قبطیان مصر و آینده پیش رو -گفتگو با دکتراحمد بخشی کارشناس مسائل آفریقا و استاد دانشگاه

فرزاد رمضانی بونش
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
قبطی ها مسیحی حدود ده درصد از جمعیت هشتاد میلیونی مصر را تشکیل می دهند و پیشینه حضور آنها به تاریخ مصر بر میگردد. بیش از نیمی از مسیحیان خاورمیانه در مصر و به کلیسای قبطی تعلق دارند و در واقع مسیحیان در مصر هر چند در اقلیت به حساب می آیند اما ریشه در تاریخ مصر دارند. در این بین با توجه به تنش های چند سال گذشته و نوع حضور آنان در انقلاب مصر و احتمالاتی درمورد نوع کنشگری آنان پس از انقلاب( توجه به استقلال از مصر، جدایی طلبی و.. )آنان در مصر به گفتگویی با دکتر احمد بخشی کارشناس مسائل آفریقا و از پژوهشگران و نویسندگان مهم این حوزه نشسته ایم:
مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به پیشینه تنش ها بین مسلمان و قبطی ها در مصر آیا پس از دوران مبارک دامنه تنش ها بین قبطی ها و مسلمانان و همچنین دولت مصر کاهش یافته است؟
برای پاسخ به این سئوال می بایست به پیشینه حضور قبطی ها در مصر اشاره کرد. مسیحیت در مصر قدیمی تر از اسلام است. کلمه قبط به قبط بن مصرایم پسر حام بن نوح (ع) بر می گردد. قبط اولین کسی بود که در مصر سکنی گزید و به عربی صحبت کرد به همین خاطر عربها به مصر باستان کشور قبطی ها می گفتند قبطی ها در مصر دارای وحدت خاصی هستند و کلیسای قبطی ها در اسکندریه مصر به عنوان پایگاه حفظ مسیحیت به شمار می آید، زیرا این کلیسا اولین کلیسای مسیحی در جهان بود که در سال 190 میلادی تاسیس شد. اسلام با فتح مصر توسط اعراب در سال 639 میلادی وارد این کشور شد و به دین اول مصر تبدیل شد. برخی مصریان تحت تاثیر نوید دین مبین به برقراری عدالت، اسلام را با آغوش باز پذیرفتند و بسیاری نیز برای پرهیز از پرداخت جزیه (مالیاتی که از اهل کتاب گرفته می شود تا در سرزمین های اسلامی محافظت شوند) مسلمان شدند. این در حالی بود که مسیحیان هنوز از شان و منزلت سیاسی و اجتماعی برابر با مسلمانان برخوردار بودند. تا قرن دهم میلادی تعداد مسلمانان از تعداد مسیحیان پیشی گرفت و زبان عربی به عنوان زبان رسمی کشور جایگزین زبان قبطی شد. در قرن دوازدهم، در کلیساها از زبان عربی به عنوان زبان رسمی روحانیون استفاده می شد.
مسیحیان با حدود ۱۰ درصد و جمعیتی حدود ۸ میلیون نفر، بعد از مسلمانان بزرگ ترین گروه دینی منطقه خاورمیانه هستند. در این بین بیش از نیمی از مسیحیان خاورمیانه در مصر و به کلیسای قبطی تعلق دارند. اگرچه مسیحیان در مصر در اقلیت به حساب می آیند، اما باید گفت که ریشه در تاریخ مصر دارند. اگر به گذشته نقش اقلیت قبطی در مصر توجه داشته باشیم باید گفت در زمان هایی تلاش می شد تا سیاست تفرقه افکنی بین قبطی ها و مسلمانان مصر اعمال شود، اما در دوران محمدعلی پاشا و جمال عبدالناصر ما شاهد سیاست تسامح و مساوات بین همه مصری ها اعم از مسلمانان و قبطی ها بودیم. در دوران جدید و بعد از روی کار آمدن انور سادات مصر شاهد سیاست تفرقه انگیزی شد به طوری که افراطیون از سوی مسلمانان و مسیحیان همدیگر را بر نمی تابیدند و اختلافات فرقه ای و مذهبی بین مسلمانان و قبطی ها وجود داشت که در نتیجه آن مصر شاهد بدترین خشونت فرقه ای بر ضد قبطی ها بود. در کنار آن می توان به بمب گذاری و به آتش کشیدن کلیسای عین الشمس ، المینا ، العبور در سالهای 1990، 1996 و 2002 اشاره کرد که تنها نمونه هایی از خشونت های فرقه ای بر ضد قبطیان بود و. در این دوران سیاست تهاجم به عقاید مسیحی و قبطی ادامه یافت.
