March 25, 2023 – 3:48 pm | Comments Off on عوامل موثر بر سیاست فرانسه در قفقاز

دکتر مریم خالقی نژاد
استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه روابط بین الملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC

درگیری های حل نشده در قسمت شرقی اتحادیه اروپا برای اعضای این اتحادیه بسیار مورد اهمیت است. قفقاز جنوبی منطقه …

ادامه مطلب »
گفتگو

مقالات

خاورمیانه

مقالات تحقیقی و تحلیلی در حوزه خاورمیانه

خلیج فارس

مقالات تحقیقی و تحلیلی در حوزه خلیج فارس

آسیای میانه

مقالات تحقیقی و تحلیلی در حوزه آسیای میانه

صفحه نخست » خاورمیانه, مصر, مقالات

سالی که گذشت، مصر در راه دموکراسی یا دیکتاتوری نظامی؟

نگارش در April 16, 2016 – 7:54 pm
Share

داود احمدزاده

کارشناس مصر 

منطقه ای که سرزمین فراعنه نام دارد ؛ از دوسو دستخوش تحولات چشمگیری شده است. از سویی پس از سرنگونی دولت اسلامگرا به رهبری محمد مرسی ناآرامی های خیابانی به رغم خشونت فزاینده نظامیان ادامه دارد وحتی اعتراضات مدنی مخالفین با ورود عنصر بنام داعش وحضور در منطقه استراتژیکی صحرای سینا بیشتر هم شده است و از سویی دیگر ژنرال های ارتش به فرماندهی السیسی در رویای دستیابی به ردای قدرت وحذف کامل اخوان المسلمین از صحنه سیاسی مصر هستند . گویا شخص السیسی هم پس از برگزاری انتخابات مجلس در نبود رقیب چالش جدی برای نهادنظامی، به دنبال احیای حکومت دیکتاتور سابق حسنی مبار ک است.

واژگان کلیدی: مصر در راه دموکراسی، دیکتاتوری نظامی در مصر ، مصر در سال 95 ،مصر ، دموکراسی

بی تردید انقلاب نیمه تمام ژنوایه 2011 در بستری از آمال ها ومطالبات گسترده مردمی برای نیل به دمکراسی ورهایی از دیکتاتوری 30 رژیم اقتدارگرایی مبارک شکل گرفت وجوانان وگروههای اسلامی توانستند در یک فرصت کوتاه ضمن سر نگونی رژیم دیکتاتوری شرایط جدیدی را برای رویش نهال دمکراسی دراین کشور فراهم ساز ند . ارتش هم به عنوان عنصر تاثیر گذار در صحنه سیاسی در شرایط تاریخی ساز برای ماندن در قدرت تلاش نمود با جانبداری معنی دار از مطالبات مردمی فضا رابرای دوره انتقالی قدرت آماده سازد . لذا پس از پیروزی اسلامگرایان در پارلمان وانتخابات ریاست جمهوری به ظاهر همکاری وهمراهی با رهبران اخوان را درپیش گرفت ولی از آنجا که ساختار قدرت قبلی همچنان حفظ شده بود و قضات عالیه دادگاهای مصر و نیروهای امنیتی سابق همچنان در عرصه سیاست گذاری و تنظیم مناسبات خارجی فعال بودنند . ارتش منتظر لغزش های اساسی اخوانی ها در امر حکومت داری بود .

عدم شناخت سپهر سیاسی مصر از سوی رهبران مکتب ارشادی وتلاش شخص مرسی برای دست اندازی در قوای دیگر و بی تفاتی به تکثر فرهنگی حاکم برمصر بر نارضایتی های موجود دامن زد و دوقطبی شدن جامعه ذیل اسلامگرایان و غیر اسلامگرایان و گسترش روزافزون فقر گسترده اقتصادی وعجز دولت مرسی در پاسخ گویی به این مشکلات فرصت تاریخی دیگری برای بازگشت نظامیان به عرصه قدرت سیاسی بود . کودتای سفید ارتش با شکل گیری جنبش تمرد و حذف اسلامگرایان از قدرت مصر بار دیگر وارد بی ثباتی های گترده خیابانی کرده است .

