مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
در سال نود و چهار تحولاتی در برخی کشورهای امریکای لاتین چون آرژانتین رخ داد. همچنین در این سال روابط ایران با این منطقه دارای فراز و فرودهایی بود. در همین راستا برای بررسی بیشتر این امر گفتگویی با محمود موحدی سفیر پیشین ایران داشته ایم:
واژگان کلیدی: روابط کوبا و امریکا، مهم ترین ضعف های سیاست خارجی ایران باآمریکای لاتین ، روابط خارجی ایران باآمریکای لاتین، آمریکای لاتین
مرکز بین المللی مطالعات صلح: اگر نگاهی به روابط ایران و آمریکای لاتین در یک سال گذشته داشته باشیم، روابط ایران با منطقه آمریکای لاتین دارای چه سیر و فراز و فرودهایی بوده است؟
روابط با آمریکای لاتین، در طول یک سال گذشته پیشرفت محسوسی نداشته است. آمریکای لاتین با توجه به دو موضوع مهمی که از قبل از انقلاب تا کنون وجود داشته است، یعنی عدم شناخت کامل بین ایران و آمریکای لاتین از نظر ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و همچنین متمرکز نشدن روی یکدیگر، یعنی هم ایران و هم آمریکای لاتین هیچ کدام نتوانسته اند روی موضوع شناخت یکدیگر و کار با یکدیگر متمرکز شوند. به نظر تاریخی وجود دارد، اما در یک سال گذشته نیز چنین روندی ادامه یافته است. اگرچه در گذشته اعلام می شد که کار با آمریکای لاتین در اولویت قرار گرفته است، اما کار نکردن هم ایران و هم آمریکای لاتین هنوز به مرحله کامل خود نرسیده است، یعنی هر دو طرف آن چنان که باید و شاید کار نمی کنند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: اگر بخواهیم نگاهی به یک سال گذشته داشته باشیم، قدرت های آمریکای لایتن تا چه حدی تغییر کرده اند؟ آیا می توان گفت که قدرت های عمده منطقه دارای قدرت بیشتری از نظر ژئوپلیتیک شده اند؟
اگر ما بخواهیم قدرت های عمده را در آمریکای لاتین بشماریم در ابتدا برزیل و آرژانتین و در درجات بعدی کشورهای دیگر در آن منطقه قدرت های عمده هستند. در محدوده امریکای لاتین مستعمرات سابق اسپانیا اسپانیولی زبان هستند. مستعمرات پرتغالی ها ، برزیل و دو کشو دیگر در آن منطقه هستند. همچنین کشورهای دیگری مثل فرانسه و انگلیس هم در آن جا نقش استعماری داشتند، اما می توانیم بگوییم در میان اسپانیولی زبان ها برای ما مکزیک و آرژانیتن در مورد توان داخل کشور در اولویت هستند و بعد از آن ها شیلی و قدرت های دیگر قرار دارند. اما در خصوص پرتغالی زبان ها برزیل در درجه اول اهمیت است، به خصوص در مورد برزیل که ما تقریبا شناخت جمهوری اسلامی و متقابلا شناخت برزیلی ها از ایران کم است و این موضوع به صورت تاریخی وجود دارد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: اگر نگاهی به تحولات یک سال اخیر کشورهای این منطقه داشته باشیم، در برخی از کشورها مانند ونزوئلا و برخی کشورهای دیگر دولت ها با تحولات عمده ای مواجه شده اند، این تحولات عمده چه تاثیری را بر روابط ایران با این کشورها گذاشته است؟
