March 30, 2023 – 11:58 am | Comments Off on سیاست خارجی ترکیه؛ روندها و پیش‌رانها

دکتر محمد مهدی مظاهری
 استاد دانشگاه
مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC

سیاست خارجی ترکیه به رهبری حزب عدالت و توسعه،  همواره متاثر از وضعیت و شرایط داخلی این کشور بوده است. البته این الگو تنها مختص به …

ادامه مطلب »
گفتگو

مقالات

خاورمیانه

مقالات تحقیقی و تحلیلی در حوزه خاورمیانه

خلیج فارس

مقالات تحقیقی و تحلیلی در حوزه خلیج فارس

آسیای میانه

مقالات تحقیقی و تحلیلی در حوزه آسیای میانه

صفحه نخست » خلیج فارس, مقالات, مقالات تحلیلی

عوامل واگرایی در خلیج فارس

نگارش در June 15, 2012 – 11:09 pm
عوامل واگرایی در خلیج فارس
Share

کامران کرمی

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

بیان رخداد

خلیج فارس به لحاظ نظریه های ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی، بین المللی ترین منطقه دنیاست که به لحاظ منابع انرژی فضای مهمی را برای ایفای نقش بازیگران فراهم می کند. حضور همواره قدرت ها و بازیگران جهانی موجب گردیده تا خلیج فارس در کانون اهمیت جهانی قرار بگیرد. اما در کنار این اهمیت، متاسفانه این منطقه در طول صد سال اخیر بحران ها و تنش های فراوانی را پشت سر گذاشته است. دخالت و حضور قدرت های بزرگ بخصوص آمریکا در ترتیبات امنیتی و نظامی آن، وجود اختلاف مرزی فراوان بین کشورهای ساحلی و نبود مکانیسمی برای رسیدن به یک نظام امنیتی مشترک از جمله مهمترین مواردی است که باعث شده تا نه تنها همگرایی حاصل نشود، بلکه شاهد روند واگرایی میان کشورهای این منطقه باشیم. از آن جا که خلیج فارس منطقه‏اى است متعلق به کشورهاى ساحلى آن، طبعاً فقط آنها حق دارند نسبت به کم و کیف همگرایی و رسیدن به یک نظام امنیتى و همکاری جویانه تصمیم بگیرند و آن را به مرحله اجرا بگذارند. در این نوشتار تلاش می شود تا این سه عامل را که نقش مهمی در روند واگرایی داشته مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم.

واژگان کلیدی: خلیج فارس، روند واگرایی، حضور آمریکا، فقدان نظام امنیتی مبتنی بر همکاری، اختلافات مرزی

تحلیل رخداد

یکی از بحث هایی که امروزه جایگاه قابل توجهی در مباحث تئوریک و دانشگاهی پیدا نموده است، منطقه گرایی است که یکی از ملزومات ورود مجموعه های گوناگون به جرگه جهانی شدن است. منطق منطقه گرایی بر همگرایی و رسیدن به یک مکانیسم همکاری جویانه است. خلیج فارس به عنوان یکی از زیر سیستم های منطقه آسیای جنوب غربی و به دلیل اهمیت و نقش آن در تأمین انرژی جهانی، بیش از مناطق دیگر می بایستی به جرگه همکاری های منطقه ای و رسیدن به یک نظام امنیتی مشترک دست پیدا می نمود، اما وجود عوامل مختلف بخصوص سه عامل حضور قدرت های بزرگ بخصوص آمریکا در ترتیبات امنیتی آن، وجود اختلافات مرزی و سرزمینی میان کشورهای ساحلی و نبود یک مکانیسم تعریف شده برای رسیدن به یک نظام امنیتی مبتنی بر همکاری، مانع از تحقق همگرایی در این منطقه شده است و متاسفانه بیش از پیش شاهد افزایش تنش، رقابت و روند تسلیحاتی شدن در خلیج فارس هستیم.

