مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

چين و پيامدهاي دروني و بروني دگرگوني در كادر رهبري – گفتگو با دکتر محسن شریعتی نیا کارشناس امور چين

اشتراک

 مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

 

در پایان کار هجدهمین کنگره حزب حاکم کمونیست چین رهبران نسل پنجم این کشور انتخاب و معرفی شدند و بر اساس بیانیه پایانی کنگره حزب حاکم چین،ˈ شی جین پینگ و  لی که چیانگ ˈ معاون رییس جمهور و معاون نخست وزیر به عنوان اعضای جدید کمیته مرکزی حزب حاکم منصوب شده اند. در این راستا و برای واکاوی بيشتر دگرگونيهاي اخير در كادر رهبري اين كشور و پيامدهاي آن در داخل و خارج از اين كشور گفتگویی با دکتر محسن شریعتی نیا تحلیل گر و متخصص چين و نويسنده کتابهای سیاست خارجی توسعه گرا، تجربه چین و درآمدی بر روابط ایران و چین داشته ايم:

واژگان كليدي:حزب كمونيست، جين پينگ، امنيت، اصلاحات،  سياست خارجي، امريكا، ايران، رهبران نوين


مرکز بین المللی مطالعات صلح: برخي بر اين نظرند كه درون حزب کمونیست چین دو جریان اصلی هو ( گروه‌های طرفدار هو جین تائو رئیس جمهور فعلی که تفکراتی اصلاحی در مورد حزب و سیاست‌ها دارند) و جریان جیانگ (گروه‌های طرفدار جیانگ زمین رئیس جمهور پیشین چین که طرفدار سیاست‌های تندروانه و مخالف اصلاحات سیاسی هستند) در اين حال با توجه به اينكه در كنگره اخير شي جين پيگ و لي کائه جيان  اينک با راي نمايندگان به عضويت کميته مرکزي درآمده و رهبران نوين چين به عنوان رئيس جمهور و نخست وزير هستند. جايگاه آنان در بين اين دو طيف كجاست؟

ما اساسا در هيئت حاكمه چين تندرو به معنايي كه در متون  سياسي به كار برده مي شود نداريم و تمام هيئت حاكمه كنوني چين چه از جناح پوپوليست ها و چه از جناح نخبه گرايان در يك ويژگي كه آن هم ميانه روي سياسي است مشترك هستند.  بنابراين نمي توانيم در چين دو جناح تندرو و ميانه رو را تقسيم بندي كنيم. مهمترين تفاوت جناحي (كه شي جين پيگ رئيس جمهور نوين از آن برگزيده شده است) با جناج مقابل در توجه به توليد ثروت و رشد اقتصادي  است . اين جناج نخبگان هستند و معتقدند كه بايد نخبگان كشور را مديريت كنند. يعني در صورتي كه كشور بتواند حجم انبوهي از ثروت را مديريت كند در آينده مساله شكاف طبقاتي و نابرابري حل خواهد شد. در مقابل جناحي كه تا چندي پيش قدرت را در دست داشت معتقد است توسعه بايد با نوعي توازن همراه باشد و به تناسب توليد، ثروت توزيع متناسب ثروت هم صورت گيرد. لذا اختلاف موجود بين جناح ها كاربردي و روشي است نه اختلاف فلسفي و جهان بيني . از نظر سياسي هم هيچ كدام از جناح ها  اصلاحات سياس را به گونه اي جديد مطرح نكرده اند. يعني نه پوپوليست ها چنان توجه اي به اصلاحات سياسي كرده و نه جناح نخبه گرا در اين  حال اصلاحات سياسي بعد از رخداد تيان آن من در حاشيه گفتمان هاي سياسي در چين قرار گرفته است.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: در نخستین روز از برگزاری هجدهمین کنگره‌ی حزب کمونیست چین هو جین تائو رئیس جمهور چین از حزب کمونیست خواست به روند اصلاحات سیاسی در کشور سرعت بیشتری دهد. در اين حال هر گونه اصلاحات سیاسی مورد نظر چینی ها با توجه به برگزاري اخير كنگره حزب چگونه خواهد بود؟

فعلا چشم اندازي براي اصلاحات سياسي ديده نميشود، البته جناحي به قدرت نرسيده است و نكته جالب توجه اين است هردو  جناح حزب كمونيست نمايندگان خود را در رهبري نوني دارند. يعني هر چند جناح نخبه گرا رئيس جمهور نوين را در دست دارد اما نخست وزير نوين هم از  جناح مقابل است. لذا هر دو جناج در قدرت سهيم و شريك هستند. گذشته از اين رهبري اساسا شورايي است و شوراي با كميته دائمي حزب تصميم ميگيرد كه چه اقداماتي براي حزب صورت گيرد. در كميته دائمي هم از هر دو جناح نمايندگاني حضور دارند. در وضعيت فعلي چشم انداز  اصلاحات سياسي در چين و الزام براي فوريت اين اصلاحات ديده نمي شود. در واقع بر اقتصاد تاكيد شده است و معتقدند كه توسعه اقتصادي نقش مهمي دارد و فساد هم مي تواند سيستم را از هم فروپاشاند. يعني به گونه اي ظاهري اولويت مبارزه با فساد مطرح است و حتي برخي اين عقيده را مطرح مي كنند كه مانور بر مبارزه با فساد براي انحراف افكار عمومي از لزوم اصلاحات سياسي است. در اين حال در بحث هاي رهبران جديد هم اصلاحات سياسي در حاشيه است و به عنوان دستور كاري مطرح نشده است.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: در پایان کار هجدهمین کنگره حزب حاکم کمونیست چین رهبران نسل پنجم این کشور انتخاب و معرفی شدند. در اين حال مهمترين پيامدهاي سياسي داخلي اين كنگره چيست؟

