مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

هیدروپلیتیک زیر بنای صلح در کردستان ایران و عراق

اشتراک

مریم وریج کاظمی

پژوهشگر مسائل ژئوپلتيك

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

بروز جنگها در خاورمیانه سنتی موجب تقسیم غیر عادلانه منابع طبیعی شد و راه را برای ایستایی نامحسوس استعمار کهن هموار کرد تا هرازگاهی با شعار برقراری دموکراسی در این مناطق بتواند منافع اقتصادی – سیاسی خود را پیش ببرند. جالب توجه اینکه اغلب قومیتها در منطقه نیز با همنوایی با این شعار فریاد استقلال و خودمختاری خود را، بدون در نظر گرفتن جبر جغرافیایی موجود که همان فقدان ذخایر آبی قابل اتکاء و قرار گیری بالادستی و پائین دستی در حوضه های آبی مشترک است،سر می دهند.

این در حالیست که تمام منطقه مورد نظر درگیر کمبود و فشار برای آب است. بی شک هر قومیتی بخواهد خودش بر جنبه های مختلف حیاتی اش نظارت و مراقبت داشته باشد، قابل توجه و می تواند مقبول باشد اما اینکه این استقلال به قیمت تحت فشار قرار دادن منابع طبیعی و اتکاء بر کشورهای پیرامونی به جهت تهیه امکانات اولیه رفاهی صورت گیرد، در حقیقت غیر منطقی است. از این رو با تجزیه و شکل گیری شبه دولتها با محوریت ویژگی های قومی، زبانی و دینی خاص در داخل واحدهای سیاسی و رقابت آنها با کشورهای پیرامونی بر سر آب و نظارت و کنترل حوضه های آبی مشترک و رودهای دائمی و احداث سد و آب بندها، می تواند عملا استقرار دموکراسی را از بین ببرد چراکه لازمه پایداری و ثبات یک کشور در رفع نیازهای اولیه سکنه  یعنی آب و غذا خلاصه می شود و اگر دولتی نتواند این ملزومات را مرتفع کند ناگزیر خود را در وادی پرآشوب درگیری و جنگ می یابد. پس استقرار واحدهای سیاسی جدیدخودمختار  برخاسته از دموکراسی مورد نظر استعمار بدون در نظر گرفتن بنیادی ترین نیاز بشر یعنی آب چیزی جز وابستگی مجدد به کشورهای همجوار را در پی نخواهد داشت و عملا جبر جغرافیایی آرمان استقلال خواهی قومیت ها را در تنگنا قرار می دهد. با ازدیاد جمعیت؛ ذخایر آبی شیرین به عنوان اصلی ترین تضمین کننده بقاء کشورها در حال کاهش است،حال اگر منطقه ای در تنگنای جغرافیایی به لحاظ کمبود ذخایر آبی قرار داشته باشد بخش صنعت و کشاورزی آن با بحران و وابستگی فوق العاده ای به مناطق همجوار برخوردار از منابع آب مواجه میشود. موضوع رقابت برای آب که روز به روز بر اهمیت سیاسی و امنیتی آن افزوده می شود، تاثیرات مثبت و یا منفی مستقیم روی روابط بین دولتها و ملتها باقی می گذارد.

با این تفاسیر اقلیم کردستان ایران دارای سرچشمه رودهای دائمی می باشد که با اتخاذ استراتژی مطلوب میان ایران و عراق می توان میزان قابل ملاحضه ای آب به سوی عراق هدایت کرد کما اینکه در حال حاضر به شیوه سنتی و تاریخی بعضی از این رودها به آن سوی مرز روان هستند این درحالیست که اقلیم کردستان عراق تشنه آب است و در صورت اجرایی شدن و حمایت از چنین پروژه های که تعریف شده در موضوع هیدروپلیتیک است که در جهت صلح و امنیت ملی و افزایش منافع و فرصت ها دو جانبه بین کشورهای مورد مطالعه گام برمی دارد؛ باعث میشود تنش و بحران کنونی که ریشه در احساسات و هیجانات تجزیه طلبانه سرزمینی دارد به سمت همکاری های موثر اقتصادی-تجاری-کشاورزی و حتی صنعتی تغییر موضع دهد. لازم به ذکر است که هیدروپلیتیک به مطالعه اثر تصمیم گیری های مربوط به آب که در شکل گیری سیاسی در روابط میان دولتها با یکدیگر و مردم و دولت حتی در یک کشور دخیل است می پردازد.

