دیگر کشورها بارزتر به نظر می آید به طوری که متوسط بارندگی در ژاپن 1600 میلیمتر(6برابر ایران)، مالزی 2500(9برابر ایران)، اروپای غربی 1800(7 برابر) و در انگلستان 2000(8 برابر) می باشد.
بررسی آمار توزیع بارندگی در ایران حاکی از این واقعیت است که فقط در 4 درصد از سطح کشور میزان بارندگی ها بالاتر از میانگین سالیانه می باشد و در 96 درصد باقیمانده میزان بارندگی سالیانه حتی به 200 میلیمتر هم نمی رسد و این مساله نشان می دهد که فقط 4 درصد خاک ایران مستعد کشاورزی معقول است و فقط 1 درصد از این 4 درصد قابلیت این را دارد که در حد میانگین جهانی محصولات کشاورزی تولید کند و به هیچ وجه کفاف تامین نیازهای غذایی جمعیت رو به رشد کشور را نمی دهد.
در حال حاضر کشاورزی در بسیاری از مناطقی که معقول به نظر نمی رسد در جریان است و با بهره برداری از سفره های آبی زیرزمینی مقدار زیادی از مواد غذایی مورد نیاز داخلی تامین می گردد. آمارها نشان می دهد که سالیانه 4 میلیارد مترمکعب آب از سفره های زیرزمینی به سطح زمین پمپاژ می شود که با توجه به مصرف 90 درصدی این آب در بخش کشاورزی و هدر رفتن بخش عظیمی از آن، این مناطق در آینده با مشکل تامین آب نه تنها در بخش کشاورزی بلکه در تامین آب شرب مواجه خواهند شد.
به طور کلی، بررسی ها نشان می دهد که میزان بهره وری در کشاورزی کشور 30 درصد است که در پایان برنامه پنجم توسعه این رقم باید به 40 درصد برسد.
همه اینها در حالیست که طبق بررسی های صورت گرفته توسط آژانس فضایی آمریکا وضعیت آب در کشورهای خاورمیانه در 30 سال آینده وخیم تر خواهد شد.
آب، بزرگترین چالش دولت هاي خاورميانه خواهد بود. اين جمله حاصل مدلسازی های ناسا از پیش بینی اقلیمی کره زمین در 27 سال آینده است.
در این گزارش آمده است که به دلیل شرایط لایه اوزن و همچنین انحراف زمین به میزان یکمیلیونمدرصد از مسیر چرخشی خود به دور خورشید 45 کشور جهان دچار خشکسالی شدید شده و در صورت عدم ذخیره منابع آبی دچار بحران در تولید کشاورزی و همچنین دامداری خود میشوند؛ اما نکته قابلتوجه در این گزارش رتبه چهارم ایران در فهرست 45 کشور در معرض خطر است.
نتایج این پژوهش نشان می دهد که تغییر اقلیم به سمت خشک تر شدن در خاورمیانه بسیار چشمگیر خواهد بود و ايران يكي از كشورهايي است كه با بحران جدي آب روبه رو خواهد شد. متوسط بارش در ایران یک سوم میانگین جهانی می باشد در حالی که میانگین تبخیر چیزی در حدود 900 میلیمتر یعنی سه برابر میانگین جهانی است. در چنين شرايطي، سیاست های نادرست امنیت غذایی مبتنی بر خودکفایی داخلی با برداشت بیش از حد منابع آبی زیرزمینی و اشاعه کشاورزی در مناطقی که ظرفیت تولیدات کشاورزی را ندارد؛ باعث شده تا در حال حاضر بسياري از پهنه هاي آبي كشور مانند تالاب ها و رودخانه هاي مهم ناپديد و از سوي ديگر ذخيره آب هاي زيرزميني كشور با افت شديد سطح روبه رو شوند. به اين ترتيب با به وقوع پيوستن پيش بيني هاي ناسا، ايران در شرايطي ويژه و بحراني با ابعادي بسيار گسترده تر از وضعيت فعلي قرار خواهد گرفت.
بحران آب در سال های آینده ابعادی بسیار وسیع تر از وضعیت کنونی خواهد داشت. پیش بینی ها نشان می دهد که با توجه به روند افزایش جمعیت تا سال 2045 تقاضای مصرف آب شیرین در خاورمیانه 60درصد افزایش یابد، اما پژوهش های موجود حاکی از این واقعیت است که منابع آب شیرین خاورمیانه تا سال 2050 حتی به رقمی 10درصد کمتر از میزان کنونی خواهد رسید که عمده ترین دلیل آن افت شدید دبی تنها رودخانه قابل کشتیرانی ایران یعنی اروند رود می باشد.
