May 29, 2023 – 2:56 pm | Comments Off on ابتکار خلیج بنگال و چالش های پیش رو

مریم وریج کاظمی
پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک
مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC

ابتکار خلیج بنگال برای همکاری های فنی و اقتصادی چندبخشی«BIMSTEC» در 6 ژوئن 1997 از طریق بیانیه بانکوک با دبیرخانه ای در داکا تشکیل شد. البته …

ادامه مطلب »
گفتگو

مقالات

خاورمیانه

مقالات تحقیقی و تحلیلی در حوزه خاورمیانه

خلیج فارس

مقالات تحقیقی و تحلیلی در حوزه خلیج فارس

آسیای میانه

مقالات تحقیقی و تحلیلی در حوزه آسیای میانه

صفحه نخست » آسیای میانه, گفتگو

سناریوی حذف مجاهدین و آینده افغانستان -گفتگو با محمد حسین جعفریان وابسته پیشین ایران در افغانستان

نگارش در August 20, 2012 – 10:14 am
سناریوی حذف مجاهدین و آینده افغانستان  -گفتگو با محمد حسین جعفریان  وابسته پیشین ایران در افغانستان
Share

فرزاد رمضانی بونش

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

 

درست بعد از فرمان رییس جمهور در مبارزه با فساد اداری موضوع پرسش و استیضاح مقام های ارشد امنیتی کابینه کرزای در دستور کار مجلس قرار گرفت و مجلس عملا دو وزیر امنیتی و مهم کابینه رییس جمهور کرزای یعنی بسم اله محمدی وزیر کشور و عبدالرحیم وردگ وزیر دفاع را سلب صلاحیت کرد. در این بین با توجه برکناری دو بازوی مهم کابینه رییس جمهور کرزای برای بررسی پیامدهای دو وزیر مهم دولت و به عبارتی حذف مجاهدین از ساختار قدرت گفتگویی با محمد حسین جعفریان وابسته و رایزن پیشین ایران در افغانستان انجام داده ایم:

واژگان کلیدی: غرب، مجاهدین، کرزای، افغانستان، ائتلاف، ایران


مرکز بین المللی مطالعات صلح: دولت افغانستان دو عضو امنیتی کابینه یعنی بسم اله محمدی و عبدالرحیم وردگ را از دست داد. در این حال نگاه کنونی غرب به حضور یا حذف مجاهدین در ساختار قدرت چیست؟

 من خیلی با از دست دادن دو وزیر دولت موافق نیستم و فکر میکنم که خود کرزای هم مایل به چنین اتفاقی بود. در این بین باید گفت در  سالهای اخیر هر چه ما به سال 2014 و زمان خروج نیروهای ائتلاف از افغانستان نزدیک شده ایم غربی ها ها نگران آن هستندکه بعد از خروج خود حاکمیت در افغانستان به دست گروه های پیشین جهادی افتد و آنهایی که پیوندهای نزدیکی با ایران دارند دوباره به قدرت رسند. یعنی همان سناریویی که در عراق رخ داد تکرار شود. چنانچه عراق بعد از هزینه های انسانی و اقتصادی غرب در زمان خروج در عراق و با وجود پیمان نامه هایی که امضا شده بود به شدت به تهران نزدیک شد و سیاستگذاری به گونه ای بود که موجب خشنودی غرب نبود و این رخداد بعید نیست که در کابل هم رخ دهد. یعنی در واقع غرب در یک دهه گذشته تحت فشار مردم و نیروهای جهادی برخی از نیروهای جهادی را به مقامات بالا رساند و برخی را نیز به حاشیه راند. بعد از آن در دور قبل انتخابات ریاست جمهوری تلاش کرد تا دکتر عبداله از نزدیکان احمد شاه مسعود به قدرت نرسد. در طول سالهای گذشته هم ترور های مشکوکی انجام شده که از بین مقامات افغانستان مشخصا چهره های جهادی را ترور میکنند. مثلا هیچ گاه تکنوکراتهای مورد حمایت غرب هدف حمله ها نبوده اند و کسانی ترور میشوند که نسبت های پررنگی با مجاهدین داشته اند. مثلا ربانی رهبر حزب جمعیت اسلامی، ژنرال داوود (که به نوعی جانشین احمد شاه مسعود بود)، احمد خان سمنگانی و..ترور شدند و همچنین ترو های ناموفقی مانند اسماعیل خان نیز  رخ داد. در این حال اکنون نیز برکناری وزیر دفاع بویژه وزیر داخله یا کشور که از چهره های شاخص جهادی بود در ادامه سناریوی حذف مجاهدین از قدرت است به نظر میرسد که این دو  وزیر هم قربانی این روند شدند. در ادامه هم  ترور خنثی شده ی خلیلی معاون دوم رئیس جمهور در این راستا قرار دارد.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: یعنی متغیر ایران نقش مهمی در حذف مجاهدین از ساختار قدرت دارد؟

