نقش بازیگران خارجی در لیبی

دکتر احمد بخشی
استاد دانشگاه
مهمترین بازیگران، جریانهای سیاسی و نظامی در لیبی
هنوز ساختار خاصی در لیبی شکل نگرفته و مهمترین بازیگر و شاخصهی اصلی قومیت است. قومیت موجب شده بسیج مختلف سیاسی و اجتماعینیروهاانجام نشود و بسیاری از ائتلافها و یا وزنههای سیاسی را تحت تاثیر قرار دهد. در زمان انتخابات پارلمان این نگاه وجود داشت که با و جود اخوان المسلمینها یا اسلامگراها و لیبرالها مسئلهی اصلی که تحولات را شکل میدهد قومیت است.موضوع قومیت نتوانسته خود را از بطن مطالبات محلی و منطقهای خلاص کنند و به مطالبات ملی رساند.
از نظر پیشینهی تاریخی منطقهی شرق در دورهی آقای قذافی چندان جایگاهی نداشت، در مقابل منطقههای غربی خود را به گونهای مطرح میکنند که پیشرفتهتر هستند. موضوع بعدی رقابت بین اسلامگرایان و لیبرالهاست. اما این رقابت به اندازهی مصر یا تونسشدت ندارد. چونهنوز شکلبندی مشخص نشده، و این بعدبندی را بیشتر براساس قومیتها انجام میدهند.
از بین بازیگران بعدی ارتش است که به دلیل اینکه گروههای سیاسی و اجتماعی ایفای نقش نمیکنندمیتواند فعالیت کند. به دلیل نقش غرب به عنوان یک بازیگر اسلامگرایان چندان رشد نمی کنند. اما عملا ژنرال حفتر در مقابل لیبرالهایی که بیشترین جریان را در ساختار و سازهی فعلی حکومت دارد، ایفای نقش میکند. دولت حاکم نتوانسته مطالبات مردمی و یا خواستهها را پاسخ دهد، لذا شکافهایی ایجاد شده و در این شکافها ارتشیها و گروههای نظامی خواستار ایفای نقش هستند. این ایفای نقش به دلیل قدرت و اسلحه و گروههای تاریخی در دوران آقای قذافی است.
لذا عملا این تاثیرگذاری با نام ارتش صورت میگیرد ولی پیشرویهای آن را یک گروه خاص انجام میدهد. هرچند که نباید از این مسئله غفلت کرد. تا زمانی که شرایط نا امنی در لیبی حاکم باشد، این احتمال وجود دارد که این کشور مانند سومالی، یا افغانستان یا یمن ، به یک بندر یا زمینهای برای رشد و نمو گروههای افراطی (با هر نامی که خطاب شوند،) تبدیل شود و گروههای قومی و محلی در آنجا رشد پیدا کنند. چنانچه یکی از دلایلی که داعش توانست در عراق پیشروی کند، کارکرد آقای نوری المالکی بود. یعنی اینگونه مطرح می شد که این دولت متعلق به شیعیان است، کردها و اهل سنت برای احیای حقوقشان به یک سری گروههای دیگر متوسل شدند. در واقع به طور کلی عدم شکلگیری یک دولت متمرکز و دولتی که مبتنی بر یک ائتلاف ملی باشد و تاخیر در شکلگیری این دولت سبب وجود جنگ و درگیریها است و غیر از فضای ناامن باعث تاخیر رشد و توسعهی اقتصادی و از طرف دیگر زمینهساز رشد گروههای افراطی است.
بازیگران خارجی و نگاه به مسائل لیبی
چند وقت پیش اسلامگرایان در مصر حاکم بودند و خارجی ها زمانی خواستند در مقابل اسلامگراها ایفای نقش کنند. یعنی بازیگر خارجی به عنوان تاثیرگذار در جهان اسلام در شمال آفریقا این کار را انجام میدهد. اما در شرایط حاضر نقش بازیگر خارجی بسیار کم شده و بازیگر خارجی و منطقهای ممکن است نمود پیدا نکند. در بسیاری از موارد دخالت غرب ممکن است ناشی نقش منطقهای و تاکید بر ایجاد یک دولت مرکزی است. امریکا به عنوان کشوری که از ژنرال حمایت میکند، این امر را به صورت رسمی بیان نمیکند. یعنی عملا در جایی وی را محکوم میکند و در جای دیگر از آنها حمایت میکند. این یک نوع بازی برای فشار به دولت مرکزی لیبی است. لذا یک سری دولتهای ائتلافی و جریانهای مختلف را در بازیهای سیاسی دخالت می دهد تا بلکه بتوانند ثبات سیاسی را به این کشور برگردانند. ولی باید توجه داشت که آنها ثبات سیاسی در راستای اهداف خاصشان می خواهند. امریکا از لیبی منافع ملی و نفتشان را تامین میکند و بعد از آن هم اینکه در این منطقه برای استخراج منابع حضور داشته باشد یا این منطقه را به عنوان منطقهای که حوزهی نفوذ یا حوزهی فعالیت باشد، داشته باشد و اقدامات را انجام دهد. اما مسئلهای مهمتر این است که امریکا ایفای نقش میکند که تا حدودی بحث امنیت سازی را نه متناسب با منافع ملی، بلکه متناسب با منافع خود پیاده کند. لذا از چندگاه دولت مرکزی اعلام میکند، گروههای مختلف را روی کار میگذارد.
اتحادیهی اروپاْ روسیه و چین و نگاه به تحولات لیبی
به طور حتم مسئلهی مهمی که در ارتباط با اتحادیهی اروپا، روسیه، چین و بسیاری از کشورهایی که ارتباط خارجی دارند وجود دارد، این است که دولت بتواند ثبات در این کشور برقرار شود. برای اتحادیهی اروپا حوزه گردشگری، استفاده از منافع و از طرف دیگر امنیت کشورهای شمال آفریقا مهم است. بسیاری از مهاجرین آفریقا، حضورشان به جنوب اروپا بیشتر شده است. اما بسیاری از دولتها و سیستمها ممکن است نگاه پارادوکسیکال داشته باشند و همزمان خواسته باشند هم از گروه و هم از دولت مرکزیحمایت کنند. اتحادیهی اروپا و نیروهای مختلف بیشتر دنبال یک سری مسئولیتها کارکردی هستند. از نگاه آنان با دولت فعلی نمیتوان بحث امنیت را تضمین کرد. به دلیل اینکه آلترناتیوی وجود ندارد. چین و روسیه هم به دلیل رقابتی که روسیه با غرب دارد، در عین حالی که هر دو کشور نگاه امنیتی دارند چین به دنبال این است که این نگاه امنیتیش به مسئلهی اساسی ذخایر نفتی لیبی ربط داشته باشد و در راستای تامین منافع چین باشد. از نگاه روسیه موضوع امنیت مهم است. روسیه به دنبال این است که حضور امریکا در این منطقه نهادینه نشود. بنابراین در عین حال که به دنبال برقراری امنیت هست، میخواهند به گونه ای برنامهریزی کند که دربین همهی گروههای اجتماعی حضور داشته باشند.
واژگان کلیدی: بی ثباتی ، ناامنی ، لیبی،نقش بازیگران خارجی