 از آنجایی که در قرن بیست و یکم با واکاوی و ریشه یابی روند بحرانها در جهان می توان ردپای وابستگی غالب کشورها به منابع طبیعی برای دسترسی راحتتر به آب و غذا و انرژی که باعث رقابتهای سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیک شده و بازتولید آن عدم ثبات و امنیت برای جهان در نظر گرفته می شود را مشاهده کرد؛ بی تردید حل بحرانهای داخلی و جهانی برای کشورها با میزان تسلط بر مخازن عظیم آبی دائمی رابطه مستقیم خواهد داشت که از رهگذر همکاری در این زمینه عمق استراتژیک خود را تقویت نمایند و این موضوع به حفظ امنیت برای مرزها و وحدت ملی کشورها خواهد انجامید.

با توجه به این موضوع که از سالهای گذشته اقلیم کردستان در کشورهای ایران؛ عراق؛ ترکیه و سوریه خواهان تشکیل کشوری مستقل هستند و باعث هزینه ای بسیاری برای کشورهای منطقه شده ،در صورت اجرای شدن چنین تصوری که یک کشور محصور در خشکی وابستگی شدید به ذخایر آبی کشورهای همسایه خود دارد می تواند چنین رویاپردازی را با چالش مواجه کند. حال با توجه به تحقیقات میدانی نگارنده این مطلب از کردستان ایران علاقمندی برای پیوستن به تصورات جدایی طلبانه که بعضا از سمت اقلیم کردستان عراق هدایت میشود دیده نشده و مردمان کُردنشین ایران حتی در نقطه صفر مرزی بیش از آنکه خواهان استقلال خواهی باشند معیشت و آسایش اقتصادی برای خود را مدنظر دارند و تجزیه سرزمینی را علاقمندی گذشتگان خود در سالهای که خاورمیانه میان فرانسه و انگلیس تقسیم شد و دیدگاه قبیله گرایی سرمنشا ظهور کشورها جدید شد می دانند. با توجه به اینکه استقلال خواهی کُردها فرصت جدیدی را برای استعمارگران نوین ایجاد می کند که تا تلاش های را برای برهم زدن همبستگی میان سایر قومیتهای ساکن در خاورمیانه بوجود آورند،فعالیت های موفقیت آمیز در زمینه سیاست های موثر آبی و پیوند آن با سایر تلاش های تجاری کشور بالادست یعنی  ایران به نفع کشور پایین دست یعنی عراق زمینه هرگونه بحران را از بین می برد. در زمان حاضر که مفهوم دهکده جهانی (استفاده از اینترنت، ماهواره، انواع گجت ها و اپلیکیشن ها) درک شده است پرداختن به ایدئولوژی تجزیه طلبی که ناامنی و جنگ را تشویق می کند مورد توجه جوانان کُرد نسل حاضر نیست چراکه آنها خواهان برقرای عدالت در تقسیم منابع اقتصادی-تجاری به نفع منطقه خود هستند و بدون شک فعال شدن بخش صنعت -کشاورزی  با توجه به وفور زمین  و کشتزارهای حاصلخیز در دو سوی مرز ایران و عراق استراتژی موثری برای همگرایی و پیوستگی کُردها بدون نیاز به تجزیه سرزمینی خواهد بود؛ از این رو راهکارهای زیر با توجه به موضوع تاثیر هیدروپلیتیک در منطقه مورد نظر ارائه میشود:

  • تدوین سیاست آبی مشخص و برنامه ریزی شده به جهت حل مسائل کشاورزی و تشکیل کارگروههای توسط دو کشور برای حداکثرسازی تولیدات کشاورزی – دامی – باغی- گلخانه ای و به کارگیری فناوری های پیشرفته کشاورزی در این زمینه؛ اختصاص درآمدهای ناشی از فعالیتهای اقتصادی به نفع مناطق کُردنشین دو کشور برای ارتقای سطح معیشتی مردم و تشکیل بازارهای مرزی مشترک؛ با توجه به زمین های حاصلخیز در منطقه کردستان ایران که محیای ایجاد سیلو های بزرگ برای انبار گندم و جو (در حال حاضر تمامی گندم ها از کردستان در انبارهای تهران نگهداری می شوند و ضمن تبدیل به مشتغات مربوطه مجددا به کردستان ارسال میشود)هستند می توان بخش صنعت و تجارت در خصوص این محصول استراتژیک را در کردستان فعال کرد و علایق مشترک را در جهت ایجاد سازمان اقتصادی-تجاری مختص مناطق کُردنشین دو کشور برپا نمود.

کلید واژگان: اقلیم کردستان، هیدروپلیتیک، اقتصاد-تجارت،مریم وریج کاظمی

مطالب مرتبط