 من فکر میکنم غرب تمام تلاش خود را انجام می دهد تا حکومت کابل را به گونه ای کامل تسلیم تکنوکرات هایی کند که علاقه ای به ارتباط خارج از عرف با تهران ندارد و چه بسا هم دشمنی هایی هم با ایران دارند و ایران را  متهم به دخالت در امور افغانستان میکنند. یعنی غرب تلاش دارد جدا از پیمان نامه هایی که بر روی کاغذ بین دولت و ائتلاف امضا می شود در مرحله عمل هم ضمانت اجرایی هایی هم داشته باشد . ضمانت اجرایی این امر هم چهره هایی هستند که وابستگی به غرب داشته و مایل به ادامه ارتباط جدی با امریکا هستند و امتحان خود را گذرانده اند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به نگاه شما آیا این حذف مجاهدین با واکنش هایی از سوی جبهه ملی افغانستان و اپوزسیون داخلی در کشور  مواجه می شود؟

اپوزسیون در کشور افغانستان مجموعه ای است نامنظم و منسجم نیست. در این حال قویترین اپوزسیون طالبان هستد که بسیاری از استانها را در اختیار خود دارند و دولت مرکزی در این مناطق نفوذ جدی ندارد. گذشته از این در بخشی از اپوزسیون(به رهبری دکتر عبداله) که غیر مسلحانه هستند و راه دمکراتیکی دارند در درون خود نیز منسجم نیستند و اختلافاتی دارند. به نظر من تعریف وجود اپوزسیون در افغانستان نمی تواند نشانه روشنی در افغانستان را مشخص کند. ما عملا با اپوزسیون طالبانی مواجه هستیم که بیم آن میرود که بعد از خروج  ائتلاف به قدرت رسند. در این حال با وجود گفتگو ها با طالبان به نظر نمی رسد که غرب از پروژه صلح در افغانستان حمایت کند. به اعتقاد من  غرب بر این نظر است که  افغانستان همچنان در حالت نه جنگ و نه صلح باشد تا بتواند بهانه ای برای ادامه حضور در افغانستان داشته باشند. چنانچه حذف آقای ربانی درسال گذشته پروژه ای کاملا حساب شده بود چرا که با توجه به تجارب وی در مذاکره با طالبان در گذشته و دوران ریاست جمهوری خود فعالیت های صلح با طالبان همچنان نامشخص باقی می ماند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: حملات پاکستان چه نقشی در سلب صلاحیت دو  وزیر اصلی کابینه کرزای به وسیله پارلمان افغانستان داشت؟

در واقع طرح اینکه چرا  افغانستان پاسخ مناسبی در مقابل حملات پاکستان نمی دهد مضحک است. چرا که امکانات دولت افغانستان برای جنگ های از راه دور بسیار محدود و اندک است در حالی که پاکستان قدرتی منسجم  و ارتشی حرفه ای دارد. یعنی هر چند حملاتی از  داخل پاکستان به افغانستان انجام میگیرد، اما اگر افغانستان بخواهد به این حملات پاسخ دهد باید سه عنصر لازم را داشته باشد: نخست امکانات در اختیار پلیس و ارتش افغانستان وجود داشته باشد، دوم اینکه کابل تبعات این حملات را بپذیرد.  در حالی که چنانچه  حمله ای از سوی افغانستان صورت گیرد با توجه به اینکه تمام امکانات نیروهای ائتلاف از راه پاکستان  می رسد، راهها مسدود خواهد شد. سوم اینکه  نیروهای ائتلاف هم باید به ارتش و پلیس افغانستان چنین اجازه ای را بدهد. در این حال باید توجه داشت که ارتش افغانستان زیر چتر کامل نیرو های ائتلاف است. لذا درخواست پارلمان از وزارت دفاع و داخله شدنی نبود و  این امر بهانه ای برای اینکه دو  وزیر قدرتمند بویژه بسم اله خان محمدی( که عملکرد بسیار مثبتی هم داشت) از کابینه به زیر کشند شد. در این بین باید به یاد داشت که حملاتی هم از سوی مرز افغانستان به پاکستان انجام میگرد. یعنی تمام هواپیماهای بدون سرنشینی که هر روز مناطق قبایلی افغانستان و شمال پاکستان را مورد حمله قرار میدهند از پایگاه های داخل افغانستان مانند بگرام انجام میگرد. در این حال کرزای هم بر خلاف قبل که در مقابل تغییر وزیران مقاومت میکرد  این امر را پذیرفت. بنابراین باید علل اصلی این امر را دلایلی سیاسی دانست.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: چه کسانی ممکن است به جای دو  وزیر  برکنار شده به قدرت رسند؟

