دکتر حسین آجورلو
پژوهشگر مسائل خاورمیانه
مرکز بینالمللی مطالعات صلح – IPSC
میشل عون رئیسجمهور لبنان بعد از مشورتهای سیاسی و پارلمانی، در یازدهم نوامبر 2016، سعد الحریری از رهبران طایفه اهل سنت لبنان را مأمور تشکیل کابینه کرد. حال سؤالی که ایجاد میشود که جایگاه طایفه اهل سنت در سیاست این کشور چگونه است و جریانات، خطی مشیها و جهتگیریها آنها را چگونه میتوان در ابعاد معادلات سیاست داخلی، منطقهای و بینالمللی تقسیمبندی و تحلیل کرد.
در لبنان از لحاظ ماهوی، قدرت سیاسی در اختیار رهبران سیاسی طوایف مختلف است و هر چه طایفه قدرتمندتر و متحدتر باشد، جریان سیاسی آن نیز قدرتمندتر است. این کشور دارای هجده طایفه است، ولی قدرت بین سه طایفهی مسلمان شیعه، مسلمان سنی و مسیحی مارونی تقسیم شده است و دروزیها نیز همواره بهعنوان متوازن کنندهی قوا در بین این سه طایفه عمل میکنند.
کشور لبنان از لحاظ شکلی نوعی جمهوری پارلمانی است که منبع قدرت خود را از پارلمان اخذ میکند. طوایف مختلف بر اساس میزان جمعیت دارای نماینده در آن هستند و این پارلمان رؤسای سهگانه، یعنی رئیسجمهور را از میان طایفه مسیحی مارونی، نخستوزیر را از میان طایفه اهل سنت و رئیس پارلمان را طایفه اهل تشیع را معین میکند.از نظر ساختار اجتماعی اهل سنت لبنان بیشتر در مناطق شهری مستقر هستند بهطوریکه در دو شهر مهم صیدا و طرابلس سنی نشین است و اکثریت جمعیت شهر بیروت نیز از این طایفه هستند. اهل سنت لبنان سابقه دیرینهای در سیاست این کشور دارند و به دلیل همسویی با حکام عثمانی از موقعیت خاصی برخوردار شده بودند. هماکنون نیز بر اساس تقسیمبندی سیاسی در لبنان پستهای کلیدی همچون نخستوزیری، چند وزارتخانه مهم و 27 کرسی از 128 مجلس را در اختیار دارند.
جهتگیری از لحاظ جناحبندی سیاسی بهطور سنتی بخش عمدهای از اهل سنت لبنان عرب گرا از نوع چپ و راست بودهاند و در جنگهای داخلی لبنان نیز از این جریانات حمایت کردند که دلیل آن نیز گرایش خاندانهای حاکم همچون کرامی، الصلح، الحافظ، الیاقی، الحص، سلام، الحریری و میقاتی بر اهل سنت از این جریانات بوده است.
بعد از ترور رفیق الحریری دو جناح اصلی چهارده مارس و هشت مارس در لبنان به وجود آمده است که این مسئله ریشه در جهتگیریهای منطقهای در خاورمیانه دارند؛ بهطوریکه جناح هشت مارس همسو با جریان مقاومت، شامل کشورهای جمهوری اسلامی ایران و سوریه و در مقابل، جناح چهارده مارس نزدیک به جریان محافظهکار، مثل عربستان سعودی و کشورهای دیگر حاشیهی خلیجفارس میباشد. جناح هشت مارس شامل حزبالله، جنبش امل، جریان آزاد ملی به رهبری میشل عون، جریان المرده به رهبری سلیمان فرنجیه و چند گروه و حزب دیگر و جناح چهارده مارس شامل جریان المستقبل به رهبری سعد الحریری، حزب کتائب به رهبری امین جمیل، حزب نیروهای لبنانی به رهبری سمیر جعجع و چند گروه و حزب دیگر است و حزب سوسیالیست پیشرو به رهبری ولید جنبلاط و جنبش مجد به رهبری نجیب میقاتی، گاهی در این جناح و گاهی در جناح دیگر چرخش میکند.
با شکلگیری جریان المستقبل بهعنوان ستون جناح چهارده مارس، اکثریت اهل سنت لبنان به این جریان گرایش پیدا کردهاند بهطوریکه هماکنون با در اختیار داشتن 26 کرسی از 128 کرسی پارلمان، بزرگترین فراکسیون پارلمان لبنان را در اختیار دارد. بهغیراز جریان المستقبل احزاب و گروههای دیگر سیاسی همچون جنبش مجد، جماعت اسلامی، جبهه العمل اسلامی، جریان سلفی لبنان، جمعیت مشاریع خیریه اسلامی، حزب حوار وطنی، حزب اتحاد، حزب تحرر عربی، حزب النجاده، جنبش توحید اسلامی، جنبش لبنان عربی، حزب مؤتمر شعبی لبنانی، حزب تحریر شاخه لبنان، جمعيت مقاصد خيريه اسلامی، حزب شبیبه لبنان عربی و حزب تنظيم شعبي ناصری وجود دارند که هرکدام طرفداری میان اهل سنت دارند و به یکی از جناحها گرایش دارند ولی سهم آنها از معادلات سیاسی لبنان کم است.