ارتش برای کنترل کامل قدرت ضمن دستگیری کادر رهبری اخوان المسلمین و مصادر اموال و رسانه منسوب به این گروه راه بر گزینه آشتی ملی بسته و تلاش کرده با اهریمن سازی از چهره اخوانی ها ضمن بسیج گسترده نیروهای موافق در یک انتخابات نمایشی خود ر ا ناجی مردم مصر و خیرخواه عموم مردم جلوه دهد . در هر صورت ارتش خودرا برنده انتخابات بدون رقیب جدی می داند و حمدین صباحی به رغم سابقه انقلابی طولانی با آموزهای ناسیونالیستی وپان ناصریسیم هم نتوانست در غیاب اخوانی ها چالش جدی برای شخص السیسی قلمدادگردد .

1- عملکرد بد دولت اسلامگرا در طول یکسال حکومت کوتاه خود و دامن زدن برشکاف های اجتماعی و سیاسی مصر با عث ریزش طرفدران اخوان المسلمین و بی تفاوتی توده های مردم به شیوه های امنیتی وخشونت های عریان نظامیان در برخورد با مخالفین خود شده است . مردمی که برای نیل به دموکراسی وایجاد جامعه چندصدایی در سرزمین فراعنه به خیابان ریختند به دلیل نبود رهبر کاریزماتیک و فقدان راهبرد مشترک برای دستابی به خواسته در چنبره ای از مشکلات سیاسی واجتماعی گرفتار آمده اند . امروزه سرزمین نیل بار دیگر به دنبال شخصی می گردد که ضمن پایان دادن به اختلافات سیاسی گستره درجامعه ؛ توان برقراری نظم وثبات درجامعه را داشته باشد واز نظر خیل عظیم مردم شخص السیسی می تواندبه این شکاف عمده احتماعی وطیف های مختلف سیاسی پایان دهد.

2- در عرصه سیاسی مصر علاوه بر قدرت بلامنازعه نظامیان ؛ سرمایه داران و بقایای رژیم گذشته می تواند در چینش آراء وصف بندیهای سیاسی اثر گذار باشند . در پیوند ناگسستنی میان نهادهای امنیتی و نظامی با سرمایه داران بزرگ نباید دچار تردید شد اکثر بنگاه اقتصادی مصر به نوعی با مدیریت نظامیان سابق ادراه می شود پشتیبان السیسی وحذف اخوان المسلمین از چرخه قدرت سیاسی هستند . حتی دیکتاتور 80ساله مصر حسنی مبارک در پیام صوتی از زندان السیسی یگانه رهبر ومنجی کشور دانسته بود . از دیگر سو ؛جریان انقلابی از جمله جوانان شش آوریل و چپی ناصری از ایجاد بلوک قدرتمند برای رقابت با نظامیان به دلیل تشتت آراء ونیز بی سرخوردگی توده مردم از انقلابیون سرخوردند .و البته تکیه طرفدران عبد الفتاح السیسی بر شعار عدالت اجتماعی به جای شعار دمکراسی خواهی و مطالبات مدنی شاید برای بیشتر مردم شعار به مراتب جذاب تر از دیگر خواسته ها قلمدادشود . مردم مصر بازگشت نان به سفرهای خویش را درگرو برقراری نظم وامنیت اجتماعی می دانند.

3- اقدامات اسلامگرایان موجبات نزول قدرت وفروپاشی آنان را در داخل به همراه داشت محدود به حوزه جعرافیایی سرزمین مصر نبوده .بلکه سیاست های شتاب زده و بدون منطق رهبران اخوان باعث شکل گیری جبهه گسترده علیه آنها شد که رهبری جبهه مخالفین برعهده عربستان سعودی است . بی شک ریاض برنده اصلی بازی پیچیده قدرت سرزمین فراعنه میان نظامیان واسلامگرا هاست چراکه اسلام اعتدالی بانیان اصلی اخوان المسلمین ( حسن البنا ء…)سنخیتی با مذهب تندروهابی ندارد و دو کشور رقیب تاریخی همدیگر برای رهبری جهان اهل سنت به شمار می روند . بنابراین فروپاشی اقتدار معنوی اخوانی ها در منطقه به نفع عربستان است . درصورتیکه شخص السیسی اعتقادی به حکومت دینی ندارد و این امر می تواند دراتحاد مجدد دوکشور مهم در دنیای اسلام و سرازیر شدذن کمک های اقتصادی عربستان به مصر تاثیر گذار باشد .

