نیاز پاکستان به انرژی و فرصت های ایران

جواد بخشی
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
بیان رخداد:
رشد اقتصادی هر کشوری در جهان برای توسعه و رشد بیشتر نیازمند انرژی است. از سویی دیگر به موازات افزایش جمعیت هر کشور و نرخ رشد صنعتی شدن جوامع، این میزان نیاز به انرژی های ارزان و پایدارتر نیز افزایش می یابد و دولتها نیز تلاش می کنند یا از طریق منابع داخلی این نیاز را برآورده نمایند و یا در صورتی که چنین امکانی را ندارند از قابل دسترس ترین و بهترین گزینه ممکن استفاده نمایند. در مورد پاکستان نیز این امر صادق است و ما شاهد این هستیم کشوری با رشد جمعیت زیاد و نیاز فزاینده صنعت و اقتصاد پاکستان به منابع انرژی آن هم از نوع ارزان و باثبات، در پی دست یافتن به راهی است تا نیازهای خود را پاسخ دهد. همسایگی با یکی از دارندگان منابع غنی گازی یعنی ایران این فرصت مناسب را در اختیار پاکستان قرار داده تا نیاز خود را تا حدودی تامین نماید. در این زمینه قرارداد اجرایی شدن خط لوله صلح، بحث های مربوط به اهمیت بازار گازی پاکستان برای ایران و تاثیرات این خط لوله مباحثی است که تلاش داریم به بررسی آن بپردازیم.
واژگان کلیدی: ایران، پاکستان، گاز طبیعی، خط لوله صلح
تحلیل رخداد:
گاز طبیعی یکی از کالاهای استراتژیک بوده و دارندگان منابع گازی میتوانند از گاز برای تأثیرگذاری بر معادلات جهانی به نفع خود استفاده نمایند. تقاضای گاز طبیعی طی سه دهه اخیر به شدت افزایش یافته است و در حال حاضر یکی از مهمترین منابع مصرف انرژی اولیه جهان را به خود اختصاص میدهد. گاز طبیعی بیشترین نرخ رشد را در میان سوختهای فسیلی طی این مدت داشته است. این روند عمدتا ناشی از یکسری عوامل، شامل مزیتهای اقصادی- فنی و زیست محیطی گاز طبیعی در مقایسه با مصرف زغال سنگ و نفت بوده است، همچنین سیاستهای متنوع سازی منابع تأمین انرژی و امنیت عرضه کشورهای مصرفکننده نیز در این زمینه تأثیرگذار میباشد. توسعه بازار گاز به میزان قابل توجهی با شرایط انتقال آن به بازارهای مصرف در آینده بستگی دارد و لذا در مناطق خاصی توسعه یافته است. بازار گاز طبیعی برخلاف بازار نفت خام ساختار یکپارچه و منسجم نداشته و از سیالیت کمتری برخوردار می باشد. با توجه به اینکه گاز طبیعی یکی از انرژی های مهم قرن 21 به شمار می رود و نقش بسیار مهمی در تجارت جهانی، به عنوان یک سوخت مهم ایفا خواهد نمود، ایران با داشتن ذخایر بسیار فراوان می بایستی از مزیتهای این سوخت پاک هم برای استفاده داخلی و هم برای صادرات به کشورهای مختلف استفاده نماید. یکی از پروژه هایی که سالها است مذاکرات آن آغاز شده است و هنوز نیز به بهره برداری نرسیده، پروژه خط لوله صلح است که بنا داشت گاز طبیعی از ایران را به دو کشور هند و پاکستان به عنوان دو کشور پرمصرف به لحاظ انرژی در شبه قاره، برساند.
