مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

مشارکت جامع راهبردی ایران و چین ، فرصت ها و چالش ها

اشتراک

ابراهیم اخلاصی

 پژوهشگر و مدرس دانشگاه  

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

 

مدت زمان کوتاهی از افشای خبر مربوط به امضای یک تفاهم نامه 25 ساله بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین می گذرد و بروز واکنش های متفاوت در بسیاری از محافل داخلی و بین المللی  نشان دهنده اهمیت و حساسیت این موضوع  است ،  نقد های متفاوت ،متناقض و بسیار گسترده در شبکه های اجتماعی و در عرصه های سیاسی، اقتصادی ، فرهنگی  و حتی نظامی حکایت از این مهم  دارد که گویا  تاخیر یا اهمالی در اطلاع رسانی دقیق به افکار عمومی ایرانیان صورت پذیرفته  است .

بدیهی است که آنچه از اهمیت محوری برخوردار می باشد محتوای این قرارداد استراتژیک در بلند مدت است و آنچه می تواند نقد این قرارداد را منصفانه نشان دهد نگاه علمی ، کارشناسی  و بدور از حب و بغض به این تفاهم نامه است که دارای اهمیتی دوچندان و معیاری روشن برای تضمین اجرای آن در آینده بشمار می رود ، مساله ای که بنظر می رسد در این رابطه هوشمندی سیاسی در آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است عدم توجه حاکمیت سیاسی به این تجربه ارزشمند تاریخی است که پنهان کاری و یا بی اعتنایی  به افکار عمومی ایرانیان و بخصوص در عرصه قرارداد  با طرف های خارجی که به نوعی با منافع و استقلال ملی ایران سر و کار دارد می تواند تبعات جبران ناپذیری برای حاکمیت سیاسی بدنبال داشته باشد و موجبات بی اعتمادی و فاصله گرفتن جامعه از نظام سیاسی را  بهمراه  داشته باشد لذا  اطلاع رسانی و توجیه مردم در راستای معرفی اهداف و برنامه های این قرارداد  ، امری ضروری و اجتناب ناپذیر بوده و باید در اولویت حاکمیت  سیاسی قرار داشته باشد .

 تحلیل و ارزیابی فرصت های همکاری و اهداف دو طرف ایرانی و چینی از نکات مهم و قابل توجه این تفاهم نامه بشمار می رود که در وهله اول یک فرصت برای تبادل دانش ، فناوری و توسعه بازار برای دو طرف و در شق دوم  با توجه به تحریم های ایالات متحده آمریکا با هدف فلج نمودن اقتصاد ایران قابل ارزیابی است که این قرارداد را از اهمیت خاصی برخوردار نموده است . 

در این قرارداد به حوزه های مهم سیاسی ، امنیتی و دفاعی و مقابله با تروریسم ، اقتصادی و کشاورزی ، علمی و نوآوری ، توریستی و جهانگردی ، نفت و انرژی ، تجارت خارجی ، صنعت خودرو ، تامین مالی ، بهداشت و سلامت و همچنین  زیر ساخت های مخابراتی و ارتباطی توجه و و آنها را تحت پوشش خود قرار داده است  ، از اهداف کلی می توان به گسترش همکاری های دو جانبه ، تعامل دستگاه های عمومی ، خصوصی و مناطق آزاد ، افزایش اثرگذاری طرفین ، گسترش و بروز رسانی فناوری اطلاعات ، رشد همکاری در بخش مبارزه با تروریسم منطقه ای ، گسترش منظم مانورهای  نظامی و توجه به واقع نگری و بازنگری در حل موانع و مشکلات اشاره نمود  و از اهداف جزیی نیز می توان به : چین به عنوان وارد کننده ثابت نفت از ایران ، توسعه سواحل مکران و جاسک ، اصلاح و توسعه زیر ساختهای حمل و نقل (هوایی، دریایی و زمینی ) ،ایجاد شهرک های گردشگری و توسعه نسل پنجم ارتباطات توسط شرکت های چینی را مورد استناد قرار داد .

این نوشتار پیگیر یک سیاق منفی و قضاوت زود هنگام در باره قرارداد 25 ساله ایران و چین نیست، لکن مشکل اینجاست که هنوز متن کامل این قرارداد  منتشر نشده است و این مهم نویسنده را وادار می سازد به نکات مثبت و منفی و پیش بینی های احتمالی در طول این قرارداد بیست و پنج سال مبادرت ورزیده و خوانندگان عزیز را به قضاوت در این باره دعوت نماید .

بررسی این تفاهم نامه از زمان شروع مذاکرات (سوم بهمن ماه 1394) تا زمان امضای این سند(هفتم فروردین 1400) و نگاه به آینده مستلزم توجه به نکاتی قابل تامل و در عین حال  مثبت و منفی در ابعاد شکلی و محتوایی است که مصادیق برجسته آن مورد اشاره قرار می گیرد:

*اولین نکته ای که مساله ای تجربی و کارشناسی بشمار می رود و افکار عمومی ایرانیان  نیز نسبت به آن حساسیت ویژه دارد آن است که نباید به چین قدرت انحصاری کامل داده شود و باید بدانیم که مسیر توسعه در ایران صرفا از محل این قرارداد عبور نمی نماید . لذا توجه به سایر قطب های اقتصادی در جهان و همچنین راستی آزمایی قرارداد های مشابه  چینی ها در منطقه ( عراق ، پاکستان ، امارات ، عربستان و کشورهای آفریقایی و …) و همچنین پروژه های اقتصادی در ایران ( بزرگراه تهران شمال ، آزادگان ، مترو ، خرید واگن و…)  می تواند در اتخاذ تصمیمات درست تاثیر گذار باشد . 

