مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

ماهیت و فضای عملیاتی شبکه حقانی

اشتراک

مریم وریج کاظمی 

پژوهشگر مسائل بين الملل

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

شبکه حقانی سیستم یکپارچه نظامی- مالی-امنیتی- را در بخش های شرقی افغانستان،همچنین کابل کنترل می کند. این شبکه قوی ترین و منظم ترین نیروی چریکی جنگهای متعدد در افغانستان است که در اوایل دهه 1970میلادی یعنی در زمان جنگ افغانستان  توسط مولوی جلال الدین حقانی تشکیل شد.گفته می شود این گروه منشعب از طالبانی است که در شهر میران شاه پاکستان مستقر بودند.

بنیانگذار شبکه حقانی جلال الدین حقانی در دهه 70 و 80 میلادی به عنوان رهبر چریکی برجسته معرفی شد. جلال الدین عضو قبیله پشتون زدران از ولایت پکتیا افغانستان، در مدارس خصوصی مذهبی افغانستان و پاکستان تحصیل کرده بود. از سال 1976 تا 1979میلادی جلال الدین به همراه حکمتیار و برهان الدین ربانی، عضو کمیته اجرایی حزب اسلامی، به رهبری فرمانده مشهور مجاهدین “محمد یونس خالص بابا” بود که از افراطی ترین جنبش های مقاومت ضد شوروی به شمار می رفت. 

بعدها جلال الدین به عنوان وزیر امور قبایل و مرزها با طالبان افغانستان متحد شد. وی از همكاران و مشاورین نزدیک اسامه بن لادن ( بنیانگذار القاعده) در جنگ دهه 1980 افغانستان شناخته  شد و تلاش بسیاری برای تبلیغات به  جهت جمع آوری شبه نظامیان برای گروه القاعده انجام داد.

البته جلال الدین سالها قبل از حمله شوروی در میران شاه مستقر شده بود و برای سرنگونی محمد داوود خان(اولین رئیس جمهور افغانستان) و همچنین ملی گرایی پشتون ها؛ مورد حمایت و آموزش نهادهای امنیتی پاکستان قرار گرفت. در سال 1997میلادی رهبران طالبان مستقر در قندهار جلال الدین را به عنوان متحد خود در شمال کابل به کار گماردند. همچنین جلال الدین در جنوب شرقی ولایت خوست شهرت بسیاری بین افسران اطلاعاتی امریکا و پاکستان به دست آورد و بر علیه دشمن بزرگتر یعنی شوروی وارد جنگ چریکی شد. جلال الدین به طور رسمی در 2003 میلادی به عنوان فرمانده جبهه شرق دست به عملیات مختلف زد. مسجد اصلی شهر خوست که با کمک و سرمایه سعودی ها احداث شد محل ملاقات ها و تصمیم گیری های جلال الدین با سایر گروههای افراطی بود.کلا فعالیت جلال الدین حقانی در سه بخش خلاصه می شود که هرکدام بحرانی ترین دهه های تاریخی در افغانستان را شامل میشود: ، او ابتدا علیه پادشاه افغانستان سر به شورش گذاشت ، سپس وارد جنگ چریکی با  اتحاد جماهیر شوروی شد و از سوی دیگر با اتحاد با  طالبان سربازان آمریکایی را مورد حمله قرار داد.  

بین سالهای 2002 و 2004 میلادی شبکه حقانی عملیات خود را در دژ تاریخی لویه-پکتیا ، که شامل استان های خوست ، پکتیا و پکتیکا در جنوب شرقی افغانستان است، دوباره آغاز کرد که این موضوع ناشی از عدم حضور نیروهای ائتلاف به رهبری ایالات متحده امریکا بود. جلال الدین از سال2007میلادی فرماندهی شبکه را به فرزندانش واگذار کرد. از دیدگاه طالبان او نماد قهرمان بزرگ جنگ است که مأموریت خود را تمام كرد و رهبری موفق خود را به جانشین اش واگذار نمود. در حال حاضر سراج الدین حقانی – یکی از فرزندان جلال الدین – فعالیت های این گروه را به همراه چند تن از نزدیکان خود رهبری می کند. سراج الدین در آگوست سال 2015 میلادی به عنوان معاون رهبر تازه تعیین شده طالبان “ملا اختر محمد منصور” به منظور اتحاد بین حقانی ها و طالبان منصوب شد. وی همچنین مسئول انتقال نیروها و بودجه از پاکستان به افغانستان برای انجام فعالیت های تروریستی بود. نقش برجسته سراج الدین حقانی در اعتلای قدرت این گروه و برنامه ریزی و رهبری کلیه عملیات های نظامی آنان را نمی توان نادیده گرفت،همچنین از او به عنوان یک ائتلاف موثر بین حقانی ها و طالبان پاکستان یاد میشود.