در واکاوی دلایل گرایش اکثریت اهل سنت لبنان جریان المستقبل و جناح المستقبل باید گفت عوامل مختلفی در این امر دخیل هستند ولی یکی از اصلیترین آن تحریک افکار طایفهگرایانه و مذهبی در تهدید نشان دادن حزبالله لبنان و القای قدرت گیری طایفه شیعه میباشد که توسط سیاستمداران وابسته به جریان المستقبل و سلفی توسط رسانههای لبنانی و منطقهای مورد حمایت جریان محافظهکار منطقه بهویژه عربستان سعودی انجامشده است.
اگرچه اکثریت اهل سنت لبنان در سیاست کلان طرفدار جناح 14 مارس هستند ولی اختلافنظر زیادی میان ایشان از نظر سیاسی و ایدئولوژیک میان ایشان وجود دارد که عبارتاند از:
سکولار و راستگرا: برخی از افراد، احزاب و گروهها سکولار و راستگرا هستند مانند بخشی از جریان المستقبل (سعد الحریری، اشرف ریفی و فؤاد السنيوره)، جنبش مجد (نجیب میقاتی و محمد الصفدی)؛
سکولار و چپ: برخی از افراد، احزاب و گروهها سکولار و چپ هستند همچون حزب تحرر عربی (فیصل کرامی)، حزب مؤتمر شعبی لبنانی (کمال شاتیلا)، حزب اتحاد (عبدالرحیم مراد)، حزب تنظيم شعبي ناصري (اسامه سعد) و سلیم الحص؛
اسلامگرای معتدل و اخوانی: برخی دیگر از افراد، احزاب و گروهها اسلامگرای معتدل و اخوانی هستند مانند جماعت اسلامی (ابراهیم المصري)، جبهه العمل اسلامی، جمعیت مشاریع خیریه اسلامی (احباش) و جنبش توحید اسلامی (بلال شعبان)؛اسلامگرای سلفی و تکفیری: برخی دیگر از افراد، احزاب و گروهها اسلامگرای سلفی و تکفیری هستند همچون جریان سلفی لبنان (داعي الاسلام الشهال)، شيخ صفوان الزعبي و شيخ نديم حجازي.
در مورد نگاه اهل سنت به موضوعات مختلف منطقهای باید گفت این امر بستگی به سطح سواد، مالی و همچنین جایگاه اجتماعی افراد دارد برای مثال در مورد بحران سوریه نگاه اکثر اهل سنت اگرچه ضد نظام سوریه است ولی نسبت به گروههای تکفیری هم دیدگاه خوبی ندارند و یا در مورد قضیه فلسطین اکثر اهل سنت اگرچه خواهان ایجاد محدودیت برای حزبالله لبنان هستند ولی با مقاومت ضد اسرائیلی همسو هستند.در قضیه آوارگان فلسطینی و سوری افرادی که در امور خدماتی، تجاری و ملکی فعال هستند به دلیل رونق تجارت دیدگاه مثبت دارند، سیاسیون به دلیل بیشتر شدن وزن اهل سنت و موازنه قدرت دیدگاه مثبت دارند اما طبقه متوسط که بیشترین بخش از جمعیت کارمند، نظامی و کارگری به دلیل به هم خوردن نظم اجتماعی و از بین رفتن فرصتهای شغلی دیدگاه مثبتی به پناهجویان ندارند.
در مورد رقابت میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در منطقه، اکثریت اهل سنت همسو با افکار ترویجی عربستان سعودی هستند و اعتقاد دارند جمهوری اسلامی ایران درصدد ایجاد امپراتوری قومی و مذهبی (ایرانی و شیعی) و تضعیف اهل سنت و عرب است. در جمعبندی مطالب فوق باید گفت به دلیل فعال بودن عنصر طایفهگرایی و مذهبی در لبنان، اهل سنت این کشور نیز دیدگاه خود را نسبت به تحولات داخلی، منطقهای بینالمللی در این راستا تنظیم کرده است به همین دلیل اکثر احزاب، گروهها و جریانات اهل سنت نسبت به گسترش حوزه نفوذ حزبالله لبنان و همچنین افزایش قدرت منطقهای ایران دیدگاه منفی دارند و با جریان محافظهکار خاورمیانه همسو هستند و اولویتشان ایجاد مانع در این امر میباشد.
واژگان کلیدی: پیامد، ریاست جمهوری، میشل عون، جریان المستقبل، اهل سنت لبنان، چالش