مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

نقش اتحادیه اروپا در روند حل منازعه ارمنستان-آذربایجان 

اشتراک

زهرا شریف زاده 

پژوهشگر روابط بین الملل

مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC

چکیده:

اتحادیه اروپا به عنوان یک بلوک سیاسی متشکل از 27 ایالت ، متشکل از 500 میلیون نفر جمعیت  و با تولید ناخالص داخلی در سال 2019 معادل ۱۳ تریلیون و ۹۰۰ میلیارد یورو (هرچند به دلیل کووید-19 ممکن است این رشد تغییر کرده باشد)، یک بازیگر جهانی است و در نتیجه منافع امنیتی گسترده ای را فراتر از مرزهای خود دارد. به دنبال بزرگ شدن اتحادیه که رومانی و بلغارستان را شامل می شود، منطقه دریای سیاه نیز بخشی از همسایگی اتحادیه اروپا است و تحت تأثیر تهدیدات ناشی از بی ثباتی در قفقاز جنوبی می باشد.

با این حال ، اتحادیه اروپا تاکنون به سمت یک سیاست پیشگیرانه برای حل منازعات در این منطقه حرکت کرده است ، حال سوال اصلی این است که  آیا اتحادیه اروپا می تواند بازیگر مهمی در حل منازعه ارمنستان-آذربایجان باشد؟ با روش کتابخانه ای و اسنادی چنین برداشت می شود که اتحادیه اروپا می تواند با ابتکار عمل دیپلماتیک در  پایان دادن به درگیری کمک کند. سالهاست که  اتحادیه اروپا تلاش جدی برای میانجیگری در اختلاف بین دو کشور ارمنستان و آذربایجان  انجام داد. و تا حد زیادی شکست خورد. پس از این شکست ، اتحادیه اروپا تا حد زیادی تلاش کرد تا روند درگیری را تحت تأثیر قرار دهد.  اتحادیه اروپا باید فشار بیشتری بر ارمنستان و آذربایجان برای دستیابی به یک راه حل مذاکره بسیار منظم تر باشد راه حلی که از طریق  گفتگو در اتاق های مذاکره ، نه در میدان جنگ انجام شود.

قفقاز جنوبی منطقه ای متشکل از سه کشور گرجستان ، ارمنستان و آذربایجان است و یک ارتباط زمینی بین دریای خزر و دریای سیاه را فراهم می کند ، در خشکی با روسیه ، ترکیه و ایران هم مرز است و در نزدیکی مناطق دیگر مانند خاورمیانه و افغانستان قرار دارد. قفقاز جنوبی به عنوان یک منطقه ترانزیتی برای انرژی و مواد مخدر قابل توجه است. سه کشور قفقاز جنوبی بخشی از اتحاد جماهیر شوروی سابق و اعضای فعلی CIS هستند. آنها بخشی از مواردی هستند که اغلب تحت عنوان “خارج نزدیک ” روسیه شناخته می شوند و به عنوان منطقه ای که اهمیت حیاتی برای  امنیت روسیه دارند. هرچند ارمنستان و آذربایجان سیاست خارجی متعادل را با هدف روابط خوب با اتحادیه اروپا ، ایالات متحده و روسیه دنبال می کنند ، اما روابط گرجستان و روسیه به دلیل ادعای حمایت روسیه از جنبش های جدایی طلبانه در آبخازیا و اوستیای جنوبی، برای همیشه در سطح پایین است. بر خلاف آذربایجان و گرجستان ، ارمنستان هیچ روابط و مرز باز با ترکیه ندارد. 

گرجستان در وهله اول با کشورهای مشترک المنافع تجارت می کند، و اتحادیه اروپا برای ارمنستان و آذربایجان بزرگترین شریک تجاری محسوب می شود هر سه کشور بخش قابل توجهی از کمک های غربی را دریافت می کنند. اما بزرگترین اهدا کنندگان ایالات متحده و اتحادیه اروپا هستند.

