مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

سناریوهای آينده روابط مصر و تركيه، بازيگري و نقش منطقه اي – گفتگو با دكتر احمد بخشي استاد دانشگاه و كارشناس مسائل منطقه

اشتراک

 مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC

 

تركيه و مصر هر چند از گذشته داراي روابط پايدار و چند بعدي اي داشته اند، اما در يك سال اخير  و در سايه توجه اسلام گرايان ترك به خاورميانه اين روابط ابعادي نوين به خود گرفته و اكنون دو كشور داراي روابط چند بعدي تر و داراي بسترهاي فراواني براي همكاري و همگرايي در منطقه هستند. در اين حال با توجه به تحولات يك سال گذشته خاورميانه و همكاريهاي دو كشور در مسائل منطقه اي و بين المللي براي درك بهتري از نوع روابط دو سويه به گفتگويي با دكتر احمد بخشي استاد دانشگاه و كارشناس ارشد مسائل منطقه پرداخته ايم:

 كليد واژگان: سناریو، آينده روابط، مصر ، تركيه، بازيگري ، نقش منطقه اي


مركز بين المللي مطالعات صلح: اگر به روابط كنوني تركيه با مصر با يك دهه قبل نگاهي داشته باشيم چه تحولاتي در روابط دو كشور ايجاد شده است ؟

برای  پاسخ به این سئوال  در ابتدا باید به پیشینه روابط اشاره کرد: تاريخ روابط مصر- تركيه به سال 868 زماني كه «احمد بن طولون» به عنوان والي مصر انتخاب شد، بر مي گردد. سطح روابط در دوره عثمانی‏ و از قرن 16 گسترش یافت. پس از آن عثماني ها، نزديك به چهار قرن بر تمامي شوون زندگي در مصر تحت عنوان خلافت عثمانی تاثير گذار بودند. با سقوط عثمانی و به ویژه غلبه تفکر لائیسیته در ترکیه ابتدای قرن بیستم و شروع جنبش اسلامگرای  اخوان المسلمین در همان ایام در مصر، روابط با تنش و نارضايتي طرفين همراه بود هر چند که سطح روابط در سطح رایزن را در سال 1925 و در سطح سفیر  را در سال  1948 شروع شد.اما با به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی توسط ترکیه در سال 1949 و سپس مخالفت با ملی کردن کانال سوئز  و مخالفت با اتحاد مصر و سوریه بر دامنه اختلافات و واگرایی ها افزوده شد. از طرف دیگر با فروپاشی عثمانی و ایجاد جمهوری ترکیه بیشتر توجهات به سمت داخل و حل مشکلات پیرامونی معطوف گردید. در این زمان ترکیه وارد عرصه جنگ سرد گردید و به شرقی‏ترین جبهه حامیان بلوک غرب‏ تبدیل گردید. در این دوره هم علیرغم اختلافاتی که وجود داشت، اما هر دو کشور به ویژه از دهه 1980 گرایش خاصی در روابط داشتند و همکاری با سیاست های آمریکا از موارد مشترک بین دو کشور بود.  با روی کار آمدن اسلام گرایان در ترکیه، سیاست بها دادن به عمق استراتژیک و همسایگان تحت عنوان نوعثمان گرایی در سیاست خارجی ترکیه بروز کرد  و مصر هم به حلقه اتصال ترکیه با آفریقا و سیاست خاورمیانه ای تبدیل شد.