1) نقش آمریکا در ترتیبات امنیتی خلیج فارس

پیامدهای تاریخ استعمار در منطقه و نقش آنها در پیدایی و استمرار بحران‌‏های جاری گواه بارز تجربه تلخ تاریخی در خلیج فارس است. حضور قدرت‌‏های بزرگ نه‌‏تنها راه حل به شمار نمی‌‏رود بلکه شالوده مشکلات را تشکیل می‌دهد و اهانتی تاریخی به بلوغ سیاسی و تمدن و فرهنگ این منطقه است.  نظریات هارتلند و ریملند بخوبی نشان از اهمیت و جایگاه خاورمیانه بخصوص خلیج فارس در میان نظریه پردازان و تصمیم گیرندگان آمریکایی است. کسى که برتنگه هرمز مسلط باشد بر مهم ترین منابع انرژی جهان مسلط است و کسى که بر منابع انرژی مسلط باشد بر جهان مسلط است، خود منشا نظریه و تئوری مورد توجه قدرت ها و بازیگران جهانی است که آمریکا به خوبی اهمیت آن را دریافته و بخوبی در این منطقه حضور خود را تثبیت نموده است. رمز و راز حضور نیروهای خارجی در خلیج فارس به بهانه های مختلفی چون حفظ امنیت و استقلال کشورهای منطقه، رفع بحران و از بین بردن تهدیدات صورت گرفته است و متاسفانه شاهد هستیم که امروزه آمریکا بیش از پیش در خلیج فارس حضور دارد. پایگاه های دریایی، زمینی و هوایی در سه کشور بحرین، قطر و امارات بخوبی نشان دهنده حضور این قدرت بزرگ است. می توان به دلایل منطقی اثبات کرد که امریکا در ژئوپولیتیک خلیج فارس جایى ندارد، چرا که نوعاً منافع آن با منافع ملت ها و دولت های منطقه در تضاد است. اما فضای تنش و سوء ظن میان کشورهای منطقه باعث گردیده تا کشورهاى عضو شوراى همکارى خلیج فارس و همچنین خود این نهاد خواستار حضور امریکا در منطقه باشند. پیاده کردن سیاست های دوستونی، موازنه قوا و مهار دوجانبه و تشویق مسابقه تسلیحاتی و ناامن نشان دادن کشورها در مقابل خطر ایران انقلابی و رژیم صدام همگی گویای این مسأله بود و هست که حضور پایدار آمریکا در این منطقه مستلزم فضای تنش و تخاصم می باشد. این امر در طولانى مدت عواقب مطلوبى در منطقه نخواهد داشت. حضور نظامی قدرت‌‏های خارجی در منطقه نمی‌‏تواند صلح و امنیت پایدار در پی داشته باشد،  زیرا با فلسفه حضور آنها ناسازگار است.

2) وجود اختلافات مرزی و سرزمینی بین کشورهای منطقه

یکی از مهمترین عواملی که همواره نقش عامل بازدارنده را در رسیدن به همگرایی در خلیج فارس داشته است، اختلافات مرزی و سرزمینی بین اکثر کشورهای این منطقه است. بیش از 60 اختلاف مرزی و سرزمینی بین این کشورها همواره روند واگرایی را تسریع کرده و باعث گردیده تا فضای تنش در روابط فیمابین عامل تعیین کننده ای باشد. اختلاف بین ایران و عراق، عراق و کویت، کویت و عربستان، عربستان و امارات، عربستان و قطر، امارات و عمان نمونه های گویایی است که در برخی موارد موجب زدوخوردهای مرزی و آغاز جنگ هایی بوده که جنگ اول و دوم خلیج فارس مصداق بارز آن می باشد. اختلافات مرزی ناشی از ابهام در تعیین دقیق خطوط مرزی بین کشورهای منطقه است که یادگار دوران استعمار بریتانیاست‌ که همواره نقش مهمی در ایجاد بحران در منطقه است که هنوز پس از ده‌ها سال حل نشده باقی مانده است. این اختلافات همچون مسئله جزایر سه گانه بین ایران و امارات متحده عربى، منطقه بی‌طرف بین عربستان سعودى و کویت، مرزهاى برون ساحلى ایران و کویت در منطقه شمالى خلیج فارس، مرزهاى برون ساحلى ایران و عراق در شمال خلیج فارس، مرزهاى آبى کویت و عراق، مرزهاى آبى عجمان و شارجه، شارجه و امّ‏القوین و رأس‏الخیمه از جمله این اختلافات حل نشده می‌باشد که سبب ناهمگونى در رفتار و معادلات امنیتى منطقه‏اى خلیج فارس شده است. تا زمانی که کشورهای مذبور اراده و برنامه ای برای حل این اختلافات نداشته و نتوانند آن را در معادلات پیش رو و متقابل نادیده بگیرند، وضعیت جاری خود را به شکل تنش و بحران بازتولید خواهد نمود.