شبکه حقانی از زمان حمله ایالات متحده امریکا به افغانستان در سال 2001میلادی ،علیه نیروهای آمریكایی و ناتو و دولت افغانستان شركت كرده اند. از جمله این عملیاتها می توان به حمله به سفارت ایالات متحده امریکا و مقر ناتو در کابل در سال2011 میلادی و کنسولگری ایالات متحده امریکا در ولایت هرات در سال 2013 میلادی اشاره کرد.  با اینکه هدف اصلی حقانی ها در جنگ افغانستان پس از 2001 میلادی ریشه کن کردن نفوذ غربی ها و استقرار مجدد حکومت طالبان در افغانستان بود اما این شبکه با گروه های جهادی دیگر از جمله القاعده، طالبان پاکستان، نهضت اسلامی ازبکستان و لشکر طیبه، به شکل سازمان یافته و پیچیده ای در جهت پیشبرد اهداف غرب گام بر می دارند. آنها حتی به رهبران شورشیان و مبارزان خارجی در حمله به اهدافی مشخص در جنوب شرق افغانستان کمک می کردند.این شبکه حتی فضاهای عملیاتی را برای القاعده بازگشایی کرد تا حملاتشان را توسعه دهند.

در شهرهای مختلف افغانستان بخصوص مناطقی که تحت نظر دولت مرکزی کابل قرار دارند هرازگاهی وقوع خشونت نگاهها را به سوی گروههای افراطی نظیر طالبان و یا داعش می کشاند. این مسئله در  شرایطی صورت می گیرد که نگرانی های زیادی در مورد افزایش حضور داعش در بخش هایی از سرحدات افغانستان و پاکستان وجود دارد. با این حال مقامات اعلام کردند که آنها  داعش و نیروهای وابسته به آنان را سرکوب می کنند. با این حال گفته میشود هیچ مدرکی مبنی بر ارتباط داعش افغانستان با داعش عراق و سوریه وجود ندارد و قطعا دستوری نیز از آن سوی مرزها دریافت نمی کنند. بر این اساس مقامات در وزارت دفاع افغانستان ادعا می کنند که شبکه حقانی برای تحریک ایران و روسیه (دو رقیب سیاستهای امریکا و غرب در خاورمیانه) با نام داعش در پشت حملات بزرگ پنهان شده اند. محدوده جغرافیایی که تحت کنترل شبکه حقانی قرار گرفته  از اهمیت فوق العاده  ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک برخوردار است و در کانون توجهات قدرتهای فرامنطقه ای به جهت فرصت های سرمایه گذاری تجاری-اقتصادی می باشد. شبکه حقانی که یکی از مجرب ترین و پیشرفته ترین سازمان های افراط گرا اسلامی و ارتباط نزدیکی با طالبان، القاعده دارد می تواند گزینه مناسبی برای اهداف بلندمدت قدرتهای فرا منطقه ای باشد. شکی نیست که سازمان های افراطی مدرن همانند شبکه حقانی با استفاده از ابزارهای مدرن برای ایجاد قدرت فزاینده به منظور فرماندهی و هدایت نیروها و طرفداران جدیدشان با فن آوری های پیشرفته نظیر پهپادهای تجاری و سلاح های پیشرفته و با بهره گیری سریع از تغییرات در سیاست جهانی خودشان را با فرصت ها و تهدید های جدید سازگار کنند تا از این طریق سیطره هژمونی خود را هم در سرزمین های اسلامی و هم در مناسبات اقتصادی بین المللی به نفع هم پیمانان خویش بگسترانند.

کلید واژگان: شبکه حقانی، افغانستان، افراط گرایی، مریم وریج کاظمی.

مطالب مرتبط