 تکنوکرات هایی که رابطه ی مناسبی با غرب دارند مهمترین گزینه هستند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: برنامه دولت برای مقابله با نا امنی های بیشتر در کشور چیست؟

با توجه به اینکه بسیاری از چهره های جهادی و همچنین کشورهای همسایه افغانستان مایلند که نیروهای ائتلاف از افغانستان خارج شوند، حقیقت آن است که امنیت ناپایدار کنونی نیز به دست نیروهای ائتلاف ایجاد شده است. لذا خروج این نیروها مشکلات گسترده ای برای دولت افغانستان ایجاد خواهد کرد. در این حال کرزای هم با توجه به پایان دوره ریاست جمهوری خود عملا  سرنوشت این امر را به رئیس جمهور بعدی واگذار کرده است. لذا به آنچه غربی ها می خواهند تن می دهد. من چشم انداز امنیتی افغانستان را روشن نمی بینم و فکر میکنم که این کشور روزهای پر تلاطمی را پیش رو داشته باشد.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: مهمترین چالش های آینده دولت افغانستان بویژه در مورد مبازه با فساد چیست؟

فساد در افغانستان رتبه بالای جهانی دارد و فساد اداری هم بیداد میکند. بخش عمده کمک هایی هم که به این کشور میشود حیف و میل شده و بخش اندکی از آن تزریق میشود. باید گفت کرزای در این زمینه تنها است. کشوری که سه دهه درگیر جنگ بوده است و کارمندان دولت هیچ گونه دستمزد و حقوق کافی نگرفته اند و حتی در گذشته برخی از کارمندان سالهای حقوق نمی گرفتند. اکنون با توجه به پول موجود اغلب تلاش می شود تا سهم از  دست رفته  خود را بردارند و آن را حق خود می دانند. یعنی رشوه خواری هم بیداد میکند و مشکل فساد هم همه گیر است و تمام کشور با این کشور دست به گریبان هستند. من بعید میدانم کرزای بتواند این مشکل را حل کند بویژه اتکای افغانستان در شرایط فعلی به پول های خارجی است و همچنین انبوه هی از فرصت های شغلی موجود در افغانستان به حضور نیروهای ائتلاف  برمی گرد و خروج این نیرو ها تمام فرصتهای شغلی را از بین میبرد و جمعیت بزرگی از بیکاران وجود دارد. این گروه ها می توانند جذب گروه هایی گردد که خواهان درگیری و اغتشاش هستند. همچنین مفهوم ملیت در افغانستان بیشتر طایفه ای است و شاید تعریف افغانستان به عنوان یک کشور در ذهن  بسیاری از شهروندان افغانستانی جایی ندارد.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: نشست شیگاگو در بعد امنیتی و  نشست توکیو در بعد اقتصادی که به افغانستان قول هایی برای کمک های نظامی و  اقتصادی  داده شده است. در مقابل دولت هم قول هایی برای تامین امنیت داده است. در این حال توان کنونی دولت در این امر تا چه حدی است؟

اگر اقتصاد افغانستان رشد نکند و فساد هم ادامه داشته باشد با خروج نیروهای ائتلاف دولت حتی توان اداره نیروهای پلیس و ارتش برای تامین امنیت را هم نخواهد داشت. در این حال در کنار این امر مواد مخدر و کشت این مواد در حد بالایی  است و حتی با رفتن نیروهای ائتلاف وضع بدتر هم خواهد شد. چرا که با توجه به درآمد مواد مخدر بسیاری از مردم هم به این کار اشتغال داشته دارند. در این حال خطر از بین رفتن امنیت و درگیری دوباره در  افغانستان آنقدر جدی است که روس ها هم اخیرا از خروج زود هنگام نیروهای ائتلاف انتقاد کرده اند. یعنی روسیه  اهم امنیت شکننده را بهتر از افزیش ناامنی در افغانستان و حوزه نفوذ خود می داند.

 

Share