با این وجود عدم همراهی مصر با ائتلاف سعودی درسوریه و یمن خشم پادشاه تندرو آل سعود را برانگیخته بطوریکه این کشور بارها از ابزار مالی وسیاسی برای همراهی مصر ویا انزوای آن دردنیای عرب در سال گذشته بهره برد

4- در خارج از منطقه ر وتحولات مصر می تواند همچنان برای قدرت های جهانی مهم قلمداد شود .آمریکا همچنان مصر را ذخیره استراتژیک برای خود در خاورمیانه می داند و هرگونه تغییر و تحول در سرزمین نیل می تواند تبعات سیاسی وامنیتی برای یگانه متحد نزدیک خود اسراییل داشته باشد . گرچه در فرایند برکناری مرسی رهبران آمریکا با سیاست دوپهلو تلاش کردند که ارتش را ناگزیر به همکاری مشروط با اسلامگرایان و پذیرش آنها به واقعیت ملموس مصر نمایند وحتی با ژست حقوق بشری وداعیه دمکراسی خواهی تهدید به قطع کمک های راهبردی سالیانه خویش نمودند ؛ با این وجود آمریکا همکاری با نظامیان ورژیم های دیکتاتوری را به جریانات اسلامگرا ترجیح می دهد و لذا به رغم برخی از انتقادات به فرمانده هان نظامی ؛ آمریکا با حضور نهاد نظامی وشخص السیسی به روابط راهبردی و استراتژیک خود با مصر ادامه خواهد داد. از دیگر سو گرچه السیسی برای ابراز نارضایتی خود ازمواضع غرب تلاش نمود با نزدیکی به روسیه وخریدهای تسلیحات نظامی کاخ سفید را در شرایط دشوارتری قراردهد. با این وجو به دلیل وابستگی ارتش مصر به تکنولوژی غرب امکان گسست وجود ندارد .

5- جامعه مصر سلطه اخوان المسلمین را نپذیرفت وسقوط دراماتیک اخوان از پله های قدرت این جنبش تاریخی را در پیچ تاریخی خود قرارداده است . درانتخابات پس از برکناری مرسی حضور اسلامگرایان در پای صندوق های رای با نام اخوان امکانپذیر نشد و این جنبش به ناچارا به تحریم این انتخابات دست زده است . تاثیر این تحریم گرچه در کاهش مشارکت شرکت کنندگان می تواند به نوع خود چشمگیرباشد با این وجود ؛ نظامیان اعتقادی به دمکراسی و آرای مردم در صندوق های رای ندارند . اصولا به علت فقر فرهنگی درکنار فقر گسترده اقتصادی حضورمردم درانتخابات گذشته هم چشمگیرنبوده واین مولفه می تواند نقطه قوتی برای حاکمیت مجدد نهاد نظامی قلمدادگردد . چراکه قصد نظامیان از انتخابات نمایش دمکراسی وحذف قطعی اسلامگرایان بوده واست . اخوان المسلمین ناگزیر است که یا شرایط موجودرا که حاصل تجربه تلخ کوتاه یکساله دوره مرسی است ؛بپذیرد وبا بازگشت به انزوای سیاسی فضا برای بازخیزی وبازگشت آگاهانه خویش آماده سازد . گزینه خطرناکی به رادیکالیزه شدن اخوان انجامیده همراهی برخی از لایه های میانه ای این جنبش با گروه تروریستی داعش درمنطقه وصحرای سینا است در سال گذشته نا آرامی های صحرای سینا ادامه داشت وبرخی از آگاهان سیاسی از جذب جوانان وابسته به اخوان ازسوی رهبران داعش واقدامات تروریستی آن در مناطق مختلف را به عنوان زمینه سازی برای وقوع یک جنگ داخلی گسترده قلمدادنمودند .در سوی دیگر میدان گرایش بیشتر اخوان به گروههای تندرو وابسته به القاعده زمینه رابرای انسداد سیاسی وسرکوب بیشتر آزاد یخواهی در سر زمین فراعنه فراهم ساخته است

6-درست است که ارتش توانست است که با ابزار خشونت اخوانی ها را در حالت تدافعی قراردهد ولی حذف جریان اخوان المسلمین از عرصه قدرت نباید به منزله حذف هویت دینی مردم مصر قلمدادگردد . مردم مصر به ا عتدال ومیانه روی درامور معروف هستند . بنابراین در صورت قطعیت پیروزی نماینده نظامیان درمصر ؛ ارتش نمی تواند به دین وآیین مردم بی تفاوت باشد . ترس روانی مردم از دیکتاتوری فروریخته است واین دیکتاتوری چه درلیاس مذهبی باشد وچه نظامی ؛ لذا گرچه درکوتاه مدت به شرایط خاص حاکم برمصر مردم به اقتدار نظامیان برای برقراری امنیت تن در خواهند داد ولی مطالبات مدنی و آزادیهای سیاسی همچنان مد نظر آنها خواهد بود .

Share