حال سوال اصلی این است که آیا اتحادیه اروپا می تواند بازیگر مهمی در حل منازعه ارمنستان-آذربایجان باشد؟ می توان عملکرد اتحادیه اروپا را در دو زمینه اصلی فعالیت حل تعارض “میانجی گری و ایجاد صلح “بررسی کرد.اتحادیه اروپا زبان حل تعارض را در پیش گرفته است ، و در “حل اختلاف” در سیاست همسایگی اروپا (ENP)  و سایر برنامه ها کمک می کند.اتحادیه اروپا متعهد شده  نقش خود را در این زمینه افزایش دهد . 

برای درک نقش فعلی و احتمالی اتحادیه اروپا در روند حل منازعات قره باغ ، ابتدا باید منافع اتحادیه اروپا را در حل منازعات قفقاز جنوبی برجسته کنیم. قره باغ کوهستانی یکی از درگیری های مهم و خطرناک در قفقاز جنوبی است. احتمال این که درگیری به جنگ تبدیل شود ، بالاترین سطح در منطقه است و این درگیری حل نشده مانع جدی برای ثبات و همکاری منطقه ای است. همچنین بزرگترین مانع برای هرگونه امیدواری برای تبدیل قفقاز جنوبی به یک مرکز حمل و نقل بین شرق ، غرب ، شمال و جنوب است.

قفقاز جنوبی یکی از معدود کریدورهای ترانزیت انرژی است که می تواند به اتحادیه اروپا امکان دسترسی متنوع به منابع انرژی از منطقه خزر و همچنین استفاده از آن به عنوان منطقه ترانزیت را بدهد. سه مسیر احتمالی ترانزیت گاز از دریای خزر به اتحادیه اروپا : پروژه های خط لوله ناباکو ، باکو-تفلیس-ارزروم و خط گاز ترانس خزر – دریای سیاه  همه به ثبات در قفقاز جنوبی بستگی دارد.

بنابراین می توان گفت که اتحادیه اروپا منافع زیادی در قفقاز جنوبی دارد و ثبات در این منطقه برای اتحادیه اروپا بسیار مهم است. مجاورت جغرافیایی ، منابع انرژی ، خطوط لوله ، و چالش های جرم و قاچاق بین المللی ، ثبات در منطقه را به منافع آشکار اتحادیه اروپا تبدیل کرده است. جنگ احتمالی بر سر قره باغ می تواند ثبات شکننده منطقه را از بین برده  و امنیت تامین انرژی از خزر به بازارهای بین المللی را تحت الشعاع قرار دهد. از جمله چشم انداز کریدور گاز جنوبی که بازار گاز اتحادیه اروپا را به تولیدکنندگان خزر متصل می کند تضعیف و تهدید می کند. بنابراین درگیری و بی ثباتی ها در قفقاز جنوبی تهدیدی برای امنیت اتحادیه اروپا است. با این وجود، درگیری های حل نشده قره باغ، آبخازیا و اوستیای جنوبی این امکان را دارد که در یکسری  جنگ های کامل در همسایگی اروپا شعله ور شود.در اینجا سوالی به ذهن خطور می کند که نقش اتحادیه اروپا به عنوان یک بازیگر امنیتی چیست  و اینکه چه توانایی ها و ابزارهای مشخصی وجود دارد که اتحادیه اروپا می تواند برای حل اختلافات در همسایگی شرقی خود تأثیر بگذارد؟ اتحادیه اروپا چقدر برای ایفای نقش یک مداخله کننده شخص ثالث مناسب است و چه ارزش افزوده ای می تواند به همراه داشته باشد؟

از سال 2003 ، اتحادیه اروپا بیشتر به یک بازیگر امنیتی در قفقاز جنوبی تبدیل شده است. در سال 2005 ، اتحادیه اروپا به عنوان بخشی از ارتباط خود با قفقاز جنوبی و توسعه سیاست همسایگی اروپا ، از ارمنستان و آذربایجان خواست تا برنامه های عملیاتی را امضا کنند که زمینه های همکاری را شرح می دهد که ده ها بخش را تحت پوشش قرار داده است. هنگام مذاکره درباره این برنامه ها ، اتحادیه اروپا می خواست از ذکر درگیری در قره باغ کوهستانی ، که می تواند فضا را سیاسی کند ، جلوگیری کند. اما آذربایجان اصرار داشت که مرجع اتحادیه اروپا صریحاً تمامیت ارضی کشور را به رسمیت بشناسد  یعنی حاکمیت آن بر قره باغ و هفت منطقه اطراف اشغال شده توسط ارمنستان . اما اتحادیه اروپا تمایلی به این کار نداشت و این باعث آزردگی آذربایجان شد.