هر چند که نگاه افراطی و عدم تساهل نسبت به مسیحیان در بین تعدادی از مسلمانان نیز وجود دارد، اما بعضی از تحلیلگران شروع تحولات یک ساله اخیر در مصر را بمبگذاری کلیسای اسکندریه و کشته شدن تعدادی از مسیحیان می دانند. به طوری که یک نوع همگرایی بین مسلمانان و مسیحیان با محوریت مبارزه با دولت مبارک به وجود آمد که ما در تظاهرات ها شاهد این نوع همبستگی ها بودیم. به نظر می رسد پس از دوران مبارک دامنه تنش ها بین قبطی ها و مسلمانان و همچنین دولت مصر ادامه داشته است. به طوری که در درگیری بین قبطی ها و نیروهای امنیتی مصر، تظاهرات هزاران قبطی در قاهره و همچنین درگیری خونین میان طرفین ده ها نفر کشته و زخمی شده اند. هر چند دلیل ریشه این درگیری ها تعطیلی یک کلیسا در استان “آسوان” مصر اعلام شده است، اما بی شک ریشه های گوناگونی داشته و می تواند پیامد هایی نیز به همراه داشته باشد.
با توجه به انتخابات در مصر و روی کار آمدن اسلام گراها با محوریت اخوان المسلمین، تحولات یک سال و اندی در مصر و نوع نگاههای اسلامگرایان معتدل و حاکم بر تحولات به نظر می رسد که نقش و جایگاه قبطی ها متناسب با وزن سیاسی و اقتصادی آنها در نظر گرفته شده است و این نوع نقش ها در تدوین قانون اساسی و ایجاد ساختار پسا مبارک حتما لحاظ خواهد شد. زیرا که آنان بخشی تاثیر گذار در جامعه مصر می باشند و عدم توجه به آنان و خواسته هایشان ممکن است تبعات سیاسی و فرهنگی و… را برای جامعه مصر به دنبال داشته باشد. در نتیجه مشارکت آنان در قدرت سیاسی متناسب با وزن و جمعیت آنها می باشد. هر چند که قبطی ها بیش از وزن خود خواسته هایی دارند که تحقق آن در جامعه ای با اکثریت مسلمان تقریبا غیر ممکن است.
در دوران گذار یعنی پس از فروپاشی رژیم قبلی تا استقرار رژیم جدید تنش ها که خود ناشی از سرکوب خواسته هایشان بود، افزایش یافت. با برگزاری انتخابات و همچنین استقرار دولت و تدوین قانون اساسی این تنش ها به حداقل رسید. هر چند همانطور که ذکر شد چون خواسته هایشان حداکثری است ممکن است در زمان تدوین قانون اساسی و یا شکل گیری دولت و سهم خواهی نیروهای اجتماعی تنش ها دچار فراز و نشیب گردد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: نگاه الازهر و اخوان المسلمین به قبطی ها و اقلیت مسیحیان مصری چگونه است ؟
نگاه الازهر و اخوان المسلمین را باید در دو سطح عقیدتی و سیاسی بررسی کرد. در سطح عقیدتی الازهر و بدنه مذهبی گروه اخوان المسلمین معتقدند که دین اسلام کاملترین دین و حقیقت واحد است. لذا اتحاد و همکاری با قبطی ها را رد می کنند. از سوی دیگر این گروه معتقدند که به کارگیری کارمندان قبطی در پست های اداری و حکومتی مصر ظلمی است به اسلام و در حکم توهین به آن به شمار می آید. اما در بعد سیاسی باید این موضوع را مد نظر قرار داد که اخوان المسلمین و حزب عدالت و آزادی زمانی که وارد عرصه سیاسی و عملگرایی می شوند می بایست با واقعیات و انطباق پذیری عمل کنند و فراتر از اعمال واکنشی