 داود اوغلو معتقد است که دو عامل اساسي در جهت گیری سياست تركيه در قبال مصر موثر مي باشد. اول اين كه دو كشور نقطه ثقل هويت منطقه به شمار مي روند؛‌‌ به گونه اي كه تركيه در دو قاره آسيا و اروپا واقع است و همسايه قاره آفريقا به شمار مي رود و در مقابل مصر در دو قاره آفريقا و آسيا واقع شده و همسايه قاره اروپا به شمار مي رود. همچنين شرايط جغرافيايي به گونه اي است كه هر يك را كامل كننده ديگري مي كند و تركيه و مصر را به عنوان دو مركز در منطقه آفرو-اوراسيايي كه خاورميانه، آسيا، اوراسيا و اروپا را در بر مي گيرد، قرار مي دهد. همچنين دو كشور را از طريق شرق درياي مديترانه همسايه يكديگر مي كند. دوم استمرار تاريخ مشترك بين دو كشور است كه همكاري طرفين را امكان پذير مي كند.  وی همچنین معتقد است که دو كشور از طريق همكاري مشترك و توسعه ديدگاه ها و مكانيسم هاي مشترك مي توانند صلح را براي كل منطقه به ارمغان بياورند در نتیجه روابط بین دو کشور از حالت نه جنگ و نه صلح، با روی کارامدن اسلامگرایان در ترکیه در دوره مبارک به دلیل نیاز اقتصادی مصر از یک طرف و نگاه همکاریهای منطقه ای از سوی ترکیه تقویت شد و این روند پس از تحولات اخیر در مصر نیز ادامه داشته است. به طوری که سویه های هویتی دو کشور در بسیاری از موارد به همدیگر نزدیک شده است. تحولات در بخش اقتصاد نیز قابل ملاحظه است و شاید مهم ترین بخش همکاریها آن هم یک سویه را شامل می شود از سوی دیگر همکاریها در بخش امنیتی نیز گسترش یافته است. البته باید توجه داشت که حتی با وجود تحولات در مصر ما شاهد یک سری تداوم در سیاست های دو کشور هستیم

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: در تحولات يك سال گذشته خاورميانه مهمترين متغيرها و بسترهاي همكاري تركيه و مصر در چه حوزه هايي قرار داشته است ؟

 با توجه به تحولات اخیری که در کشور مصر روی داده است ما در این کشور  شاهد تغییراتی هستیم که تغییر در گفتمان و عوامل سیاسی را میتوان مثال زد. گفتمان اسلامگرایی وجه غالب این تحولات است به طوری که پس از فراز و نشیب های فراوان بالاخره، کاندیدای اخوان المسلمین به عنوان رئیس جمهور پیروز انتخابات گردید. با توجه به همسویی ایدئولوژی که حتی در نام احزاب سیاسی دو کشور( حزب عدالت و توسعه در ترکیه ) و ( حزب آزادی و عدالت در ترکیه) دیده میشود، می توان به اثرات جنبش اخوان المسلمین در سراسر جهان اسلام تحت عنوان تئوری پخش بود. علاوه بر حوزه ایدئولوژی، می توان همکاریهای منطقه‌ای را تحت عنوان سیاست عمق استراتژیک ترکیه و دغدغه های مشترک را نام برد که می توان نگاه مشترک آنان به موضوع فلسطین، سوریه را از جمله موارد مهم دانست. هر چند که باید از تلاش هر دو کشور برای مطرح شدن قدرت منطقه ای نیز یاد کرد که ممکن است در آینده شاهد تعارضهای گفتمانی بین دو دوست و شریک استراتژیک فعلی باشیم و در آینده سطح تحلیل دو کشور مصر و ترکیه ممکن است به دو رقیب منطقه ای تغییر کند.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: آيا مي توان گفت مصر با تركيه در زمينه هايي مانند تحولات خاورميانه عربي همگرايي ديدگاه دارند ؟

همانطور که اشاره شد به دلیل نوع ایدئولوژی و همچنین استراتژی دو کشور، زمینه های هویتی مشترک وجود دارد که نمونه های آن را در مورد غزه، نگاه به دعوای فلسطینی- رژیم صهیونیستی و یا تحولات سوریه می توان مشاهده کرد. از سوی دیگر آنان در جهت تقویت جبهه اسلامگرایی با معیارها و تفاسیر خاص خود همکاری دارند. هر دو کشور در صددند که در جهان اسلام و منطقه به عنوان کشورهای دارای نفوذ و قدرتهای در حال ظهور ایفای نقش نمایند و رهبری این بخش را بر عهده بگیرند و سیاست خارجی فعال دو کشور تقریبا در همین راستا قابل تفسیر است. در اين بين هر چند که باید گفت که مصر از نظر اقتصادی در حال حاضر دچار مشکللاتی است که شاید این رهبری را به تاخیر اندازد. اما با تقویت اقتصاد مصر، این کشور پتانسیل هایی بیشتر چه از نظر ایدئولوژی و چه از نظر عروبیت ( همگرایی و پذیرش در جامعه عرب) در اختیار دارد که شاید ترکیه فاقد آن باشد. 