به هر حال در رابطه با کشورهای آمریکای لاتین طبیعتا مثل برخی کشورهای دیگر نوع سیاست های آن ها با توجه به تحولات داخلی شان و فشارهایی که از خارج وجود دارد، برخی تحولات درونی است؛ یعنی به هر حال کمک هایی که اصطلاحا چپ نامیده می شود و حکومت های راست گرا طبیعتا تفاوت هایی در سیاست ها دارند، طبیعی است بعد از یک دوره حکومت هایی که حزب کارگر و ترقی خواهی که در آن منطقه در حال رشد بودند، در سال گذشته به تدریج دولت های دست راستی و سیاست های خاص خود در آن منطقه قدرت پیدا می کند، طبیعتا نگاه دیگری به کار با منطقه دارند. منتها باید به این موضوع توجه کرد که اگر کار در زمینه های اقتصادی، سیاسی و صنعتی را در این منطقه و شناخت ظرفیت های کار را با یکدیگر در ایران و در آن منطقه به شناخت عمیقی برسیم، قطعا تحولاتی که در سیاست ها به وجود آمد، تاثیر آن کمتر است. در واقع روابط گرم اقتصادی و یا روابط و همکاری های عمیق اقتصادی، فنی و همکاری های مختلف در زمینه کاری وجود ندارد، در تحولات سیاست خیلی بیشتر نشان داده می شود، می توان آن ها را خیلی راحت تغییر داد. در حالی که اگر این روابط، روابط متین و استوار از نظر اقتصادی و صنعتی و با همکاری هایی که پشتوانه آن است، این روابط کمتر دستخوش تغییر قرار می گیرد و منافع مشترک می تواند بسیار تاثیرگذارتر باشد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: اگر به تحولات یک سال گذشته نگاهی داشته باشیم، با توجه به تحولاتی که در کشورهایی مانند ونزوئلا و آرژانتین و حتی بولیوی و …، به نظر شما چه راهکارهایی برای افزایش روابط ایران و آمریکای لاتین وجود دارد؟
اولا من فکر می کنم سفرهای سیاسی و هیئت های اقتصادی و سیاسی ما زمانی که صورت بگیرد و در ارتباط با کارهای مشترک بررسی شود، قطعا راهکارها می تواند با این مبناها تدوین شود و قطعا با توجه به این که سفرهایی که از طرف های منطقه امریکای لاتین به داخل انجام شده، سفر مقامات ما به این منطقه قطعا می تواند در حل و فصل مواردی که روابط کشورهای آمریکای لاتین با ایران را تحت تاثیر قرار می دهد را کمتر کند و از تحولات درونی آن کشورها آگاه تر شویم
مرکز بین المللی مطالعات صلح: مهم ترین ضعف های سیاست خارجی ایران با آمریکای لاتین چیست؟
- عدم شناخت کافی از یکدیگر که باید این شناخت به وجود آید.
- متمرکز نشدن روی موضوعات کاری و تصمیم در رابطه با کار با یکدیگر
- عدم مدیریت به صورت پیوسته، یعنی پیگیری مدیریت ارتقا روابط به صورت پیوسته ولو آهسته می تواند موجب جهش در آینده کار با منطقه شود.
ضعف های دیگر طبیعتا به دلیل زبان های مختلفی نمی تواند دلیل باشد، چون در حال حاضر این امکان وجود دارد که باید ظرفیت های منطقه آمریکای لاتین شناخته شود و ما این ظرفیت ها را نشناخته ایم. مثلا ما هنوز برزیل را به عنوان یک کشور بدهکار می شناسیم، با توجه به تصاویر قبلی که در ذهن وجود دارد، این کشور را کشوری بدهکار و شکسته می بینیم، در حالی که به هیچ وجه این طور نیست. تصاویر ذهنی گذشته باید از بین برود و زمینه های کاری بسیار خوبی وجود دارد و این زمینه ها با شناخت صنعتگران آن منطقه از ایران و بالعکس، مسافرت های متقابل و تصمیم به کار با یکدیگر و ایجاد شرکت های کشتیرانی مشترک، ایجاد بانک های مشترک و ایجاد شرکت های صنعتی مشترک می تواند شکل بگیرد، ما بسیاری از اقلامی را که در حال حاضر در زمینه کشاورزی وارد می کنیم، می توانیم حتی در آن جا زمین در اختیار بگیریم و خود در آن جا کشت کنیم و محصول آن را به داخل ایران بیاوریم. به هر حال زمینه های متعددی وجود دارد، کشورهای آن منطقه، اکثرا کشورهای بسیار حاصلخیزی هستند و با داشتن منابع بزرگ آبی، منابع کشاورزی، جنگل ها و همچنین در زمینه های صنعتی، نظامی و اقتصادی بسیار امکان کار با یکدیگر را دارند. فقط باید در این زمینه تصمیم بگیریم و کار کنیم.