و عقیدتی رفتار کنند. زیرا زمانی که به عنوان حزب و گروه حاکم در مجلس و دولت زمام امور را به دست گرفتند باید به قوانین و حقوق بین الملل و حقوق اقلیت ها احترام بگذارند و متناسب با وزن شان آنان را در کشورداری سهیم کنند. این نوع رفتار را در زمان رقابت های انتخاباتی و قبل از آن هم در مصر شاهد هستیم به طوریکه رهبر گروه اخوان المسلمین مصر به منظور رفع شکاف ها با پاپ شنوده دیدار کرد تا روابط میان قبطیها و مسلمانان براساس گفتگو بهبود یابد. اخوان المسلمین در دوره رقابت در حزب عدالت و آزادی از قبطبی ها در بدنه اصلی حزب استفاده کرد و اعلام کرد که این گروه بدون شرط و بدون توجه به اختلافهای ایدئولوژیکی و دینی از ارتباط با جامعه قبطی ها استقبال می کند. چرا که اخوان اعتقاد دارد رفاه در مصر اولویتی برای همه است. به نظر می رسد راهکار ریشه ای حل معضل قبطی ها در مصر بازگشت به ساختار واقع گرایانه است که خواهان اجرای قوانین و مقررات یکسان در مصر است؛ قوانین و مقرراتی که وطن را زیستگاه تمام آحاد جامعه بداند و همه فرقه ها از حقوق شهروندی برابری برخوردار باشند و دین و جنبش و نژاد باعث برتری آنها نشود و هیچ یک از فرقه ها و اقلیت ها مانند قبطی ها یا مسلمانان چه سنی و چه شیعه تحقیر نشوند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به نقش مالی، سیاسی و تجاری قبطی ها در مصر و حضور حدود دو میلیون نفر قبطی مهاجر در خارج مصر (از جمله حدود 900 هزار نفر قبطی مهاجر در آمریکا ) آیا دیاسپورای قبطی ها در خارج خواستار نقش پررنگ تر و نوعی تشکیل دولت جدید قبطی ها می باشند؟
قبطی های خارج از مصر نیروهای تاثیر گذار و قابل توجهی می باشند. مسیحیان قبطی مقیم آمریکا خواستار تشکیل یک دولت مستقل مسیحی در جنوب مصر شدهاند. از آنجایی که عمده چرخه اقتصادی مصر در دست مسیحیان مصری است ، میتوان گفت در صورت بروز هرگونه ناآرامی در این کشور ؛ قبطی ها نقش بسیار تعیین کننده ای در سرنوشت آتی مصر خواهند داشت. پس از تقسیم سودان به دو قسمت شمالی و جنوبی ، قبطی های تند روی خارج از مصر در آمریکا خواستار دولت جدایی طلب در جنوب مصر شدند و قبطی های داخل مصر را برای جدایی طلبی و تشکیل ایالت خود مختار تحریک کردند. این گروه که رهبر آن موریس صادق مصری الاصل است گفته اند که در تاریخ 10 جولای سال 2011 در شهر نیویورک دولت قبطی های موقت را تشکیل داده اند و تلاش می کنند تا حمایت های بین المللی را برای تشکیل دولت جدید در جنوب مصر جلب کنند. آنان دلایل خود را به شرح زیر اعلام کرده اند: پس از مشاوره های انجام شده بین قبطی های نجیب زاده و ملی گراهای متعهد به هویت اصیل مصر ! که از اندیشه اسلامی و عربی خود را جدا می دانند و عربها را قومی متجاوز و اجنبی می دانند، تفاهمی ایجاد شد که در سایه فروپاشی حکومت حسنی مبارک تغییرات اساسی در مصر را ایجاد کنند و قوانینی همچون محدودیت ساخت و ساز و ترمیم کلیساها و الزام قبطیان به خواندن زبان عربی را لغو کنند .