مهمترين پيامد سياسي اين امر نوعي تغيير اساسي است، اما اين تغيير به شكل ورود رهبران جديد به كميته دائمي دفتر سياسي حزب كمونيست (كه مهم ترين و قدرتمند ترين ارگان تصميم گيري در چين است) بروز و ظهور يافته است. در واقع كادر رهبري حزب به طور كامل تغيير يافته و متاثر از اين روند پست رياست جمهوري، نخست وزيري و رياست بر كميسون نظامي هم تغيير يافته است. بنابراين ما با تغيير اساسي در افرادي كه چين را رهبري ميكنند مواجه هستيم.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: اگر به مهمترين پيامدهاي برگزاري كنگره حزب كمونيست در حوزه سياست خارجي نگاه كنيم نتايج كنگره چه تاثيراتي در راهبردهاي اساسي سياست خارجي چين خواهد داشت؟

سياست خارجي چين بيشتر در سه دهه گذشته شاهد تداوم بوده است تا تغيير. به عبارت ديگر نوعي اجماع بر سر تداوم خط و مشي سياست خارجي ين بين افراد مختلف و قدرتمند در داخل حزب و همچنين جناح هايي كه در داخل حزب كمونيست وجود دارد. لذا تغيير رهبران احتمالا چندان تاثيري (حداقل در آينده نزديك) بر سيات خارجي اين كشور نخواهد داشت.  چه اينكه سياست خارجي چين  سياست خارجي توسعه گرا است و منطق بنياديني كه سياست خارجي اين كشور را كه هدايت ميكند مبتني بر پيشبرد توسعه بويژه توسعه اقتصادي در دورن چين است. در اين راستا بستر سازي براي پيشبرد توسعه و ايجاد يك محيط امنيتي باثبات براي پيشرفت و توسعه چين از كارويژه هايي سياست خارجي چين است. يعني اين اولويتي است كه رهبران جديد بر آن تاكيد كرده اند. در اين حال رهبراني كه اخيرا به قدرت برگزيده شده اند در دوران رهبران قبلي پست هاي مهمي داشته اند. يعني رهبران نوين قبلا معاون نخست وزير و معاون رئيس جمهور بوده اند. بنابراين ما نبايد انتطار تغييري مهم و يا چرخشي استراتژيك در سياست خارجي چين داشته باشيم. بنابراين من فكر ميكنم كه تداوم خط و مشي هاي گذشته چين بيشتر نمود خواهد يافت تا تغيير رويكرد.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به رويكرد يك سال گذشته سياست خارجي امريكا در خارو دور و نوع توجه ويژه اين كشور به اين منطقه و افزايش اختلافات چين با همسايگان جنوبي و شرقي خود، آيا اين امر ميتواند زمينه ساز تنش هاي بيشتر چين با امريكا را فراهم كند؟

طبيتا حركت امريكا به سمت آسيا و تمركز استراتژيك امريكا بر آسيا مساله اي مهمي براي چين ايجاد كرده است. يعني در شرايطي كه امريكا در خاورميانه متمركز بود چيني ها از نوعي از گشايش استراتژيك كه بهره مي بردند، اما اين امر اكنون از بين رفته است. بنابراين اين شرايط محيط امنيتي چين را پيچيده تر از گذشته، مستعد تنش و رقابت استراتژيك بيشتر كرده است. در اين حال نكته مهمي كه در تحليل رفتار سياست خارجي چين بايد به آن توجه كرد اين است كه چين خواهان تنش زايي و به چالش كشيدن فعالانه امريكا در اين منطقه نيست، اما اگر امريكايي ها و موتلفان امريكا از خط قرمز هاي چين و آن دسته از منافع كه چيني ها آن را منافع حياتي خود مي دانند عبور كنند و آنها را به چالش كنند، طبيعتا اين امر مي تواند تنش جدي اي در منطقه ايجاد كند. البته هنوز اين امر رخ نداده است.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: دوران رهبري رهبران نوين چين چه تاثيراتي در رابطه با بازيگر مهمي همچون روسيه دارد؟