پیش بینی این وضعیت بحرانی در وضعیت آب کشور در حالی وجود دارد که تولیدات کشاورزی 10 درصد از تولید ناخالص ملی را تشکیل می دهد و یک چهارم نیروی کار را به خود مشغول داشته است که علاوه بر اشتغال زایی، پشتیبان امنیت غذایی جمعیت 80 میلیونی کشور نیز می باشد.
همچنین آمارهای موجود نشان می دهد 66 درصد از مود غذایی مورد نیاز از طریق داخل تامین می شود که معیشت 70 درصد از مردم را به طور مستقیم به خود وابسته کرده است.
در چنین شرایطی، در آینده ای نه چندان دور کشاورزی با خطر جدی رو به رو خواهد شد و علاوه بر از دست رفتن فرصت های شغلی چشمگیر، امنیت غذایی مبتنی بر سیاست های خودکفایی نیز به خطر افتاده و وضعیت وخیمی را در بحث امنیت ملی کشور ایجاد خواهد کرد.
این وضعیت در کوتاه مدت و به وسیله اصلاح روش های آبیاری و افزایش بهره وری در مصرف آب تا حدی قابل کنترل خواهد بود اما در بلند مدت و در بعد سیاست خارجی، لازم است تا دستگاه دیپلماسی کشور با نگاهی عمیق به اهمیت آب و امنیت ملی، ضمن تنش زدایی در روابط خارجی، شرایط تامین نیازهای غذایی، سرمایه گذاری های نوین در حفظ منابع آبی و جذب سرمایه های بخش صنعتی را تسهیل کند تا هم مواد غذایی کشور از بیرون به طور ایمن تامین شده و هم نیروی کار مربوط به بخش کشاورزی در صنعت جذب شده و در نهایت منابع آبی موجود نیز در حداکثر بهره وری خود مورد استفاده قرار بگیرد.
تنش زدایی در سیاست خارجی در سند چشم انداز 20 ساله نیز مورد تاکید قرار گرفته است به طوری که در این سند بر ثبات در سیاست خارجی براساس قانون اساسی و رعایت عزت ، حکمت و مصلحت و تقویت روابط خارجی از طریق گسترش همکاری های دو جانبه ، منطقه اي و بین المللی، ادامه پرهیز از تشنج در روابط با کشورها، تقویت روابط سازنده با کشورهای غیر متخاصم و بهره گیری از روابط برای افزایش توان ملی صحه گذاشته شده است.
این سند همچنین بر توجه به ارزش های اقتصادی ، امنیتی ، سیاسی ، و زیست محیطی آب در استحصال ، عرضه ، نگهداری و مصرف آن و مهار آبهایی که از کشور خارج می شود و اولویت استفاده از منابع آبهای مشترک تاکید کرده است که اهمیت آب را در صحنه سیاسی کشور نشان می دهد.
سیاست خارجی ایران در حوزه امنیت غذایی و مساله آب باید با نگاه واقع بینانه و آینده نگر نسبت به وضعیت اقلیمی و با توجه به جغرافیای خشک ایران در یکی از خشک ترین مناطق جهان یعنی خاورمیانه تدوین، ترسیم و اجرا شود تا بر خلاف تحلیل های موجود مبنی بر جنگ جهانی سوم براساس تنش آبی، منادی تعامل و همکاری برای تامین آب و غذای جمعیت رو به رشد منطقه باشد.
در پایان این نکته شایان ذکر است که روشهای سنتی کشاورزی در ایران جواب گو نیست و حیات کشاورزی در کشور را به خطر می اندازد؛ به همین دلیل مدرن سازی روش های کشاورزی از طریق به کارگیری تکنولوژی روز جهان ضرورت می یابد که در این مسیر نقش سیاست خارجی بیش از هر موضوع دیگری اهمیت می یابد و متولیان این امر باید از هم اکنون تدابیری در این خصوص بیاندیشند.
واژگان کلیدی: نقش آب در امنیت ملی ، نقش آب در سیاست خارجی، آب وامنیت ملی ، سیاست خارجی، آب