آنچه مشخص است هر چند که این حرکت موافقان و مخالفانی را دارد اما از سوی جامعه قبطی ساکن مصر مورد پذیرش قرار نگرفته است. قبطی های مهاجر و تندروی آمریکا حمایت های اولیه را برای جدایی جنوب مصر از شمال آن از سوی سارکوزی و پاپ واتیکان جلب کرده اند و به همین خاطر از آنان به خاطر این اقدام تشکر ویژه کرده اند. آنها همچنین نمایندگانی را به دفاتر اعضای دائمی شورای امنیت و سفرای کشورهای ارو پایی ، آمریکایی، آسیایی و آفریقایی و تعدادی از اعضای کنگره آمریکا فرستاده اند تا حمایت های آنها را نیز برای اقدام خود جلب کنند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: قبلا هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا پیشنهادی برای محافظت از کلیساهای مسیحیان و مناطق حیاتی توسط نیروهای آمریکایی را مطرح کرده بود. به نگاه شما واشنگتن با توجه به نقش لابی قبطی ها در امریکا در سیاست های خاورمیانه ای امریکا چه نوع نگاه نسبت به قبطی ها در مصر دارد؟
به طور حتم و با توجه به نگاه ایالات متحده به این نیروها در داخل مصر و همچنین لابی قوی آنها حمایت این کشور تحت واژه ها و ادبیات بشر دوستانه و حقوق بشری مطرح می شود، اما در نهایت منافع ایالات متحده را پیگیری می کند. لابی قبطی های ایالات متحده همانطور که توضیح داده شد خواسته هایی مانند ایجاد یک دولت قبطی در جنوب مصر دارد و آنان خواهان این می باشند که درباره قبطی ها نیز قانون ادغام مثبت (سیاهپوستان) -که آمریکا در ۱۹۶۴ آن را عملی و راه را برای حضور سیاهان در عرصه های سیاسی و اجتماعی فراهم کرد- اجرا شود تا راهکاری برای حضور قبطی ها در تمامی عرصه های سیاسی، اجتماعی مصر باشد. قبطی های مهاجر خواهان حل مشکلات داخلی مصر هستند و ارتباطشان با موسسه های آمریکایی در واقع برای افزایش فشار آمریکا بر مصر و در راستای منافع واشنگتن است و هیچ ارتباطی با مشکلات قبطی های مصر ندارد. از سوی دیگر به نظر می رسد مطالبات قبطی ها که با هدف تقسیم حاکمیت سیاسی کشور صورت می گیرد در راستای منافع متقابل آنان و ایالات متحده است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: نگاه اسراییل در مورد نقش اقلیت ها قبطی در مصر چیست ؟
در نگاه اول ممکن است ارتباط مستقیمی میان رژیم صهیونیستی و اقلیت های قبطی وجود داشته باشد. بدین معنا که قبطی ها به دلیل عدم دسترسی به خواسته هایشان و عدم وجود تساهل و سرکوب توسط دولت مرکزی ( در دوران سادات و مبارک) دشمنی با رژیم حاکم را در سرلوحه خود قرار دادند که با رژیم صهیونیستی در دشمنی با رژیم گذشته با هم یکسان بودند. اما در نگاه اختلافات بین صهیونیسم و مسیحیت این نوع رابطه مستقیم وجود ندارد به ویژه زمانی که قبطی ها مصر را سرزمین اصلی خود می دانند در نتیجه محافظت از این سرزمین جزو اولویت های آنان است و تنها با رژیم های حاکم بر سر مقدار سهم اختلاف دارند. در کنار این عوامل تحلیلگران معتقدند که اندیشه دولت مستقل قبطی که بیشتر توسط قبطی های خارج از مصر مطرح شده است بر پایه حمایت های اسراییل از این اقلیت مذهبی بنا شده است، چرا که رهبران قبطی های مصر، همواره به حمایت از رژیم اشغالگر قدس می پردازند و در مقابل اسراییل نیز از نفوذش در مصر برای حمایت از این گروه استفاده می کند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: در واقع نگاه حزب سلفی النور به مسیحیان قبطی چگونه است ؟
سلفی ها به دلیل برداشت افراطی از اسلام نگاه منفی به اقلیت ها و حتی دیگر نحله های فکری مسلمان دارند در نتیجه نگاه منفی بین حزب النور و بطی ها وجود دارد. این نگاه آنقدر منفی است که گفته می شود در درگیریهای پیش آمده میان مسیحیان و مسلمانان مصری، زمینه ساز آن سلفیها بودند. در این راستا باید گفت در واقع جریان تندرو افراطی سلفی و وهابی نقش عمده ای در تنش ها با مسیحیان قبطی در جامعه متکثر و دو قطبی مصر داشته است چنانچه در سالهای اخیر و در طول درگیری ها این جریان با نگاه تندروانه و آتش زدن کلیساها نقش عمده ای در بروز درگیری ها داشته است و این رویکرد هم موجب واکنش دولت و برخی دیگر از شخصیت ها و نهادهای مذهبی مسلمان در مصر شده است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: تشکیل دولت اسلام گرا در مصر تا چه حدی باعث توجه به خواسته های قبطی ها در مورد قوانینی همچون محدودیت ساخت و ساز و ترمیم کلیساها و لغو الزام قبطیان به خواندن زبان عربی و یا تشکیل منطقه خود مختار، تکلم به زبان قبطی می شود؟