در مورد انتقال گاز ایران به پاکستان و هند از طریق خط لوله مذاکراتی از سال 1990 آغاز شده و از سال 2005 با جدیت بیشتری از سوی سه کشور پیگیری شده است. زمان تحویل گاز در این پروژه طبق پیش بینی های انجام شده از سال ( 2014) و به مدت 25 سال بود. بر اساس این طرح قرار بود طول خط لوله گاز ایران به هند از مسیر خشکی 2775 کیلومتر باشد که 1115 کیلومتر آن در ایران، 760 کیلومتر در پاکستان و 900 کیلومتر در هند بود و در ابتدا بنا براین بود تا روزانه 60 میلیون متر مکعب گاز را به پاکستان و هند منتقل کند ولی پس از مذاکرات طولانی و در نهایت فشارهای اعمالی از سوی آمریکا به هند، نهایتا هند از این خط لوله کنار رفت ولی پاکستان در همه این سالها با وجود فشار آمریکا و با توجه به نیاز شدیدی که به انرژی دارند باعث شد که مذاکرات خود با ایران را ادامه دهد و طبق آخرین توافقی که صورت پذیرفته بزودی مرحله اجرایی این خط لوله در کشور پاکستان به مرحله عملیاتی خواهد رسید.
یکی از علل مهمی که پاکستان علی رغم فشار غربی ها حاضر به کناره گیری از این پروژه نشد نیاز روزافزون این کشور به منابع ارزان و باثبات انرژی است. پاکستان پس از ترکیه، بزرگترین کشور همسایه متقاضی گاز ایران محسوب میشود. پیشبینی میشود که با کاهش تولید گاز داخلی و افزایش تقاضای گاز این کشور، به ویژه در بخش تولید برق، پاکستان از سال 2010 به بعد، با افزایش قابل توجه تقاضا برای گاز روبه رو شود. پاکستان در آینده نمی توانند تقاضای انرژی داخلی خود را تامین کنند؛ از این رو، به دنبال واردات انرژی است. یکی از مطمئن ترین و ارزان ترین منابع انرژی برای این کشورها، گاز ایران است که می توان آن را به وسیله خط لوله از ایران به این کشورها انتقال داد. بنابر اظهارات مقامات پاکستانی در صورتی که انتقال گاز از ایران به پاکستان تا سال 2014 آغاز نشود این کشور با بحران کمبود گاز روبرو خواهد شد. از نظر کارشناسان پاکستانی انتقال گاز از ایران به پاکستان میتواند به کمبود گاز در زمینه تولید برق، صنایع، مصارف خانگی و گرمازایی خاتمه دهد. با تکمیل پروژه خط لوله گازی ایران به پاکستان، این کشور میتواند 5000 مگاوات برق تولید کند.
به دنبال نهایی شدن قرارداد ساخت خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان در سفر رئیس جمهور این کشور به تهران و در حالی که دولت پاکستان مصمم است پروژه انتقال گاز ایران را به مرحله اجرا برساند و بحران انرژی پاکستان را با واردات گاز ایران برطرف کند شاهدیم که برخی کشورهای خارجی اسلامآباد را تحت فشار قرار دادهاند تا از این پروژه منصرف شود. در همین باره شاهد بودیم آمریکایی ها بازهم فشارهایی را به مسئولان پاکستانی وارد میکنند تا این را القا نمایند که راههای درازمدت تر و مناسبتر دیگری هم برای تأمین نیاز پاکستان به انرژی وجود دارد.
آمریکاییها به پاکستان فشار میآورد که همکاری در عرصه انرژی را با ایران قطع یا محدود کنند. مسایلی که در موضوع هسته ای ایران پیش آمده و اعمال تحریم های اقتصادی علیه ایران باعث شده تا آمریکایی ها تمام توان خود را به کار بندند تا فشارها بر ایران را افزایش دهند و به نظر کارشناسان، انتقال گاز ایران به پاکستان نشان از عدم موفقیت همه تحریم های اعمالی علیه ایران خواهد بود. یکی از مسائلی که آمریکاییها تصور میکنند ایران در آن آسیب پذیر است حوزه انرژی است و یکی از راههایی که قصد دارند از طریق آن ایران را در عرصه انرژی محدود کنند، ممانعت از همکاری سایر کشورها با ایران است. لذا خط لوله صلح که ایران، پاکستان و حتی ممکن است چین را به هم مرتبط کند، فضایی را برای ایران ایجاد میکند که آثار فشارها و تحریمهای ایالات متحده را کاهش دهد. بنابراین آمریکا سعی دارد این گزینه را که آزادی عمل ایران را بالا میبرد، محدود کند.