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: به نگاه شما نقش و نگاه آمريكا به همكاري ها و همگرايي هاي تركيه و مصر در حوزه خاورميانه چيست ؟

 نقش آمریکا در فرمول همکاریهای دو جانبه ترکیه و مصر پررنگ است. این کشور درصدد است تا با تشویق به گسترش همکاریها به نحوی به تقویت جبهه طرفدار خود کمک کند و از سوی دیگر با همکاری این کشورها و ایفای نقش نیابتی به آنها، بخشی از وظایف خود را در منطقه از جمله تلاش برای گسترش آرمانهای خاورمیانه بزرگ و برقراری صلح و ثبات منطقه ای را محقق کند. این همان ایده باری بوزان در کاهش حضور مستقیم آمریکا در عرصه منطقه ای و بین المللی است. البته نباید کاملا با این تحلیل، سطح روابط دو کشور را به تئوری توطئه تقلیل دهیم، بلکه نیازهای اقتصادی و همکاریهای منطقهای دو طرف بعلاوه جبر جغرافیایی از همکاریهای دو طرف است. هر چند که معتقدم با رشد اقتصادی مصر، ما شاهد یک سری دعوای درون گفتمانی بین این دو کشور خواهیم بود.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: متغير اقتصاد چه نقشي در روابط كنوني مصر و تركيه دارد ؟

 اقتصاد هم اکنون نقش مهم اما یکطرفه اي را در روابط دو کشور دارد، بدین معنا که یکی از نقاط آسیب روابط دو کشور   از سوی مصر است. همانطور که در ابتدای بحث بیان شد، موضوع همکاریهای اقتصادی بر ابعاد سیاسی و اجتماعی  غلبه داشته است که در دوران مبارک هم این امر مشخص است به طوری که به طوری که تا سال 2009، بیش از 500 شرکت ترکیه‏ای با حجم‏ سرمایه‏گذاری 5/1 دلار در مصر فعالیت داشته اند. حتی در 16 اوریل 2008،  در دوران مبارک، موافقت‏نامه همکاری نظامی بین دو کشور به‏ امضا رسید. مصر یکی از کشورهایی است که علاقه مند به سرمایه‏گذاری ترک‏ها در این کشور این است  و شرکت‏های ترکیه‏ای این کشور را به عنوان دروازه‏ای به دیگر کشورهای‏ قاره می‏دانند. شرکت‏های ترکیه‏ای در بخش نساجی این کشور به دلیل هزینه‏های پایین‏ انرژی و نیروی کار و قابلیت صادرات به ایالات متحده، مالیات پایین و دیگر موانع‏ تجاری، سرمایه‏گذاری خوبی انجام داده‏اند. برطبق گزارش شورای عالی مناطق آزاد مصر در سال 2009، از تعداد 510  شرکت ترک، 90 شرکت در بخش نساجی‏ سرمایه‏گذاری کرده‏اند. حجم تجارت بین دو کشور از 2 میلیارد در سال 2008 فراتر رفت و قرار بود که  این رقم تا سال 2011 به 5 میلیارد دلار افزایش یابد.كه به علت تحولات مصر با اخلال مواجه شد اما بلافاصله موافقت نامه هایی در تمام ابعاد  بسته شد و بر تداوم کمک ها و سرمایه گذاری های بیشتر، تاکید شد.  حتی در ژانویه‏ 2008 با سفر رئیس جمهور ترکیه عبد اللّه گل به مصر، احداث منطقه صنعتی ترکیه در شهر 6 اکتبر مصر آغاز شد این منطقه تجاری  شامل 510شرکت شامل نساجی،پوشاک، ساخت ماشین،وسایل الکترونیکی مي باشد که حجم سرمایه‏گذاری ترکیه در این منطقه‏ بالغ بر 4 میلیارد دلار است و هم اکنون نیز بخش هایی هم فعالیت خود را شروع کرده است. علاوه بر این ما شاهد تداوم کمکهای اقتصادی ترکیه به مصر هستیم که آخرین آن کمک 2 میلیارد دلاری به بانک مرکزی مصر می باشد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: با توجه به ديدار گذشته اردوغان از مصر و واكنش هاي منفي مصري ها  مخالفان مصري گسترش روابط استراتژيك مصر با تركيه چه گروههايي هستند؟