با توجه به اینکه اسلام گراها اکثریت کرسی های مجالس مصر را به دست آوردند به طور حتم نوع نگاه و محوریت با توجه به بافت فکری و مذهبی مصر اسلامی خواهد بود، اما باید توجه داشت که نیروی غالب در بین اسلامگرایان نیز اخوان المسلمین و حزب عدالت و آزادی که نگاهی مثبت به اقلیت ها دارد است. در نتیجه همانطور که ذکر شد واقعیات جامعه مصر و همچنین حکومت داری لحاظ خواهد شد و سهم آنان و مطالبا ت حداقلی قبطی ها در قانون اساسی و ساختار سیاسی لحاظ خواهد شد. اما باید توجه داشت که دوران گذار پسا مبارک ممکن است فراز و نشیب و افراط و تفریط هایی را در پی داشته باشد که مطرح کردن ایجاد دولت قبطی در جنوب مصر از نتایج این دوران و خواسته های حداکثری است که به تدریج سهم خواهی واقعی جایگزین آن خواهد شد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: آینده نقش قبطی ها در مصر چگونه مورد پیش بینی است ؟
پیشتر قبطی های مصر، خواستار تشکیل دولتی قبطی و جدا از دولت مرکزی مصر شده اند. به گونه ای که در زمان حکومت مبارک رهبران قبطی های مصر، خواستار دستیابی به ۲۵درصد از پست های کلیدی مصر، آزادی ساخت و ساز کلیسا، برگزاری دادگاه با قوانین قبطی، اختصاص پست هایی در دولت و برگزاری دادگاه متناسب با قوانین مذهبی آنان و یا برگزاری شده بودند. در این حال وضعیت اقلیت مسیحی و حقوق آن، از جمله مسائل همیشگی حکومت و جامعه مصر بوده و وضعیت قبطی ها در چند دهه اخیر، تحت تاثیر سیاست های حکومتی و روابط خارجی مصر بوده است.
آنچه مشخص است باید گفت به هر میزانی که دامنه شکاف بین مسلمانان و مسیحیان قبطی در کشور مصر بیشتر شود و حملات جریان های تندرو مسلمان و مسیحی نیز گسترش یابد، از یک سو بازی بازیگران منطقه ای و بین المللی (غرب، کلیسای واتیکان و دولتهای غربی و اسراییل) در حمایت از جریان های تندرو در مصر افزایش می یابد و از سوی دیگر نیز جدا از تحت تاثیر قرار گرفتن منافع مصری ها و آینده این کشور این امر همچنین می تواند عاملی برای افزایش خواسته های قبطی ها از دولت مصر و حتی جدایی طلبی آنان شود.
با توجه به پیروزی جریان معتدل در مصر به نظر می رسد که با اتخاذ سیاست واقع گرایانه، سهم اقلیت مسیحی در قانون و ساختار سیاسی لحاظ گردد و از این طریق فضای سیاسی به سمت اعتدال پیش رود و شاهد کاهش مخاصمات میان افراطیون دو طرف باشیم. هر چند ذکر این نکته لازم است که در شرایط گذار فضای سیاسی مخاصمات به تب می ماند که ممکن است یک یا دو مرتبه بازگشت تب را شاهد باشیم. اما به تدریج به سمت وضعیت مطلوب پیش می رود اما شرایط آن همانا اتخاذ حقوق حداقلی قبطی ها است زیرا بدون در نظر گرفتن این حقوق شاهد مطرح شدن خواسته های اکثریتی آنان با همکاری بعضی از کشورهای منطقه و از جمله قبطی های افراطی در خارج از مصر خواهیم بود.
باید دولت و حاکمان مصر تلاش کنند که سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن در مورد کشورشان اجرا نشود. زیرا این امر در دوران سادات و مبارک تاثیر منفی داشته است. در انفجارهای گذشته مثل اسکندریه دولت مبارک تلاش می کرد تا بین قبطی ها و مسلمان اختلاف ایجاد کند تا قبطی ها از مسلمانان بترسند، اما شما در مراسم تشیع جنازه قبطی ها شاهد هستید که مسلمانان نیز در بیرون از کلیسا حضور دارند و از آنان محافظت می کنند. این نشان دهنده این است که سیاست تفرقه اندازی بین این دو گروه خنثی می گردد و نوک پیکان اتهامات هم از جانب مسلمانان و هم از جانب مسیحیان به سوی دولت جهت می گیرد و دولت متهم اصلی معرفی می گردد. این همکاری ها به نحوی است که در برپایی اعتراضات در میدان التحریر نیز مسیحیان شرکت داشتند و با تحولات اجتماعی همراهی کردند. گذشته از این باید توجه داشت که قبطی ها بر اساس درصدی که در جامعه دارند خواهان نفوذ و قدرت هستند و در این حال با توجه به همکاری آنان در جریان براندازی مبارک، نقش آنان باید در آینده سیاست و حکومت در مصر لحاظ گردد.