ایران دارنده دومین ذخایر گازی دنیا است و از طرفی سرانه مصرف آن از سرانه مصرف کشورهای OECD بیشتر است. به عبارت بهتر مزیت دارا بودن ذخایر عظیم گاز با افزایش میزان مصرف و عدم مصرف بهینه آن مورد تهدید قرار می گیرد. بهینه سازی مصرف گاز در ایران برای اینکه بتواند از این منبع مهم برای صادرات آن و در نتیجه رسیدن به یکسری مزیتهای اساسی از جمله کسب درآمدهای ارزی و نیز مزیتهای استراتژیکی این کالای ارزشمند، همواره در تفکر سیاستگذاران کشور از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و از سالها پیش تلاش برای برنامهریزی و یافتن بازارهای مناسب برای حضور در این عرصه از سیاستهای دولتهای روی کار آمده در ایران بوده است. نیاز کشورهای منطقه به منابع انرژی در کنار ذخایر عظیم گاز طبیعی در کشور، صحنه اقتصادی سیاسی وسیعی را به سوی ما می گشاید و اهمیت استراتژیک ویژه ای را به منابع گاز ما می بخشد. متأسفانه ایران به رغم بهرهمندی از ذخایر عظیم گازی، هنوز نتوانسته جایگاه خود در امر صادرات و فروش گاز در بازارهای جهانی را تثبیت کند و از حداقل صادرات برخوردار است. سهم ایران از بازار صادراتی گاز زیر یک درصد است، این در حالی است که برخی کشورهای جهان که نسبت به ایران از سهم کمتری در تولید و ذخایر برخوردار هستند سهم بیشتری در بازار صادرات دارند. به طور کلی منافعی که انتقال گاز طبیعی از طریق خط لوله صلح برای ایران دارد را می توان اینگونه عنوان داشتکه این خط لوله علاوه بر درآمد ارزی که برای ایران به همراه دارد می توان به ارتقای جایگاه این کشور به لحاظ منطقه ای نیز نقش مهمی را ایفا نماید. همچنین علاوه بر این مزیت، این طرح در صورت عملیاتی شدن می تواند به صادرات و بازارهای هدف ایران تنوع بخشیده و جایگاه کشورمان را در مجمع کشورهای صادرکننده گاز نیز ارتقا بخشد. و اگر فرصتهای همکاری افزونتر با پاکستان و در صورت رفع موانع موجود در آینده با هند و چین را به سایر مزیتهای این خط لوله اضافه نماییم متوجه اهمیت این پروژه برای جمهوری اسلامی ایران خواهیم شد.
دورنمای رخداد:
نیاز کشورهای جهان به منابع انرژی در کنار ذخایر عظیم گاز طبیعی در کشور، صحنه اقتصادی سیاسی وسیعی را به سوی ما می گشاید و اهمیت استراتژیک ویژه ای را به منابع گاز ما می بخشد. تأمین گاز موردنیاز، استحصال و بهره برداری صحیح و بموقع از مخازن مشترک نظیر پارس جنوبی با هدف تأمین گاز مورد نیاز و ایجاد توازن بین تولید و مصرف و نیز استفاده حداکثر از سهم خود در این میادین از دیگر ضروریات توسعه این صنعت است. هر یک از این زمینه ها اهمیت خاصی در تأمین منافع کشور داشته و باید در طرحی کلی در خدمت توسعه ملی سازمان یابد تا فرصتهای موجود به بهترین نحو مورد استفاده قرار گیرند. چنانچه این استراتژی باتوجه به کلیه مسائل مرتبط تدوین شود، علاوه بر توسعه تکنولوژی و درآمدزایی، به تأمین امنیت انرژی کشور با استفاده از گازطبیعی، امنیت اقتصادی از طریق ارتباطات تجاری و مبادلات انرژی با سایر کشورهای جهان، کسب درآمدهای ارزی و سرمایه های مالی و تربیت نیروی انسانی متخصص لازم خواهد انجامید.