*این قرارداد بین دو تمدن کهن و دو شریک تجاری با دیدگاه هایی متفاوت اما منافعی مشترک تحت عنوان “مشارکت جامع راهبردی ” منعقد گردیده است که مذاکرات و گام های اولیه بوسیله شی جین پینگ رئیس جمهور خلق چین و آیت الله علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی برداشته شده است که یک راهبرد یا اقدام استراتژیک  قابل اعتماد و استحکام ارزیابی می گردد و از نکات مثبت این پروسه بشمار می رود .

*از جمله نکات مهمی که احتمال  سوء استفاده طرف چینی در آینده وجود دارد به نحوه نگارش قرارداد باز میگردد که ضرورت حساسیت طرف ایرانی به آن وجود دارد. زیرا مقرر است نگارش قرارداد در سه نسخه فارسی ، چینی و انگلیسی صورت گیرد،  لکن ملاک عمل صرفا استناد به نسخه انگلیسی آن است که لزوم توجه بیش از پیش به استفاده از کلمات و واژه ها در راستای حفظ منافع ملی مهم بنظر می رسد .

*طبیعی است که هر چه قدرت اقتصادی یک کشور بیشتر باشد در مذاکرات نیز طالب قدرت بیشتری بوده و سعی در تحمیل نظرات خود به طرف مقابل دارد. به ویژه آنکه جمهوری اسلامی در موقعیت ضعیف قرار داشته و فشارهای تحریم باعث شده است تا نارضایتی های مردمی در عرصه اقتصادی سیر صعودی پیدا نماید. لذا باید به این مهم توجه کرد که افکار عمومی در ایران خواهان قراردادی مبتنی بر احترام و فرصت های متقابل است .

*  بیان و اتخاذ رویکرد های مهم در این تفاهم نامه از جمله احترام متقابل به تمامیت ارضی ، حرکت در مسیر منافع برد-برد ، برسمیت شناختن اشتراکات فرهنگی ، تاکید بر بومی بودن مدل توسعه ، برخورداری از حق حاکمیت برابر و تقویت چند جانبه گرایی در چارچوب  اجرای یک قرارداد استراتژیک در سه عرصه دوجانبه ، منطقه ای و بین المللی را باید به فال نیک گرفت که اجرای آنچه نوشته شده است نیز از نکات مثبت این تفاهم نامه بشمار می رود .

* حجم بالای سرمایه گذاری چینی ها در این قرار داد 25 ساله (حداقل 290 و حداکثر 420 میلیارد دلار ) می باشد که طبیعی ست امتیازات و بدهی طرف ایرانی نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است و لذا توجه به آینده منافع ملی باید در اولویت اصلی قرار گیرد .

*بررسی های میدانی و ارزیابی شبکه های اجتماعی نشان دهنده حساسیت فراوان اذهان ایرانیان نسبت به مخدوش شدن استقلال و منافع ملی کشور است که  بررسی  محتوایی این تفاهم نامه تا این لحظه را باید نافی این نگرانی دانست. زیرا در این قرارداد هیچ اشاره ای به واگذاری خاک یا جزیره ای نشده است و هرگونه تغییر یا دستکاری در متن قرارداد نیز صرفا  مستلزم توافق و رضایت طرفین می باشد که قابل توجه است .

*جمهوری خلق چین بر اساس این قرارداد فرصت می یابد تا علاوه بر داشتن اختیارات وسیع و ورود امکانات ترابری و لجستیک گسترده   ، مبادرت به ورود نیروهای فراوان انسانی  از جمله نیروهای امنیتی و حفاظتی ،  ، کارشناسان مختلف ، کارمندان  اداری و خدماتی “آقا و خانم” و خانواده های خود تحت پوشش های مختلف به ایران اقدام نمایند که ضرورت دارد طرف ایرانی با رعایت تمامی جوانب ، نسبت به حفظ سنت و فرهنگ ایرانی اهتمام ورزیده و محدودیت های منطقی و قانونی لازم  را در قرارداد ذکر نمایند .

* بند هشتم این تفاهم نامه را باید از جمله اهداف مهم و امتیازی قابل ملاحظه برای حفظ و تامین منافع دو طرف و به ویژه جمهوری اسلامی دانست. زیرا بر حفاظت از این قرارداد در مقابل فشارهای خارجی تاکید گردیده است  و بجای  استفاده از کلمه Support  از واژه Protection استفاده گردیده است که حمایت حقوقی قوی تری را مد نظر قرارداده است . 

نگاه به مشارکت جامع استراتژیک بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین در قالب یک قرارداد  بیست و پنج ساله مثبت و ارزشمند ارزیابی می گردد . این قرارداد راهبردی یک پروسه استراتژیک مفید  و یک فرصت استثنایی و بی نظیر در اختیار دو کشور قرار خواهد داد تا بتوان به مسیر توسعه و پیشرفت دو کشور و به ویژه ایران عزیز کمک شایان توجهی نمود. این مهم از طریق  گسترش همکاری های این دو کشور بزرگ در سایه برسمیت شناختن اشتراکات فرهنگی و تقویت چند جانبه گرایی با چشم انداز مدل بومی توسعه قابل تحقق خواهد بود که امید است با تدبیر و عقلانیت مدیران اجرایی و نظارتی بتوانیم  به سازندگی ایران و رشد و ارتقاء جایگاه منطقه ای و بین المللی کشورمان کمک شایان توجهی نماییم.

کلید واژه ها : مشارکت جامع , همکاری راهبردی , فرصت , چالش , افکار عمومی ,توسعه بومی, جمهوری اسلامی ایران,جمهوری خلق چین

مطالب مرتبط