در این راستا  آذربایجان و قبرس در یک اختلاف دیپلماتیک بر سر پرواز چارتر آذربایجان و به رسمیت شناختن گذرنامه های قبرس شمالی با کشور باکو درگیر شدند. قبرس بیش از نیمی از سال مذاکرات مربوط به برنامه عملیاتی با آذربایجان را مسدود کرد  و  باعث شد اتحادیه اروپا گفتگوهای خود را با ارمنستان و گرجستان متوقف کند .سپس قبرس از درخواستهای آذربایجانی برای برنامه های عملیاتی برای ارجاع به تمامیت ارضی کشورهای امضا کننده حمایت کرد که منعکس کننده منافع مشترک دو کشور در بازپس گیری کنترل سرزمینهای اشغالی بود. در نتیجه ، برنامه اقدام اتحادیه اروپا و آذربایجان روابط طرفین را بر اساس تعهد متقابل به “ارزش های مشترک ، از جمله احترام به حاکمیت ، تمامیت ارضی و مصونیت از مرزهای شناخته شده بین المللی از یکدیگر” قرار داد.با این حال ، این پایان ماجرا نبود. برای حفظ درجه ای از بی طرفی بین برنامه های رقابتی آذربایجان و ارمنستان ، در برنامه اقدام اتحادیه اروپا و ارمنستان اشاره ای به ضرورت پیگیری “تلاش های حل اختلاف بر اساس هنجارها و اصول بین المللی ، از جمله اصل “تعیین سرنوشت مردم” شد. 

لازم بذکر است که  اتحادیه اروپا سه کشور ارمنستان ، آذربایجان و گرجستان را در ENP گنجانده و مذاکرات برنامه اقدام را در اواخر سال 2006 آغاز کرد. بروکسل معتقد است که برنامه های عملیاتی، دولت های قفقاز جنوبی را به ایجاد روابط همسایگی و همکاری های توسعه منطقه ای به عنوان پایه ای برای حل مسالمت آمیز منازعات تشویق می کند.

 با راه اندازی ENP و تدوین سیاست امنیتی و دفاعی اروپا ، اتحادیه اروپا نه تنها دلایل ، بلکه همچنین ابزارهای لازم برای مشارکت در حل اختلافات را دارد. برنامه های اقدام ENP برای کشورهای قفقاز جنوبی شامل اهداف زیادی است که به ایجاد صلح کمک می کند ، مانند تقویت حاکمیت قانون و دموکراسی ، حمایت از حقوق بشر ، تشویق توسعه اقتصادی ، همکاری در امنیت و مدیریت مرزها و همکاری منطقه ای با این وجود ، اتحادیه اروپا می تواند برای حل منازعات در منطقه ، به ویژه از طریق برنامه های عملیاتی که در حال حاضر با هر کشور مذاکره می شود ، کمک بیشتری کند. برای اتحادیه اروپا ، این ابزارها فرصتی برای ایجاد ثبات و همکاری در قفقاز جنوبی هستند اگر برنامه های اقدام مورد مذاکره با روند حل منازعات گره خورده و شامل معیارهای مشخصی برای دموکراتیک سازی ، حاکمیت و حقوق بشر باشد. برای منطقه ممکن است فرصتی برای ترسیم دقیق روند اصلاحات باشد. اما یک راه طولانی در پیش است.