 به طور حتم نمی توان در روابط خارجی، اعلام کرد که تمام گروههای سیاسی و اجتماعی کشور با گسترش روابط موافق باشند. در مصر گروه اسلام گرایان تندرو به رهبری حزب النور با این سیاست ها مخالفت دارد و دلیل آنها هم تفاوت در نگاههایشان به اسلام و به ویژه رژیم صهیونیستی است. اسلامگرایان تندروی مصری، معتقدند که نوع روابط ترکیه با رژیم صهیونیستی محل اشکال است و دولت مصر نباید با آنان این گونه روابط گسترده داشته باشد، هر چند که آنان با دولت مصر نیز دچار مشکل اساسی هستند. به ویژه زمانی که محمد مرسی، به رژیم صهیونیستی، سفیر معرفی کرد. از دیگر مخالفان باید به ناسیونالیست ها و پان عربیسم اشاره کرد که آنان حضور ترکیه را در کشورشان به معنای وابستگی و خارج از عرف و اصول بها دادن بیشتر به تركيه می دانند.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: آينده روابط همگرايانه و يا واگرايانه مصر و تركيه به چه متغيرها و عواملي بستگي دارد ؟

آینده روابط مصر و ترکیه تحت تاثیر متغییرهایی مانند حاکمیت گروههای سیاسی، موضوع فلسطین و همچنین قدرت یابی طرفین می باشد. بدین معنا که باید روی کار آمدن عوامل سیاسی را در روابط دخالت داد. بدین معنا اگر زمانی احزاب تندرو و یا پان عربیست ها در مصر حاکم گردند، ما کاهش سطح روابط طرفین خواهیم بود و یا اگر در ترکیه گروههای ناسیونالیست و ارتش حاکم گردد، ممکن است این همگرایی به واگرایی تبدیل شود و یا اگر نوع نگاهها و برداشت های از موضوع فلسطین و رابطه با رژیم صهیونیستی فرق کند، روابط تحت تاثیر قرار گیرد. همچنین با توجه به اینکه ترکیه، مصر را رقیب بالقوه خود در منطقه می داند، هر گونه نشانه ای مبنی بر برعهده گرفتن وظایف ترکیه توسط مصر ممکن است، بر روابط تاثیر باسد. اما باید توجه داشت که همگرایی و واگرایی در روابط بین الملل، تحت تاثیر سه عامل، هویت و منفعت و امنیت قرار دارد، بدین معنا که اگر سویه های هویتی و سیاست های اعلامی و اعمالی به طوری باشد که افراد و کشورها ، از آن برداشت تصوری مثبت داشته باشند آنگاه کشورها به سمت همگرایی پیش می روند و در نتیجه امنیت و منفعتشان افزایش می یابد اما در غیر این صورت ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد و علاوه بر واگرایی به منازعه نیز کشیده شود

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: نقش ايران را در هر گونه همگرايي و يا واگرايي تركيه و مصر چگونه قابل تحليل و بررسي قرار مي دهيد ؟

  ایران در معادله همکاری های مصر و ترکیه نقش اساسی دارد و به عنوان کشور تاثیر گذار مطرح می باشد در عین حالی که یک رقیب منطقه ای برای آنان نیز مطرح می گردد. بدین معنا که دو تصور ایران به مثابه تهدید یا فرصت و تاثیر گذار از سویی بستگی به برداشت تصوری دو کشور از ایران  و از سوی دیگر بستگی به سیاست های اعلامی و اعمالی ایران دارد. آنان اگر سیاست ها و موضع گیری ایران را همسو با منافع خود ببینند، به سیاست های همگرایی روی می آورند. برای مثال می توان به رویکرد نسبتا مشترک به دعوی فلسطینی- رژیم صهیونیستی اشاره کرد که تا حدودی موضع گیری ها به هم نزدیک است. اما در موضع سوریه ما شاهد این هستیم که مذاکرات چهارجانبه ایران- ترکیه- مصر و عربستان به نحوی برگزار می شود، اما چندان موضع گیری های مشترک وجود ندارد و در این بین همراهی سه کشور  ترکیه، مصر و عربستان را در موضوع سوریه شاهد هستیم و نگاه ایران به عنوان دگر گفتمانی مطرح می شود و ما شاهد واگرایی در این موضوع هستیم. این دگر گفتمانی ممکن است در راستای ایران و شیعه هراسی تحت تاثیر غرب مطرح باشد. همچنین ایران به عنوان یک قدرت منطقه‌ای در آینده هم می تواند مطرح باشد، بدین معنا که بروز هر گونه اختلاف در روابط دو کشور، جذب و همراهی با ایران می تواند، وزنه ای در شکل گیری معادلات منطقه ای باشد.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: آينده روابط مصر و  تركيه را با توجه به متغيرهاي دخيل در روابط بين دو  كشور با چه سناريوهايي مورد بررسي قرار مي دهيد؟