در سطح بين المللي نوعي موازنه گرايي در برابر امريكا و تلاش دو كشور براي برقراري نوع توازن در برابر امريكا در صحنه ي بين المللي يك وجهه بسيار مهم از منافع مشترك دو كشور را تشكيل ميدهد. گذشته از اين سطح بعدي تحليل سطح دو جانبه و منطقه اي است كه تاثيري در روابط دو كشور دارد. در حوزه منطقه اي روس ها از گسترش بسيار سريع چين در آسياي مركزي و منطقه اي كه حوزه نفوذ روسيه است نگران هستند. به همين دليل هم نوعي سياست محتاطانه در قبال چيني ها را در پيش گرفته اند. نگراني ديگر روس ها اين است كه در شرق دور روسيه كه هم كم جمعيت است و هم با رشد كم جمعيت روس ها از تراكم جمعيتي كمي برخوردار بوده چيني هاي مهاجر اقليتي مهم را تشكيل دهند و به روسيه فشار وارد كنند. بعد ها هم اگر چين قدرتمند تر شود نوعي توسعه طلبي سرزميني به روسيه را هم مطرح كند. يعني روس ها از دستور كار چيني ها در آسيا مركزي هراس دارند. به عبارتي هر چند نوعي منافع مشترك جهاني بين دو كشور  وجود دارد، اما نوعي اختلاف و تعارض منافع و حوزه نفوذ هم در محيط همسايگي دو كشور وجود دارد.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با در نظر داشت رويكرد چيني ها در بحران سوريه و پرونده هسته اي چين نگاه رهبران جديد به اين دو  مساله برچه مبنايي قرار خواهد داشت؟

پيش بيني اينكه چيني ها  در آينده بحران سوريه چه سياستي را در پيش گيرند كار دشواري خواهد بود، اما بايد گفت سياستي كه در بحران سوريه اتخاذ كرده اند چندان  تغيير نخواهد كرد. چرا كه معتقد هستند كه درگيري در سوريه درگيري بر سر دمكراسي و يا حقوق بشر نيست، بلكه بر سر ژئوپلتيك و  قدرت است. به همين دليل هم بايد جلو مداخله گرايي امريكا را گرفت. نكته ديگري كه در مورد سوريه اهميت دارد اين است كه مداخله در امور داخلي كشورها نبايد به يك هنجار در سطح بين المللي بدل گردد. به دليل اينكه چيني ها از تسري اين امر به چين نگران هستند. يعني اگر مداخله تبديل به هنجاري در سطح بين المللي گردد در آينده نيز چين به دليل مشكلات سياسي و سركوب سياسي در داخل آسيب پذير است.  بنابراين بعيد به نظر ميرسد رويكرد چين در سوريه تغيير يابد. البته اگر  سيستم اسد فروپاشد چيني ها تلاش خواهند كرد به تدريج خود را با وضعيت جديد تطبيق دهند. در مورد پروند هسته اي ايران هم با توجه به حضور طرفهاي متعدد رويكرد چيني ها پيچده تر است و چيني ها به دنبال آن هستند كه ببيند آيا مذاكره اي بين ايران و امريكا صورت خواهد گرفت و اين بحث ها تا چه اندازه جدي است؟ طبيعتا اگر مذاكره جدي باشد آنان بايد در فضايي جديد سياست خارجي خود در مورد ايران را باز تعريف كنند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: يعني امكان تغييري در نوع روابط ايران با چين وجود دارد؟

 بله. در صورتي كه ايران با امريكايي ها مذكراتي داشته و مذاكرات جلو رود، نه تنها رابطه با چين بلكه كليت سياست خارجي ايران از اين امر تاثير خواهد پذيرفت.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: شي جين پينگ به عنوان فرمانده نيروهاي مسلح چين انتخاب شده است. آيا ممكن است در استراتژي دفاعي امنيتي چين دگرگوني هايي رخ دهد؟

در گذشته سياست خارجي چين مبتني بر نيروي زميني بود، اما تغييري كه از سال 2006 به اين سو شروع شده و احتمالا در دوران رهبران جديد به اوج خود خواهد رسيد اين است كه چين بايد به يك ابرقدرت دريايي هم تبديل گردد. برنامه اي كه چيني ها تا افق 2030 در نظر دارند آن است كه در اين مقطع چين به عنوان يك ابرقدرت در دريا هم ظاهر گردد. در اين حال تغيير ديگري كه احتمالا در اين دوران تقويت خواهد شد كاهش شكاف قدرت نظامي اين كشور با كشورهايي همانند امريكا در حوزه امنيت سايبري، اطلاعاتي، توان نظامي و اطلاعاتي است. برداشت چيني ها آن است كه جنگ هاي آينده قرن بيست و يك بر پايه اصلاعات و فناوري اطلاعات است. لذا بايد شكاف در اين حوزه با امريكا كم گردد و در جنگ هاي محتمل از كشور دفاع كرد. يعني اين دو وجه احتمالا دوران رهبران جديد مورد توجه در استراتژي دفاعي امنيتي چين خواهد بود.

 

گفتگو از : فرزاد رمضانی بونش

 

مطالب مرتبط