در این بین روابط اتحادیه اروپا با آذربایجان و ارمنستان قوی نیست. این کشور مستقیماً در مذاکرات قره باغ کوهستانی شرکت نکرد. اتحادیه اروپا باید دید سیاسی خود را افزایش دهد و برنامه ای برای مشارکت در روند حل منازعات تدوین کند. به عنوان مثال ، اتحادیه اروپا به جای انتظار برای توافق در مورد اصول حل و فصل درگیری قره باغ ، با میانجیگری گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری در اروپا (سازمان امنیت و همکاری اروپا) ، باید برنامه ریزی اضطراری را برای کمک به اجرای صلح آغاز کند. هر چند یکی از دلایل اصلی اینکه چرا اتحادیه اروپا هرگز به یک بازیگر قدرتمند در روند حل منازعه قره باغ تبدیل نشد ، این است که نه ارمنستان و نه آذربایجان خواستار مشارکت آن نبودند. ارمنستان نمی خواست با فشار بیش از حد برای یک نقش بزرگتر در اتحادیه اروپا روسیه را تحریک کند. و ، در اواسط دهه 2000 ، آذربایجان نسبت به تلاش های اتحادیه برای نشان دادن بی طرفی خود ابراز نارضایتی کرد  تلاش هایی که گاهی اوقات منجر به رقص دیپلماتیک اروپا می شد .

در اواسط سال 2007 ، آذربایجان به طور روزافزونی نسبت به نقش جامعه بین المللی در روند حل اختلاف مشکوک شد. این بدبینی منجر به سرمایه گذاری گسترده در ارتش ، شعارهای جنگ طلبانه و سرخوردگی از گفتگوهای دیپلماتیک شد.

آخرین ضربه به امیدهای اتحادیه اروپا برای کمک به روند حل منازعه قره باغ هنگامی وارد شد که اکثر کشورهای عضو آن استقلال کوزوو را در فوریه 2008 به رسمیت شناختند. این اقدامات اعتقاد آذربایجان مبنی بر دفاع جامعه جهانی از یکپارچگی ارضی خود را مطابق با قوانین بین المللی تضعیف می کند.  آذربایجان همچنین از ایده صلح بانان سرخورده شد. بسیاری در آذربایجان دیدند که صربستان نیروهای سازمان ملل را در کوزوو  فقط برای هدایت کوزوو به سمت استقلال و به رسمیت شناختن بین المللی پذیرفته و قانونی دانسته است.  

برای مؤثر بودن نقش اتحادیه اروپا در این بحران باید در اجرای برنامه های اعتماد سازی پیش برود. گر چه  برخی از پروژه های کمک و اعتماد سازی در مناطق جنگی قفقاز جنوبی ، به عنوان راهی برای کمک به حل و فصل منازعات تا حدودی در آبخازیا و اوستیای جنوبی (با رضایت گرجی ها) جواب داد ، اما در مورد قره باغ مناسب نبود. 

اتحادیه اروپا همچنین می تواند  کمک مالی به سازمان های غیردولتی (NGO) ، منابع رسانه ای و دیگران برای پیشبرد بحث عمومی در مورد حل اختلافات در جوامع ارمنستان ، آذربایجان و قره باغ  داشته باشد که این می تواند به توسعه گزینه هایی برای مواضع جنگ طلبانه نخبگان سیاسی ، که غالباً از کنترل رسانه های دولتی برای دستکاری عقاید استفاده می کنند ، کمک کند.

در نهایت  اتحادیه اروپا  می تواند علاقه استراتژیک خود را برای کمک به حل منازعات حل نشده ابراز کند . اتحادیه اروپا از نظر جغرافیایی و همچنین از نظر ارزشها و آرزوها به کشورهای آسیب دیده نزدیک شده و  حمایت نماید تا در کشورهای قفقاز جنوبی تأثیر بگذارد. مشارکت های آن تاکنون در زمینه کمک به اصلاحات و مرتب سازی مسائل مرزی و گمرکی قابل توجه بوده است.علاوه بر این ، اتحادیه اروپا این توانایی را دارد که در حوزه گفتگوی سیاسی با همه طرف های متضرر  در جستجوی بهترین قالب از عملیات تثبیت نیز قدرتمندتر باشد.

واژگان كليدي: نقش, اتحادیه اروپا , روند ,حل منازعه , ارمنستان, آذربایجان ,زهرا شریف زاده 

مطالب مرتبط