 سناریوهای مختلفی را می توان در روابط مصر و ترکیه  دخیل دانست:

  • چارچوب پيش تئوري جيمز روزنا:

 چارچوب ارائه شده توسط روزنا به گونه ای است که بر اساس آن میان دو سطح تحلیل خرد و کلان همبستگی ایجاد می گردد و ما را قادر می سازد تا متغیرهایی را از سطوح گوناگون تحلیل برای بررسی سیاست خارجی کشورها به کار ببریم. ارائه متغيرهاي مستقل، وابسته و واسطه اي از جانب وی دلالت بر این مسئله دارد که رفتار سياسي یک دولت از مجموعه عوامل و متغیرهای گوناگونی ناشی می شود كه با توجه به اولويتهاي مختلف هر دولت در كنار یکدیگر قرار گرفته و در نهایت به تصميم گيري منتهی مي گردد. در این سناریو باید گفت که در تصمیم برای برقراری و یا عدم برقراری رابطه ترکیه با مصر همواره نظام بین الملل ( پس از جنگ سرد) بیشترین اثرگذاری را در سیاست خارجی ترکیه برای اخذ چنین تصمیمی داشته و متغیر فرد ( اردوغان- داود اوغلو) دومین عامل تأثیرگذار بوده است. همچنین متغیرهای نقش، بروکراتیک و اجتماع در اولویت های بعدی قرار داشته اند.

  • ·      چارچوب تحلیلی سازه انگاری با تاکید بر موضوع هویت:

سازه‌انگاري تأثير زيادي بر روي سياست‌ خارجي داشته است و بر اين پيش فرض استوار است كه كنش‌گران جهان خود را مي‌سازند و نقطه عزيمت تحليل سياست‌ خارجي، چشم انداز دولت به مثابه كنش‌گر است. يعني گنشگران تفسير مي‌كنند، تصميم مي‌گيرند، اعلام مي‌كنند، اجرا مي‌نمايند. سياست‌ خارجي حداقل تا حدي عمل بر ساختن، چيزي است كه كنشگران تصميم مي‌گيرند كه باشد و اين ديدگاه، تأثير عوامل داخلي بر سياست‌ خارجي را نشان مي‌دهد و همچنين نشان مي‌دهد كه چرا سياست‌ خارجي كشورهاي مختلف به رغم تفاوت‌هاي دروني در بسياري موارد شبيه همديگر مي‌باشد.

هر کشور بر اساس ايدئولوژي خود، ساختار سه‌گانه  هويت، امنيت و منفعت را شکل مي‌دهد و در روابط خارجی به تعريف دوست و دشمن مي پردازد اما ممکن است به تدريج هر کدام از اين ساختار سه گانه  نيز  دچار تغيير گردند که در نتيجه، بقيه ساختار و ايدئولوژي نيز دچار تغيير شود. بايد توجه داشت که در اين بين محوري‌ترين بحث هويت است که هرکشور بر اساس آن منفعت و امنيت خود را تعريف مي‌کند.

 

(شكل يك: ساختار سه گانه هويت،امنيت و منفعت: اين شكل داراي مثلثي  به اضلاع هويت امنيت و منفعت است)

(شكل دو: رابطه هويت و امنيت: اين شكل به گونه اي است كه هويت ابزاري موجب مقاصد تصوري ميگردد و  مقاصد تصوري هم موجب امنيت و يا  ناامني ميشود)

******

گفتگو از: فرزاد رمضاني بونش


مطالب مرتبط