3) فقدان نظام امنیتی مبتنی بر همکاری

رسیدن به نظام امنیتی مبتنی بر همکاری مستلزم فراهم شدن شرایطی چون شکل گیری دیدگاه و فهم مشترک درباره مفهوم امنیت و همکاری میان تصمیم گیرندگان کشورهای مذکور است. امری که تاکنون فراهم نگردیده و تحقق آن با توجه به شرایط موجود، بسیار سخت می نماید. قدرت‌‏های فرامنطقه‌‏ای برای حفظ نفوذ خود بر معادلات استراتژیک منطقه، حفظ تفوق سیاسی جهانی و تضمین دسترسی به انرژی ارزان در خلیج فارس تلاش کرده‌‏اند تا با دامن زدن به برخی مسائل موجود که در چارچوب روابط دوجانبه یا بین‌‏ منطقه‌‏ای قابل حل و فصل است، پاره‌‏ای از مسائل درون ‏منطقه‌‏ای را به سمت بحران‌‏ها و تنش‌‏های دامنه‌‏دار سوق دهند و زمینه استمرار نفوذ و حضور خود را فراهم کنند. همین امر چشم‌‏انداز تحقق نظام امنیتی پایدار و فراگیر منطقه‌‏ای در حوزه خلیج فارس را با ابهام روبه‌رو نموده است. عدم ارائه تعریفی مناسب از جایگاه و اهداف نظام جدید امنیتی در منطقه و همسویی آن با نظام کلی امنیت بین‌‏المللی، فقدان تداوم سیاست اعتمادسازی در میان کلیه کشورهای منطقه، عدم مشارکت فعال کلیه کشورهای منطقه در این نظام امنیتی با ثبات فارغ از وزن جغرافیایی، جمعیتی و اقتصادی، تضمین متقابل استمرار جریان آزاد انرژی و سخت کردن مبادلات تجاری از مشکلات و موانعی است که دولت های واقع در خلیج فارس با آن روبرو هستند.

 

دورنمای رخداد

همکاری در حفظ صلح و ثبات منطقه ای و ایجاد یک نظام امنیتى مبتنی بر همکاری میان کشورهای ساحلی خلیج فارس راهى مطمئن برای دفاع از منافع و مصالح مشترک دولت های این منطقه مهم و حساس جهانی است. امری که مشخص شده است، اینست که طرح‌‏های امنیتی مختلف طراحی‌‏شده از سوی قدرت‌‏های فرا‌‏منطقه‌‏ای تاکنون نتوانسته است به استقرار ثبات و امنیت در منطقه کمک کند. در نتیجه امروز امنیت منطقه دستخوش دگرگونی‌‏های فراوانی شده است. عدم حضور ایران و عراق در طرح های امنیتی موجود، ناکارآمد بودن الگوهای امنیتی ارایه شده فرا منطقه‏ای، اتکا بیش از حد به نیروى نظامى براى ضمانت حفظ امنیت منطقه، فقدان ارتباط نزدیک‏تر بین مقامات سیاسى کشورهاى منطقه، حضور آمریکا در ترتیبات امنیتی آن و اختلافات مرزی، از جمله عوامل مهمی بوده که باعث گردیده تا کشورهای ساحلی نتوانند به همگرایی در خلیج فارس برسند و شاهد واگرایی بیشتر و فضای تنش و رقابت در این منطقه باشیم. به دلیل اهمیت فراوان خلیج فارس، کشورهای این منطقه می بایستی با طراحی الگوی همگرایی منطقه‌‏ای و بر مبنای امکانات و مقتضیات روشن و قابل تعریف در جهت‌‏دهی به معادلات این منطقه و ارتقای جایگاه بین‌‏المللی آن نقش محوری ایفا نمایند. همکاری کشورهای منطقه در مبارزه با تروریسم، تفرقه مذهبی، قاچاق مواد مخدر، منع گسترش سلاح‌‏های هسته ای و جرایم سازمان‌‏یافته به موازات گسترش همکاری‌‏های اقتصادی، تجاری، فرهنگی ضرورتی غیر قابل انکار است که با گسترش آن می توان زمینه های همکاری بیشتر را فراهم نمود.

Share